فاطمه نصر، محسن ناصحی، احمدرضا معصومی دهقی، محمدصادق میرصالحیان، فؤاد فریدونیان، حسین محمد صالحی دارانی، محمدرضا سلیمی سفتجانی، اصغر اروجی، رسول معرکنژاد و رسول پناهی به دو سؤال درباره شهریار پاسخ دادهاند: یک؛ ارزیابی آنها درباره شعر «علیای همای رحمت» و دلیل گسترش و نفوذ این شعر در بین مردم و دو؛ نظر آنها درباره درک شهریار از ادبیات معاصر فارسی با نگاهی کلی به آثار او.
دور از بزرگنماییهای غیرواقعی
فاطمه نصر، شاعر مجموعههای «چلهنشینی در اشک»، «شعر جمعههای منظر شنبههای بیقرار»، «ترمه و ترانه و ترنج نامهای مادر من است» و «سالهایی که در خواب گذشت» میگوید: اشعار آیینی، بهخصوص شعر «علیای همای رحمت» مرحوم شهریار با زبانی بسیار ساده و عامهپسند و دور از بزرگنماییهای غیرواقعی گفته شده است. این شعر فقط و فقط توصیف واقعی شخص امیرالمؤمنین است و در آن هیچگونه غلوی دیده نمیشود، به خاطر همین بسیار به دل مینشیند.
او میافزاید: بسیاری از اشعار شهریار از زبان شعر دور و به نظم نزدیک میشود، اما این باعث نمیشود که ما قدرت زبان و درجه شاعرانگی شهریار را در سراسر دیوان شاعر نادیده بگیریم؛ برای مثال شعر نو «ای وای مادرم» که بهصورت منظومهای بلند در دیوان اشعار این شاعر خوشقریحه نشسته، یکی از شعرهای فوقالعاده زیبای شاعر است و کمتر شاعری را میشناسم که شعری به این زیبایی و ظرافت و پر از لطافت با این موضوع کار کرده باشد. حتی شعر زیبای حیدربابا که به زبان ترکی سروده شده آنقدر قوی و سرشار از لحظات شاعرانه است که آشنا نبودن شاعر با ادبیات و شعر را کاملاً رد میکند.
خالق یک شعر ماندگارِ آیینی
محسن ناصحی، شاعر مجموعه شعر «راوی باش» و مسئول محفل شعر آیینی «انگور» اظهار میکند: شعر «علیای همای رحمت» بههرحال جزء ماندگارهای ادبیات آیینی ماست. شرح حالات شهریار و ماجرای خوابی که دیده شد و این شعر را سر زبانها انداخت یکطرف و آن مضامین و مدایح استفادهشده در این شعر که آن را به یکی از مدحهای دلنشین برای امیرالمؤمنین تبدیل کرده از طرف دیگر موجب محبوبیت آن شده است. البته برخی معتقدند شهریار در این شعر به استقبال مفتون همدانی رفته و با استفاده هنرمندانه از وزن و قوافی شعر او توانسته این اثر ماندگار را خلق کند.
جادوکار بیمانند
احمدرضا معصومی دهقی، دکترای زبان و ادب پارسی و مدرس دانشگاه بیان میکند: «علیای همای رحمت» از آن دست شعرهایی است که با عنایت خود حضرت امیر (ع) به شهریار الهام شده و به لحاظ تکنیکی و محتوایی، در رده بالایی قرار دارد. این شعر بهنوعی خصوصیت سهل و ممتنع بودن را با خود دارد و سهولت تعابیر و سادگی بیان معانی بلند به آن جاودانگی مخصوصی بخشیده و سبب رواج آن در بین همه اقشار مردم شده است. گو اینکه محبت بیپایان همگان به حضرت علی (ع) نیز از دلایل دیگر این امر است.
