سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

با جنگ روانی و تکنیک‌های آن آشنا شوید

جنگ روانی یک اصطلاح با ابعاد گسترده است، اما در تمام موارد بیانگر اقدامات صورت گرفته برای کاهش روحیه و آرامش ذهنی دشمن است.

به گزارش خبرنگار حوزه دنیای ارتباطات گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی صحبت از جنگ می‌شود ناخودآگاه یاد میدانی می‌افتیم که در آن توپ و تانک به جای رهگذران در حال عبور و مرور هستند و خیابان‌هایی که با خون مردم خط‌کشی شده است. اما این روزها روش دیگری هم هست که فارغ از خشونت فیزیکی، جنگی علیه شما راه می‌اندازند که خودتان هم نمی‌دانید این فرمان آتش برای آغاز یک پایان است.

جنگ روانی چیست؟

جنگ روانی یک اصطلاح با ابعاد گسترده است، اما در تمام موارد بیانگر اقدامات صورت گرفته برای کاهش روحیه و آرامش ذهنی دشمن است. استفاده برنامه‌ریزی شده از تبلیغات به وسیله عوامل آشكاری همچون رادیو، تلویزیون، مطبوعات و عوامل پنهانی مانند شایعه به منظور تحریف عقاید،  بی‌اعتبار كردن انگیزه‌ها و كاستن اقتدار حكومت مخالف است.

 گذشته این جنگ به چه زمانی بازمی‌گردد؟

در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰، همان سالی که خطوط جنگ بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت، استراتژی‌های سیاست خارجی ایالات متحده نوع خاصی از درگیری‌های کوتاه مدت را مطرح می‌کردند؛ در واقع یک جنگ واقعی که در آن بقای جهان آزاد به خطر می‌افتد و آن جنگ، جنگی بود که نوع سلاحش روانی شناخته می‌شد.

بیایید نگاهی به برخی از تکنیک‌هایی که در طول تاریخ برای این جنگ استفاده شده است بیندازیم.

رسانه‌های خبری:

اخبار یک منبع اطلاعاتی بزرگ است که همه می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. فارغ از آنکه این خبر را دولت اداره می‌کند یا  نه، خبر توانایی گسترش هر کدام از اطلاعاتی را دارد که انتخاب می‌کند، با انفجار یک منبع خبری، جمعیت برای کسب اطلاعات بیشتر به آن گرایش پیدا می‌کند.

تصریحات:

اظهارات قطعی و مسلمی‌اند که به عنوان حقیقت بیان می‌شوند. استفاده از اظهارات صریح که ممکن است صحیح یا نادرست باشند، اما به گونه‌ای جلوه می‌کند که آنها بدیهی و مبرهن است و نیازی به اثبات ندارند.

هم‌رنگی با جماعت:

تکنیکی است که از راه جمعی و معرفی‌کردن راهکاری خاص، جمعیت هدف را به اتخاذ آن متقاعد می‌کند. در این تکنیک، به مخاطبان القا می‌شود که برنامه مربوط، تجلی از خواست اجتناب‌ناپذیر عده کثیری از مردم است و بنابراین به سودشان است که به جمعیت غالب بپیوندند.

تکنیک زشت‌سازی:

این تکنیک با تبلیغ اینکه فلان موضع مورد حمایت افراد و گروه‌هایی است که دشمنی یا تنفر جمعیت مخاطب را برمی‌انگیزاند، زمینه مخالفت مردم را نسبت به موضع  موردنظر فراهم می‌سازد. بنابراین اگر یکی از این گروه‌ها از سیاست و استراتژیک خاصی پشتیبانی کند، بدون در نظر گرفتن صحیحی یا اشتباه بودن آن، باور عمومی به این سمت سوق پیدا می‌کند که  این سیاست مورد حمایت افراد نامطلوب جامعه است.

تهدید:

تهدیدات، خشونت، محدود کردن آزادی و کنترل کردن می‌تواند باعث ایجاد ترس در مردم شود. این می‌تواند تهدیداتی با قصد و نیت جدی یا کذب باشد. به هر حال تهدید یک گروه یا گروهی از مردم به لحاظ روحی در طول زمان به دریافت کنندگان آسیب می‌رساند و آن‌ها را در وضعیت ترس، اضطراب  قرار می‌دهد.

