آن طور که از روایات و آموزههای دینی به دست میآید، استقامت و پایداری در دین در دوران غیبت امام زمان علیه السلام به عنوان یکی از مهمترین و اصلیترین شاخصههای انسانهای مؤمن و یاران باوفا و بر حق آن حضرت محسوب میشود.
خبرگزاری ما در گفتوگویی که با حجتالاسلام محمود فتاحی، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس دینی، انجام داده به بررسی موضوع استقامت در دین، ضرورت و تمرین عملی این صفت مهم و سرنوشتساز پرداخته و این موضوع را از منظر قرآن و حدیث مورد تحلیل قرار داده است. آن طور که این کارشناس دینی توضیح میدهد، هر اندازه که از دوران زندگی ظاهری ائمه اطهار علیهم السلام در میان مردم فاصله میگیریم، گویا شدت کفر و مبارزه با ایمان و خداپرستی بیشتر میشود. مبارزه دائمی و دامنهدار دشمنان اسلام با ملت مسلمان ایران نمونهای از این دشمنیهاست که در نتیجه نزدیک شدن به دوران آخرالزمان اتفاق افتاده است. در این شرایط استقامت و پایداری در دین، ضرورتی است که مانع لغزش در زمان امتحان الهی میشود.
ضرورت استقامت در آخرالزمان
یکی از خصلتهای یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت را صبر کردن در برابر سختیها و استقامت بر ایمان دانستهاند. چرا تا این اندازه در آموزههای دینی ما بر موضوع استقامت در دین و صبر در دوران آخرالزمان تأکید شده است؟
اهمیت صبر در دوران غیبت امام زمان علیه السلام به اندازهای است که روایات و احادیث زیادی درباره آن عنوان شده و ائمه اطهار علیهم السلام به شیوههای گوناگون، مردم را بر استقامت و پایداری در نگهداری دین خود به خصوص در دوران آخرالزمان دعوت کردهاند.
به عنوان مثال در کتاب کمالالدین و تمام النعمه در حدیثی از حضرت سیدالشهدا علیه السلام میخوانیم که فرمودهاند: «أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِی غَیبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّکْذِیبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّیفِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللَّهِ» به این معنی که بدانید کسى که در دوران غیبت او بر آزار و تکذیب صابر باشد مانند مجاهدى است که با شمشیر پیش روى رسول خدا صلیالله علیه و آله جهاد کرده است. این حدیث استواری بر آزار و اذیتها در دوران غیبت را نشان میدهد.
درواقع هر اندازه که از دوران زندگی ظاهری ائمه اطهار علیهم السلام در میان مردم فاصله میگیریم، گویا شدت کفر و مبارزه با ایمان و خداپرستی بیشتر میشود. مبارزه دائمی و دامنهدار دشمنان اسلام با ملت مسلمان ایران نمونهای از این دشمنیهاست که در نتیجه نزدیک شدن به دوران آخرالزمان اتفاق افتاده است. در این دوران هر روز شاهد ریزش بیشتری از ایمان مردم هستیم و البته باید یادآوری کنیم که افراد روشنبین بسیاری از کشورهای مختلف هم به اسلام روی میآورند.
اما به هر حال دشمنی و آزار دشمنان با مسلمانان شدت پیدا کرده است و بر همین اساس است که اهل بیت علیهم السلام تا این اندازه نسبت به نگهداری ایمان و مراقبت از دین در این دوران تأکید داشتهاند.
در دوران ما دشمنان اسلام به شیوههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دین مردم را هدف قرار دادهاند. در چنین شرایطی چگونه میتوان در دین استقامت داشت؟
در کتاب نهجالبلاغه نیز میخوانیم که امام علی علیه السلام فرمودهاند: «العمل العمل» به این معنا که غیر از حرف زدن، تا چه اندازه عمل میکنید؟ دین تنها نیاز به ابراز زبانی ندارد، بلکه باید دین را در عمل و رفتار نشان داد. سپس آن حضرت فرمودهاند: «ثم النهایه النهایه» به این معنا که به عاقبت و سرانجام خود توجه داشته باشید. در مرحله سوم فرمودهاند: «الاستقامه الاستقامه» بر لزوم پایداری و استقامت در دین تأکید کردهاند تا مردم به این نکته توجه داشته باشند که در صورت سستی و غفلت، ایمان آنها به شدت در معرض خطر و نابودی قرار میگیرد.
