به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دیدار با امام زمان (عج) آرزوی همه شیعیان است و ظهور ایشان آرزوی تمام بشریت است که این روزها با دیدن ظلمهای بی شمار، جنگها، ابتلاها و بلاهای متعدد، بنی آدم خودرا روز به روز برای زیستن در دوران ظهور حجت خدا تشنهتر و نیازمندتر از گذشته می بیند.
در این یادداشت تلاش داریم کنکاش مختصری در آخرین توقیع شریف امام زمان (عج) کنیم و نگاهی به موضوع ملاقات با آن حضرت در عصر غیبت کبری بیندازیم؛ مسأله چالش برانگیزی که ذهن بسیاری از شیعیان و شیفتگان آن حضرت را درگیر کرده تا آنجا که داستانهای تشرفات متعددی در این خصوص نقل شده و تضادهای زیادی را با متون معتبر به وجود آورده است.
با درگذشت جناب علی بن محمد سمری نایب چهارم امام زمان (عج) در سال ۳۲۹ هجری قمری، شیعیان از آن زمان تا کنون در آرزوی ملاقات با امام زمان (عج) به سر میبرند و داستانهای زیادی از ملاقات برخی شیعیان و علمای برجسته با ایشان نقل شده است که در مورد هرکدام از این تشرفات حرف و حدیث بسیار است.
گفته میشود در زمان غیبت کبری ممکن است کسی امام مهدی (عج) را ببیند ولی آن حضرت را نشناسد. همچنین ممکن است کسی آن امام را در خواب ببیند. درباره امکان این دو نوع مشاهده، میان علما اتفاق نظر وجود دارد و همگی آن را ممکن میدانند، اما آنچه همیشه محل بحث و اختلاف نظر علما بوده، ملاقات آن حضرت در زمان غیبت کبری همراه با شناختن است؛ چه این شناختن در زمان ملاقات رخ دهد، چه اینکه ملاقاتکننده، پس از آن بفهمد که امام زمان را دیدار کرده است. درباره ارتباط با امام زمان از طریق شهود و سیر و سلوک و حجیت آن نیز بحث و گفتگوهایی وجود دارد.
هیچیک از عالمان بزرگ و مؤلفان مشهور شیعی مانند شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، دیدار امام عصر را محال ندانسته و برخی حتی در کتابهای خود، فصلی را برای نامبردن از دیدارکنندگان گشوده و یا به ممکن بودن آن تصریح کردهاند، این درحالی است که برخی دیگر مخالف چنین عقیدهای بودند، اما برخی از علمای شیعه میگویند ارتباط با امام زمان (عج) در زمان غیبت کبری برای شیعیان وجود ندارد و یکی از مهمترین دلایلی که این علما به آن استناد میکنند، آخرین توقیع امام زمان خطاب به نایب چهارم است که در آن، مدعیان ملاقات را دروغگو و افترا زننده خوانده است. این در حالی است که شیخ مفید امکان دیدار با حضرت را در غیبت کبری، بنابر روایات، مخصوص خادمان حضرت میداند. در این زمینه دستکم دو حدیث معتبر و مقبول وجود دارد که میتوان امکان دیدار با امام زمان را از آنها برداشت کرد؛
اسحاق بنعمار از امام صادق (ع) نقل میکند: «حضرت قائم دو غیبت دارد: یکی کوتاه و دیگری طولانی است. در غیبت نخست از مکان حضرت کسی آگاه نیست مگر شیعیان خاص و در غیبت دوم مکان وی را نمیداند مگر موالیان خاص آن حضرت».
در حدیث دیگر از امام صادق (ع) آمده است: «صاحب این امر (قیام) دو غیبت دارد: یکی از آنها به درازا میکشد… هیچ کس از دوست و غیر دوست از جای او آگاه نمیشود، مگر مولایی (خادمی) که کارهای او را انجام میدهد».
