تصاویری تکان‌دهنده از التماس مادر گواتمالایی به سرباز مسلح در مرز مکزیک و آمریکا

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از یورونیوز، «لدی پرز» روی دو پا نشسته و چهره‌اش را با دست پوشانده بود و گریه می‌کرد. بازوی دیگرش را به کمر پسر کوچک شش ساله‌اش حلقه زده بود، پسری که با چهره‌ای خاص به سرباز گارد ملی مکزیک خیره شده بود. سرباز مانع این مادر و پسر برای ورود به خاک آمریکا بود.

این مادر و پسر ۲ هزار و ۴۱۰ کیلومتر از گواتمالا تا شهر مرزی سیوداد خوارس مکزیک راه آمده بودند، اما در چند متری آمریکا متوقف شدند. این لحظه از سوی خوزه لوئیز گونزالز، عکاس رویترز، در گرگ و میش روز دوشنبه گذشته ۱۵ ژوئیه ثبت شد.

گونزالس داستان عکس را اینگونه توضیح می‌دهد: «زن به گارد ملی التماس می‌کرد که به آن‌ها اجازه عبور دهد. او به همراه آنتونی دیاز پسرش می‌خواست از مرز عبور کند.»

طبق گفته گونزالس، سربازی که در عکس با تفنگی بر شانه مشاهده می‌شود، در پاسخ به این التماس‌ها می‌گفت که تابع دستورات است. نام سرباز فاش نشده است.

پس از اینکه رویترز، عکس‌های مربوط به این اتفاق را منتشر کرد، به سرعت و به‌طور گسترده در شبکه‌های اجتماعی باز نشر شد. 

سربازی که در تصویر مشاهده می‌شود در ۹ دقیقه‌ای که مقابل پرز و پسرش قرار گرفته بود رفتار پرخاشگرانه‌ای نداشت. با این حال سلسله مراتب قدرت به‌طور آشکار در تصویر حس می‌شود.

گارد ملی مکزیک و دفتر ریاست‌جمهوری تاکنون در این زمینه به درخواست رویترز برای اظهارنظر جوابی نداده‌اند. 

مکزیک پس از توافق با آمریکا، در ماه ژوئن حدود ۲۱ سرباز گارد ملی را در مناطق مرزی خود مستقر کرد. با این حال دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، چهارشنبه گذشته از کشور همسایه خود خواست که نیروهایش را بیشتر کند.

سرنوشت مادر و پسر گواتمالایی چه شد؟

گونزالس به پیش از حادثه برمی‌گردد و می‌گوید که در حال عبور از آن مسیر بود که متوجه شد نیرو‌های گارد ملی جلوی تعدادی از مهاجران از جمله این مادر و پسر را گرفته‌اند. اینجا بود که مادر با گریه از سرباز‌ها می‌خواست اجازه دهند عبور کنند.

او اضافه می‌کند: «چهره‌اش بازتاب کوچکی از رنجی است که همه مهاجران [برای رسیدن به آمریکا] می‌برند.»

او تاکید می‌کند: «بسیاری از مردم، مهاجران را قضاوت می‌کنند و می‌پرسند که چرا در کشور خود نمی‌مانند، چرا به اینجا می‌آیند و چرا می‌خواهند به آمریکا بروند... هر مهاجری داستانی دارد.».

اما ماجرای این مادر و پسر در آن صحنه به کجا رسید؟ گونزالس تعریف می‌کند که به‌طور ناگهانی، زمانی که سرباز برای یک لحظه از مادر و پسر چشم برداشت، پرز در حالی که پسرش را با خود می‌کشاند به سمت درخچه‌های کنار رودخانه رفت. آن‌ها به سرعت به طرف دیگر رودخانه رفتند که خارج از محدوده نگهبانی مکزیک بود. در آنجا نیرو‌های اداره گمرک و حفاظت مرزی آمریکا، مادر و پسر را بازداشت کردند.

به‌نظر می‌رسد این دو طبق قواعد جاری در یک ایستگاه گشت مرزی مراحل اداری را طی کنند و سپس به نیرو‌های مهاجرت و گمرک آمریکا تحویل داده می‌شوند یا به همراه مهاجران دیگر به مکزیک منتقل می‌شوند تا جلسه دادگاه برای آن‌ها تشکیل شود.

انتهای پیام/