در قرآن کریم هم بارها بر مسئله پایداری در دین تأکید شده است: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِکةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنتُمْ تُوعَدُونَ؛ به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند که: نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است.» اهمیت استقامت داشتن به قدری است که خداوند هم بر آن تأکید کرده است. چون عدهای هستند که بعد از ایمان، کافر میشوند؛ اما آن افرادی مورد رضایت خدا قرار میگیرند که در دین خود پایدار میمانند و ترسی از آزار و ظلم دشمنان ندارند.
آرامش و برکت در زندگی، رهآورد استقامت در ایمان است
استقامت داشتن در دین چه برکتهایی برای مردم باایمان، به خصوص در این دوران، خواهد داشت؟
یکی از برکتها و ارمغانهای استقامت و پایداری در دین، آرامش است. همان آرامشی که گمشده انسان امروز است و آن را در انواع برنامهها، خوراکیها، لذتها و سفرها جستوجو میکند، در سایه دینداری و پایداری در دین به دست میآید. هر اندازه هم که دشمنان و مردم از خدا بیخبر سنگاندازی کنند، باز هم مردم باایمان آرامش دارند، چون تکیهگاه آنها خدایی است که از هر نیرو و قدرتی بالاتر و قویتر است؛ بنابراین شرط ترس نداشتن از سختیها، همین استقامت است. چنانکه در سوره احقاف میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لَا هُمْ یحْزَنُونَ؛ کسانى که گفتند: پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت کردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگین مىشوند.» درواقع همین استقامت عامل شجاعت، آرامش و توکل کامل خواهد بود.
ارمغان دیگری که پایداری در دین به همراه دارد، برخورداری از زندگی پربرکت است. خداوند به زندگی مردم باایمان توجه ویژه دارد و هر قدر تصور کنند دارای درآمد کمی هستند، امام زندگی پربرکتی خواهند داشت. این مژده را خدای متعال در قرآن کریم داده و میفرماید: «وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَینَاهُم مَّاء غَدَقًا؛ و اگر آنها [جنیان و انسانها]در راه (ایمان) استقامت داشته باشند، با آب فراوان سیرابشان مىکنیم.» شبیه همین تعبیر در سوره اعراف هم عنوان شده است که میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ؛ و اگر اهل شهرها و روستاها ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم.» این مژده مهمی است که متأسفانه عدهای نسبت به آن بیتوجه هستند.
احساس مسئولیت در برابر طبیعت، عامل گسترش برکت در زندگیها
ما میبینیم که هرچند مردم کشوری دین ندارند و حتی مرتکب انواع گناه میشوند، باز هم باران در شهرها و روستاهایشان میبارد و در زمینهایشان میوه و سبزیها رشد میکند. مگر در این شرایط درهای برکت به روی آنها بسته است که وقتی ایمان بیاورند، درهای برکت باز میشود؟ اصولاً چگونه درهای برکت آسمان و زمین به روی مردم گشوده میشود؟
توجه داشته باشید که رویدادهایی مثل بارش باران از سنتهای خدای متعال است. خداوند نظام آفرینش و دستگاه خلقت را این طور طراحی کرده است که وقتی آب دریاها تبخیر میشوند، تشکیل ابر بدهند و ابرها توسط باد به روی زمینهای خشک برود و باران ببارد. پس هر قدر کشوری به دریا نزدیکتر باشد، باران بیشتری در آنجا خواهد بارید. همان طور که در کشورهای اروپایی این طور است. چون کشورهای اروپایی دارای دریاها و دریاچههای زیادی هستند، طبق نظام خلقت باران زیادی در آنجا میبارد و زمینها محصول زیادی میدهند. این اتفاق ربطی به دین مردم ندارد.
