تا کنون ما از این حادثه اندوهبار عبور کرده ایم و دشمن نتوانسته است نیت خود از ترور شهید صالح الصماد محقق کند. صالح الصماد برادری گرانقدر برای من بود. او از نخستین روزها، با این نهضت همراه شده بود. او از بهترین مردان این کشور بود که نقش آفرینیهای ویژهای در انقلاب و مقابله با متجاوزان داشت، از این رو من از خبر شهادت وی به شدت ناراحت و اندوهناک شدم و جامعه یمن نیز از خبر شهادت او غمگین شد.
وی ادامه داد: حضور مردمی گسترده در میادین در پنجمین سال تجاوز دشمنان به خاک یمن، برای این ملت چیز عجیبی نیست. این حضور گسترده نشان دهنده ثبات و مقاومت و قهرمانی این ملت است. مردم یمن از همان آغاز تجاوز در عرصههای مختلف و در میادین نبرد فعالانه حضور داشتند و فداکارهای بزرگی از خود نشان دادند و این مساله برای ملت ما چیز عجیبی نیست که برای گرامی داشت پنجمین سال مقاومت در برابر متجاوزان چنین حضور گستردهای داشته باشند. ملت یمن از پشتوانه بزرگی از ارزش ها، اصول و اخلاق برخوردار است. ملت یمن آرمان برحقی دارد و در عین حال به شدت مظلوم است و اینها عوامل مهمی است که باعث میشود که ملت یمن با این شور و حماسه و با این مقاومت و حضور گسترده وارد پنجمین سال مقابله با متجاوزان شود.
درباره طولانی شدن تجاوز علیه یمن باید بگویم، تجاوز علیه یمن دو جنبه دارد. یک جنبه به ملت عزیز ما مربوط میشود. از آنجا که این تجاوز در حجم گستردهای انجام شده کاملاً طبیعی است که ملت ما نتواند به طور مستقیم و در میدان نبرد به این تجاوزگری پایان دهد، اما خود اینکه ملت یمن توانسته در این برهه طولانی در برابر این حجم از تجاوز مقاوت کند این پیروزی محسوب میشود. از جنبه دشمنان، همین که این برهه طولانی شده است برای آنها شکست محسوب میشود. وقتی ما به طور کلی به حوادث منطقه نگاه کنیم برخی از حوادث مدت زمانی طولانی به درازا کشیده است، به عنوان مثال جنگ در سوریه از سال ۲۰۱۱ آغاز شده و تا کنون ادامه پیدا کرده است.
مثلاً درگیری لیبی نیز از سال ۲۰۱۱ آغاز شده و تا کنون ادامه یافته است. از این رو بحرانهای امنیتی، نظامی و سیاسی که منطقه با آن مواجه بوده غالباً طولانی مدت بوده است. بحران یمن نیز همچون سایر بحرانهای منطقه به طول انجامیده، اما به خواست خدا طولانی شدن مدت زمان بحران تأثیری بر مقاومت، همبستگی و ثبات ملت یمن نخواهد گذشت، زیرا مردم یمن به آرمان خود ایمان دارند و به خوبی از ماهیت این تجاوز و اهداف متجاوزان آگاه هستند و به خوبی از خطرات کوتاهی، قصور و شکست در برابر متجاوزان آگاه هستند.
سید عبدالملک بدرالدین درباره عواملی که باعث شده است ملت یمن بتوانند در برابر متجاوزان مقاومت کنند، گفت: نخستین عامل توسل به خدا و توکل بر او بوده است. عامل ایمانی و معنوی عامل اصلی مقاومت و پایمردی مردم یمن در برابر متجاوزان بوده است. پیامبر گرامی اسلام (ص) درباره مردم یمن فرموده است: الایمان یمان، و الحکمة یمانیة (ایمان و حکمت یمنی است). ایمان عبارت از اصول، ارزشها و اخلاق است. ایمان اصولی دارد که در رأس آن مخالفت با بندگی برای غیر خدا است. ایمان ارزشهای بزرگی دارد که از جمله این ارزشها عزت و کرامت است. ملت یمن با استناد به این اصول و ارزشهای ایمانی توانست دست به تحرک بزند و این حجم گسترده از تجاوزگری را تحمل کند و در این راه دست به فداکاری بزند.
