سعد ناجی جواد، نویسنده عراقی در یادداشتی که رأی الیوم آن را منتشر کرد ضمن اشاره به این مطلب به بررسی حضور پهپادهای انتحاری در آسمان حومه جنوبی بیروت پرداخت و نوشت: تجاوز پهپادهای اسرائیلی به آسمان حومه جنوبی بیروت که پایگاه حزبالله به شمار میرود، موضوع ساده و بیاهمیتی نیست؛ اما همه شواهد دال بر آن است که با توجه به مواضعی که هدف قرار گرفتند و شیوه پیچیده اعزام این دو پهپاد به محل مأموریت قبل از سرنگونی، ممکن است این کار برای ارتکاب جنایتی همه جانبه و هدف قرار دادن رهبران حزبالله بوده است. بر همین اساس بود که سید حسن نصرالله چنین واکنش خشمگینانه و تکاندهندهای نشان داد و هیچ کس هم نمیتواند بابت چنین واکنشی وی را سرزنش کند.
مدتی است که مسئولان اسرائیلی و شخص بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر آن، رهبران مقاومت و در رأس آنها سید حسن نصرالله را به ترور تهدید میکنند زیرا معتقدند با ترور وی میتوانند ضربه سنگینی به حزبالله و مقاومت لبنان وارد کنند. متأسفانه این طرز تفکر سادهلوحانه مورد حمایت برخی محافل مشخص در کشورهای عربی و بخصوص آمریکا و برخی کشورهای اروپایی قرار گرفت است. سادهلوحانه از آن جهت که مقاومت دیگر مبتنی بر یک شخص نیست و چنین طرز تفکری درباره حزب الله یا مقاومت فلسطین قبلا با شکست روبهرو شده است.
مسئله دیگری که مطبوعات و کانالهای ماهوارهای بر آن تمرکز کردند این بود که حزب الله تنش آفرینی میکند و اسرائیل فقط به اقدامات حزب الله پاسخ میدهد. حتی این مطبوعات و افراد اصرار حزب الله بر دستیابی به تسلیحات و موشک برای دفاع از حریم هوایی و زمینی لبنان و افزایش قدرت مقاومت در برابر قلدرمآبیهای اسرائیل را به منزله اقداماتی دانستند که اسرائیل را تحریک میکند. بدتر از همه این که سر و کله این افراد پس از هر تجاوز اسرائیل (به لبنان) پیدا میشود و با لحنی تحریک آمیز این سؤال را مطرح میکنند که ”پس تهدیدات حزب الله و رهبر آن چه شد؟ “ تا اگر حزب الله واکنشی به تجاوزات نشان داد بگویند مقاومت لبنان و منطقه را به سوی فاجعه سوق میدهد.
موضوع خطرناکتر دیگر این که شواهد نشان میدهد اسرائیل قبل از انجام این اقدام تصمیم خود را به متحدان خود و در رأس آنها آمریکا و نیز متحدان عرب بخصوص آنهایی که در صدد پذیرفتن معامله قرن و عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل هستند و همچنین مخالفان حزب الله در لبنان رساند بر همین اساس آمریکا به سرعت این اقدام را دفاع از خویش دانست و به همراه برخی طرفهای لبنانی و کشورهای عربی از دولت لبنان خواستند از نفوذ خود نزد حزب الله استفاده و آن را متقاعد کنند به آن واکنش نشان ندهد.
اما نتانیاهو که از کرده خود سرمست بود روز پس از این حادثه، آن را تکرار کرد و گروههای مقاومت فلسطین (جبهه خلق) در شرق لبنان را که تحت حمایت سوریه هستند هدف حمله قرار داد گویا میخواست بگوید به تهدیدات و هشدارهای سید حسن نصرالله اهمیتی نمیدهد. آنهایی که از حزب الله خواستند خویشتندار باشد از اسرائیل نخواستند از افزایش تنش پرهیز کند. از سوی دیگر و بر اساس تفسیری دیگر، تحولات اوضاع بخصوص اکنون در این زمان نشان میدهد نتانیاهو میکوشد حزب الله را به درگیری نظامی بکشاند و به اشتباه گمان میکند در این درگیری به پیروزی میرسد و میتواند از آن در تبلیغات انتخاباتی استفاده کند و همچنان نخست وزیر باقی بماند. این ماجراجویی در واقع شبیه ماجراجویی ایهود اولمرت، نخست وزیر اسبق اسرائیل است که به سبب حماقت و محاسبات نادرست، جایگاه نخست وزیری را پس از پیروزی مقاومت لبنان در سال ۲۰۰۶ از دست داد.
حزب الله و رهبران آن مهارت خود را در ترسیم راهبردهای موفق ثابت کردهاند و اعضای و مغزهای متفکر آن میتوانند شیوه مناسب برای پاسخ به توطئههای اسرائیل را پیدا کنند و رزمندگان شجاع و توانمند آن نیز میتوانند در بدترین شرایط به پیروزی دست پیدا کنند بنابراین کسانی که سخنان و تهدیدات اخیر سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر را جدی نمیگیرند مرتکب اشتباه راهبردی بزرگی میشوند. همچنین کسانی که جدیت و مفهوم سخنان سید حسن نصرالله خطاب به نظامیان اسرائیلی مستقر در مرزهای را درک نمیکنند ثابت میکنند که زبان عربی واضح و بلیغ را نمیفهمند.
انتهای پیام/