به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ماجرای کودک رباییها و گوشواره دزدیهای خون آلود در مشهد و شهرهای مختلف دیگر خراسان رضوی در سال ۹۶، زمانی ترسناکتر شد و رنگ جنایی به خود گرفت که جسد دختر بچهای درون سرویس بهداشتی منزل پدربزرگش واقع در شهرستان فریمان درحالی پیدا شد که النگوهای طلای این دختر کوچک به سرقت رفته بود.
ماجرای این جنایت هولناک عصر سوم شهریور سال ۹۶ از آن جا آغاز شد که «فاطمه- ح» از منزل خودشان بیرون رفت. مادر کودک تصور میکرد که او به منزل پدربزرگ یا عمویش رفته است که در مجاورت آنها سکونت داشتند، اما وقتی دختر بچه شب هنگام به منزل بازنگشت، دلشوره عجیبی وجود مادرش را فرا گرفت و خانواده فاطمه به جست وجوی او پرداختند.
آنها به منزل بستگانشان رفتند، ولی باز هم اثری از دختر کوچک نبود تا این که حدود ساعت ۲۰ پیکر بی جان او را درون سرویس بهداشتی منزل پدربزرگش یافتند، آنها هراسان و وحشت زده دخترک را به بیمارستان حضرت زهرا (س) رساندند، ولی او علایم حیاتی نداشت و ساعتی قبل جان خود را از دست داده بود! بدین ترتیب ماجرای مرگ مشکوک دختر خردسال به نیروهای انتظامی اعلام شد و تحقیقات درباره چگونگی مرگ این کودک با دستورات ویژه قضایی ادامه یافت.
بررسیهای مقدماتی و معاینات پزشکی نشان میداد که دختربچه مذکور به دلیل انسداد راه تنفسی درحالی خفه شده است که آثار کبودی در چهره اش نمایان بود. همچنین ادامه تحقیقات از به سرقت رفتن النگوهای طلای کودک حکایت داشت بنابراین فرضیه قتل با انگیزه سرقت طلا قوت گرفت و یکی از بستگان مقتول نیز به ظن جنایت بازداشت شد، اما دو روز بعد ماموران انتظامی تربت جام زن مطلقهای معروف به «سلطان» را به اتهام سرقت طلای کودکان خردسال دستگیر کردند. بررسیها بیانگر آن بود که زن ۳۶ ساله تبعه خارجی است و خود را با اسامی مختلف مانند رحیمه و نجیبه معرفی میکند!
بنابر این گزارش ، این زن از دوازدهم مرداد سال ۹۶ زمانی تحت تعقیب پلیس تربت جام قرار گرفته بود که دختر خردسالی به نام کوثر و پسرخاله اش پس از خروج از منزل گم شده بودند!
تحقیقات کارآگاهان نشان میداد که زنی کوتاه قامت با کفشهای پاشنه بلند، درحال حرف زدن با کودکان بوده و سپس آنها را به مکان نامعلومی برده است! چندین ساعت بعد فردی از شهرستان باخرز با پدر کوثر تماس گرفت وگفت: دختر و پسری خردسال را به خانه اش آورده است که کنار خیابانی در باخرز سرگردان رها شده بودند!
پدر دختر با خوشحالی وصف ناشدنی به همراه ماموران به باخرز رفت و آنها را تحویل گرفت. دو کودک به ماموران گفتند، زمانی که از خانه بیرون آمدیم زنی با کفشهای پاشنه بلند نزد ما آمد وگفت: مرا مادرتان فرستاده تا به همراه شما نان و گوشت برای منزلتان بخرم! و سپس درحالی که با تلفن همراهش صحبت میکرد ما را سوار خودرو کرد و به این جا (باخرز) آورد سپس کوثر را به سرویس بهداشتی یک درمانگاه برد و النگوهایش را از دستش بیرون کشید.