عامل دیگر که باعث مقاومت مردم یمن در برابر متجاوزان شده است هوشیاری است. ملت عزیز ما از هوشیاری بسیار زیادی برخوردار است. آنها از واقعیت این تجاوز و اهداف آن مطلع هستند. مردم به خوبی میدانستند که هدف متجاوزان سیطره بر خاک و مردم یمن است. ملت یمن از خطرات تسلیم شدن کاملاً آگاه بودند و میدانستند که تسلیم شدن در حال حاضر و آینده چه صدمههایی به کشور وارد میکند و باعث تباهی یمن و نسل کنونی و نسلهای آینده یمن میشود.
همچنین حجم جنایتهای وحشتناک و شنیع متجاوزان نیز اثر مهمی در تحریک این ملت داشت و مردم را به این سمت سوق داد که تحمل خود را بالا ببرند و صبر کنند. این جنایتها خشم مردم را برانگیخت و آنها را برای دفاع از عزت شان تحریک کرد. این مجموعه عوامل تاثیر عمدهای در مقاومت ملت یمن و سلحشوری آنها بر جای گذاشت. بار دیگر تاکید میکنم که نخستین عامل مقاومت و پایداری ملت، توسل به خدا و تکیه به او بود.
دبیرکل جنبش انصارالله یمن گفت: اینکه گفته میشود جنگ یمن چشم انداز روشنی ندارد، در واقع برای متجاوزان چشم انداز روشنی ندارد. این آنها هستند که به مرحلهای رسیده اند که هیچ چشم انداز روشنی ندارند. اما ما ملت یمن امیدمان به خداوند متعال است و از بر حق بودن آرمان خویش کاملاً آگاه هستیم از این رو در برابر ما چشم انداز مهمی هوایدا است که ثمره مقاومت، دلاوریها و مقاومت ما در برابر متجاوزان است.
اما نکات مهمی وجود دارد که به این مساله مربوط میشود. مجموعهای از حوادث در منطقه وجود دارد مانند مساله فلسطین، بحران سوریه، بحرانی که عراق با آن دست به گریبان بود و بحران لیبی، از این رو منطقه به طور کامل با زایشی دشوار و حوادثی بزرگ رو به رو است، دو طرف اصلی که به حوادث ارتباط دارند آمریکا و اسرائیل هستند. دخالت آمریکا و اسرائیل در این حوادث و ساخت این حوادث و مشکلات و جنگها و بحرانها و استفاده از این مشکلات و به کارگیری این بحرانها -چه در عرصه یمن باشد و چه در دیگر مناطق- نقش عمدهای در پیچیده شدن حوادث و طولانی شدن این حوادث دارد.
در این زمینه دو مشکل وجود دارد مشکل نخست این است که آمریکا در این حوادث از ابزارهای منطقهای خود استفاده میکند و این مساله هزینههای مادی و انسانی بسیاری بر ابزارهای منطقهای آمریکا تحمیل کرده است و بنابراین، چون آمریکا و اسرائیل خود متحمل هزینه اقتصادی و انسانی نمیشوند بنابراین ترغیب میشوند که این مشکلات و بحرانها را به درازا بکشانند. در عین حال ابزارهای منطقهای آمریکا، پول و امکانات بسیاری را به جیب آمریکا روانه میکند و برنامههای آمریکا را در منطقه دنبال میکند چیزی که به سود اسرائیل تمام میشود؛ بنابراین آمریکا هم به لحاظ اقتصادی از این بحرانها بهره مند میشود و هم به لحاظ اجرای برنامهها و توطئههای خود در منطقه بهره مند میشود و در نتیجه آمریکا تمایل دارد که این حوادث چه در یمن و چه در غیر یمن ادامه پیدا کند. آمریکا پوشش سیاسی لازم را برای تداوم این بحرانها فراهم میکند و از نیروهای منطقهای و رژیمهای تحت فرمان خود حمایت به عمل میآورد. این یکی از عوامل اصلی است که باعث پیچیده شدن جنگ یمن و دیگر مشکلات منطقه شده است. همچنین اهداف و طمع ورزیهای این نیروهای منطقهای در یمن با هم تعارض پیدا میکند و این مساله نیز علاوه بر مسائل پیشین باعث پیچیدهتر شدن اوضاع میشود.
