آمریکا همزمان شروع به اعمال تحریمهای جدید اقتصادی و سیاسی علیه ایران کرد. این تحریم ها نه تنها بخش های گوناگون اقتصادی ایران را هدف گرفت بلکه بیشتر نهادها و افراد بانفوذ دولتی را نیز شامل شد. اعمال چنین تحریم هایی عملا باعث بسته شدن مسیر دیپلماتیک برای حل بحران شد و به طور قطع این امر تبعات سیاسی نه فقط برای ایران و آمریکا، بلکه برای کل خاورمیانه خواهد داشت. شرایط فعلی بسیار پرتنش است و ایران در پاسخ اقدام به افزایش سطح غنی سازی اورانیوم خود کرد.
ظهور دوباره تنش میان تهران و واشنگتن، پس از دوره کوتاه تنش زدایی در دوره باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا، یکی از مهمترین چالش ها برای صلح و امنیت خاورمیانه است. با این وجود، سیاست های خصمانه ترامپ نتیجه ای جز بسته شدن کانال های رسمی دیپلماسی نداشت.
این گزارش می افزاید: همکاری نیازمند گفت و گو میان نیروهای نظامی مستقر دو کشور در منطقه است. ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) و شاخه قدس نیروهای سپاه پاسداران مسئول عملیاتهای نظامی فرامرزی دو کشور هستند. با این حال، دولت ترامپ در اقدامی سپاه پاسداران را نهادی تروریستی اعلام کرد و تهران در پاسخ نیروهای سنتکام را در لیست گروه های تروریستی قرار داد. همین اقدام عملاً به معنای پایان درهای گفت و گو میان دو نهاد پرنفوذ هر دو کشور بود.
در گام بعد، دولت دونالد ترامپ در اقدامی بی سابقه آیت الله علی خامنه ای، رهبر عالی ایران را تحریم کرد و با تحریم رهبری ایران عملا درهای دیپلماتیک را بست. نکته دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که آیت الله خامنهای تنها یک رهبر سیاسی نیست بلکه وی یک مرجع شیعی است که میلیون ها مسلمان در ایران و کشورهای جهان همچون پاکستان، عراق، افغانستان، هند، بحرین و بسیاری دیگر، ایشان را به عنوان رهبری دینی قبول دارند.
در گام بعدی استیون منوچین، وزیر خزانه داری آمریکا هفته گذشته اعلام کرد دولت ترامپ در نظر دارد محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران را به لیست تحریمهای خود بیافزاید. اگر واشنگتن به دنبال تعامل با تهران است، تحریم وزیر خارجه ایران به طور قطع یک اشتباه محاسباتی است زیرا ظریف سکاندار دستگاه دیپلماسی ایران است.
در ادامه این گزارش آمده است: توافق هسته ای ایران یکی از جامع ترین توافقات مربوط به منع اشاعه هسته ای است. ایران تنها به عنوان بخشی از این توافق بیشترین اقدامات سرزده و شفاف و نیز سخت ترین محدودیت ها را بر برنامه هسته ای خود پذیرفت که تاکنون برای یک عضو ان پی تی وضع شده است. فراتر از این امر، آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش اخیر خود تایید کرد ایران به طور کامل به تعهدات خود ذیل برجام پایبند بوده است.
اما سوال اساسی این است: ایران چه زمانی قرار است از این توافق سود ببرد؟ تهران با پایبندی به برجام تنها پاداشی که دریافت کرده است تحریم و فشار بیشتر بود. دولت ترامپ تصمیم گرفت میراث دیپلماسی اوباما را تضعیف کند؛ اما آنها درک روشنی از این موضوع ندارند که این اقدام به طور همزمان هر احتمالی برای یافتن یک راهکار دیپلماتیک برای حل بحران را نیز نابود می کند.
ترامپ به طور مداوم از مقامات ایران می خواهد وارد میز مذاکره شوند اما دولت وی خصمانه ترین رویکرد را علیه ایران از زمان انقلاب سال 1979 اعمال کرده است. واقعیت این است که دولت ترامپ با رویکرد دروغین و لفاظی می کوشد وارد گفت و گو با ایران شود اما اعمال سخت ترین تحریم ها راهبردی نیست که باعث تسلیم تهران شود.
ایران پیش تر به قدرتهای جهانی هشدار داده است اگر سایر طرف های امضا کننده برجام در اجرای تعهدات خود کوتاهی کنند، تهران نیز شروع به کاهش تعهداتش ذیل برجام خواهد کرد. ایران به عنوان گام نخست در چند روز گذشته از سقف محدودیت 300 کیلوگرم ذخیره اورانیوم با غنای پایین عبور کرد. در حال حاضر، آنها از سطح غنی سازی 3.67 توافق شده ذیل برجام نیز گذر کردند. به علاوه، حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در جلسه کابینه خود اعلام کرد ایران راکتور اراک را که پلوتونیوم تولید می کند به وضع سابق بازخواهد گرداند.
این گزارش در ادامه می افزاید: ذکر این نکته حائز اهمیت است که این نخستین باری است که تهران از تعهدات خود ذیل برجام عدول می کند. از زمان خروج دولت ترامپ از برجام، ایران بیش از یک سال است که صبورانه از دیگر اعضای امضا کننده برجام می خواهد با احترام به تعهداتشان عمل کنند اما تنها چیزی که عاید ایران شد تشدید فشارها و تحریم ها بود. نمی توان انتظار داشت ایران به تمامی تعهداتش عمل کند درحالی که سایر امضا کنندگان برجام از اجرای تعهداتشان طفره می روند.
در پایان این گزارش آمده است: ترامپ به طور یک تنه 12 سال مذاکره فشرده میان ایران و قدرتهای جهانی را با خروج یکجانبه از توافق هسته ای نابود کرد. ترامپ مسیر خطرناک خصومت سیاسی و تقابل را انتخاب کرده است و با طی این مسیر به طور محتمل فاجعه ای دیگر در خاورمیانه رقم خواهد زد. رئیس جمهور آمریکا می داند تقابل نظامی با تهران می تواند یک فاجعه برای او باشد و به طور قطع باید این حقیقت را نیز بداند که ایران هرگز تسلیم زورگویان نخواهد شد. اگر ترامپ به طور صادقانه به دنبال حل این بحران خودساخته است، باید راهبرد خود را به سرعت تغییر دهد و راهبردی را برگزیند که برای هر دو کشور آبرومندانه باشد. تنها در این صورت است که دیپلماسی می تواند به عنوان یک گزینه مطرح شود.
انتهای پیام/
بحران كاري عشق آمريكاست