سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

زن ایرانی که چهره واقعی یک بانوی مسلمان را به غرب نشان داد + تصاویر

«طیبه ابوالقاسمی» معلم ۳۷ ساله ایرانی حالا ۱۰ سال است به خاطر درس و تحصیل خودش و همسرش ساکن انگلستان هستند.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مسیر زندگی تعدادی از آدم‌ها گاهی طوری رقم می‌خورد که باید یک روز یکباره همه چیز را جمع و جور کنند و تمام زندگی‌شان را توی چندتا چمدان جا بدهند و از روی نقشه بپرند یک گوشه دیگر دنیا و دور شوند. وارد شدن به دین و فرهنگ متفاوت از آن چیزی که تا به حال در آن زیسته‌ای برای بسیاری از دانشجویان ایرانی مسلمان در هرکشوری سخت است، اما اگریک زن مسلمان محجبه باشی این سختی برایت چندبرابر می‌شود.

«طیبه ابوالقاسمی» یک معلم زبان ۳۷ ساله‌است که چند وقتی ست روزانه‌هایش را از کار و تحصیل در انگلستان می‌نویسد. زنی که ظاهرش آنقدر ایرانی مانده که برای اینکه بفهمی واقعا انگلستان زندگی می‌کند نیاز داری صفحه مجازی‌اش را با کنکاش بیشتری نگاه کنی تا بفهمی او ایران زندگی نمی‌کند. سراغ او رفتیم تا با او بیشتر آشنا شویم و قصه زندگی، تجربیات و خاطراتش را به عنوان یک زن ایرانی مسلمان ساکن در اروپا بشنویم.

خط قرمز‌هایی داشتم که نمی‌توانستم زیرپا بگذارم

طیبه متولد ۲۳ اسفند ۱۳۶۰ در تهران است بعد از دوره دبیرستان همه تلاشش را می‌کند که برای دانشگاه طوری درس بخواند و انتخاب رشته کند که از خانواده دور نشود. رشته تاریخ تمدن ملل را انتخاب می‌کند و در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل می‌شود. طیبه می‌گوید در پایان سال دوم دانشگاه با همسرش که به تازگی فوق لیسانسش را در رشته مکانیک از دانشگاه شریف گرفته بود ازدواج می‌کند: «بعد از ازدواج همسرم برای دکترا و من برای فوق لیسانس تصمیم گرفتیم یک متد جدید را شروع کنیم و مدتی خارج از ایران تحصیل و زندگی کنیم. تصور کنید دختری که اصلا دوست نداشت از خانواده‌اش جدا شود می‌خواهد یک ریسک بزرگ در زندگی‌اش انجام دهد. برای همین سال سال ۸۷ که دخترم ۱۰ ماهه‌اش هم نشده بود به انگلستان آمدیم. شرایط ابتدا برایم خیلی سخت بود. دخترم خیلی کوچک بود. به جایی آمده‌بودم که حتی همزبان نداشتم و همچنین یک‌سری خط‌قرمز‌هایی داشتم که دوست نداشتم آن‌ها را به هیچ‌عنوان زیرپا بگذارم، اما تصمیمم را گرفته بودم و باید زندگی را ادامه می‌دادم.»

دلتنگی‌ها را کنار گذاشتم و درس خواندن را شروع کردم

طیبه می‌گوید از همان اول سعی کرده که دلتنگی‌ها روی روحیه‌اش تاثیر نگذارد. برای همین از هر فرصتی برای بالابردن سطح زبان و کلاس‌های مختلف استفاده کرد و در این حین و صحبت با اساتید متوجه می‌شود که بهتر است رشته دیگری را برای ادامه تحصیل انتخاب کند. برای همین زبان را برای مقطع فوق لیسانس انتخاب می‌کند: «در نهایت سال ۲۰۱۱ توانستم فوق لیسانس را بخوانم. آن هم در محیط دانشگاهی که همه چیزش متفاوت بود. زبانش فرق می‌کرد و حتی همکلاسی‌هایش هم جور دیگری بودند. من درست است که یک آدم محجبه بودم، اما پیش خودم یک درصد هم فکر نمی‌کردم که در درس خواندن متفاوتم و با آن‌ها فرق دارم. بله من هم مشکلاتی داشتم. مثلا همکلاسی‌هایم از در وارد می‌شدند می‌خواستند دست بدهند، ولی من می‌گفتم ببخشید من عذر می‌خواهم به خاطر دینی که دارم نمی‌توانم دست بدهم و این را می‌دیدم که آن‌ها کاملا مرا درک می‌کردند و هیچ مشکلی در این باره نداشتم.»