به هر حال چشم انداز ما روشن است چرا که ما بر تحقق آزادی و استقلال خود اصرار میورزیم و میخواهیم از یوغ فرمانبرداری از آمریکا رهایی یابیم و به توانمندی و قدرت برای مقابله با اسرائیل دست پیدا کنیم اسرائیل خطری برای تمامی ملتهای منطقه است. ما راهی نداریم جز آنکه مقاومت کنیم و به راه خود ادامه دهیم. طرف مقابل در باتلاق افتاده است آنها هزینههای زیادی متحمل میشوند و دچار بحران بزرگی شده اند و کارها روز به روز برای آنها بدتر از قبل میشود.
بی تردید تجاوز به یمن تاثیر عمدهای بر اوضاع منطقه دارد، یمن نقش عمدهای در منطقه ایفا میکند. هر کدام از دو کشور عربستان سعودی یا امارات اگر موفق شود (در یمن) نقشی را ایفا کند که آمریکا و اسرائیل از آنها میخواهند این مساله مصیبت بزرگی برای سایر ملتها و کشورهای منطقه خواهد بود. عربستان سعودی و امارات پس از یمن به سراغ سایر کشورها خواهند رفت و جنگ یا مشکل را به دیگر کشورها منتقل میکنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تصور نمیکنید که گفتگو با طرفی که هیچ اختیاری از خود ندارد (نمایندگان عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن) هیچ فایده ندارد و صرفاً هدر دادن وقت است؛ گفت: ما حضور در چنین مذاکراتی را بی فایده نمیدانیم هرچند که در بسیاری موارد پیش بینی میکنیم که دشمن برای به شکست کشاندن این مذاکرات تلاش کند و اساساً در این گفتگوها جدیتی نداشته باشد.
با این حال معتقدیم شرکت در این مذاکرات حجت را بر طرف مقابل تمام میکند و چهره واقعی دشمن را مشخص میکند و ادعاهای دشمن را از بین میبرد، زیرا دشمن همیشه به ما این اتهام را وارد میکند که ما خواهان صلح و دستیابی به راه حل نیستیم و اینگونه تجاوزشان را به یمن توجیه میکنند. مسلماً دشمن تمایل دارد مزدوران خود و خیانتکاران کشور را برای شرکت در مذاکرات و گفتگوها بفرستد تا چهرهای نادرست از واقعیت تجاوز علیه یمن ترسیم کنند و این تجاوزی که علیه یمن صورت گرفته را به صورت یک مشکل داخلی وانمود کنند.
اما ما میگوییم تجاوزی که علیه یمن صورت گرفته بزرگتر از یک مشکل داخلی است. پیش از شروع تجاوز علیه یمن ما یک مشکل داخلی داشتیم که در آستانه حل و فصل بود، جمال بن عمر نماینده پیشین سازمان ملل متحد در امور یمن در شورای امنیت سازمان ملل متحد بر این مساله گواهی داد. ما یمنیها در آستانه امضای توافق بودیم که این مداخله و تجاوزگری علیه یمن رخ داد. ما با حضورمان در مذاکرات تمامی دستاویزهای دشمنان را از دست آنان خارج میکنیم و سرانجام این خیانتکاران و ائتلاف متجاوزان هستند که مورد نکوهش قرار میگیرند.
