رئیسجمهور آمریکا روز چهارشنبه پس از فضاسازی رسانهای گسترده و اتهامات بیاساس مقامات این کشور علیه ایران اعلام کرد بابت حمله پهپادی بزرگ مبارزان یمنی علیه تأسیسات نفتی عربستان، تا ۴۸ ساعت دیگر تحریمهای جدیدی علیه تهران اعمال خواهد شد. با اینکه یمنیها با افتخار جزئیات این عملیات منحصر به فرد را منتشر کردند و مسئولیت آن را به عهده گرفتند، مقامات آمریکا و به تبع آنها مقامات سعودی به دلایل قابلفهم مانند آشکارشدن ناکارآمدی پدافندهای هوایی آمریکایی، حیفومیلشدن هزینههای سرسامآور سعودیها برای خرید «تجهیزات مدرن غربی»، تحقیرشدن با جنگافزارهای ارزانقیمت اما پیشرفته انصارالله یمن، طی هفته گذشته تلاش کردند ایران را عامل و منشاء اصلی این عملیات معرفی کنند.
تحریم دوباره بانک مرکزی؟
وزارت خزانهداری آمریکا تاکنون چند بار بانک مرکزی ایران، مدیران آن از رئیس کل سابق تا مدیران ارشدبین الملل را تحریم کرده و در تحریمهای جدید روز جمعه نیز بار دیگر نام بانک مرکزی اعلام شد. در اولین نگاه چنین به نظر میرسد که گویا آمریکا در تحریمهای جدید صرفاً نام بانک مرکزی را تکرار کرده و این تحریمها هیچ تفاوتی با نوع تحریمهای پیشین ندارند.
طبق بیانیه دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (اوفک) تحریمهای پیشین علیه بانک مرکزی ایران بیشتر در رابطه با «تأمین مالی برنامه هستهای ایران» بود و هدف آمریکا از این تحریمها قطع ارتباطات بینالمللی بانک مرکزی و ایجاد محدودیت در نظامی بانکی ایران بود و به نوعی این تحریمها، «تحریمهای اولیه» توصیف میشدند.
اما در بیانیه روز جمعه اوفک آمده که تحریمها علیه بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی، و شرکت اعتماد تجارت پارس تحت فرمان اجرایی شماره ۱۳۲۲۴ «تامین مالی تروریسم جهانی SDGT» اعمال و طبق قانون تحریمی کاتسا (CATSA) یا «مبارزه با دشمنان آمریکا از طریق تحریم» اجرا میشود.
تفاوت دیگری که بین این دو نوع تحریم وجود دارد این است که رئیسجمهور آمریکا میتواند تحریمهایِ تحت عنوان «تأمین مالی برنامه هستهای» را لغو کند اما تحریمهایی که تحت عنوان ادعایی «تروریسم جهانی» قرار دارند، حتی رئیسجمهور آتی هم نمیتواند آنها را لغو کند و نمایندگان کنگره آمریکا باید لغو آنها را تصویب کنند.
سیاهچاله کاتسا؛ مادر تحریمها
سنای آمریکا ۲۷ خرداد ۹۶ با ۹۸ رای موافق، طرحی موسوم به «S۷۲۲» یا «سیدا ۲۰۱۷»تصویب کرد که محوریت اصلی آن مقابله با «اقدامات ثبات زدای ایران» بود. مجلس نمایندگان این کشور نیز چهارم مرداد همان سال ضمن بسط این طرح و افزودن بندهای جدید به آن و انضمام دو کشور روسیه و کره شمالی، طرح S۷۲۲ را با ۴۱۹ رای موافق و تنها ۳ رای مخالف، به تصویب رساند و نام آن را به «hr۳۳۶۴» تغییر داد.
با افزودن روسیه و کره شمالی در نهایت این قانون به «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم Countering America’s Adversaries Through Sanctions Act » یا به اختصار قانون «کاتسا» تغییر نام داد. این طرح سرانجام ۱۱ مرداد ماه توسط ترامپ امضا شد و بر اساس این قانون دولت آمریکا موظف شد ظرف ۹۰ روز این تحریمها را علیه ایران اعمال کند.