ابهام:

تکنیک دیگری است که از راه کلی‌گویی حساب شده و با تبحر خاصی مفهوم مورد نظر را در ذهن مخاطب مبهم جلوه می‌دهد و معنای جمله و خبر برای هر شخص متفاوت خواهد بود. استفاده از عبارات نامشخص بدون اطمینان از موجه بودن آن هدف اصلی به شمار می‌رود.

رسانه:

شاید باورتان نشود ولی فیلم، موسیقی حتی کتاب هم می‌تواند به عنوان ابزاری برای جنگ روانی عمل کنند. چراکه می‌توانند تاریخ را از یک دیدگاه جدید بازنویسی کنند و ایده‌هایی جدید را در ذهن مردم بپرورانند.    

انتخاب بد از بدتر:

گاهی طراحان جنگ روانی تبلیغات خود را به گونه‌ای ارائه می‌دهند که مردم تصور کنند چاره‌ای جز پذیرش آن ندارند. این تکنیک که انتخاب بد از بدتر نامیده می‌شود، برای توجیه ضرورت از خودگذشتگی یا مشروعیت بخشیدن به اقدامات  ناخوشایند صورت گرفته است؛ اقداماتی که به نوعی موجب رنجش جامعه هدف شده است.

انگشت‌نما کردن دشمن:

ساده‌سازی به گونه‌ای که  یک وضعیت دشوار و پیچیده را به سطحی تنزل می‌دهد که یک دشمن مشخص و آشکار در آن پدیدار می‌شود.

جزوه ها:

جزوه‌های کاغذی با پیام‌ها و تصاویر دستکاری شده هم می‌توانمد تاثیر بسزایی در این جنگ داشته باشد. هدف این است که دریافت‌کنندگان را متقاعد سازیم که به حمایت یا مخالفت با رویدادهای سیاسی بپردازند.

اشیاء:

استفاده از اشیاء مانند تی‌شرت، پوستر، کلاه، پین و.... یک روش مؤثر برای دریافت یک پیام است. اشیاء می‌توانند نمادهایی برای پیام‌های بزرگتر در مورد سیاست، اعتقادات، فلسفه‌های مذهبی و.... تبدیل شوند.

پرچم دروغین:

یک پرچم دروغین زمانی به کار می‌آید که یک گروه اطلاعات غلط را منتشر کرد یا یک حمله تروریستی جعلی را انجام دهد تا باعث ترس مردم شود. با این حال سرزنش به یک گروه یا سازمان دیگری برای به دست آوردن کنترل برمردم و تغییر دیدگاه از مواردی است که با این شیوه به دست می‌آید.

نمونه‌های بسیاری از جنگ روانی در طول تاریخ وجود دارد. به یکی از مهم‌ترین آنها که قربانیان زیادی را در پی داشت در این گزارش اشاره می‌کنیم.


در طی جنگ جهانی دوم، جزوه‌ها برای دستکاری افکار سربازان کافی بود؛ جزوه‌هایی که از نقطه ضعف سربازان یعنی دلتنگی آنها برای همسرانشان علیه آنها استفاده می‌شد. در مرحله‌ای به این سربازان اجازه نمی‌دادند تصاویر یا نامه‌ای از خانواده‌شان دریافت کنند مگر آنکه جنگ را به زودی به پایان ببرند. این خود نیرویی برای سربازان ایجاد کرد تا در میدان نبرد گام‌های بلندتری بردارند.    

هیتلر از رادیوها، میکروفون‌ها و دیگر وسایل ارتباطی استفاده کرد تا خود را خدای مردمش بداند. ارتش آمریکا نیز از تبلیغاتی مانند پرچم‌های دروغین استفاده کرد تا آلمانی‌ها را فریب دهند تا آنها را به این باور برساند که آن‌ها در یک موقعیت خاص قرار دارند.  اینگونه یک دنیا متاثر از جنگ روانی شد.

هر ملت و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن‌ها می‌تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود، پس این جنگ هم نیاز به همراهی مردم برای پیروزی دارد.

گزارش از سارا کیـا

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.