طرف متجاوز هیچ فرصتی برای دست یافتن به صلحی عادلانه ارائه نکرده است. آنها برای دستیابی به راه حلهای منصفانه و منطقی هیچگاه به طور جدی وارد فرایند مذاکره نشده اند. از این رو کاملاً طبیعی است که مدعی شوند این انصارالله است که برای دستیابی به صلح حاضر به امتیاز دادن نیست. اما مساله کاملاً روشن است در مذاکرات پیشین هیئت مذاکره کننده ملی دیدگاهی روشن، منطقی و صحیح که مبتنی بر مشارکت و امنیت همگان بود ارائه کرد، اما طرف مقابل به طور کاملاً آشکاری تعلل کرد و در برخی موارد از دستیابی به هرگونه راه حل و توافقی سر باز میزد یا آنکه در برخی مسائل جزئی توافقهایی به دست میآمد، اما پس از دستیابی به این توافق ها، آنها از اجرای آن سرباز میزدند و از زیر بار آن شانه خالی میکردند.
دبیرکل جنبش انصارالله یمن درباره توافق استکهلم گفت: ائتلاف متجاوزان و مزدوران شان از زیر بار اجرای توافق استکهلم شانه خالی میکنند و میکوشند این توافق را به اجرا در نیاورند. بسیاری از مسئولان انصارالله نیز این مساله را کاملاً توضیح داده اند. توافق استکهلم اساساً یک توافق بشردوستانه است و به سازمان ملل متحد یک نقش نظارتی در بندر الحدیده میدهد و الحدیده را به لحاظ نظامی یک منطقه بی طرف قرار میدهد، اما ارتباط وضعیت اداری و امنیتی منطقه الحدیده با صنعا را حفظ میکند.
ما در بسیاری از سخنرانیها و دیدارهای خود گفته ایم وجود نقش نظارتی سازمان ملل متحد بر بندر الحدیده نشان میدهد که توافق استکهلم بر این اساس صورت گرفته که وضعیت اداری و امنیتی الحدیده با صنعا مرتبط باقی بماند. اما پس از امضای این توافق، طرف مقابل کوشید که مساله ارتباط امنیتی و اداری الحدیده با صنعا را دور بزند و با ارائه ایدههای ساده لوحانه و غیر عملی به گونهای خود را شریک در اداره بندر الحدیده قرار بدهد.
ما در پاسخ گفتیم مزدوران در اداره مناطقی که تحت کنترل ائتلاف متجاوزان است نتوانسته اند با یکدیگر توافق کنند آنها برای اداره عدن با هم توافق نکرده اند و در این شهر با یکدیگر همزیستی ندارند، حالا چگونه میخواهند در مدیریت الحدیده با ما شریک شوند. این مزدوران هستند که مسئول اجرا نشدن توافق استکهلم هستند در حالی که ما همیشه آماده اجرای توافق استکهلم بوده ایم. ما به سازمان ملل متحد پیشنهاد کردیم که ما اولین گام را در خصوص بنادر (ساحل غربی) برداریم و گفتیم که برای اجرای این اقدام آماده ایم.
هم اکنون فرصتی برای اجرای گام نخست و مرحله نخست توافق وجود دارد و میتوان در این زمینه به تفاهمهایی دست پیدا کرد به این معنا که فرایندی صورت گیرد که از یک سو در زمینه بنادر گامی برداشته شود و از سوی دیگر مزدوران و اماراتیها نیز گامی برداشته و از برخی مناطق عقب بنشینند. ما در انتظار اجرای این اقدامی که اخیراً درباره آن توافق صورت گرفته هستیم و امیدواریم که این اقدام، مشوقی برای برداشته شدن گامهای دیگر و تکمیل اجرای توافق باشد.
سید عبدالملک بدرالدین درباره مساله مبادله اسرا گفت: مساله اسرا در وهله نخست یک مساله انسانی است. در تمامی مراحل گذشته به شدت تلاش میکردیم که این مساله را به خاطر اینکه یک مساله انسانی است به هر وسیله که شده حل و فصل کنیم. ما پیشنهادهای متعددی به طرف مقابل ارائه کردیم. ما به آنها گفتیم اگر تمایل داشته باشید تمامی اسیران به یکباره مبادله شوند ما برای این کار آماده هستیم.