استاد برایم خوراکی‌های حلال آورده بود

کریسمس و ایام سال نو می‌شود. همه دانشجویان قرار است برای جشن سال نو خانه یکی از اساتید جمع شوند. طیبه هم مثل بقیه به این مراسم دعوت شده‌است، اما طیبه اعتقاداتی دارد که به گفته خودش دوست ندارد هم از آن‌ها بگذرد و هم بقیه را معذب کند: «زمان کریسمس یکی از اساتید که لیدر گروه زبان بود، همه دانشجویان را، چون اغلب از خانواده دور بودند به خانه‌اش دعوت کرد. من این مهمانی را نرفتم. هرکس هم که از من می‌پرسید می‌گفتم من احتمالا نمی‌توانم بروم. فردای آن روز وقتی به دانشگاه رفتم همه می‌پرسیدند که چرا نیامدی؟ گفتم که نتوانستم بیایم. استادم متوجه شدکه دلیل نیامدن من چه بوده. چون آن محیط، غذا‌ها و خوراکی‌ها و نوشیدنی‌هایشان مناسب حضور من نبود و هم دیگران را معذب می‌کردم هم خودم اذیت می‌شدم. دیدم استاد به یک میز کوچک اشاره کرد که روی آن خوراکی‌های مختلف چیده بود و به من گفت: تو دیشب نیامدی و من می‌دانم تو حلال می‌خوری برای همین من این خوراکی‌ها را برای تو آوردم که حلال هستند. واقعا برایم جالب بود که استادم متوجه شد که به چه دلیل نیامدم و این احترامی که برای من گذاشته بود برای من خیلی جالب بود و خیلی تشکر کردم.»

به رئیس دانشگاه همسرم گفتم: ببخشید استاد، من مسلمانم نمی‌توانم دست بدهم

دست دادن ساده‌ترین نوع ارتباطات اجتماعی در اروپاست که طیبه می‌گوید هربار خیلی محترمانه از فرد مقابلش عذرخواهی می‌کرده و با اعتماد به نفس کامل به او می‌گفته، چون یک زن مسلمان است نمی‌تواند دست بدهد. اما گاهی هم این فرد آدم مهمی می‌شود که کار را سخت‌تر می‌کند: «اوایل دوران دانشگاه در انگلستان، رئیس دانشکده همسرم همیشه تاکید می‌کرد که قدر خانمت را بدان! قدر خانواده‌ات را بدان! تو این‌ها را به اینجا آوردی و می‌دانی که بابت دوری از خانواده خیلی سختی می‌کشند. یک روزی که دنبال همسرم رفتم تا باهم به خانه بیاییم دیدم همین استاد از دور به سمت من آمد و دستش را جلو آورد که دست بدهد، من بلافاصله گفتم ببخشید من نمی‌توانم دست بدهم. فوری گفت: نه نه من درک می‌کنم. بعد از آن همسرم گفت که واقعا چه جراتی داشتی. چون این استاد دستش را جلوی هرکسی دراز نمی‌کند و دست نمی‌دهد. گفتم برای من هیچ فرقی نمی‌کند که این آقا چه کسی است. این موضوع خط قرمز من است. اگر الان این موضوع را رعایت نکنم، بعد‌ها برایم همه چیز مشکل می‌شود. آن‌جا خیلی خوشحال شد و از من تشکر کرد و گفت: «اصلا فکر نمی‌کردم که تو به یک همچین آدمی که به هرکسی دست نمی‌دهد، دست ندهی.» به هرحال همه این انرژی‌های مثبت که به من داده می‌شد برای من بسیار تاثیرگذار بود و هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود و بار‌ها و بار‌ها وقتی برایم اتفاقی افتاد و در شرایطی قرار می‌گرفتم که فرد روبرویم استاد و همکلاسی و یا رئیس دانشگاهم بود و من دست نمی‌دادم برایم راحت‌تر شده بود.»

