سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پروژه خزنده واشینگتن برای مداخله در اغتشاشات اخیر ایران چگونه شکست خورد؟

بعد از آنکه برخی از شهر‌های ایران شاهد ناآرامی بود مقامات آمریکا طرحی را برای اعزام ۱۴ هزار نیروی نظامی آماده کردند، اما کار‌ها آن گونه که دوست داشتند پیش نرفت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تنها دو هفته بعد از آنکه ترامپ اعلام کرد نیرو‌های آمریکا باید از «جنگ‌های مسخره» بیرون کشیده شوند، خبر رسید که طرحی برای اعزام ده‌ها کشتی نظامی و ۱۴ هزار نیروی نظامی جدید به منطقه روی میز ترامپ قرار گرفته که هدف آن به تصریح، مقابله با تهدید ایران است.


بیشتر بخوانید:واکنش آشوبگران به سعه‌صدر مأموران پلیس در اغتشاشات اخیر + فیلم


بیزینس اینسایدر به نقل از وال استریت ژورنال با اعلام ایران خبر نوشت هم‌اکنون (با به عبارت بهتر طبق آمار مه ۲۰۱۹ میلادی) ۱۴ هزار نیروی نظامی آمریکایی در منطقه حضور دارد. با یک حساب سرانگشتی مشخص می‌شود افزایش دوبرابری و ناگهانی سربازان نمی‌تواند صرفاً در ادامه پروسه پیشین برای مداخله در غرب آسیا باشد بلکه یک پروژه خاص مد نظر است.

منظور سیاسی و دقیقتر از عبارت «مقابله با تهدید ایران» که بیشتر یک اصطلاح حقوقی برای توجیه اقدام نظامی است، تلاش برای تضعیف حکومت ایران است. پس به هیچ وجه نمی‌تواند همزمانی طرح این برنامه نظامی با ناآرامی‌ها در ایران اتفاقی باشد. ظاهراً بیش از هر ضدانقلابی در داخل، این دولت آمریکا بوده که از تبدیل اعتراضات مردم به بی‌نظمی و ناآرامی استقبال می‌کند تا بلافاصله اهداف خود را برای تغییر حکومت در ایران یا دست کم تغییر رفتار ایران پی گیرد.


تکذیب خبر اعزام ۱۴ هزار نیروی جدید آمریکایی شامل تأیید تلویحی آن از سوی سخنگوی پنتاگون بود.

درز این خبر موجب شد سخنگوی پنتاگون در توییتر خود به تکذیب آن اقدام کند، اما در همان تکذیب تلویحاً نوشت که این طرح در دست بررسی است: «ما همواره وضعیت تهدید را در سراسر جهان رصد می‌کنیم و گزینه‌های خود را در نظر داریم. قدرت نیرو‌ها و سطح حضور نظامی را بسته به اقدامات طرف متخاصم و پویاییِ وضعیت امنیتی برنامه‌ریزی می‌کنیم». این نوشته دقیقاً بدان معنا است که اگر شرایط امنیتی (گسترش ناآرامی در ایران) آماده باشد، شاید بیش از ۱۴ هزار نیز نیروی جدید اعزام کنیم؛ آنچه ترامپ نیز قبلاً به آن اشاره کرده بود.

حالا که اوضاع در ایران آرام شده، طرح برخی مقامات آمریکایی برای اعزام نیرو‌های جدید، توجیه قبلی خود را از دست داده است. اما درز همین خبر نشان می‌دهد حتی با رفتن بولتون و تعدادی دیگر از مشاوران تندرو مانند فیونا هیل، هنوز سیاست‌گذاران تندرو در پنتاگون و شورای امنیت ملی آمریکا حضور دارند؛ کسانی مانند برایان هوک میئول میز ایران در وزارت خارجه؛ سیاستمدارانی که با رسانه‌های جریان اصلی در هماهنگی کامل هستند.

بعد از بروز ناآرامی در ایران، دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا یادشان آمد که ایران در حال برنامه‌ریزی جدید برای حمله به سربازان آمریکایی در منطقه است

تا اگر با افزایش ناآرامی‌ها امکان مداخله نظامی آمریکا فراهم شد، توجیه آن در افکاری عمومی داخلی و خارجی اقدامات ایران علیه امنیت ایالات متحده باشد.