او میگوید: شهریار از پیشگامان راه نیماست و از معدود کسانی است که شیوه او را بهعنوان یک نوع ادبی گسترش داد و تا حد زیادی استحکام بخشید، البته اگر بر این نکته مؤمن باشیم که نیما تنها در فرم و قالب نوآوری نکرده، بلکه در محتوا نیز دگرگونی عظیمی به وجود آورده است. شهریار بهواقع یک شاعر تواناست، استادی او در انواع قالبها و مضمونآفرینیهای متنوع و رنگارنگ بر همه اهل فن مبرهن است. وقتی خاضعانه به لباس فقر درمیآید و از زبان مستمندان حرف میزند، وقتی از شور عشق میسراید و از جذبهاش سرمست میشود و وقتی مثل طفلی بیکس از فراق مادر میگوید، نمیتوان او را یک جادوکار بیمانند در صحنه ادب فارسی ندانست. کوتاه کلام اینکه، زیباترین عاشقانههای فارسی معاصر را به جرات میتوان از آن شهریار دانست، باآنکه ابتهاج و منزوی و خیل عظیمی دیگر نیز قابلتوجه و ستایش هستند.
معاصرسازِ مضامین کهن
محمدصادق میرصالحیان، شاعر مجموعه «برسد به دست باران» میگوید: شهریار بهواسطه سیر طولانیمدتش در ژرفای شعر عاشقانه، روح شاعرانه لطیفی به دست آورده و با همین روح دستبهقلم شعر آیینی شده است. گذشته از نکات و برجستگیهای فنی، شهریار آنچنان صیقلیافته در مدح و رثای اهلبیت شعر میگوید که ادبیات در تماس مستقیم با فطرت مخاطب قرار میگیرد. شاید بتوان با ذرهبینی دقیق، ایراداتی فنی به شعر «علیای همای رحمت» گرفت، اما به نظر میرسد شعر از دایره کوشش شعری عبور کرده و تماماً جوشش شاعر بوده است.
او میافزاید: شهریار علاوه بر وامگیری زبان، شعر و سبک آن از قدمای خود، در دایره مضامین، نشانههایی از نوآوری معاصر را آورده و بهنوعی میتوان او را یکی از پایههای ساختمان غزل معاصر فارسی دانست. معاصرسازی مضامین کهن، خود خدمت بزرگی است که زمینه را برای نوآوریهای دو دهه اخیر فراهم آورده است.
حافظ میراث فاخر گذشتگان
فؤاد فریدونیان، شاعر اظهار میکند: شاید خلوص شاعر در سرودن شعر «علیای همای رحمت» باعث اقبال مخاطبان به آن شده، چون بنا به گفته عزیزانی که شعر شهریار را بررسی کردهاند، او اشعار قویتر و فنیتری در مورد ائمه اطهار و اهلبیت سروده است. پشتوانه اعتقادی شهریار و این را که او دغدغههای مذهبی داشته در اشعارش میشود دید. برداشت شهریار از مذهب، صرفاً یک نگاه غیرمنعطف نیست بلکه ما در شعر او شاهد نوعی نگاه عارفانه هستیم که زیباییهایی از ابدیت را به مخاطب القا میکند.
او در ادامه میگوید: شهریار یک شاعر زنده و پویا بود. شاید سبک شعر او وابسته به سنت باشد یا با واژهها و الفاظ گذشته کار کرده باشد، ولی روح پویایی و زندگی را در بیت بیت اشعار او و در قالبهای مختلف بهوضوح میشود دید؛ عشق، حسرت، درد و هر نوع تجربه روانی و حسی که حاصل طی طریق دورههای مختلف زندگی است. شهریار اگرچه بهصورت خاص در فضای شعر جدید ایران نمیسرود، ولی کاملاً به آن واقف بود و این خود نشاندهنده قدرت حفظ زبان فاخر و بیان جدید اوست. در کل بهعنوان یک مخاطب به نظرم شعر شهریار هنوز هم سلیقه مخاطبان را راضی میکند و هنوز هم فاصله خودش را در جایگاه بالاتری حفظ کرده است. ریشه و آبشخور شعری شهریار در ادبیات کهن و شاعران بزرگ ایران است و میراث فاخر گذشتگان را در خزانه ادبی خود دارد. او شعر امروز را با زبانی سنتی ارائه میدهد؛ زبانی که نهتنها بوی کهنگی نمیدهد بلکه باعث درخشش و اعتبار بیشتر شعر او میشود.