مگر مسلمان‌ها موهایشان را رنگ می‌کنند؟ 

طیبه بعد از تمام کردن مقطع فوق لیسانس احساس می‌کند باید تجربه‌هایش را بیشتر کند و دانسته‌هایش را به کار بگیرد و تا این تجربه‌ها کامل نشده وارد مقطع دکترا نشود برای همین معلمی را انتخاب می‌کند. معلمی بچه‌ها و به آن‌ها زبان فارسی و انگلیسی آموزش می‌دهد. تعامل یک معلم زن مسلمان با بچه‌های انگلیسی نیز خاطراتی را برای طیبه دارد. خاطراتی که بیشترشان شامل سوال‌های عجیبی است که بچه‌ها یا همکار‌ها از او می‌پرسند: «میان شاگردانم اتفاقات جالبی برایم افتاده‌است. دختر‌هایی که سن‌شان حدود ۹ و ۱۰ سال است همیشه از من سوالات جالبی می‌پرسیدند. بار‌ها شده بود که به دختر‌ها عکس‌های مهمانی‌ام را نشان می‌دادم برایشان جالب بود. مثلا می‌گفتند مگر مسلمان‌ها می‌توانند موهایشان را رنگ کنند؟ مگر مسلمان‌ها می‌توانند اینطوری لباس بپوشند؟ سوالاتشان خیلی ابتدایی بود و من همیشه ناراحت می‌شدم که ما کم کاری کردیم و دین اسلام را بد نشان دادیم. یک مسلمان می‌تواند بوی خوب بدهد. آراسته باشد. خوش لباس باشد و از زندگی لذت ببرد. من حتی به دخترم می‌گویم وقتی بیرون می‌روی موهایت را مرتب کن بهترین گل‌سرت را بزن، اما زیر روسری بپوشان.»

دختر ۱۰‌ساله‌ام محجبه است، اما هیچگاه به او نگفتم حجاب داشته باش

«آتنا» نام دختر ۱۰ ساله طیبه است که به گفته مادرش با اینکه در انگلستان بزرگ شده چندماه قبل از سن تکلیف خودش محجبه شده و حتی روزه‌هایش را هم گرفته‌است. محجبه شدن آتنا برای خیلی از دوستان طیبه سوال است که او چگونه توانسته دخترش را اینطور تربیت کند. ما هم این سوال را از طیبه می‌پرسیم و او به ما اینطور جواب می‌دهد: «من هیچ‌گاه به دخترم نگفتم روسری سرش کند و حجاب داشته باشد. حتی وقتی می‌خواستم از او عکس زیبایی بگیرم می‌گفتم آتنا می‌توانی روسری‌ات را در بیاوری، ولی بلافاصله می‌گفت: «نه مامان نمی‌خواهم» ۶ یا ۷ ساله بود که خودش روسری سر کرد. می‌خواستم بدانم در ذهنش چه می‌گذرد که یکبار پرسیدم: «چرا روسری سر می‌کنی؟» جواب داد: «دوست دارم شبیه تو باشم. مگر تو سرت نمی‌کنی.» الحمدلله همیشه دوست‌های خوب مجازی‌ام هم در کامنت‌ها و دایرکت‌هایشان در این باره مرا تشویق می‌کردند و برایم انرژی مثبت می‌فرستادند و در کنارش از من می‌پرسیدند چه کار کردید که آتنا با حجاب شده؟ من جواب می‌دادم واقعا به او هیچگاه نگفته‌ام حجاب داشته باش. اما اواخر ۸ سالگی به طور جدی همه جا روسری سرش می‌کرد و حتی روزه‌هایش را کامل می‌گرفت. فکر می‌کنم خودم توانستم رویش تاثیر بگذارم.»

با اعتماد به نفس به دخترم گفتم: آفرین تو یک دختر ایرانی با حجاب هستی!

حجاب آتنا برای خیلی از هم سن و سال‌هایش در انگلستان سوال است. تعدادی از آن‌ها حتی به آتنا می‌گویند که او بدون روسری خیلی زیباتر است و مو‌های زیبایی دارد. موضوعی که در بعضی موارد حجاب را برای آتنا سوال می‌کند: «دوستان دخترم به او گفته بودند آتنا تو بدون روسری خیلی زیباتری و بعد وقتی به خانه آمده‌بود برایم تعریف می‌کرد دوستانش به او چنین حرفی می‌زنند. من هم می‌گفتم اصلا ما برای همین حجاب داریم که زیبایی‌هایمان را بپوشاند اگر قرار باشد تو بدون حجاب خوشگل‌تر باشی خدا می‌خواهد که تو آن مو‌های زیبایت را بپوشانی و یک‌سری سوالات کوچک در این فضا می‌پرسید. اما به مرور می‌دیدم که خودش این موضوع را خوب متوجه شده‌است و همیشه بابت این موضوع به دخترم اعتماد به نفس می‌دادم. مثلا آفرین آتنا تو یک ایرانی با حجاب هستی. تو می‌توانی خیلی موفق باشی و احساس می‌کنم این حرف‌ها رویش خیلی تاثیرگذاشته‌است. یادم می‌آید آقای رائفی‌پور می‌گفت: لازم نیست شما آدم‌ها را پیدا کنید تا مسلمانشان کنید. خداوند به شما فرزندی داده که صفر کیلومتر است. شما سعی کنید آن بچه را خوب تربیت کنید به او اصول دین را آموزش بدهید. شما همانی که خدا به شما عطاکرده را مراقبت کنید. من هم همیشه دعایم همین است و دوست دارم در این موضوع موفق باشم.»