لذا با در نظر گرفتن دو حدیث فوق میتوان گفت آن کسی که در زمان غیبت کبری ارتباط مستقیم با آن حضرت دارد تنها در جایگاه خدمتگذاری قرار دارد و نه یک فرد معمولی که حکم عامه مردم و یا حتی عالم دینی دارد.
دراصطلاح علمای شیعه توقیع، نامهها و فرمانهایی است که در زمان غیبت از طرف امام مهدی (عج) به شیعیان خود می رسیده است.
درکتابهای معروف مانند: کمالالدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، احتجاج طبرسی، بحارالانوار مجلسی و کتب دیگر، حدود هشتاد توقیع از جانب امام زمان (عج) نقل شده است. این توقیعات گنجینهای از معارف الهی محسوب میشوند.
علی بن محمد سمری آخرین نایب خاص امام زمان (عج) در پانزدهم شعبان سال ۳۲۹ قمری، پس از حدود سه سال نیابت و بدون وقوع رویداد خاصی، درگذشت و جنازهاش را در بغداد دفن کردند.
بنابر منابع شیعی این توقیع شش روز پیش از مرگ علی بنمحمد سَمُری آخرین نایب امام زمان از سوی حضرت صادر شد. این توقیع را مهمترین و معتبرترین دلیل بر نفی رؤیت و مشاهده امام زمان در دوران غیبت کبری دانستهاند. در این توقیع که منابع کهن شیعی آن را نقل کردهاند آمده است: «هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعا کند که مرا دیده است، دروغگوی افترازننده است».
هنگامی که زمان رحلت ابوالحسن سمری فرا رسید و مرگ وی نزدیک گردید، به وی گفتند: چه کسی را جانشین خودتان قرار میدهید؟ او در جواب، توقیعی درآورد و به مردم نشان داد، که متن آن بدین گونه است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«یا علی بن محمد السمری اعظم الله اجرا خوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین ستة ایام، فاجمع امرک و لاتوص الی احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة التامة. فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالی ذکره، و ذلک بعد طول الامد و قسوة القلوب و امتلاء الارض جوراً. و سیأتی الی شیعتی من یدعی المشاهدة، الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کذاب مفتر، و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. فنسخوا هذا التوقیع و خرجوا، فلما کان الیوم السادس عادوا الیه و هو یجود بنفسه فقال له بعض الناس: من وصیک من بعدک؟ فقال: لله امر هو بالعه، و قضی فهذا آخر کلام سمع منه (ره).»
ای علیّ بن محمّد سمریّ! خداوند اجر برادرانت را در عزای تو عظیم گرداند که تو ظرف شش روز آینده خواهی مرد، پس خود را برای مرگ مهیّا کن و به احدی وصیّت مکن که پس از وفات تو قائم مقام تو شود که غیبت تامّه واقع شده و ظهوری نیست مگر پس از اذن خدای تعالی و آن پس از مدّتی طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد.
و به زودی کسانی نزد شیعیان من آیند و ادّعای مشاهده کنند، بدانید هر که پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادّعای رؤیت و مشاهده کند دروغگوی مفتری است، و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.
پس؛ از آن توقیع استنساخ کردند و از نزد او خارج شدند و چون روز ششم فرا رسید نزد او بازگشته و او را در حال احتضار بود، یکی از مردمان پرسید: وصیّ تو پس از شما کیست؟
گفت: خداوند را امری است که خود او رساننده آن است و فوت کرد و این آخرین کلامی بود که از او شنیده شد.
مخالفان چه میگویند؟
محدث نوری در نجم الثاقب چهار اشکال به این توقیع وارد کرده است:
۱- این توقیع خبر واحد و غیر قابل اعتماد است.
۲- خبر مُرسَل و ضعیف است.
۳- شیخ طوسی که توقیع را نقل کرده، به آن عمل نکرده است.
۴- علما حکایات زیادی از ملاقات با امام زمان نقل کردهاند و از این توقیع روی گرداندهاند.