ستارهای درخشان
حسین محمدصالحی دارانی، مدرس دانشگاه و دبیر انجمن ادبی صفای فریدنی بیان میکند: قطعاً دلیل محبوبیت شعر «علیای همای رحمت» اعتقاد قلبی شهریار به اهلبیت است و علاقه مردم به این سروده نیز برخاسته از دوستی و عشق به اهلبیت. در زمانی که اشعار سیاسی جایگاه ویژهای داشتند این شعر بیشتر نیاز احساسی مردم را بیان میکرد، علاوه بر آن مضامین عالی و زیبای این شعر و الهام خاص آن جذبه شعر را بیشتر کرده است.
او میگوید: شهریار در بخشی از اشعار، کمتر شاعر زمانه خود بوده و بیشتر سبک عراقی را دنبال کرده است، اما شخصاً معتقدم که هرگز یک سبک خاص شعری هرچند زمان آن گذشته باشد، مانعی برای بیان زیبا نیست و میتواند دست خیال و پای احساس شاعر را ببندد. اشعار و غزلیات شهریار زیبا و دلفریب است، اما او در زبان مادری خود تواناتر بوده است. اینکه میگویند شهریار درک درستی از شعر معاصر نداشته غلط است. او در حیدربابا به زیبایی نیاز احساسی و ادبی عصر خود را توصیف و تصویر میکند و بیدلیل نیست که در میان معاصران جایگاهی ویژه دارد. هرچند در دوره حاضر شاعرانی در شعر نو و سنتی از او بالاتر هستند، اما چنین نیست که حضور مهتاب، ستارگان درخشان را بیقدر سازد.
شاعر زمانه
محمدرضا سلیمی سفتجانی، شاعر مجموعه رباعی «از پنجره آپارتمان» اظهار میکند: شهریار دلی به عشق آغشته، سری پرشور و جانی شیفته داشت. او چه در اشعار عاشقانه و چه در اشعار مذهبی و آیینی مشق عشق میکرد. بیگمان آنچه در سرایش شعر «علیای همای رحمت» سبب تمایز و تفاخر این شعر علوی بر دیگر شعرهایی ازایندست شده، ریشه در اعتقاد و زلالی دل او و همچنین عنایات حضرت حق دارد و ازآنجاکه آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند، این شعرِ برخاسته از دل، بر دل عام و خاص نشسته است. از چالاکی قلم و استادی شهریار در شعر و شاعری نباید گذشت که شعر خوبش را عامه میخوانند و خواص میپسندند.
او در ادامه میافزاید: شهریار دمخور و همنشین شاعران همدوره خویش بوده و شعر در آن دوره در حال دگردیسی و نوگرایی در اندیشه و حتی قالب بوده است. شهریار چگونه میتواند درکی از ادبیات معاصر نداشته باشد؟ شهریاری که با نیما و ملکالشعرای بهار و هوشنگ ابتهاج و ... همنفس و همعصر بوده است. گرچه یکی از ایراداتی که میتوان به او گرفت، چاپ همه اشعار قوی و ضعیف در قالب یک دیوان است. به نظر حقیر اگر همه آنچه را او سروده چاپ نکرده بودند و گزیدهای از شاخصترین اشعارش چاپ شده بود، لطفی سرشار در حق او بود. بههرحال او شاعر زمانه خود بوده و شعرش مرزهای زمان را درنوردیده و به دست ما رسیده است. وقتی ما از خوانش اشعار زیبای شهریار بهرهمند میشویم پس یعنی او شاعری خوب و شعرشناس بوده که شعرش توانسته از صافیِ زمان بگذرد و قاضیِ زمان، حکم به ماندگاری آثارش دهد.