به من گفت: توام سرطان داری که روسری سر می‌کنی؟!

طیبه می‌گوید متاسفانه وضعیت پناهنده‌های مسلمان غیرایرانی در انگلستان اغلب خوب نیست و تعدادی از ایرانیانی هم که انگلستان ساکن می‌شوند، مسیحی و بهایی می‌شوند و خب این با هویت مسلمان ایرانی در تضاد است برای همین گاهی وقت‌ها وقتی به فروشگاه‌ها برای خرید می‌رود خیال می‌کنند که طیبه ترک است و یا برخی هم فکر می‌کنند او از طرف سفارت ایران است. البته این تصویر غلط از حجاب زن مسلمان ایرانی گاهی خنده‌دار هم می‌شود که او برایمان اینطور تعریف می‌کند: «جالب است بدانید یکی از دوستان انگلیسی من چند روزپیش به خانه‌ام آمد و من برایش چای ایرانی آوردم. بسیار خوشحال شد. وقتی در خانه روسری‌ام را درآوردم با تعجب پرسید شما در خانه روسری‌تان را در می‌آورید؟ گفتم بله و بعد برایش توضیح دادم که ما جلوی پدر، پسر، عمو و دایی روسری سرمان نمی‌کنیم. ما فقط جلوی مردان غریبه حجاب داریم. خیلی برایش جالب بود و طور دیگری فکر می‌کرد.

یکبار هم یکی از همکارانم که سرطان داشت گفت: «این مویی که سر من می‌بینی کلاه‌گیس است و، چون مو ندارم مجبورم از کلاه‌گیس استفاده کنم. اما وقتی بیمارستان می‌روم مجبورم روسری سر کنم. تو چی؟ تو بیماری داری؟» من خندیدمو گفتم نه من بیماری ندارم و کاملا مو دارم. من مسلمانم و باید در محافل عمومی حجاب داشته باشم.»


بیشتر بخوانید:اين جامه را به اندازه هركس نبريدند!


اعتماد به نفسی که در مسلمانی دارم باعث شد هیچگاه مشکلی برایم پیش نیاید

طیبه در طول حرفهایش همیشه تاکید می‌کند که هیچگاه برای انجام فرایض دینی مثل حجاب و نماز در انگلستان به مشکل نخورده‌است و گمان می‌کند این موضوع از اعتماد به نفس بالای او از مسلمان بودن است: «شما در انگلستان می‌توانید فرهنگ‌ها و عقاید مختلف را کاملا ببینید. البته به نظرم انگلستان هم از ۱۰ سال پیش تا الان خیلی تفاوت کرده‌است. ما آن زمان وقتی به شهر‌های مختلف می‌رفتیم، همیشه جانماز و قبله نما همراهمان بود و پی جای مناسبی برای نمازخواندن بودیم. مثلا اگر موزه بود به طور مثال اتاق ملاقاتشان را به ما می‌دادند و می‌گفتند شما می‌توانید اینجا نمازتان را بخوانید و همیشه خیلی راحت این کار را می‌کردیم و با احترام به ما محل نماز را می‌دادند.

در دانشگاه هم اتاق عبادتی وجود داشت که حتی دخترخانم‌هایی که حجاب نداشتند می‌آمدند و نمازشان را می‌خواندند. بعد هم که ساختمان جدیدی ساختند بازهم محل عبادت در آن وجود داشت. به طور کلی در این مدتی که اینجا زندگی کردم بی‌احترامی نسبت به خودمان ندیدم، اما دوستانم گاهی گله‌هایی را مطرح می‌کردند. اما من همیشه هویتم را اینطور برای خودم و دیگران بازگو کردم که من خدا را شکر یک زن تحصیلکرده، محجبه ایرانی هستم و این اعتماد به نفس را به دخترم هم داده‌ام و شاید بابت این اعتماد به نفس تا به حال مشکلی برایم پیش نیامده‌است.»