البته پاسخهایی به این اشکالها داده شده است و گفتهاند این توقیع نه مرسل و نه ضعیف، بلکه خبر واحدی است که حجیت آن در علم اصول فقه ثابت شده است. علاوه بر این، گفته شده این توقیع امکان مشاهده را نفی نمیکند؛ بنابراین کسی که امام را ببیند و ادعای نداشته باشد، مشمول توقیع نمیشود. این مطلب را میتوان از کلام سید مرتضی و شیخ طوسی برداشت کرد و اربلی در کشف الغمه به آن تصریح کرده است.
از سوی دیگر روایات بسیاری داریم که میگویند غیبت امام زمان (عج) چنان طولانی میشود که گروهی از مردم وجود امام زمان را انکار میکنند. این روایات متواترند و دلیل بر ایناند که امکان ارتباط در عصر غیبت وجود ندارد؛ چون اگر ارتباط ممکن بود، نباید مردم به چنین ناامیدی دچار میشدند.
در همین حال و با توجه به ادامه حیات شریف ایشان بر روی زمین در عصر غیبت کبری، باید این باور را پذیرفت که امام زمان (عج) در میان مردم زندگی میکنند و آنان را میبینند و میشناسند؛ ولی مردم آن حضرت را نمیشناسند. به بیان دیگر، عموم مردم در عصر غیبت نمیتوانند امام را زیارت کنند؛ اما رؤیت اتفاقی یا دیدارهای که در آنها امام زمان خود به دیدن کسی بروند، ممکن است و مخالف این حکمِ عام نیست. افزون بر اینکه برخی از این روایات صریحاً میگویند مردم امام را میبینند، اما حضرت را نمیشناسند. پس مراد روایات همین نشناختن است، و نه ملاقات از روی شناخت و برنامه ریزی قبلی است چراکه این ادعایی گزاف به شمار میرود و با آخرین توقیع امام زمان (عج) منافات دارد.
با توجه به آخرین توقیع و اشاره روشن و صریح امام زمان (عج) به افترا مدعیان دیدار با آن حضرت پس از آغاز غیبت کبری، علمای متعددی درخصوص چگونگی و کیفیت ملاقات با آن حضرت مطالبی را مطرح کرده اند که در نوع خود قابل تأمل است، اما باید برای بستن راه بر روی مدعیان و مفتریان، با احتیاط بیشتری چنین مطالبی را تأیید ویا رد کرد چراکه نسبت دادن دروغ و افترا به کسانی که تمام عمر خودرا در خدمت به علوم و معارف اهل بیت علیهم السلام سپری کرده اند، گناهی نابخشودنی است با این حال نیز نباید راه پذیرفتن داستان تشرفات من درآوردی عالم نمایانی که با هدف وهن مذهب و یا ساختن وجاهت اجتماعی میان عامه مردم دارند هموار شود.
در واقع میتوان گفت غیبت کبری سنگ محکی برای سنجش ایمان شیعیان در پذیرش تقدیر الهی است، پس باید به گونهای رفتار کنیم انگار امام زمان (عج) در میان ماست و کنار ما حضور دارد، یعنی ما را می بیند اما فعلاً توفیق دیدن ایشان از ما سلب شده است، با این تفاوت که سالهای حضور ایشان در کنار ما خیلی بیشتر از سالهای عمر سایر ائمه علیهم السلام است و این خود توفیق بزرگی برای ما به شمار میرود.
در پایان باید گفت در طول تاریخ در خصوص مسائلی که به ملاقات با امام زمان (عج) مربوط میشود حرف و حدیث زیادی وجود داشته و دارد که بهترین راه برای درک واقعیتهای این مباحث، سپردن آن به اهل فن و کارشناسان این مسأله است تا میزان صحت و سقم چنین مسائلی - به دور از دخالت دروغگویان، کاسبان داستانهای تشرّف های من درآوردی و ریاکاران - به دست محققان و عالمان این رشته روشن شود.
منبع: مهر
انتهای پیام/