او سپس ما را به یک طلافروشی برد و قصد داشت النگوها را بفروشد که صاحب طلافروشی آنها را نخرید! وقتی از مغازه بیرون آمدیم، آن زن گفت: شما همین جا بمانید تا من برای بازگشت به خانه خودروی سواری کرایه کنم! ولی او ما را رها کرد و دیگر سراغمان نیامد! تا این که ما گریه کردیم و چند خانم وقتی فهمیدند که گم شده ایم ما را به منزل بردند و ...!
گزارش ها حاکی است، به دنبال لو رفتن ماجرای طلا دزدی از کودکان، این پرونده با گزارش بازپرس پرونده قتل فاطمه در فریمان به دادسرای تربت جام وارد مرحله جدیدی شد و این گونه بازجوییهای تخصصی از زن معروف به «سلطان» در حالی ادامه یافت که بررسی پروندههای گوشواره دزدی از کودکان نشان میداد که برخی از طعمههای این زن مورد ضرب و جرح قرار گرفته اند وهنگام کشیدن گوشواره ها، لاله گوش یکی از آنان نیز پاره شده است؛ بنابراین با هماهنگیهای قضایی، متهم خطرناک این پرونده به فریمان منتقل شد و مورد بازجوییهای دقیقتر قرار گرفت. در ادامه تحقیقات ماجرای سرقتهای به عنف گوشواره و کودک ربایی یکی پس از دیگری لو رفت و مشخص شد که این زن تبعه افغانستان با فریب دختران خردسال آنها را سوار بر اتوبوس، تاکسی و مترو به منطقهای از شهر یا حتی به یک شهر دیگر میبرد و پس از سرقت طلاها، آنان را حیران و سرگردان در کوچه و خیابانهای ناآشنا رها میکرد.
تحقیقات پلیسی با دستورات قضایی، در حالی به شهرهای مختلف کشور کشیده شد که ادامه بررسیها نشان داد: «فاطمه» دختر خردسال فریمانی نیز به دست سلطان به قتل رسیده است چرا که در برابر پنجههای خون آلود او مقاومت کرده بود! به همین دلیل این پرونده جنایی اهمیت ویژهای یافت و دامنه تحقیقات به مشهد رسید. او به کودک ربایی و سرقت طلاهای وی در شهرک شهید رجایی مشهد (قلعه ساختمان)، ربودن دو خواهر از شهرک گلشهر و انتقال آنها به میدان بسیج و همچنین سرقت و کودک ربایی در سرویس بهداشتی یکی از اماکن متبرکه، اعتراف کرد و در ادامه مشخص شد که پنجههای خون آلود «سلطان» گوشوارههای تعداد زیادی از دختران را در شهرهای تایباد، خواف، تربت جام، تربت حیدریه، باخرز، فریمان، مشهد و شاندیز از گوشهای آنان بیرون کشیده و سپس کودکان معصوم را در مناطق دیگر رها کرده است.
گزارش هاحاکی است، با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، این پرونده برای ادامه رسیدگی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیرنظر قاضی اسماعیل شاکر (رئیس شعبه سوم دادگاه کیفری یک) مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت. اوراق این پرونده خاص زمانی زیر ذره بین قضات باتجربه دادگاه کیفری رفت که برخی نواقص موجود در تکمیل تحقیقات به چشم میخورد به همین دلیل رئیس دادگاه دستور بررسیهای تکمیلی و دقیق را صادر کرد و این پرونده جنایی در حالی مورد کنکاشهای ویژه قضایی قرار گرفت که احتمال میرود این متهم خطرناک جرایم دیگری را نیز در شهرهای کشور مرتکب شده باشد در عین حال تاکنون اتهام ۱۲ فقره آدم ربایی و سرقتهای طلا همراه با ترس و اضطراب روحی و روانی طعمهها و همچنین ایراد ضرب و جرح عمدی و قتل به وی تفهیم شده است!
منبع: خراسان
انتهای پیام/