من یک زن مسلمانم و مثل همه شما از زندگی و نعمت‌های خدا لذت می‌برم

طیبه در این سال‌ها به خاطر رفت و آمد به مراکز اسلامی توانسته دوستان ایرانی همفکر و هم پوشش خوبی برای خودش و خانواده پیدا کند. برای همین مدام تاکید می‌کند که در انگلستان با خیلی‌ها سلام و علیک دارد، اما برای رفت و آمد‌های خانوادگی بسیار حساس است که فرد ایرانی که قرار است به خانه‌اش بیاید باید حداقل مسلمانی مانند حلال خوری و نماز خواندن را داشته باشد. تاکید روی این شاخصه‌های اسلامی برایش یک خاطره بسیار شیرین دارد: «من نماینده ایرانی یک انجمن هستم. نه نماینده‌ای که خود ایران مرا انتخاب کرده باشد. چون ایرانی بودم خودشان مرا نماینده ایران انتخاب کردند. در این جلسه یک دوست انگلیسی وقتی قرار بود مرا به باقی افراد معرفی کند، اینطور معرفی کرد: «ایشان طیبه هستند، نمونه کامل یک زن مسلمان.» همانجا حال خاصی به من دست داد. به خودم گفتم خدایا من همیشه می‌خواستم از اخلاق و رفتارم بفهمند که من مسلمان هستم و همیشه یکجوری بگویم آن تصویر غلطی که در اخبار و فیلم‌ها از مسلمانان می‌بینید غلط است. می‌خواستم بگویم من یک زن مسلمانم و مثل شما‌ها از زندگی لذت می‌برم، اما اصول و اعتقاداتی خدا برایم تعیین کرده که به آن‌ها عمل می‌کنم. من هم از همه نعمت‌های دنیا لذت می‌برم و هیچ محدودیتی برای لذت بردن از زندگی ندارم.»

طیبه و خانواده‌اش حالا ۱۰ سال است ساکن کشور انگلستان هستند. وقتی از او می‌پرسم خیال بازگشت داری؟ سوالم را با یک جمله جواب می‌دهد: می‌خواهم درسم را بخوانم اما هیچ تصوری ندارم که بخواهم اینجا بمانم و اینجا پیر شوم. شک نکنید حتما به کشورم بر می‌گردم.»

منبع:فارس

انتهای پیام/

برچسب ها: حجاب ، اسلام
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۰:۴۴ ۲۶ دی ۱۴۰۰
درود بر شرف زن مسلمان
زکیه
۰۹:۲۱ ۲۰ آبان ۱۴۰۰
من میخوام برم کره جنوبی و اونجا هم میخوام حجاب داشته باشم با اینکه میخوام حتی میخوام بازیگر بشم امیدوارم خدا کمکم کنه از اسلام تبلیغ درستی بکنم
درضمن قابل توجهی مردایی ک میگن حجاب فقط چادره برو یکم قران بخون چون تو سوره نسائ خدا گفته روسری هایتان را روی سینه هایتان بگذارید پس دیگه علکی حرف نزن تو اینید چادر دوس داری خودت برو بپوش
God☆
۰۹:۲۲ ۰۵ آبان ۱۴۰۰
با خوندن این ها به خودم افتخار میکنم که یک دختر محجبه ایرانی هستم.
مریم
۱۱:۳۳ ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
چه الگویی ماشاالله
فاطمه
۱۵:۲۲ ۲۸ دی ۱۳۹۹
بسیار عالی
هلیا
۰۱:۰۸ ۱۸ آبان ۱۳۹۹
چقدرررر عالی! بینهایت کیف کردم ایشون نمونه ی یک بانوی مسلمان با اعتماد به نفس هستند.
حیا و وقار لزوما خجالتی و عدم ابراز توانایی ها نیست! بلکه
سنگین و خانومانه رفتار کردن و مشخص کردن حدو مرزه

باید بگم که خوندن این مقاله باعث شد احساس مسئولیت بیشتری کنم و حتما به عنوان یک فرد مسلمان باعث افتخار کشور باشم
اکبر
۱۶:۴۳ ۲۵ دی ۱۳۹۷
نکته ی برجسته ی زندگی شما اعتماد به نفس در مسلمانی است.خدا خیرت بده
ک
۱۶:۳۶ ۲۵ دی ۱۳۹۷
شماافتخارسرزمین،مردم وکشورایران هستیدبه شماافتخارمیکنیم وسعی میکنیم شماروسرلوحه و الگوی زندگی خود قرار دهیم
حسینی گلپایگان
۱۶:۰۴ ۲۵ دی ۱۳۹۷
عزت ایران اسلامی هستی
و مانند شما کم نداریم