سنتیسرای حامی نوسرایان
اصغر اروجی، شاعر مجموعه شعر «شاعر شدن برای تو» میگوید: علت ماندگاری شعر «علیای همای رحمت» این است که احساس مذهبی و انسانی در حد اعلی در آن جاری است و به زیبایی تمام سروده شده. گرچه شهریار برخلاف بعضی از شاعران آن زمان مثل نیما و شاملو سنتگرا بود و از زبان شعر کهن پیروی میکرد، اما به حمایت از آنها نیز برخاسته که در این سروده پیداست:
نیما غم دل گو که غریبانه بگوییم
سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم
من از دل این غار و تو از قله آن قاف
از دل به هم افتیم و دو دیوانه بگرییم
گرچه نادیده نباید گرفت که بیشتر اشعار شهریار تکراری است و شاعران قبل از او بهوفور با همین مضامین شعر سرودهاند، همچنین بیشتر اشعارش از صور خیال شاعران کهن مخصوصاً حضرت حافظ وام گرفته و از این نظر انتقاد به شعر او بهجاست، اما حیدربابای او یک شاهکار ادبی ماندگار است که زندگی دوران کودکی شاعر را به زیبایی هرچه تمام به تصویر کشیده و اینکه بگوییم شهریار درکی از ادبیات فارسی نداشته بیانصافی و جفای بزرگی در حق اوست.
شاعری درجه سه
رسول معرکنژاد، شاعر مجموعه شعر «دست در موهای آینه» میگوید: شعر علیای همای رحمت یک شعر کپی از شعر مفتون همدانی است که ایراد وزنی و مفهومی دارد. شهریار هم یک شاعر درجه سه است که در هر دوره به حکومتیها تمایل داشته، اما شعرهای دوره جوانی شهریار به خاطر صمیمیت و نزدیک بودن به زبان معیار حائز اهمیت است.
ادعای نخبگی و روشنفکری نداشت
مسعود پناهی، شاعر اظهار میکند: در مورد شعر معروف شهریار بحثها فراوان است. عدهای میگویند مدارکی هست که مالکیت این شعر به شخص شهریار را زیر سؤال میبرد و البته این از شأن و مقام شهریار نمیکاهد. در مورد اشعار سالهای پایانی شهریار نیز نقد فراوان است. ابیات سست در شعر وی مثل همه شاعران بزرگ یافتنی است. اینکه شاعران و منتقدان همعصرش این مسائل را عنوان میکنند شاید دلیلش این باشد که شهریار دنبالهرو نحله بازگشت بوده است. او غزل میسرود، در زمانی که شاعری مثل شاملو غزل را قالب زمانه نمیدانست. درست در اوج اقتدار و جلوهگری موج شعر مدرن، نیمایی، شاملویی. شهریار در زمانهای غزل میگفت که شتابزدهترین جریانها و رخدادهای اجتماعی زمان روی میداد.
او میافزاید: شهریار در بوران مدرنیته و سنت، سنت را دوستتر و گاهی نیز به رفرمها نگاهی گلهآمیز داشت. شهریار روشنفکر نیست. ادعای نخبگی هم ندارد. شاعری خوشقریحه و احساساتی است با جایگاه ستایششده در شعر و ادب معاصر پارسی. اگر شهریار از ائمه اطهار میگوید با صدق دل است و اگر مدح میسراید از سر ارادت. این است که مقبولیت و محبوبیت او را بین مردم کوچه و بازار فزونی میدهد و البته نقدهایی را نیز به فراخور شاعرانگی و جایگاهش بر او روا میدارد.
منبع:ایسنا
انتهای پیام/