به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هر کدام از ما شیوه مخصوص به خودمان را برای زندگی داریم. بعضی شب بیداریم و تا مطمئن نشویم ۹۰ درصد مردم شهر خواب هستند، چشمانمان بسته نمیشود! یکی ورزشکار است و آنیکی تنها ارتباطش با ورزش، نشستن پای تلویزیون و تخمه شکستن هنگام پخش مسابقه فوتبال است و .... سبک زندگی بسیاری از ما متفاوت از همدیگر است، ولی در دایره آدمهای عادی و معمولی میگنجیم. در ادامه میخواهیم به موضوع عجیبترین سبک زندگیها بپردازیم و آدمهایی که معلوم نیست از کجا و چرا تصمیم گرفتند طوری زندگی کنند که لقب عجیبترین سبک زندگی را از آن خود کنند.
جالب این جاست که بین ما انسانها کسانی هستند که به دلیل شیوه خاص زندگی معروف شدهاند. یعنی تفاوتهایشان آنقدر زیاد است که با شنیدن اوضاع زندگی روزمرهشان، احتمالا اولین تغییر در چشمانمان ایجاد شود و هرکدام اندازه یک گردو بزرگ شوند! البته این شیوه خاص و عجیب لزوما مثبت نیست، ولی آنقدر خاص است که آنها را در دنیا معروف کرده است. در این پرونده میخواهیم به موضوع عجیبترین سبک زندگیها بپردازیم و آدمهایی که معلوم نیست از کجا و چرا تصمیم گرفتند طوری زندگی کنند که لقب عجیبترین سبک زندگی را از آن خود کنند.
همه ما از زندگی غارنشینی انسانهای اولیه شنیدهایم. اینکه چطور برای تهیه غذا باید بهدنبال شکار میرفتند، از خودشان در مقابل حیوانات درنده و وحشی محافظت و با سختی بسیار زندگی میکردند.
کدام یک از ما حاضریم لم دادن روی کاناپه نرم در حالیکه یک بشقاب پر از تنقلات جلوی میز است و تلویزیون هم برنامه محبوبمان را پخش میکند، ول کنیم و روی سنگهای سفت و سخت غار بنشینیم و خرگوشی را که با زحمت شکار کردهایم روی آتش، کباب کنیم؟ شاید هیچکدام، ولی «پاول ساپوژینکو» جوانی است که غار را به خانه گرم و نرمش ترجیح داده و تصمیم گرفته است به سبک اجداد خود زندگی کند.
این جوان روسی، سالها به عقب بازگشته و تصمیم گرفته است در غاری به شیوه کاملاً ابتدایی زندگی کند. پاول ۲۴ ساله برای این منظور به روستایی دور افتاده رفته و غاری پیدا کرده و الان ماههاست در آن مشغول زندگی است. غذایش را از طبیعت بهدست میآورد و دور از هر فناوری و امکاناتی است. تصور کنید ماهها دور از اینترنت و تلفن همراه تان باشید و از اتفاقات جهان هیچ خبری نداشته باشید و ....
جنگ جهانی دوم خرابیهای بسیاری را در کشورهای مختلف به وجود آورد. زنان و مردان زیادی تحت تأثیر این جنگ زندگیشان نابود یا دستخوش تغییرات بسیاری شد، اما شاید عجیبترین تأثیری که این جنگ از خودش برجای گذاشت مربوط به «هیرو اونودا» است. سربازی که سبک زندگی خود را به دلیل این جنگ تغییر داد و سالها در خفا زندگی کرد. اونودا از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۷۲، به مدت ۲۸ سال از ترس آمریکاییها در یک غارجنگلی زیرزمینی با دو نفر از ساکنان بومی آن محل زندگی کرد.