آنچه در این قانون تحریمی جدید به ایران مربوط میشود این است که دولت آمریکا با اجرای این نوع تحریمها قصد دارد با «تهدیدهای متعارف و غیرمتوازن ایران در خاورمیانه و شمال آفریقا و توسعه برنامه موشکی ایران» از طریق اعمال بیشتر «تحریمهای تسلیحاتی و حقوق بشری» و همچنین تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بهانه واهی «تأمین مالی تروریسم جهانی» به ادعای خود مقابله کند.
قانون کاتسا به قانون «مادر تحریمها» یا «سیاهچاله تحریمها» نیز مشهور شده است؛ چون در این تحریمها هر شخص و نهاد تحریمشده، عناوین و برچسبهای (tag) ادعایی در این قانون را نیز در کنار خود دارد و موجب میشود به صورت زنجیرهای تمام افراد و نهادهایی که با شخص و یا نهاد تحریمشده مراوده مالی، بانکی،...داشته باشد مشمول تحریم شوند؛ سیاهچالهای که هر آنچه در اطرافش است را به درون خود میکِشد.
دو خوانش از کاتسا؛ کدام حقیقت داشت؟
دولت آمریکا سرانجام ۹ آبان ۹۶ با انتشار فهرستی از اشخاص و سازمانهای ایرانی رسماً از اجرای مادر تحریمها خبر داد. نکته جالب توجه این بود که آمریکا در حالی عملیاتیشدن سیاهچاله تحریمها راکلید زد که هنوز از توافق هستهای با ایران (برجام) خارج نشده و طبق برجام اِعمال هر گونه تحریم جدیدی خودبهخود نقض آشکار این توافق محسوب میشد.
در فضای سیاسی ایران دو رویکرد کلی نسبت به قانون کاتسا به وجود آمد. خط گفتمانی که تلاش میکرد تفاوت نوع تحریمهای جدید با تحریمهای قبلی را به کل نادیده بگیرد و در عرصه رسانه با مواجههای سطحی استدلال میکرد «برجام همچنان پابرجاست و تنها روح این توافق نقض شده» و با نادیدهگرفتن برچسبهای جدید در تحریمهای کاتسا، سادهاندیشانه اعلام میکرد اسامی افراد و نهادهای تحریمشده جدید پیش از این نیز تحریم شدهاند و عملاً هیچ اتفاق تحریمی خاصی رخ نداده است.
در مقابل اما بسیاری از کارشناسان کشور تأکید میکردند که باید از خودفریبی فاصله گرفت و تفاوت آشکار تحریمهای جدید با تحریمهای قبلی را نباید نادیده گرفت و به تصمیمگیران اصلی کشور هشدار میدادند که باید واقعیت «سیاه چاله»بودن تحریمهای دشمن را پذیرفت و برای مقابله موثر با آن چارهای اندیشید.
گذر زمان حقانیت رویکرد دوم را بیشتر نشان داد و برخلاف خط تحلیلی اول، تحریمهای آمریکا از آبان ۹۶ به این سو با استناد به قانون کاتسا اجرا میشود. واشنگتن در هر نوبت، فهرستی از اسامی افراد و نهادهای داخلی و حتی خارجی را اعلام میکند که صرفاً به ادعای مراوده با اسامی و نهادهای اعلامشده در قانون کاتسا مشمول تحریم میشوند. تحلیلگرانِ رویکرد دوم همان زمان پیشبینی کردند که با توجه به ماهیت زنجیرهای قانون کاتسا میتوان انتظار داشت به مرور تمام ارکان اقتصادی و سیاسی ایران تحت تحریم قرار خواهند گرفت، چون ماهیتاً تمام نهادها و ارکان اقتصادی یک کشور به هم پیوسته هستند. تحریم بانک مرکزی ایران با برچسب ادعایی SDGT (تامین مالی تروریسم جهانی) بار دیگر درستی موضع دوم را نشان داد.