افتخار همه موحدین عالمی
بنده خدا
۱۰:۴۰ ۲۵ دی ۱۳۹۷
یاد بگیریم حجاب اجباری نیست بلکه یک فرهنگ خانوادگی ، ملی و ایرانی است .
ناشناس
۱۰:۴۰ ۲۵ دی ۱۳۹۷
امیدوارم با حضرت زهرا سلام الله علیها محشور بشی خواهر
ناشناس
۱۰:۴۰ ۲۵ دی ۱۳۹۷
احسنت به شما مسلمان سر افراز
ناشناس
۰۷:۴۰ ۲۵ دی ۱۳۹۷
افرين ،احسنت ولي كاش ميموندي تو ايران و مردم از كمالات شما استفاده ميكردند و واقعا حيف است نسل شما انسان هاي فرهيخته تابعيت انگليس داشته باشند و واقعا مرگ بر انگليس كه انقدر دوره تحصيل براي فوق ليسانس شما را طولاني كرده كه شما به كشورت خدمت نكني !!
مصمم
۰۲:۳۹ ۲۵ دی ۱۳۹۷
من با خواندن این مطلب به ایرانی بودنم افتخار کردم واقعاً ایشان یک فرشته هستند به نظر من امثال ایشان حجت های خدا در روی زمین هستند اما قطعاً توفیق الهی او را به چنین جایگاه با ارزشی هدایت کرده و باید قدر آن را بدانند و سپاسگذار خداوند بزرگ باشند ، درود خدا بر این خانم و خانوادة گرامی ایشان و خداوند بزرگ پشت و پناهشان باد .
ناشناس
۰۱:۱۵ ۲۵ دی ۱۳۹۷
خدایاشکرت کاین مطلب و دیدم و خوندم هزاران آفرین وتحسین های دنیابرای اون لحظه ک رئیس دانشگاه همسرتون اومدو دست داد هم که
بانوی نازنین ایرانی اونجابمون وفاطمه وار زندگی کن عزیزدلم.
ناشناس
۲۳:۴۲ ۲۴ دی ۱۳۹۷
عجیبه برام که تو مملکت خودش نمونده و ده ساله برا ادامه تحصیل رفته.چه تحصیل طولانی ای اونم برا فوق لیسانس..اونوقت میخاد در سن ۵۰ سالگی برگرده به ایران.میخای اونموقع هم نیا
ناشناس
۱۵:۱۱ ۲۵ دی ۱۳۹۷
شما برای دیگران تعیین تکلیف نکن.
ناشناس
۲۳:۲۸ ۲۴ دی ۱۳۹۷
احسنت و احسنت و احسنت به شما خواهر گرامی که در کشور بیگانه اینقدر ثابت قدم هستی و وظیفه انسانی و دینی و ملی خود را فراموش نکرده ای کاش بعضی دختران وزنان کشورمان در این کشور خودمان هم بجای بد حجابی کمی تعقل میکردند ،احسنت
الف
۲۳:۱۶ ۲۴ دی ۱۳۹۷
یکی میشه ایشون یکی هم مینا وحید که فتوا میده... .
شیرین
۲۲:۵۱ ۲۴ دی ۱۳۹۷
احسنت بانو
علی
۲۲:۳۴ ۲۴ دی ۱۳۹۷
عالی. خدا حفظش کنه
آریایی
۲۰:۴۶ ۲۴ دی ۱۳۹۷
مگه تو خارج حجاب آزاده؟
ناشناس
۲۲:۱۵ ۲۵ دی ۱۳۹۷
بله آزاد هست
ناشناس
۲۰:۴۲ ۲۴ دی ۱۳۹۷
کیف کردم افرین درود به شرفتون
ناشناس
۲۰:۳۶ ۲۴ دی ۱۳۹۷
بانوی ابرانی که برای تحصیل رفتی انگلستان اگر کشور اسلامیمان وسایر کشور های اسلامی خوب هستند چرا انجا ماندگار شدی ،نکنه روح اقازادگی درشما هم تجلی کرده
ناشناس
۲۲:۴۱ ۲۴ دی ۱۳۹۷
متن رو خوب نخوندی! موضوع زندگی در انگلستان به همسر ایشان مربوط است.
حسین
۰۰:۰۱ ۲۵ دی ۱۳۹۷
خیلی بی فرهنگی که این طور جواب میدی
ناشناس
۰۷:۳۵ ۲۵ دی ۱۳۹۷
دقیقا. اگه اسلام رو دوست داری تو کشورهای مسلمان زندگی کن
بیداد
۲۰:۳۴ ۲۴ دی ۱۳۹۷
من هم حاضرم اونجا زندگی کنم و حجاب داشته باشم.!!! لطفا ما رو هم بفرستید!
ناشناس
۱۵:۱۳ ۲۵ دی ۱۳۹۷
تو خودت فرانسه هستی!
SADEQ
۱۹:۴۴ ۲۴ دی ۱۳۹۷
