وزیر آموزش و پرورش به بیان توضیحاتی درباره مهم ترین دغدغه های کشور در حوزه آموزش و پرورش و جوانان پرداخت.
سوال: همسر وزیر آموزش و پرورش این روزها چه کار میکند؟
جواب: خانه دارم. فعالیت یک زن خانهدار هم مشخص است. درگیر بچهها و مشکلات خانه هستم. معمولاً هر چه بچهها بزرگتر میشوند گرفتاری ما هم بیشتر میشود. یک دختر دارم که متأهل است و یک بچه ۴ ساله دارد. دخترم چندی پیش تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و الان دانشجوی فوق لیسانس فلسفه است؛ بنابراین هماکنون مسئولیت نوهام با من است. پسرم هم در سطح دو حوزه تحصیل میکند و هم اکنون هم در شرف ازدواج است. در کنار رسیدگی به کارهای بچهها وقتم را به گونهای تنظیم میکنم که هر روز کتاب و روزنامه بخوانم.
سوال: چطور با آقای بطحایی آشنا شدید؟
جواب: پدر آقای بطحایی با پدر خودم از قدیم آشنا بودند. در آن سالها ما رفت و آمد خانوادگی داشتیم. من تقریباً ۱۹ ساله بودم و آقای بطحایی هم ۲۳ سال داشت. البته این را بگویم که ما اصلاً همدیگر را ندیده بودیم. اما چون از قبل خانوادهها همدیگر را میشناختند و پدر و مادرم هم تأیید میکردند من قبول کردم.
سوال: چه ویژگی مثبتی داشتند که خانواده تأکید کردند تا شما با او ازدواج کنید؟
جواب: چون خانواده من با خانواده همسرم بسیار صمیمی بودند و پدر و مادرم هم از این خانواده بسیار تعریف میکردند به این نتیجه رسدیم که حتماً پسرشان فرزند خوبی هستند.
سوال: در طول این سی و چند سالی که شما با آقای بطحایی زندگی کردید اگر بخواهید همسرتان را نقد کنید روی چه ویژگیهای او دست میگذارید؟
جواب: بعضی وقتها از موضوعی ناراحت میشود سکوت میکند توقع دارم اگر سر هر موضوعی دلخور میشود با هم حرف بزنیم تا موضوع حل شود، اما فقط سکوت میبینم. شاید دو یا سه هفته از موضوعی درخور باشد با این حال چیزی نمیگویند.
سوال: این سکوتهای طولانی تبدیل به بحران در زندگی زناشویی شما نشده است؟
جواب: اصلاً، اتفاقاً فکر میکنم برخی وقتها خوب است. هیچ بحثی بین ما پیش نمیآید و بعد از مدتی صلح میکنیم.
سوال: شما چطور آقای بطحایی، اگر بخواهید همسرتان را در کار و خانه نقد کنید روی چه مواردی دست میگذارید؟
جواب: اگر دقت کرده باشید شما وقتی وارد خانه شدید همسرم به شما گفت که سئوالها را ندیده است حق هم دارند، چون خانهدار هستند و کمتر مصاحبه کردند زود بهم میریزند توقع داشت که سئوالات شما را از قبل میدید بنابراین بهم ریخت و البته این بهم ریختگی در چهرهاش هم میرود و همه میفهمند که او از چیزی ناراحت است. اما من وقتی ناراحتم کسی اصلاً نمیفهمد.
سوال: الان یعنی ما برویم امکان بحث بین شما وجود دارد؟
جواب: نه اصلاً. (هر دو با هم)
سوال: خانم حیدر نوری برخی از مسئولان آموزشی کشور وقتی وارد بدنه وزارتخانه شدند و قدرتی به دست آوردند برای همسرشان مدرسهای تأسیس کردند شما علاقهای ندارید که برای خودتان مدرسهای داشته باشید؟
جواب: اصلاً دلم نمیخواست. الان که شما میگویید این اولین بار است که چنین چیزی را میشنوم. (همسرش با خنده میگوید ممکن است که فردا این مجوز را بخواهد، اما تا الان نخواستند).
سوال: آقای بطحایی گرفتن مجوز مدرسه که کمترین کار است چرا برای بچهها یک مدرسه غیرانتفاعی تأسیس نمیکنید؟
جواب: اصلاً.
سوال: خب فامیل یا دوستان شما درخواست این چنینی ندارند؟
جواب: بله برخی از اقوام و دوستان از من خواستند، اما اگر تظاهر نباشد معتقدم این مسئولیت و اختیاراتی که ما داریم امانتی از طرف مردم است. ما اجازه نداریم این اختیارات را برای دوست و فامیل خودمان خرج کنیم معمولاً کمتر کسی از بستگان از من چیزی میخواهد. آنها میدانند پاسخم منفی است.