نکته جالب این جاست که او حتی بعد از اینکه اعلامیه پایان جنگ را دید هم حاضر نشد که از محل اختفایش بیرون بیاید و به زندگی عادی بازگردد. ترس این سرباز به حدی بود که سالها غارنشینی را به زندگی عادی و روزمره ترجیح داد تا مبادا به دست نیروهای دشمن بیفتد. گویا نیروهای دشمن به جزیرهای که اونودا به آن اعزام شده بود حمله کردند و آنها بیشتر همرزمان این سرباز را کشتند، اما اونودا توانست از دست آنها جان سالم به در ببرد.
«پاتارونی گوش» زنی ۶۵ ساله و هندی است که ۲۰ سال است از طلوع تا غروب آفتاب، خود را تا گردن در آب رودخانه فرو میبرد. او ساکن منطقه غربی بنگال است و ۱۲ تا ۱۴ ساعت از روز را در آب فرو میرود. با غروب آفتاب از رودخانه خارج میشود و به کارهای زندگی خود میرسد. البته این کار او دلیل دارد و همینطور بیخود نصف روزش را وسط آب نمیگذراند! این خانم میان سال به دلیل بیماری پوستی که ۲۰ سال پیش گرفتارش شد و از پس هزینههای سنگین درمان برنیامد، تصمیم گرفت تن به آب بزند. بیماری او با نور خورشید شدت میگیرد و تنها راه تسکین درد بیماری، آب است. این زن هندی هم تصمیم گرفت با طلوع خورشید در آب فرو رود و تا غروب همانجا بماند تا از التهاب و درد در امان باشد.
خوراک قسمت مهمی از زندگی ما را تشکیل میدهد. ما با چیزی که میخوریم و مینوشیم، سبک زندگی خودمان را تعیین میکنیم. بعضی گیاه خوار میشویم و تصمیم میگیریم به گوشت هیچ حیوانی لب نزنیم. یکسری بدون هفتهای چند پرس چلوکباب با مخلفات، قوت و نیرو نداریم و انگار اصلاً غذا نخوردهایم!
بین سبکهای مختلف غذا خوردن نوع دیگری هم هست که فقط منحصر به یک فرد است. «میشل لوتیتوی فرانسوی»، مردی است که همه چیز میخورد. از تلویزیون تا دوچرخه، از آهن تا شیشه و پلاستیک. هیچ وسیلهای را برای خوردن رد نمیکند البته اندازه و حجم آن وسیله هم بسیار مهم است.
مثلاً آقای لوتیتو، دو سال زمان صرف کرد تا یک هواپیما را بخورد! میگویند او معده و رودهای با دو برابر ضخامت افراد طبیعی و اسید گوارشی با قدرت غیر معمول دارد یعنی معده و روده این مرد فرانسوی در جهان بینظیر است و به این دلیل هم هیچوقت گرسنه نمیماند. احتمالاً پذیرایی از میشل لوتیتو باید کمی سخت باشد، امکان دارد اگر کمی غذا دیر سرمیز برسد یا به اندازه نباشد قسمتی از اثاثیه منزلتان، جایگزین شام یا ناهار شود! واقعاً خوردن تلویزیون، کولر، دوچرخه و ... چه حسی دارد و چه مزهای هستند؟ لطفاً پی امتحانش نروید، چون نه معده دو برابر ضخیم دارید و نه اسید گوارشی با قدرت عجیب و غریب!
زندگی با حیوانات خانگی مثل سگ و گربه این روزها در دنیا بسیار زیاد شده است. در نگاه اول سبک زندگی خانم لینا لاتانزیو، طبیعی به نظر میآید. او با گربهها زندگی میکند و این کاملاً عادی و طبیعی است. قضیه وقتی جالب و عجیب میشود که از تعداد گربههای حاضر در منزلش باخبر شوید. «لینا» روزانه نزدیک به ۷۰۰ گربه در خانهاش نگهداری میکند. این خانم اهل کالیفرنیای آمریکا از سال ۱۹۸۱ شروع به این کار کرده و از آن زمان تا حالا نزدیک به ۱۹ هزار گربه خیابانی را بزرگ کرده و به طبیعت بازگردانده است. با این تعداد از گربه نمیتوان به درستی گفت که «لینا» در محل زندگیاش از گربهها نگهداری میکند یا گربهها در خانهشان خانم لینا را پذیرفتهاند.