اگر میخواهید اسرا به نسبتهای معین آزاد شوند ما برای این کار آماده هستیم. در میان اسرای طرف مقابل شخصیتهای مهمی وجود دارند برخی از آنها از فرماندهان برجسته مزدوران هستند، علاوه بر این گروهی از افسران و نظامیان سعودی نیز اسیر ما هستند و بسی جای تعجب داشت که هیچ اهتمامی از سوی آنها برای آزادی اسیران صورت نمیگرفت. طرف مقابل درباره آزادی اسرا به توافقهایی با ما دست پیدا کرد، اما آنها پس از امضای این توافقنامهها از زیر بار اجرای آن شانه خالی میکردند.
ما برای هرگونه تبادل اسرا آماده هستیم، اما مشکل از سوی آنها است. آنها از انسانیت بی بهره اند. آنها حتی به اسرای خود که نزد ما هستند نیز توجهی ندارند. تعامل غیرانسانیای که آنها در زمینه اسرا داشته اند چهره زشتی از آنها پدیدار کرده است. آنها به صورت وحشیانه و غیرمسئولانهای با اسرا برخورد میکنند، آنها در صحنه نبرد هم با اسرا برخورد بسیار وحشیانهای دارند و از این برخورد شنیع شان فیلم برداری هم میکنند، آنها از اعدام اسرا و ارتکاب دیگر جنایتها و شکنجهها در حق آنها تصویر برداری میکنند. در رفتاری که آنها با اسرا دارند هیچ اثری از آموزههای دین اسلام و اخلاق اسلامی وجود ندارد. علاوه بر این، اسرای در بند آنها وضعیت اسفناکی دارند.
سید عبدالملک بدرالدین درباره محاصره یمن و راهکارهای مقابله با تشدید آن گفت: از همان آغاز تجاوز علیه یمن، متجاوزان برای اعمال فشار بر ملت یمن متوسل به محاصره شدند. متجاوزان بر سر راه ارسال نیازمندیهای ضروری مردم یمن مشکل ایجاد کردند در حالی که آنها هیچ دستاویزی برای ممانعت از رسیدن این نیازمندیهای ضروری مانند سوخت و آرد به دست ملت یمن ندارند.
آنها تدابیر ظالمانهای علیه ملت یمن اعمال میکنند که مستند به هیچ چیز نیست، این تدابیر نه مبتنی بر قطعنامههای شورای امنیت است و نه مبتنی بر منشور سازمان ملل متحد، بلکه نقض حقوق بین الملل و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل محسوب میشود. متجاوزان به دنبال مجازات جمعی مردم یمن هستند. ائتلاف متجاوزان و مزدوران شان دست به تجاوزی فراگیر علیه ملت یمن زده اند و تمامی مردم را هدف قرار داده اند و مساله، مساله جنگ با کودتاچیان نیست، بلکه آنها عامدانه تدابیری اتخاذ میکنند که به همه شهروندان یمنی آسیب میزند و این تدابیر و اقدامها توجیه ناپذیر و غیرمسئولانه است و هیچ پشتوانهای ندارد. محاصره ملت یمن نه تنها با توافق استکهلم تعارض دارد، بلگه با منشور سازمان ملل متحد نیز در تناقض است.
ائتلاف متجاوز سعودی که یمن را محاصره کرده است مسئول بحرانهایی است که بر اثر محاصره برای مردم ایجاد میشود و آنها باید مورد نکوهش قرار بگیرند. این جنایت آنها است. ما ملت یمن باید این تدابیر ظالمانه را به انگیزهای برای مقابله با تجاوزگریها تبدیل کنیم. ما در عرصه دیپلماتیک نیز با محاصره یمن مقابله میکنیم. در آینده ممکن است ما ابزارهای پاسخگویی به این اقدامها را ارتقا ببخشیم و اگر این اقدامهای ظالمانه ادامه یابد نیروی دریایی و به طور کلی نیروهای نظامی ما تدابیری اتخاذ کنند و این حق ملت ما است.
