در ایستگاه نهم، ابتدا پنج بازی در یک روز برگزار شد که هر پنج مسابقه به تساوی انجامید! شگفتانگیزتر این که چهار مسابقه از این تعداد بازی با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید. یعنی هشت تیم در یک روز موفق به گلزنی برابر هم نشدند. بازی دیگر هم یک - یک مساوی شد که باز هم برای یک مسابقه لیگ برتری نتیجه خوبی نیست. سه بازی باقیمانده از این هفته هم در یک روز دیگر برگزار شد که باز یکی از آنها با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید. در بازی بعدی ذوب آهن با نتیجه ۲ بر صفر شاهین بوشهر را شکست داد، اما مسابقهای که همه اینها را شست و برد، همان نمایش دلربای تبریز بود؛ دیداری با ۶ گل که به یک ویترین جذاب برای رقابتهای این هفته تبدیل شد، اما این ویترین شیک نباید ما را از محصولات نامرغوب داخل انبار غافل کند. حقیقت آن است که فوتبال ما خیلی کم گل دارد. این مساله فقط هم مخصوص همین فصل نیست و در فصول گذشته نیز کموبیش مورد توجه قرار گرفته بود. شاید قبلا گفته میشد حضور کارلوس کیروش در تیم ملی و القای تفکرات دفاعی او به مربیان لیگی باعث رقم خوردن این اتفاق شده است، اما ۶ ماه بعد از جدایی سینیور، این معضل هنوز در فصل جاری هم به چشم میخورد؛ شاید حتی پررنگتر از همیشه!
مقایسه ناامیدکننده با فوتبال دنیا
اوضاع در مورد ما وقتی مایوسکنندهتر میشود که نتایج لیگ خودمان را با نتایج رقم خورده در سایر لیگها و مخصوصا مسابقات روز اروپا مقایسه میکنیم. در حال حاضر همه جا حرف از نبرد دیوانهوار آرسنال و لیورپول در جام اتحادیه فوتبال انگلستان است که با نتیجه شگفتانگیز ۵- ۵ به پایان رسید. این، اما تنها رقابت پرگل این هفته از مسابقات اروپایی نبوده؛ چه این که مثلا همین هفته در لیگ آلمان فرانکفورت ۵ بر یک بایرنمونیخ را شکست داد و لایپزیگ هم با ۸ گل ماینتس را در هم کوبید. هفته گذشته هم در لیگ انگلستان شاهد پیروزی ۹ بر صفر لسترسیتی در زمین ساوتهمپتون بودیم؛ مسابقهای که بازیکنان تیم بازنده را وادار کرد یک روز از دستمزدشان را به امور خیریه اختصاص دهند و به این شکل از هوادارانشان عذرخواهی کنند. البته که در ایران نیازی به این بذل و بخششها نیست؛ چون اولا اغلب فوتبالیستهای ما چنین خلقوخویی ندارند و ثانیا هیچ تیمی ۹ گل نمیخورد که قرار باشد تاوان بدهد!
فهرستی از دلایل احتمالی
در مورد این که چرا لیگ ایران اینقدر کمگل است، گمانهزنیهای زیادی وجود دارد. برخی بر این باورند که فشردگی مسابقات باعث میشود کیفیت نمایش تیمها پایین بیاید. لیگ ایران بهطور کلی لیگ شگفتانگیزی است. ما برنامه بسیار خلوتی داریم، اما مشکلات برنامهریزی باعث میشود همین تقویم مختصر هم معمولا به شکل نامطلوب اجرا شود؛ بنابراین در بسیاری از مقاطع شاهد برگزاری مسابقات در فواصل سه یا چهار روزه هستیم که طبعا روی عملکرد تیمها تاثیر میگذارد. برخی هم پای مسائل فنی را وسط میکشند که این هم به نوبه خودش قابل تامل است. به هر حال گلزنی کار بازیکنان متخصص و باکیفیت است. وقتی یکی مثل مامهتیام که تازه فوقستاره هم نبود و نیست به لیگ ایران میآید و آمار گلزنی خارقالعادهای به جا میگذارد، این مساله میتواند نشاندهنده کیفیت نازل بازیکنان داخلی باشد. فراموش نکنید استنلی کیروش هم که دو سال پیش بهخاطر کارنامهاش حتی شرایط قانونی حضور در لیگ ایران را نداشت، فصل گذشته آقای گل لیگ برتر شد و قیمتش به شدت افزایش پیدا کرد.
در حال حاضر آقای گل لیگ نوزدهم شهریار مغانلو است که در ۹ بازی ۶ گل برای پیکان زده است. یک عامل دیگر هم میتواند کیفیت داوریها باشد. بسیاری از قاضیان ایران عادت به سوت زدنهای مکرر و بیجا دارند و میکوشند جریان بازی را صرفا به کمک سوتشان کنترل کنند. به این ترتیب خیلی از بازیها مدام از نفس میافتد و شکل فنی مطلوبش را پیدا نمیکند. در نهایت باید به این نکته هم اشاره کنیم که در فرهنگ نتیجهگرای فوتبال ایران، «باخت» همیشه تبعات بسیار ناگواری دارد و مربیان حتیالمقدور ترجیح میدهند با بستن بازی، از تحمل شکست احتمالی و از دست دادن شغلشان فرار کنند.»
منبع:دنیای اقتصاد
انتهای پیام/