آنجایی تأثیر دین نمایان میشود که از یک سو، بهرهمند بودن از نعمت آسمان و زمین برای مردم آرامش بیاورد. در حالی که طبق آنچه رسانههای اروپایی عنوان میکنند، یکی از مشکلاتی که بسیار از سوی مردم آن سرزمین مطرح میشود، نداشتن آرامش است.
از طرف دیگر ما هنوز هم شاهد رویدادهایی مثل سونامی، سیل، جنگ، فقر، کشتار مردم و... هستیم که بسیاری از این موارد در اثر بیایمانی مردم بروز پیدا کرده و گسترش پیدا میکند. در حالی که باران رحمت خداست که به عنوان برکتی بر سر مردم میبارد. چرا باید این باران عامل خرابی شود؟ چون مردم ایمان ندارند. مسئولانی که باید خاک زمینها را با درختکاری حفظ کنند، به بستر رودخانهها رسیدگی کنند و مراقب سلامت محیطزیست باشند، هیچ توجهی به این مسائل ندارند و در اثر بیتوجهی به طبیعتی که خداوند به ما عنایت فرموده، خود به جان درختها افتادهاند. مسلم است وقتی درخت کم شود، بارانی که بر کوه و زمین ببارد خاکی نمییابد که بر آن فرو رود. پس در زمین جاری میشود. حتی از بین بردن درختها، مسطح کردن کوهها، ساخت و ساز بیرویه و بسیاری از مواردی که به طبیعت صدمه میزند، در اثر بیدینی مردم یا مسئولان صورت میگیرد. وقتی در برابر هدیه خدا احساس مسئولیت نمیکنیم، نمیتوانیم انتظار دریافت برکت و رحمت از خدا را داشته باشیم.
اگر مردمی حقاً و انصافاً مؤمن باشند و در دین استقامت داشته و پرهیزکار باشند، حتماً تمام اصول و قوانین الهی را رعایت میکنند. درنتیجه خداوند به او نوید داده که همه درهای آسمان و زمین بر روی آنها باز میشود. البته استقامت و پایداری شرط اصلی دینداری است که منجر به چنین نتایجی خواهد شد.
برای اینکه تأثیر استقامت در دین را بهتر بدانیم، خوب است مثالی بزنید تا شناخت کاملتری از آن داشته باشیم. چطور میشود کسی در دین خود پایدار نباشد و در اثر همین سستی از برکتهای خدا بی بهره بماند؟ یا شخصی بر ایمان خود پایدار بماند و رحمت و برکت خدا پادش همین پایداری او باشد؟
برای پاسخ به این پرسش، ماجرایی را از کتاب وقعه الصفین مطرح میکنیم. نصر بن مزاحم کسی بود که در زمان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام زندگی میکرد. حساب و کتاب او در زندگی به این صورت بود که زمان نماز، به امام علی علیه السلام اقتدا میکرد و، چون میدانست نماز آن حضرت مقرب درگاه حضرت حق است پشت سر ایشان نماز میخواند. اما از طرف دیگر میدانست که سفره معاویه پر رنگ و لعابتر است و غذاهای لذیذی دارد، وقت غذا خوردن به سمت معاویه میرفت و سر سفره او مینشست. تصورش هم این بود که هم دنیا را دارد و از سفره پر از غذای معاویه بهرهمند میشود و هم آخرت را دارد، چون پشت سر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نماز میخواند.
شخصی به او اعتراض کرد که: «تکلیف خودت را معلوم کن. یا ظرف معاویه باش و به فرمان او باش یا پیرو حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شو و امامت و ولایت آن حضرت را به جان و دل بپذیر.» او جواب داد که: «در تمام زمین هیچ نمازی مثل نماز امام علی علیه السلام نمیشود و نباید از آن دوری کرد. هیچ سفرهای هم مثل سفره معاویه وجود ندارد و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.» ظاهراً این فرد تا آخر عمرش سردرگم زندگی کرد و راه حق را پیدا نکرد. در عین حال هرچند دارای ثروتی شده بود، اما در پایان عمرش نتوانست بهرهای از آن ببرد و در کمال بیهدفی از دنیا رفت.