رحمت به شیر پاکی که خوردی
سلبریتی ها یاد بگیرید.
ناشناس
۱۹:۳۲ ۲۴ دی ۱۳۹۷
حجت خدا هستی بر خیلی ها
آفرین بانو آفرین
منتظر
۱۹:۳۲ ۲۴ دی ۱۳۹۷
درود برشرفت ای بانوی بزرگوار کشورم به وجودت افتخار میکنیم
غلامرضا
۱۸:۱۷ ۲۴ دی ۱۳۹۷
به معنای واقعی کلمه باید انسان بود کشور مهم نیست
رضا
۱۷:۲۹ ۲۴ دی ۱۳۹۷
قابل توجه اونایی که تا پاشون به پله های هواپیما میرسه همون نیم بند حجابشون رو در میارن و به خیال خودشون متمدن!!! میشن. بعضی‌ها هم تا کمی معروف میشن فتوا میدن که دست دادن با نامحرم مگه چه اشکالی داره؟!!!!!!!!، همش یه ثانیه ست.
مردم
۰۰:۲۰ ۲۵ دی ۱۳۹۷
هرکس اعتقاداتی داره به اعتقادات دیگران احترام نگذاری دیگران هم به اعتقادات تو احترام نمیگذارن...اینو من نمیگم قرآن سوره حج ...بخون تا ببینی!
ناشناس
۱۷:۱۰ ۲۴ دی ۱۳۹۷
اگر تا حالا اروپا نرفتید بروید ببینید زنان عرب در قلب اروپا و کانادا هنوز حجاب چادر عربی را حفظ کرده اند....
ناشناس
۲۱:۱۲ ۲۴ دی ۱۳۹۷
خوب بما چه که عربها چیکار میکنند
ناشناس
۱۶:۵۵ ۲۴ دی ۱۳۹۷
به عمل کار براید . جهادههههههههههههههههههه
ناشناس
۱۶:۱۳ ۲۴ دی ۱۳۹۷
دردوبلای شما بخوره تو سر ادم های تازه به دوران رسیده ای چون سلبریتی ها که نه تنها حجاب رو نشانه تحجر میدونن بلکه از هویت ایرانی بودن خودشون هم فراری هستن افرین برشما بانوی عزیزو ننگ بر کسانی که دست دادن با نامحرم و فساد را نشانه فرهنگ وتمدن میدادنند
ک
۰۶:۴۰ ۲۵ دی ۱۳۹۷
سلبریتی هایی که زندگی رابرای خود انتخاب کردند،
علیزاده
۱۵:۵۸ ۲۴ دی ۱۳۹۷
آفرین بر این خانم محجبه ایرانی که نشان داد با حجاب و عفاف فاطمی می شود در کشورهای غربی ضد حجاب به تحصیل خود ادامه داد و نمونه ای از خوبان بود.
ناشناس
۱۴:۲۹ ۲۴ دی ۱۳۹۷
احسنت به پدر ومادری که او را این گونه تربیت کرده اند تربیت دراین دوره واقعا کار هرکسی نیست
saeed
۱۴:۱۱ ۲۴ دی ۱۳۹۷
اینهمه میگی مسلمان و باحجاب پس چرا نموندی تو مملکت خودت و اینجا درس بخونی
خوب تونستی با این شرایطی که کشورمون داره بری انگلستان خانم محجبه
عجب ....
ناشناس
۱۵:۲۸ ۲۴ دی ۱۳۹۷
یعنی‌همیشه‌اینجوری‌قضاوت‌میکنی
برات‌متاسف‌هستم
امیر
۱۵:۵۶ ۲۴ دی ۱۳۹۷
عجب آدمی هستی...ایشان رفتن انگلستان تا به همه نشون بدن که زن مسلمان چطوریه...ایشان را خدا انتخاب کرده که مبلغ اسلام باشه...
ناشناس
۱۶:۲۳ ۲۴ دی ۱۳۹۷
این چ طرز فکریه ؟؟ نمیبینی میگه اونجا چه تصوری از ایرانی و مسلمونا دارن شاید بد نباشه یه چن نفری مثل این خانووم برن تو اروپا زندگی کنن و به جهانیان بفهمونن که مسلمونا اونجوریم که به اونا شناسوندن نیستن...درود به این بانو..امثال تو افتخار ایرانیان مسلمان هستن...
ناشناس
۰۱:۵۵ ۲۵ دی ۱۳۹۷
احسنت به این خانم باشرف و باحیا که عزتش رو حفظ کرد.
محمد
۱۰:۲۵ ۲۵ دی ۱۳۹۷
حجاب چادر است . انگار مثل مردی که شلوار لی پوشیده یا ریش تراشیده .
ناشناس
۱۴:۰۱ ۲۴ دی ۱۳۹۷
