شعر میگویم تا بفروشم
ماجرا از یک آگهی به ظاهر ساده در سایت آگهی دیوار شروع شد. هرچند با وجود غلطهای املایی فراوان در متن این آگهی و قیمت فضایی دو میلیارد تومانی، نمیتوان این نوع آگهیها را جدی گرفت؛ اما وجود همین آگهی، آن هم با مضمون فروش یک دفتر شعر که شاعر آن شعرهایش را در حد شاعران معاصر و حتی بالاتر از سهراب میداند و خریدار میتواند آن را به اسم خودش یا کسی که دوست دارد، چاپ کند و معروف شود و عکسش را در میان شاعران معروف ادبیات فارسی ببیند، خود طنز بزرگی است که نشان از یک علاقه همیشگی برای مطرح شدن به عنوان یک «شاعر» در کشور ما دارد. پیش از این هم آگهی دیگری مبنی بر فروش یک مجموعه شعر آماده برای چاپ به نام خریدار، نشان داد هنوز شاعران مهجوری وجود دارند که شعر برایشان نان و آب نمیشود و برای تامین مالی، حاضرند از شعر خود بگذرند و آن را برای فروش به نام دیگری بزنند.
شعر از همه رقم!
هنگام جستوجو در قسمت ادبی این سایت، با آگهی قابل تامل دیگری مواجه شدیم که حکایت از پذیرفتن سفارش شعر و نثر اختصاصی برای هر مناسبتی، اعم از ترانه، متن تشکر و ترحیم، کارت عروسی، تولد، طنز و شعر انتقادی به درخواست سفارشدهنده داشت. جالب این که در این مورد، فرد سفارش دهنده میتواند اشعار را در قالب دلخواه سفارشدهد؛ مثل غزل، دوبیتی، مثنوی و .... حتی این درخواست را داشته باشد که اسم شخص مد نظرش، به طور خاص در شعر بیاید. این فرد خدمات دیگری مانند کامل کردن اشعار ناتمام، اصلاح و افزودن اشعار جدید به دفتر شعر افراد و ... را نیز در فهرست خدمات خود داشت. اتفاقی که بیشتر آدم را یاد زنگ انشا و انشاهایی میاندازد که دیگران مینوشتند و ما میخواندیم!
منبع:خراسان
انتهای پیام/