از زمان اشغال نظامی سوریه در سال ۲۰۱۳ میلادی، امریکاییها در حال استخراج ثروت سوریها برخلاف مقررات بینالمللی هستند. این تجارت مجرمانه توسط سربازان ارتش ایالات متحده و شرکتهای پیمانکار خصوصی نظیر بلک واتر (آکادمی کنونی) انجام شده است.
نظامیان امریکایی در حال اسکورت کاروانهای نفتکشهای پر شده با نفت سوریه از طریق قامیشلی به سوی مرز عراق و گذرگاه مرزی تل عفر هستند.
این محمولهها بهعنوان نفت عراق فروخته میشوند. براساس پارهای گزارشها، واشنگتن اخیراً تعداد نیروهای بلک واتر را در مناطق مختلف آشوبزده دنیا به ویژه استان دیرالزور سوریه به ۲ هزار و ۵۰۰ نفر افزایش داده است. این نیروها منافع زیادی برای امریکاییها دارند. این راهبرد تعداد سربازان کشته شده امریکایی را کاهش داده و بخشی از قراردادهای میلیون دلاری آنها با حامیانشان آنها در واشنگتن تقسیم میشود.
در گذشته کردها در تجارت غیرقانونی نفت فعالیت زیادی داشتند و حدود ۷۵ درصد محمولههای نفتی سرقتی از سوریه را دریافت میکردند.
پس از جلسه آوریل گذشته در یکی از پایگاههای نظامی ایالات متحده در عین عیسا میان نمایندگان پنتاگون و رهبران ارشد جبهه دموکراتیک سوریه، امریکاییها سهم بیشتری از درآمدهای نفتی برای کردها در برابر ارتباط نزدیک کنونی با آنها در نظر گرفتند. میزان این درآمدها ۱۰ میلیون دلار در ماه اعلام شده است. بانک یونیون و بانک البرکه از طریق شعبههای خود در عراق در سازوکار پولشویی این درآمدها نقشآفرینی خواهند کرد. این بانکها در شهرهای القیاره و کرکوک و نزدیکی پایگاههای نظامی امریکا دارای شعبههای فعال هستند.
در دیر افروز همچنان عناصر باقیمانده داعش حضور دارند و اخیراً با رهبر جدید داعش ابوابراهیم الهشیمی القریشی بیعت کردهاند.
امریکایی تمایلی به نابود کردن افراد باقیمانده داعش در این استان ندارند. آنها نمیخواهند پروژه نابودی داعش را با وجود هزینههای مالی و انسانی چشمگیر به صورت کامل به اتمام برسانند. پنتاگون خواهان تخصیص درآمدهای نفتی سوریه به کردها است و با رها کردن جهادیهای باقیمانده داعش به جنگ بلندمدت با تروریستهای اسلامگرا میاندیشد.
با تداوم این جنگ، آنها میتوانند دو پروژه خود را در خاورمیانه به سرانجام برسانند: کردها و داعش. بدین ترتیب امکان تداوم حضور و نفوذ واشنگتن در قلب خاورمیانه وجود خواهد داشت.
براساس اظهارات اخیر رهبران کاخ سفید، میتوان دریافت که امریکاییها تمایلی به پنهان کردن این حقیقت که جنگ آنها در سوریه برای مقابله با تروریسم و پایان دادن به درگیریها نیست، ندارند. در حقیقت آنها به دنبال نفت این کشور بحرانزده هستند. امریکاییها نیز به سادگی حاضر به تغییر موضع کنونی خود نیستند.
میادین نفت لیبی در کانون توجه کاخ سفید
اما سوریه تنها کشوری نیست که نفتش به عامل درگیری تبدیل شده و واشنگتن یکی از بازیگران نبردها محسوب میشود. در لیبی پس از یک کودتا و سرنگونی قذافی، امریکاییها توانستند به ذخایر طبیعی این کشور دست یابند. پس از مرگ قذافی، دولت لیبی نتوانست در برابر ناآرامیها مقاومت کند و جنگ داخلی در سراسر این کشور بالا گرفت. امریکا در این سالها به برنده این زدوخوردها تبدیل شده است.
ایمیلهای افشا شده هیلاری کلینتون در ویکیلیکس به روشنی نشان میدهد که مهمترین دلیل اعزام نظامیان امریکایی به کشور بحرانزده لیبی، سلطه بر ذخایر عظیم طلای سیاه این کشور بوده است.
هماکنون لیبی با حاکمیت دوگانه اداره میشود. دولت همبستگی ملی به رهبری فایز السراج زیرنظر ایالات متحده فعالیت میکند. آنها مخالف ارتش ملی لیبی به رهبری ژنرال خلیفه حفتر بهعنوان رقیب اصلی خود هستند.
ایالات متحده اجازه ثبات در لیبی را نمیدهد و با شادمانی از شرایط آشوبزده کنونی به صدور نفت لیبی و پشتیبانی از هواداران خود میپردازد. وجود حامیان داعش، اخوانالمسلمین و القاعده در میان رهبران ارتش ملی لیبی به پیچیدهتر شدن شرایط کنونی منجر شده است.
رهبران کنونی دو جناح حاکم بر لیبی متهم به جرائمی نظیر بردهداری، شکنجه، خشونت و آدمربایی هستند. گروههای مسلح نیز آزادانه به هر اقدامی در این کشور دست میزنند. امریکاییها از شرایط کنونی حاکم بر لیبی رضایت دارند و در هفت سال اخیر، نیروهای آنها در اطراف میادین نفتی این کشور حضور دارند. این شرایط شباهت زیادی با سوریه امروز دارد. فراموش نکنید که امریکاییها به دلیل همکاری نکردن قذافی با شرکتهای امریکایی جهت اکتشاف و تولید نفت خام در این کشور، دولت وی را سرنگون کردند.
واشنگتن در تجارت نفت لیبی حضوری فعال دارد و همه روزه چند نفتکش با حمایت امریکاییها در پایانه مدیترانه، بارگیری و روانه کشورهای خریدار میشوند. امریکاییها با حمایت از گروههای مورد حمایت خود در حال غارت ثروت ملی دو کشور سوریه و لیبی هستند. این بازی ادامه دارد.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/