تعجب می کنم چون الان انگلیس با مسلمانان به شدت برخورد می کند جای خوبی برای مسلمانان نمی باشد با این وجود دمش گرم به سختی زندگی کرده آفرین.
شهرام
۱۳:۴۷ ۲۴ دی ۱۳۹۷
بنازم به معلمان متدین ایرانی
اسماعیل
۱۳:۳۸ ۲۴ دی ۱۳۹۷
شفاعت حضرت زهرا نصیبتان شود انشاءالله
باعث افتخار هستید بانوی گرامی
ناشناس
۱۳:۱۳ ۲۴ دی ۱۳۹۷
عبرت برای بانوی امارت
ناشناس
۰۷:۴۹ ۲۵ دی ۱۳۹۷
درستش عمارت هست
ناشناس
۱۳:۰۳ ۲۴ دی ۱۳۹۷
خدا ثابت قدم نگه دارتون.
ناشناس
۱۲:۵۱ ۲۴ دی ۱۳۹۷
درود بر شما
ناشناس
۱۲:۴۰ ۲۴ دی ۱۳۹۷
فتبارک الله احسن زن ایرانی مثل بعضی اصالتش را گم نکرده
ناشناس
۱۲:۲۹ ۲۴ دی ۱۳۹۷
افرین به تو خواهر عزیزم ... افرین به پاکدامنی تو....افرین به شجاعت تو
مهرداد
۱۲:۲۴ ۲۴ دی ۱۳۹۷
احسنت به انسانی که به عقاید خودش پایبند است
ناشناس
۱۲:۱۶ ۲۴ دی ۱۳۹۷
احسنت بر تو بانوی ایرانی
سید احمد
۱۲:۰۳ ۲۴ دی ۱۳۹۷
آفرین احست . مادرم زهرا شفیع تو در روز محشر
reza
۱۲:۰۲ ۲۴ دی ۱۳۹۷
دمشگرم
شهیدزنده
۱۱:۵۵ ۲۴ دی ۱۳۹۷
غیرت به زن و مرد نیست، این بانوی بزرگوار و کامل باید الگوی بعضی کسانی باشد که هنوز پایشان به پلکان هواپیما نرسیده در اثر عقده های غلط و نهفته در وجودشان حجاب از سر برمیدارند. و باصطلاح خودشان را متمدن مینامند. کمبودهای درونی خودباختگان غرب زده میتواند آبروی یک ملت کهن و متمدن مانند ایران عزیز را در نزد وحوش اروپایی و یانکیهای نژادپرست که تا همین چندین سال گذشته در جنگهای جهانی از داعش کثیفتر بودند و هنوز هم میباشند کوچک و خوار جلوه دهد. کشور بزرگ ایران فرهنگها و سلیقه های منحصربفرد خویش را دارد و آلت دست عقده ای های مجنون اسیر بیگانه نخواهد شد. زنده باد این خانم ایرانی و با فرهنگ در سرزمین استعمار و فراماسونهای تمامیت خواه. برای ایشان و خانواده ارجمندش آرزوی سلامتی و سعادت داریم.
M
۱۱:۵۵ ۲۴ دی ۱۳۹۷
دمتون گررم...خدا کنه بقیه هم یه کم رعایت کنند
محسن
۱۱:۴۷ ۲۴ دی ۱۳۹۷
قابل توجه سلبریتیها
امیر
۱۵:۵۸ ۲۴ دی ۱۳۹۷
آفرین منم میخواستم همین رو بگم
نجمه
۱۱:۳۵ ۲۴ دی ۱۳۹۷
افرين به ايشون و البته استاد رايفي پور كه اثرات حرفاش تا كجاها كه نرفته دمش گرم.
ناشناس
۱۱:۱۰ ۲۴ دی ۱۳۹۷
افرین . واقعا اگه انسان حجاب و انتخاب میکنه برای خودش فرق نمیکنه ایران باشه یا هر جای دیگه . همیشه دیده بودم از اندونزی . افغانستان . ترکیه و ...که امریکا زندگی میکنن ولی حجاب هم دارند حتی اسم بچه هاشون همان اسمی که در کشور خودشون مرسومه میزارند . واقعا ایران مخصوصا الان هیچ منعی برای پوشش نیست چون الان دیگه کسی پایبند پوشش نیست اینکه بگن ما روسری واسمون سنگینه حرف بیخودیه اخه دیگه بغیر یه شال که دور گردن هستش چیزی نمونه از حجاب
ناشناس
۱۱:۰۳ ۲۴ دی ۱۳۹۷
خدا خیرتان دهد
ناشناس
۰۹:۰۴ ۲۴ دی ۱۳۹۷
احسنت
کارگر ایرانی
۰۸:۰۹ ۲۴ دی ۱۳۹۷
احسنت بر تو بانوی ایرانی افرین بر غیرتت.