یک نویسنده گفت:یک ترجمه نامناسب با یک تیر به چند ارزش صدمه میزند.
حال فرض کنید خوراک ذهنی که باید در این دوران به نوجوانان داده شود، غلط و نادرست باشد و او را از هدف اصلی زندگی دور کند، این مشکل چه بر سر آینده او و جامعه خواهد آورد؟
یکی از مهم ترین اهداف دشمن ضربه زدن به کشور های اسلامی است و از هر طریقی در این زمینه تلاش و سرمایه گذاری می کند، هدف آن ها نوجوانان و جوانان اسلامی هستند که باید با تلاش فراوان مانع از این اهداف شد.
امروز اکثر کتاب های منتشر شده برای نوجوانان، ترجمه شده از نویسندگان غربی است و البته زمانی که در کشورهای خود مطرح و به فروش خوبی می رسند سریعا ناشران برای چاپ آن ها دست به کار می شوند تا رونقی به کار خود بدهند، بدون اینکه به آسیب های آن توجه کنند. در این حوزه برخی مترجمان نیز متون کتاب را بدون هیچ تغییری برای نوجوانان ترجمه می کنند، در صورتی که برخی جملات با فرهنگ ایرانی و اسلامی مطابقت ندارد، همین موضوع به ن جوانان ما آسیب می زند که مهم ترین آن هم ایجاد شبهات اعتقادی است.
به همین بهانه با یکی از نویسندگان مطرح که روزانه به نوجوانان بسیاری آموزش می دهد، گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
مجید پورولی کلشتری نویسنده کتاب هایی همچون اقیانوس مشرق، فرشته ای در برهوت، گریه های مسیح، من سرباز بشار نیستم و پسران دوزح در خصوص چاپ و ترجمه آثار نامناسب برای نو جوانان در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت :وقتی نگاه ناشران کاسب مآبانه باشد قطعا موضوعات اخلاقی و اعتقادی در ردیف اول اهمیت قرار نخواهند گرفت و ناشر بیشتر به دنبال سود و بهره مالی خواهد بود.
وی افزود: بسیاری از کتابهای ترجمه با همین هدف چاپ میشوند . کتابهایی که نه با اعتقادات شیعی ما سازگاری دارند و نه متناسب فرهنگ شرقی و ایرانی هستند . یعنی یک ترجمه نامناسب با یک تیر به چند ارزش صدمه میزند.
این نویسنده بیان کرد:ملاک ترجمه هم شهرت و جایزه و فروش در غرب و امریکا است. ما مخالف ادبیات اروپا و آمریکا نیستیم . خط قرمز ما مرز سیاسی نیست بلکه مسائل اعتقادی است.شاید کتابی در غرب پر فروش باشد و جایزه هم بگیرد اما آیا مناسب نوجوان ما هم هست ؟ آیا روح و قلب و فکر نوجوان شیعی ایرانی همچون آن نوجوان غربی است؟ قطعا اینطور نیست و ناشرانی که دغدغه فروش و تجارت دارند از این امور یا غافل هستند یا بدان پایبند و متعهد نیستند.
پورولی درخصوص کم کاری نویسندگان ایرانی در این حوزه گفت : شاید یکی از دلایل آن فروش کم کارهای ایرانی باشد. این کاهش فروش هم بستگی به کاهش قوت قلم نویسنده ایرانی و یا دور بودن زبان و دنیای کتاب از زبان و دنیای نوجوان دارد. از طرفی مهارت و جذابیت کتابهای غربی چه به لحاظ روایت و موضوع و چه به لحاظ نوع زبان و هیجانات مورد نظر مخاطب نوجوان است.
پورولی با اشاره به اینکه بطور کلی غرب همیشه برای مخاطب شرقی جذاب بوده است، گفت : همواره سینمای غربی ، چه ادبیات آن و چه سبک زندگی و مناسبات اجتماعی غرب برای مخاطبان شرق جذاب بوده است. اما ادبیات غربی یک ادبیات متخصصانه است .
وی گفت: نویسنده در بستر اجتماع زندگی میکند و آشنا با تمام زاوایای زندگی و روحیات اجتماعی مخاطب است . در غرب مطالعه کردن و کتاب خواندن یک امتیاز و نشانه تمدن و فرهیختگی است، اما در کشور ما از همان ابتدا اهمیت چندانی به مطالعه داده نشد . مطالعه که کم شود خود به خود انگیزه نویسنده ایرانی برای نوشتن کم میشود.انگیزه مطالعه کم شود کتاب کمتری نوشته و بازار از کتاب با کیفیت ایرانی خالی میشود و سبد مطالعاتی مخاطب را کتاب غربی پر میکند.
وی افزود: بنده معلم هستم. هستاد درصد دانش آموزان از روخوانی صحیح متون ساده فارسی ناتوانند و پر از غلط میخوانند . این میل مطالعه را در آنها از بین میبرد، ریشه و بطن موضوع دچار اشتباه و بحران است . باید از نو یک نسل کتابخوان را تربیت کرد . نسلی که ادبیات را دوست بدارد و البته به ادبیات ایرانی و اعتقادی احترام بگذارد . البته این کار یک کار فرهنگی است نه سیاسی . مدیران سیاسی عموما غافل از زوایای فرهنگی موضوعات هستند .
پورولی با اشاره به اینکه باید به زبان و دنیای نوجوانان و ادبیات مورد علاقه آن ها نزدیک شد، بیان کرد : مشکلات برای من که نویسنده ای با دغدغه های اعتقادی هستم، چند برابر است زیرا نوجوانان امروز دغدغه دین و موضوعات اعتقادی ندارد. این دغدغه را مدرسه و کتابهای درسی و جامعه در او بوجود نیاورده اند . به همین دلیل من باید دغدغه سازی کنم و هم کتاب بنویسم.
وی ادامه داد: موضوعات پلیسی، جنایی، تخیلی، هیجانی و عاشقانه و پر فراز و نشیب همیشه مورد علاقه نوجوان بوده اما مناسبات اعتقادی کمتر مورد توجه این قشر است . در این چهل سال اخیر کمتر شنیده دیده و خوانده شده و دیگر آنکه جاذبه موضوعات دیگر در ظاهر بیشتر است .
این نویسنده گفت:البته بنده مخاطب نوجوان را معصوم و بیگناه میدانم، این فقر اعتقادی و عدم تشنگی بیشتر متوجه مسئولین است که کم کاری و غلط کاری داشته اند . اعتقادت اولویت اول ایشان نبوده و نیست .
انتهای پیام