سوال: سفارش درباره ثبت نام دانش آموزان هم ندارید؟
جواب: مواردی را که به من ارجاع میشود میبینم. ممکن است ظلمی به کسی شود و حق و ناحق شود در این موضوعات دخالت میکنم. اما بیشتر درخواستها به ناحق است. مثل نامهای به دست من رسیده که معلمی میخواهد انتقالی پیدا کند، وقتی سابقه معلم را بررسی میکنیم متوجه میشویم فرد، تازه وارد وزارت آموزش و پرورش شده است و میخواهد سریع جا به جا شود این حق این معلم نیست چراکه افراد دیگری پشت نوبت هستند که از او با سابقهترند.
در مواردی مثل ثبتنام هم باید بگویم متأسفانه برخی از همکارانم در مدرسه با سختگیریها و گاهی اوقات با محک زدن مالی دانش آموزان را ثبت نام میکنند؛ در این موارد حساسیتم بیشتر است و اگر کسی نامهای بدهد ورود میکنم.
سوال: آقای بطحایی شما در فضای مجازی هم هستید و خودتان حساب کاربری در توئیتر و اینستاگرام دارید شما چه نظری درباره فضای مجازی دارید؟
جواب: فضای مجازی را مثل فضای عادی میبینم به نظرم برخی از موضعگیریهایی که درباره فضای مجازی انجام میشود، یا افراط است یا تفریط. باید بگویم به واقعیتهای زندگی نباید نگاه افراط و تفریطی داشت با این پدیده باید کنار آمد مزایا و پیامدهایش را دید از محاسنش استفاده و از خطراتش دوری کرد باید گفت فضای مجازی هیچ خطری ندارد کما این که کشورهایی که خیلی مبانی اعتقادی مثل ما ندارند هم به خاطر خطراتی که فضای مجازی دارد به آن توجه بیشتری میکنند معتقدم با این واقعیت هم باید کنار بیاییم هم خطراتش را ببینیم و همه فواید آن را ما نباید از این فضا فرار کنیم و البته نباید خودمان را ببازیم که این فضا وجود دارد این افراط و تفریط در همه زمینهها در کشور ما وجود دارد.
سوال: دو شبکه مجازی در ایران بسیار پر مخاطب است؛ توئیتر که بیشتر قشر روشنفکر جامعه در آن عضو هستند و دیگری اینستاگرام که طیف جوان و البته دانش آموز که در این شبکه حساب کاربری دارند. ابتدا بفرمایید خودتان حساب کاربریتان را بالا میآورید؟
جواب: بله خودم مینویسم.
سوال: شما در توئیتر بسیار فعال هستید و در آنجا هم فضای مجازی بسیار خشنی حاکم است. برخی وقتها موضوعی را مطرح میکنید و کاربران به صفحه شما حمله میکنند شما چه واکنشی به این مخاطبان دارید؟
جواب: واقعاً این طور نیست که بتوانم همه کامنتها را بررسی کنم. برخی از پستهایم که حساسیتش زیاد است کاربران بسیاری نظر میدهند من هم نمیرسم همه نظرات را بخوانم، اما در غالب موارد مرور میکنم همانطور که گفته شد برخی موارد خیلی کامنتها تند و خشن است.
سوال: از صراحت کلام کاربران ناراحت نمیشوید؟
جواب: نه اصلاً، چون بچه پایین شهر هستم و چشم و گوشم با این حرفها آشناست یک جور شیرینی در بین این نظرات وجود دارد چراکه برخی افراد بدون هیچ ملاحظهای درون خودشان را در ۴ خط مطرح میکنند به نظرم ارزشمند است. البته وقت نمیکنم همه کامنتها را جواب دهم پیام ندادن و پاسخ ندادن را نامردی میدانم یعنی برخی کابران آمدند و متنی را نوشتند، اما احساس میکنم خیلی کوتاه باید یک پاسخی را بدهم. متأسفانه وقت نمیکنم که جواب همه کاربران را بدهم.
سوال: در اینستاگرام، دانش آموزان از شما خواستهای داشتهاند؟
جواب: خیلی زیاد. بیشتر دانش آموزان برایم کامنت میگذارند که مدرسه را تعطیل کنم دیدن چنین پیامهایی برایم جالب و خندهدار است.