این افراد مصداق همان افراد سردرگم، بیهدف و مذبذب هستند که خداوند درباره آنها میفرماید: «مُّذَبْذَبِینَ بَینَ ذَلِک لاَ إِلَى هَؤُلاء وَ لاَ إِلَى هَؤُلاء؛ آنها افراد بىهدفى هستند که نه سوى اینها و نه سوى آنهایند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند و نه در صف کافران).»
تمرین عملی استقامت در دین در دوران غیبت
تمرین عملی استقامت در دین چگونه باید باشد؟ برای بسیاری افراد اتفاق افتاده که به دلیل داشتن ایمان، مورد طعنه، توهین و حتی تمسخر قرار گرفتهاند و این روند افراد و رسانههای بیدین به خصوص در این دوران بسیار رواج دارد. برای اینکه دین خود را در این شرایط آخرالزمانی حفظ کنیم و از امتحان ایمان سرافراز بیرون بیاییم، چه باید کرد؟
درست است که تمسخر و طعنه نمونههایی از ابراز دشمنیهای رسانهها و افراد بیدین شده و اتفاقاً همان طور که در پرسش اشاره کردید، رواج پیدا کرده است، اما باید در نظر داشت که قرآن کریم هم راهکارهایی برای این شرایط به ما آموخته است تا در دوران غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر دین خود محکم بایستیم و مسلمان حقیقی باشیم.
در سوره مطففین، خداوند به این عمل قبیح کافران و مردم و رسانههای بیدین اشاره فرموده است: «إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کانُواْ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یضْحَکونَ؛ وَ إِذَا مَرُّواْ بِهِمْ یتَغَامَزُونَ؛ وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمُ انقَلَبُواْ فَکهِینَ؛ وَ إِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاء لَضَالُّونَ؛ بدکاران (در دنیا) پیوسته به مؤمنان مىخندیدند و هنگامى که از کنارشان مىگذشتند آنان را با اشاره تمسخر مىکردند، و، چون به سوى خانواده خود بازمىگشتند مسرور و خندان بودند و هنگامى که آنها را مىدیدند مىگفتند: اینها گمراهان هستند!»، اما جواب خداوند به این مردم چیست؟ خداوند میفرماید: «فَالْیوْمَ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنَ الْکفَّارِ یضْحَکونَ؛ عَلَى الْأَرَائِک ینظُرُونَ؛ هَلْ ثُوِّبَ الْکفَّارُ مَا کانُوا یفْعَلُونَ؛ ولى امروز مؤمنان به کفار مىخندند، در حالى که بر تختهای آراسته بهشتى نشسته و (به سرنوشت شوم آنها) مىنگرند. آیا (با این حال) کافران پاداش اعمال خود را گرفتند؟!»
این نوع رویکرد قرآنی نشان از استقامت اهل ایمان دارد. درواقع خداوند به ما توصیه میکند که از طعنه و تمسخر کافران و مردم بیایمان هراس و آشوبی به دل راه ندهید، چون این رفتار آنها از روی جهل نسبت به سرانجام خودشان است. در حالی که به زودی حقیقت گمراهی و سعادت را به درستی مشاهده و درک خواهند کرد. پس ایمان به آخرت به منزله پناه محکمی است که انسان باایمان میتواند به آن تکیه زده و در پناه آن زندگی کند، بدون اینکه از این نوع رفتارهای تمسخرآمیز و سرزنش کننده دلگیر شود.
روز قیامت، روز استقامتکنندگان در دین است
به تصریح خداوند متعال، روز قیامت را باید روز صابران در دین دانست: «إِنِّی جَزَیتُهُمُ الْیوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ؛ من امروز آنها را به خاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم؛ آنها پیروز و رستگارند.» کسانی که در دنیا به دلیل دینداری مورد توهین، تمسخر و آزار قرار میگیرند، اما دین خود را حفظ کرده و از راه خدا برنمیگردند، آنها پیروز حقیقی قیامت هستند و به دلیل همین صبر و پایداری به آنها پاداش داده خواهد شد.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/