سفر، جزئی از زندگی خیلی از ما انسانهاست. گاهی این سفرها کاری هستند و گاهی نیز تفریحی. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در بین سفرهایتان ساعاتی را به دلیل تأخیر پرواز در فرودگاه منتظر مانده باشید. زمانی که حسابی اعصابتان خرد میشود و به وقتی فکر میکنید که هدر رفته؛ قراری که داشتید و جلسهای که باید به موقع میرسیدید، اما این تأخیر چند ساعت بوده است؟ چقدر وقتتان را گرفته است؟ «مهران کریمی ناصری» پناهجوی ایرانی۱۸ سال در فرودگاه شارل دوگل پاریس منتظر خروج مانده است!
او از سال ۱۹۸۸ در فرودگاه دوگل پاریس به مدت ۱۸ سال زندگی کرد و این انتظار جزئی از زندگی او شد. مهران کریمی به کشورهای مختلفی تقاضای پناهندگی داد، ولی موفق نشد. او به دلیل اینکه تمام مدارکش را گم کرده بود، به هیچ کشوری نتوانست پناهنده شود و با چمدان و ساکش ۱۸ سال در فرودگاه زندگی کرد.
زندگی که همیشه در انتظار طی شد و سالن فرودگاهی که انگار خیال رها کردن مهران کریمی را نداشت. مهران هر روز شاهد رفت و آمد مسافران بسیاری بود. همه مانند او چمدان و ساک داشتند، البته با تفاوتی بزرگ؛ آنها از سالن انتظار فرودگاه میگذشتند و پی زندگیشان میرفتند، ولی زندگی مهران کریمی ۱۸ سال در سالن فرودگاه شارل دوگل پاریس متوقف ماند، تا این که به اجبار، بیماری به او اجازه خارج شدن از فرودگاه و رفتن به بیمارستان را داد.
این یکی شاید از همه عجیبتر باشد. فکر کنید درِ کمد خانهتان را که باز کردید دو تا چشم ببینید که صاف و مستقیم بهتان زل زدهاند. احتمالاً اول از خودتان میپرسید که این انسان است یا روح؟. «تاتسوکا هوریکاوا» زنی ۵۸ ساله است که در کمد خانههای مردم زندگی میکرد. این خانم مسن میگوید؛ بیخانمان است و به همین دلیل در کمد خانههای مردم زندگی و از غذا و وسایل آنها استفاده میکرد.
نکته جالب این جاست وقتی «هوریکاوا» را دستگیر کردند، مدت یک سال بود که در کمد خانه پیرمردی ۵۷ ساله زندگی میکرد بدون این که پیرمرد متوجه حضورش شده باشد! درست است که مردان زیاد به دورو برشان توجهی ندارند، ولی تا این حد که یک نفر یک سال درخانهشان بخورد و بخوابد و اصلاً متوجه نشوند، دیگرباورکردنی نیست.
شاید بد نباشد از این به بعد هر چند وقت یکبار به کمدهای خانهتان سری بزنید و آنها را بررسی کنید! هرچند داخل کمد زندگی کردن در کشور ما تقریباً امکانپذیر نیست، چون کمدی نیست که از زیر دست کدبانوهای باسلیقه ایرانی دربرود و حتی یک عنکبوت چندمیلی متری را هم درآن باقی نمیگذارند، چه برسد به یک آدم!
فکر کنید دارید از خیابان رد میشوید که یکهو فردی با لباسهای مخصوص دورهای متعلق به چندصدسال پیش از کنارتان میگذرد. احتمالاً بعدش دنبال دوربین و کارگردان میگردید، ولی خبری از فیلم برداری نیست. فکر میکنید خیالاتی شدید، ولی نه. کاملاً درست دیدهاید. یک زوج انگلستانی تصمیم گرفتهاند به شیوه قرون ویکتوریا زندگی کنند.