سوال: خانم حیدر نوری واکنش شما به انتقادات تندی که در فضای مجازی به وزیر میشود، چیست؟
جواب: همسرم منتقدان سرسختی دارد که برخی از آنها با روحیات و رفتارش آشن هستند شاید جالب باشد بدانید برخی از این منتقدان اگر چند روزی نقدی برایش ننویسند، آقای بطحایی به من میگوید که این فرد چند روزی است برایم چیزی ننوشته.
سوال: شما اهل فضای مجازی هستید؟
جواب: فقط در گروههای خبری واتس اپ و تلگرام عضو هستم.
سوال: برخی مواقع هجمههایی علیه آقای بطحایی میشود و مردم واکنشهای مختلفی نشان میدهند، آیا حاشیهای بوده که شما را اذیت کرده باشد؟
جواب: چند وقت پیش خبرنگاران از همسرم پرسیده بودند که در حال حاضر پسرتان چه کار میکند. این سئوال پس از آن طرح شد که عید نوروز گذشته گفتند پسر وزیر سرباز است و در جایی کار میکند و حقوق میگیرد از شنیدن این حاشیهسازی ناراحت شدم،
چون این مطلب درست نبود پسر من از چند سال قبل در آن مؤسسه فرهنگی کار میکرد و حقوق میگرفت، اما وقتی سرباز شد، دیگر حقوقی دریافت نکرد، چون سرباز شده بود، اما کسی نخواست که این موضوع را ببیند و شیطنت کردند متأسفانه فرزند ما را با پسران افراد دیگر که در خارج از کشور زندگی میکنند مقایسه کردند و آخر سر هم عکس پسرم را با دیگر آقازادهها کنار هم گذاشتند از این کار مقایسه نادرست خیلی ناراحت شدم.
سوال: آقای بطحایی فرزندانتان درباره مسائل ایران با شما صحبت میکنند؟
جواب: ببینید نسل گذشته بسیار محتاط بود. اما نسل فعلی یک تفاوت بسیار قابل توجهی با نسل قبل دارد و آن، این است که جوانهای این دوره بسیار شفاف هستند و نظرشان را به راحتی بیان میکنند.ملاحظهای نمیکنند و بدون هیچ محافظه کاری حرفشان را میزنند همین موضوع موجب شده که به نظر ما این گونه بیایید که نسل امروز در بیان نظراتش بی پرواست.
در حالی که این شفافیت نسل امروز است و بسیار دقیق آنچه را که در دلش است بیان میکند. نسل امروز ایران را یک فرصت خدادادی میدانم که در این کشور خوب زندگی کند و به همه آرزوهایش برسد، اما موانعی را در برابر خودش احساس میکند بنابراین اگر مطالبهگری را در نسل امروز میبینیم دلیلاش ضدیت با ایران و نظام نیست. دلیلش موانعی است که مقابل رشدش را گرفته است. ما باید به نسل امروز اجازه دهیم حرفشان را بزنند؛ بنابراین فرزندان من هم در این نسل هستند و با من بسیار حرف میزنند.
سوال: فرزندانتان مهمترین مشکل ایران را چه میدانند؟
جواب: در خانواده ما پسرم علاقهمند به مسائل سیاسی است و موضوعات را هم تحلیل میکند. دخترم هم اهل مطالعه و پیگیری اخبار ایران است. مهمترین موضوع مورد بحث خانواده ما عدالت اجتماعی و برخی تبعیضهایی است که در بخشهای مختلف کشور وجود دارد. این بحث عدالت و وجود تبعیض آغاز یک بحث مفصل در بین خانواده ما میشود که در برخی از مواقع هم به جاهای باریک کشده میشود.
سوال: چه مصداقهایی برای شما میآورند؟
جواب: خیلی از وقتها بچهها این موضوع را میگویند که خانوادهای که پایینتر از خط فقر حقوق میگیرد چگونه میتواند از پس هزینههای فزاینده زندگی برآید و از اینجا بحث ما شروع میشود.
سوال: شما چه پاسخی به بچهها میدهید. شما که عضوی از کابینه هستید؟ واقعاً آقای بطحایی این حرف خیلیها است که چطور میتوانند در این شرایط بد اقتصادی خرید کنند؛ آیا شما در کابینه با وزرای مربوط صحبت میکنید؟
جواب: دولت بخش عمدهای از وقتش صرف مباحث اقتصادی و حل و فصل مشکلات معیشتی مردم میشود. اتفاقاً چندی قبل خدمت رئیس جمهور عرض کردم تمایل دارم گزارش مفصلی را در هیئت دولت درباره حوزه آموزش و پرورش، مسائل فرهنگی دانش آموزان و آسیبهای اجتماعی بیان کنم که ایشان نیز علیرغم ترافیک کاری و مشغلههای فراوان، در این خصوص به بنده قول مساعد دادند.