نمونه این تبانی میان حکومت آمریکا و رسانه‌های جریان اصلی، خبر سی‌ان‌ان است که سوم دسامبر مدعی شد دستگاه‌های امنیتی آمریکا اطلاعات جدیدی از آمادگی ایران برای حمله به نیرو‌های آمریکایی یا منافع آمریکا در منطقه به دست آورده‌اند؛ یا خبر نیویورک تایمز که نوشت ایران موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد خود را در میانه آشوب‌های عراق به آن کشور منتقل کرده؛ یا آسوشیتدپرس که خبر از انتقال قطعاتی مشکوک به قطعات موشک برای اولین بار از سوی ایران به سمت یمن منتشر کرد.

این خبر‌ها مخاطب را قانع می‌کند که ترامپ دوست نداشت جنگ دیگری را در غرب آسیا آغاز کند، اما ایران آن را مجبور کرد! حالا رئیس‌جمهور آمریکا مجبور است برای حفظ امنیت سربازانش در منطقه و منافع متحدان آمریکا که با پول خود به کاهش بیکاریِ جوانان آمریکایی کمک کرده‌اند، کاری بکند و الا دیر می‌شود!

«مشروع» جلوه‌دادن اقدام نظامی در داخل و «قانونی» نشان‌دادن تجاوز نظامی از نظر نهاد‌های بین‌المللی در ابتدا وظیفه سنگینی به نظر می‌رسد، اما رسانه‌های جریان اصلی در آمریکا در تبانی با سیاستمداران ایالات متحده در این حرفه به تبحر رسیده‌اند.


خبر‌های منتشرشده از ناآرامی‌ها در ایران به گونه‌ای یکسویه تیتربندی شد که حکومت ایران را مستحق حمله از سوی آمریکا جلوه دهد.

آن‌ها در انتشار خبر‌های ناآرامی در ایران نیز صرفاً از الفاظی مانند «سرکوب»، «قطع اینترنت»، «کشته‌ها» استفاده کردند و هیچ اشاره‌ای در تیتر‌ها به تجهیزات نظامی که در اختیار برخی از افراد حاضر در تظاهرات بود یا سربازان نیروی انتظامی و سپاه که جان خود را از دست دادند نکردند. این انتشار یکسویه اخبار به صورت هماهنگ، بخشی دیگر از پازل ذهن مخاطبان را در کنار خبر‌های آمادگی ایران برای اقدام نظامی در منطقه تکمیل می‌کند و چنین حکومتی را مستحق مقابله و حمله از سوی آمریکا نشان می‌دهد.

جمع‌بندی

این تجربه نشان داد ایالات متحده علی رغم حرافی در موارد مختلف، هنوز منتظر فرصتی برای مداخله نظامی در ایران و «تغییر رژیم» بر مبنای اهداف واشینگتن در غرب آسیا است و صحبت از مذاکره و توافق، تنها یک فریب کوتاه مدت و خرید زمان برای به سرانجام رساندن دیگر پروژه‌های براندازانه است.

منبع: مشرق

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۳۷ ۱۹ آذر ۱۳۹۸
همة این حوادث یک واقعیت را اثبات می کند و آن اینکه ، ما باید هر چه می توانیم قدرت دفاعی خود را تقویت کنیم و تنها راه بازدارنده همین است و بس و گرنه دشمنان ما مخصوصاً آمریکا و اسرائیل هر لحظه منتظر موقعیت اند که به ما ضربه بزند .
حسین
۲۲:۰۶ ۱۹ آذر ۱۳۹۸
مرگ بر آمریکا
مهدی
۲۱:۰۰ ۱۹ آذر ۱۳۹۸
خارجیها هیچ غلطی نمیتوانند بکنند خدایا خودت همه خائنین ومنافقین داخلی ومزدوران داخلی رودر هر پستی ومقامی چه دولتی چه مجلسی یا هرچی.........رسوا ونابودشان کن وشرشان به خودشان برگردان، امین یا ربالعالمین.