خانم سارا کریسمن و همسرش تصمیم گرفتند مثل دوران ویکتوریا لباس بپوشند. آنها حتی خانه و لوازم منزلشان را هم به شیوه دوران ویکتوریا درست کردهاند. این زوج جوان قید عصر فناوری را زدند و با خودشان گفتند؛ «اگر نمیشود سوار ماشین زمان شد و به قدیم سفر کرد، ایرادی ندارد ما گذشته را به امروز میآوریم و از زندگی به سبک قدیم لذت میبریم.»
البته نباید از نقش پررنگ همسر خانم سارا کریسمن گذشت. او بود که جرقه این فکر را با هدیه دادن یک لباس دوران ویکتوریا به خانم کریسمن زد. معلوم نیست همسر خانم کریسمن حالا از دادن این هدیه پشیمان است یا خوشحال. البته احتمالاً تصورش را هم نمیکرد که یک کادو، مسیر زندگیاش را این گونه تغییر دهد و از عصر فناوری بروند به دوران ویکتوریا.
احتمالاً ۹۹ درصدتان بعد از خواندن یا حتی در حین خواندن این نوع زندگی، حسابی چندشتان میشود. سوسک. بله، موجودی چندشآور به نام سوسک حیوان خانگی محبوب «کایل کاندیلیان» جوان است. او با سوسکها زندگی میکند و رابطه عجیبی با آنها دارد. این جوان ۲۰ ساله اهل آمریکا، گنجینهای دارد که داخلش ۲۰۰ هزار نوع سوسک را از ۱۳۰ نژاد مختلف نگهداری میکند.
زندگی با مار، ببر، پلنگ و گرگ را شاید بشود تحمل کرد، ولی زندگی با سوسک، آنهم نه یک یا دوتا بلکه از انواع و اقسام و نژادهای مختلف را دیگر نمیشود به راحتی تحمل کرد. این سبک از زندگی برای ما که همیشه با یک نژاد مخصوص به نام «سوسکهای بالدار» درگیر هستیم و هر جا ببینیم با دمپایی به استقبالشان میرویم اصلاً قابل تصور نیست، ولی این جوان ۲۰ ساله طوری عاشق سوسکهاست که نژادهای مختلفشان را پیدا کرده است و نگهداری میکند. اتاق «کایل» یکی از معدود جاهایی است که سوسکها میتوانند با آرامش خاطر و بدون ترس از افتادن یک دمپایی روی سرشان و پخش شدن دل و رودهشان روی زمین، از زندگی لذت ببرند.
بین سبکهای عجیب زندگی این یکی وطنی است و در همین ایران خودمان اتفاق افتاده است. «عمو حاجی» شیرازی ۶۰ سال حمام نرفته است. این پیرمرد که لقب کثیفترین مرد ایران را به خودش اختصاص داده از آب و تمیزی گریزان است. جالب این جاست نه تنها نزدیک آب نمیرود بلکه به هر نوع غذایی که کمی بهداشتی باشد و رنگ و بوی تمیزی داشته باشد هم لب نمیزند!
عمو حاجی در دهستان دژگاه بخش دهرم شهرستان فراشبند زندگی میکند. البته زندگی که شباهتی با سبک زندگی مردم عادی ندارد و فقط به ذائقه خود عمو حاجی خوش میآید. او غذایش را با نیمپز کردن مردار حیوانات تهیه میکند و اهل دود ودم هم هست، اما آن هم با مردم عادی متفاوت است.
پیپ درست کرده است و از سرگین یا همان فضولات حیوانات پرش میکند و دودش را به هوا میبرد. هیچکس نمیداند عمو حاجی چطور تا حالا زنده مانده است. مگر میشود ۶۰ سال تن به آب نزد، از مردار حیوانات خورد و از فضولاتشان دود کرد و زنده ماند؟ البته خودش عقیده جالبی دارد و میگوید: «اگر آب به تنش بخورد قطعاً مریض میشود». حالا اینکه عمو حاجی تعریفش از سلامت چیست و به چه چیزی مریضی میگوید، بماند.
گردآوری روزنامه خراسان
انتهای پیام/