سوال: خانم حیدر نوری شما مهمترین مشکل کشور را در حال حاضر چه مووضعی میدانید؟
جواب: موضوع برخی تبعیضهایی که در کشور وجود دارد، به نظرم بسیار مهم است، اما در کنار آن، فکر میکنم که بحث پوشش و حجاب هم مهم است. ما توقع داریم بعد از ۴۰ سال وضعیت حجاب بهتر از این باشد.
سوال: آقای بطحایی قبول دارید که با نسلی با انرژی رو به رو هستیم که انرژیهایشان در مدرسه سرکوب میشود. شما حس نمیکنید سیستم آموزش و پرورش یک سیستم خشکی است که فقط طراحی شده تا انگیزه دانش آموزان را بگیرد.
جواب: برنامههای آموزشی و پرورشی ما بسیار سنتی است. آموزش و پرورش سنتی هم میگوید هر چه کلاس ساکتتر باشد معلم موفقتر است. هر چقدر یک مدرسه آرامتر باشد این مدرسه بهتر است و هر چقدر بحث تعلیم و تربیت موفق داریم و تعلیم و تربیت موفق هم میگوید دانش آموزان باید زندگی کردن را تمرین کنند نه این که فقط حفظ کنند و بر اساس حفظ کردن تنبیه و تشویق شوند.
مدرسهای موفق است که سر و صدایش بیشتر باشد بچهها شادی و نشاط بیشتری داشته باشند خانوادهها هم البته در زمینه شادی و نشاط در مدرسه مقاومت میکنند خانوادهها اگر وارد مدرسهای شوند و ببیند که دانش آموزان یک مدرسه سر و صدا میکنند میگویند این چه مدرسهای است این مدرسه اخلاق دانش آموزان ما را بد میکند.
سوال: خانم حیدر نوری بر این باورید که مدارس ما مدارس شاد نیست؟
جواب: فکر میکنم هم اکنون خیلی بهتر از قبل شده است و مدارس شادتر شده است. خواهرزاده و برادرزاده خودم دانش آموز هستند و روحیه شادی دارند و با معلمانشان هم رابطه خوبی دارند. دیگر مثل قبل سختگیری وجود ندارد.
سوال: آقای بطحایی، شما وزیری هستید که میتوانید در بسیاری از موارد خودتان فرهنگسازی کنید چندی پیش شهردار تهران از همه وزرا دعوت کرد تا در سهشنبههای بدون خودرو وارد شوند شما تصمیم ندارید با عدهای دانش آموز و چند معلم به این کمپین بپیوندید؟
جواب: چند بار این فکر به ذهنم رسید که این موضوع را اجرایی کنم. اما آنقدر آموزش و پرورش گسترده است و مسائل پیچیدهای در این وزارتخانه وجود دارد که این کار به عقب افتاد. با خود آقای شهردار هم مشورت کردم که چطور میتوانیم وارد این پویش شویم، اما هنوز اقدامی انجام نشده است با این حال ما میتوانیم یک ساعت کلاسها مدرسه پسرانه متوسطه دوم را با تأخیر شروع کنیم و یک حرکت جمعی در این زمینه داشته باشیم.
سوال: پس دخترها در کجای این حرکت قرار میگیرند؟
جواب: دخترها به خاطر محدودیتهای این نوع حرکتهای جمعی اذیت میشوند از نظر ایمنی هم ممکن است خطراتی داشته باشد.
سوال: یعنی نگاه شما اینطور نیست که دخترها رکاب نزنند و فقط پسرها باشند؟
جواب: نخیر اصلاً. اتفاقاً در پخش مسابقه فوتبال که با دوستان مشورت میکردم همه به من گفتند مدارس دخترانه را ننویسید و فقط مدارس پسرانه باشند.
سوال: خانم حیدر نوری شما سیاستهای کاری آقای بطحایی را برای مدارس نقد میکنید؟ آیا درباره تنبیههایی که برخی دانش آموزان میشوند با همسرتان حرف میزنید؟
جواب: بله درباره مسائلی که در فضای مجازی مطرح میشود با هم حرف میزنیم. البته آقای بطحایی هم درباره این موضوعات توضیح میدهند.
سوال: بیشترین نقدی که شما داشتید چه بود؟
جواب: آنهایی که میبینیم را منتقل میکنم مثلاً درباره حجم کتابهای درسی خیلیها میگویند.