مجری المسیره از دبیرکل جنبش انصارالله یمن پرسید پس از انتخاب مارتین گریفیتس به عنوان نماینده سازمان ملل در امور یمن انگلیس تلاش نمود در مورد یمن دست به نقش آفرینی بزند، شما به این نقش آفرینی انگلیس چگونه مینگرید؛ سید عبدالملک در پاسخ گفت: انگلیس همچنان گرایش استعماری خود را حفظ کرده است. انگلیس تاریخی استعماری دارد و حتی یمن نیز از استعمارگری انگلیس به دور نبوده است و عدن و استانهای جنوبی یمن در استعمار انگلیس بوده اند. انگلیسیها پیشتر برای اشغال الحدیده نیز کوشیده بودند. انگلیس این رویکرد استعمارگری را دارد و در تمامی مسائل منطقه در کنار آمریکا حضور دارد و شریک آمریکا است. انگلیس در مساله یمن نیز شریک آمریکا است و این مساله به تجربه استعمارگری گذشته انگلیس مربوط میشود و آمریکا از این تجربه انگلیس بهره مند میشود. علاوه بر این انگلیس تمایل دارد زیر پوشش آمریکا به نقش استعمارگرانه خود ادامه دهد.
وی درباره گفتگوهایی که با مارتین گریفتس نماینده سازمان ملل متحد داشته است، گفت: از آنجا که غالباً سفرهایی که نماینده سازمان ملل به یمن انجام داده در چارچوب مشخصی بوده است گفتگوها نیز در همان چارچوب خاص انجام شده است. مثلاً وقتی تنش در الحدیده بالا گرفته بود وی به یمن سفر کرد و در آن سفر مساله الحدیده مساله اصلی گفتگو بود. گاه برای آماده سازی مقدمات مذاکرات به یمن سفر کرده است که در این حالت، موضوع اصلی گفتگوهای صورت گرفته، مقدمه چینی برای مذاکرات بوده است. ما معمولاً برجستهترین مسائل موجود را مورد گفتگو قرار داده ایم به عنوان مثال درباره مسائل سیاسی و بشردوستانه ماننده مساله اسرا، مساله فرودگاه، مساله محاصره و مساله اقتصادی گفتگو کرده ایم. البته تا کنون این گفتگوها نتیجهای نداشته است به هر حال نماینده سازمان ملل متحد یک فرستاده بیشتر نیست که تنها پیامها را جا به جا میکند و در سطح مشخصی فعالیت میکند.
مجری المسیره از دبیرکل جنبش انصارالله یمن پرسید در اغلب دیدارهایی که شما با مارتین گریفیتس نماینده سازمان ملل متحد داشته اید بر این مسائل تاکید کرده اید که باید در جریان درگیریهایی که وجود دارد اقتصاد کشور بی طرف بماند و آسیب نبیند، حقوق کارمندان پرداخته شود و فرودگاه صنعا گشوده شود، توجیههایی که نماینده سازمان ملل متحد در این زمینهها بیان میکند چیست و چرا او هیچ کاری برای تحقق این خواستهها انجام نمیدهد؛ سید عبدالملک در پاسخ گفت: او هیچ توجیهی ارائه نمیکند و اساساً هیچ توجیهی در اختیار ندارد که بخواهد بیان کند.
طرفهای دیگری که مانع این امر میشوند و در رأس آنها آمریکا و انگلیس و ابزارهای منطقهای شان هیچ توجیه روشنی برای این کارها ندارند. این اقدامهایی که علیه یمن صورت میگیرد اقدامهایی ظالمانه است که هیچ پشتوانهای ندارد، این اقدامها نه تنها متکی به قطعنامههای شورای امنیت نیست بلکه با منشور سازمان ملل متحد و دیگر اسناد این سازمان تعارض دارد و نقض حقوق بشر محسوب میشود.
انتهای پیام/