راهکارهای ایران برای مقابله با سیاهچاله تحریمها
دونالد ترامپ شامگاه جمعه در جمع خبرنگاران در کاخ سفید هنگام اعلام تحریم بانک مرکزی ایران و دو نهاد مالی دیگر سرمستانه تأکید کرد «این بزرگترین بسته تحریمی است که تاکنون علیه یک کشور اعمال شده است». استیو منوچین، وزیر خزانهداری نیز که در کنار او بود گفت این تحریمها «بسیار بزرگ و گسترده» هستند و مورگان اورتگاس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز ساعاتی بعد در ادعایی هشدارگونه افزود در ادامه فشار حداکثری اقتصادی ، «به تحریم بانکهای ایرانی ادامه میدهیم».
دولت روسیه دقایقی پس از اعلام تحریم بانک مرکزی ایران تأکید کرد این کشور علیرغم تحریمهای جدید آمریکا همچنان به مراوده بانکی با ایران ادامه خواهد داد. (اینجا) این موضعگیری سریع و بدون هراس مسکو و بیتوجهی به پیامد تحریمهای کاتسا، رعدوبرقی در آسمان صاف نبود، بلکه نتیجه جدیگرفتن سیاستهای تحریمی خصمانه آمریکا، به ویژه سیاهچاله کاتسا، تغییر رویکرد کلی سیاست خارجی ایران از نگاه به غرب و مشخصاً چشمدوختن به «اجرای برجام از سوی طرفهای غربی» به ظرفیتهای داخلی است.
افزون بر این دولتهای ایران، روسیه، ترکیه و چین به منظور مقابله با تحریمهای یکجانبه آمریکا و سلطه دلار در عرصه اقتصاد جهانی، سیستم مالی شبیه به «سوئیفت» راهاندازی کردهاند. ایران طی ماههای گذشته با دیپلماسی فعال با این کشورها، توانسته مراودات تجاری خود را از طریق این سیستم مالی انجام دهد. برای مقابله با سلطه دلار نیز هماکنون بحث مراوده تجاری با ارزهایی غیر از دلار یا ارزهای محلی به صورت جدی در بین این کشورها در جریان است.
بیشتر بخوانید: گزارش راشاتودی از ناکارامدی تحریمها علیه ایران
سوئیفت ( SWIFT) سرواژهای است که معادل «انجمن ارتباط مالی بین بانکی بینالمللی» بوده و تراکنش های مالی جهانی را تسهیل می کند. این سیستم مالی جهانی مدعی «بیطرفی سیاسی و انجام صرف تبادلات مالی بین کشورها» شده، اما دولت آمریکا همیشه برای «تحریم و مجازات» کشورهای مستقل و غیرهمسو از این سیستم مالی جهانی سوءاستفاده میکند و مشخصاً آبان ماه گذشته ارتباط ایران را با این سیستم مالی جهانی قطع کرد.
بررسی سیاستهای تهاجمی و خصمانه دشمن و اذعان به تفاوتهای سیاستی و تحریمی آمریکا از جلمه تفاوت تحریمهای جدید کاتسا با تحریمهای پیشین به هیچ رو به معنای القای نادرست موفقبودن این تحریمها نیست، بلکه هدف صرفاً شناخت برنامه دشمن و واکسینهکردن نظام اقتصادی و سیاسی کشور است. این روند مقابلهای خوشبختانه همزمان با اجرای تحریمهای کاتسا در کشور شروع شد وهماکنون بسیاری از کارشناسان و ناظران سیاسی تأکید میکنند راهبرد مقابلهای هوشمندانه ایران در برابر کارزار «فشار حداکثری» آمریکا موجب شده تحریمهای دورهای واشنگتن عملا به هیاهویی رسانهایی تبدیل شوند و تأثیر چندانی بر فضای روانی و اقتصادی جامعه ایرانی نداشته باشد.
ایران دهههاست که با انواع تحریمها روبرو بوده و با اعمال هر تحریمی مقامات آمریکا مدعی بودند که «این تحریمها بزرگترین تحریمها و فلجکننده هستند»، اما پایداری نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر این هجوم گسترده نشان داده که تصمیمگیران ارشد ایران در چارهجویی مقابل انواع و اقسام تحریمها و سیاستهای خصمانه خبره شدهاند. این اقتدار به کوتاهترین بیان در واکنش عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی به تحریمهای جدید آمریکا آمده که تاکید میکند «... (ایران) از دوره دورزدن تحریمها به دوره تحریم ناپذیری تجارت خارجی عبور کرده است».
انتهای پیام/