سوال: آقای بطحایی چه میگویند؟
جواب: گوش میدهند.
سوال: دورهای آقای بطحایی معلم بود و شما با مشکلات معلمان به خوبی آشنا هستید و خوب معلمان از هر تریبونی استفاده میکنند تا مسأله و مشکلات معیشتشان را به گوش وزیر و البته دولت برسانند آیا شده شما در این باره به وزیر حرفی بزنید و انتقادی کنید کته چرا حقوق معلمان آنقدر پائین است؟
جواب: خودم سالها با حقوق معلمی زندگی کردهام.
معلمها سابق بر این راحت میتوانستند زندگیشان را بگذرانند. الان یکی یا دو سالی است که وضعیت اقتصادی تحت تأثیر عواملی به ویژه تحریمهای ظالمانه به گونهای شده که دیگر این حقوق کفاف زندگی برخی را نمیدهد. این را بگویم آقای بطحایی خیلی دوست دارند که حقوق معلمها بیشتر شود تا آنجا که بتوانند هم رایزنی میکنند. بارها هم به من گفتهاند که بحث امروز در دولت این بوده که بتوانند یک مقداری بیشتر از دولت برای معلمان بودجه بگیرند.
سوال: شما اشاره به رایزنی در دولت کردید آیا شنیدهاید که آقای بطحایی پشت تلفن برای گرفتن حقوق معلمان عصبانی شوند؟
جواب: بله بارها شنیدهام. با نمایندههای مجلس و معاونان رئیس جمهوری زیاد صحبت میکنند طوری که یک زمانهایی خودم میگویم که کمی آرامتر باش. با این حال میدانم که بزرگترین دغدغه همسرم بحث معیشت معلمان است.
سوال: خانم حیدر نوری، برخیها میگویند که همسر شما شخصیت تحولگرایی در آموزش و پرورش دارد آیا آن را می پذیرید؟ مهمترین برههای که شما کنار آقای وزیر بودید چه زمانی بود؟
جواب: به نظرم زمانی که پیشنهاد وزارتخانه را داشتند و خودشان تمایلی به قبول کردن این پست نداشتند در آن زمان خیلی پشتیبانی کردم به این دلیل که در این سالها میدیدم که چقدر برای وزارتخانه ایده دارند و چقدر خوب مسائل را میشناسند.
سوال: شما چه گفتید که آقای بطحایی مصمم شدند تا مسئولیت وزراتخانه را قبول کنند؟
جواب: در صحبتی که با هم داشتیم اعلام کردم که هم اکنون زمانی است که تمام ایدهها و نقدهایتان را به این حوزه اجرایی کنید.
سوال: به نظر شما همسرتان در مسئولیت خود موفق بودهاند؟
جواب: بله تا الان موفق بوده است. البته اگر اجازه فعالیت به همسرم بدهند. چون هنوز برخی از دیدگاهها و نظراتشان را نتوانستهاند اجرایی کنند.
سوال: درباره منتقدان هم با شما صحبت میکنند؟
جواب: بله. من خودم پیگیر هستم؛ خبرها را میخوانم اگر افراد اجازه دهند فعالیتهای زیادی انجام میدهند.
سوال: نظرتان درباره کنکور چیست؟
جواب: وای اصلاً دربارهاش حرف نزنیم. این هم جزو آرزوهای همسرم است تا کنکور را حذف کنند.
سوال: بچههای شما هم کنکور داشتند در آن شب کنکور بر شما چه گذشت؟
جواب: اصلاً نباید دربارهاش حرف زد. استرسمان بسیار زیاد بود حتی دخترم در زمان کنکور حالش بد شد.
سوال: تا حالا شما مشق بچهها را نوشتهاید؟
جواب: مشق زیاد نمینوشتم، اما پیک شادیهای بچهها را مینوشتم.
سوال: خانم حیدر نوری وقتی بیرون میروید و مردم متوجه میشوند که شما همسر وزیر هستید واکنش آنها به شما چیست؟
جواب: معمولاً خودم را معرفی نمیکنم.
سوال: اگر متوجه این موضوع شدند چه درخواستی از شما دارند؟
جواب: برای بچههایشان کار میخواهند من هم فقط منتقل میکنم.
سوال: و در آخر اینکه نام ایران که میآید چه حسی در شما برانگیخته میشود؟
جواب: همه وجودم ایران است.
سوال: آقای وزیر شما چطور؟
جواب: دار و ندار ما ایران است.
منبع: ویزه نامه نوروزی ایران
انتهای پیام/