به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، فرید ۲۰ بهار از زندگیاش گذشته بود. پدرش ۱۲ سال پیش فوت کرده بود و با مادر در خانهای در استان گلستان زندگی میکرد. اما در این سالها نمیدانست آنها والدین واقعیاش نیستند. نامزد کرد و اوایل اردیبهشت امسال به خدمت سربازی رفت. چندی پیش از طریق همخدمتیاش فهمید به خاطر تکفرزند بودنش میتواند معافیت بگیرد و نباید به سربازی میآمده. همین موضوع فکرش را مشغول کرده بود تا این که دو هفته پیش به سازمان نظام وظیفه استان گلستان رفت و مدارکش را به آنجا ارائه کرد. در آنجا به او گفتند باید روز بعد با مادرش بیاید که همراه وی رفت. اما پاسخ را به مادر گفتند و آن دو به خانه بازگشتند. مادر در طول راه با فرید حرف نزد. وقتی به خانه رسیدند فقط گریه میکرد. دیگر طاقت نیاورد و سیر تا پیاز رازی را که ۱۸ سال در قلبش پنهان کرده و نگذاشته بود فرید از آن با خبر شود، برایش بازگو کرد.
مادر گفت: فرید جان من و شوهر فوت شدهام والدین واقعی تو نیستیم. از آنجا که میترسیدیم یک روز راز فرزندخواندگیات فاش شود و تو ناراحت شوی، آن را پنهان نگه داشتیم. وقتی دو ساله بودی تو را از شیرخوارگاهی در شهر گرگان به فرزندخواندگی قبول کردیم.
از آن به بعد، اما فریدآرام و قرار نداشت و وقتی مادر برگه قضایی مربوط به سرپرستی را به او نشان داد، مصمم شد به دنبال مادر واقعیاش بگردد. مادر به او گفته بود مددکاری در آن شیرخوارگاه است که نام و نشانی مادر واقعی او را میداند. فرید سراغ او رفت و فهمید وقتی او دو ماهه بوده، به خاطر مشکلات خانوادگی، مادرش او را به شیرخوارگاه تحویل داده و وقتی پس از مدتی برای بازپس گرفتن او بازگشته، متوجه میشود خانوادهای او را به سرپرستی گرفته است. فرید که فقط یک نام و یک فامیلی در اختیار داشت برای یافتن مادر واقعیاش، نزد سرهنگ علیفر، فرمانده انتظامی شهرستان گنبدکاووس رفت و ماجرا را تعریف کرد. فرمانده به او قول داد با کمک همکارانش در بخش بازرسی نیروی انتظامی به سرپرستی سرهنگ روحا... اسکندریان، خانوادهاش را پیدا میکنند. آنها ابتدا برخی اسامی را که به اسم مادر واقعی فرید نزدیک بود از طریق ثبت احوال به دست آوردند. در جریان تحقیقات معلوم شد تعدادی از آنها پیر و سالخورده و میانسال هستند یا اینکه در شهر دیگری زندگی میکنند که با مشخصات مادر واقعی سرباز جوان همخوانی ندارند.
سرانجام پس از دو هفته آنها به سرنخهای جدیدی دست یافتند و معلوم شد زنی ۳۷ ساله در یکی از روستاهای گنبد کاووس زندگی میکند که صاحب دو پسر است و مشخصات هویتی او شباهت بسیاری به مادر واقعی فرید دارد. ماموران در تحقیقات بعدی متوجه شدند او مادرواقعی فرید است. تنها مشکلی که وجود داشت این بود که آنها نمیدانستند او با شرایط زندگی جدیدی که دارد حاضر به پذیرفتن فرید هست یا نه؟ این زن را چند روز پیش به ستادفرماندهی گنبد کاووس دعوت کردند. مادر فرید به ماموران گفت:به خاطر مشکلاتی که در زندگی داشتم مجبور شدم او را به شیرخوارگاه بسپارم. بعد پشیمان شدم و سراغش رفتم، اما به من گفتند او را تحویل خانوادهای دادهاند. بعدهم ازدواج کردم و صاحب دو پسر شدم و همراه این دوپسرم در روستا زندگی میکنم. تنها آرزویم دیدار دوباره او قبل از مرگم بوده و هست.
او وقتی از ماموران شنید پسرش در جست و جوی او بوده خیلی منقلب شد و به پهنای صورت اشک میریخت. او سجده شکر به جا آورد که به تنها خواسته اش رسیده است. سرانجام لحظه وصال رسید و مادر و پسر بعد از ۲۰ سال دوری، در ستاد فرماندهی پلیس یکدیگر را در آغوش گرفتند.
منبع: جام جم
انتهای پیام/