سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بیوگرافی «بابک فرزاد» نابغه کامپیوتر/ علت درگذشت هم دوره «مریم میزاخانی» چه بود؟

بابک فرزاد نخستین مدال آور طلای المپیاد جهانی کامیپوتر ایران و هم دوره مریم میزاخانی بر اثر ابتلا به بیماری صعب العلاج درگذشت.

به گزارش خبرنگار  حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، بابک فرزاد، نابغه کامپیوتر ایرانی، همدوره مرحوم مریم میرزاخانی و مرحوم رضا صادقی و نخستین مدال آور ایران در المپیاد جهانی کامپیوتر بود که روز گذشته پس از یک سال و نیم جدال با سرطان در نهایت از پا در آمد و به دیار باقی شتافت.

وی دانش آموخته راهنمایی و دبیرستان شهید اژه ای اصفهان و از مدال آوران اولین دوره المپیاد کامپیوتر کشور در سال ١٣٧٣بود.

دوره کارشناسی مهندسی کامپیوتر را در دانشگاه صنعتی شریف گذارنده بود و از دانشکده تورنتو کانادا موفق به اخذ دکتری شد؛ فرزاد پست دکتری خود را نیز در دانشگاه مک گیل گذراند و استاد دانشگاه بروک کانادا شد.

 بابک فرزاد چند روز قبل از اینکه از دنیا برود پیامی توئیتری منتشر کرده و در این پیام نوشته بود:

«دوستان عزیزم خداحافظ، شما را آن سو می بینم.»

کیوان جباری از دوستان بابک فرزاد در دبیرستان استعدادهای درخشان اصفهان خبر مرگ دوست خود را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و نوشت:

«بابک فرزاد ؛ دوست باهوش دوران راهنمایی و دبیرستان ؛ و از بچه های موفق ایرانی، امروز از دنیا رفت .

دوست بیست و پنج ساله، مدرسه راهنمایی و دبیرستان شهید اژه ای اصفهان و عضو تیم المپیاد کامپیوتر ایران، پس از یک سال و نیم مبارزه با سرطان، امروز به دیگر دوستان نابغه دوران نوجوانی ( مرحوم رضا صادقی و مریم میرزا خانی) پیوست.

به خانواده عزیزش و به پدر و مادر محترمش جناب دکتر فرزاد و خانم دکتر هاشمی فرد که هر دو پزشکان محله ما در اصفهان بودند و هستند، تسلیت می گویم».

پیام رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان  در پی درگذشت فرزاد

رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان به مناسبت درگذشت بابک فرزاد پیام تسلیتی را صادر کرد.

در پیام فاطمه مهاجرانی آمده است:

«با نهایت تالم و تاثر، این واقعه جانکاه را به حضور خانواده‌ داغ‌دیده این عزیز تسلیت عرض می‌کنم و ضمن ابراز همدلی و همدردی خود با همکاران برای بازماندگان این مصیبت از خداوند مهربان شکیبایی و صبر جمیل خواستارم، بی شک او از آنهایی بود که نشان داد آدمی با مرگ نمی میرد چون صاحبان قلم و اندیشه صاحبان تکثیر و رویش هستند.»

خداحافظ الگوی هم نسل

یکی دیگر از دوستان بابک فرزاد با انتشار خبر مرگ بابک فرزاد پیامی منتشر کرد و نوشت:

«سال اول دبیرستان بودیم، معلم زبان آمد، توی کلاس و گفت: بعضی‌ها را وقتی می‌بینم انگار در چشمان نوشته شده است، این‌ها آینده‌ی بزرگی دارند، مثل همین بابک.

بابک سال بالایی ما بود. همان سال‌ها (۷۲ و ۷۳) مدال طلای ملی کامپیوتر آورد. واقعیت آن بود که اولین دوره‌های المپیاد کامپیوتر نخستین الگوها را ساخته بود. مهدی فولادگر طلایی شده بود، او اولین طلای جهانی ایران بود. سال قبلش روزی که در مرحله‌ی نهایی ملی که در اصفهان برگزار شده بود و فولادگر طلا برد، در مراسم اختتامیه که در آموزشگاه مهاجر برگزار می‌شد، سالن از تشویق روی هوا رفت. فولادگر اصفهانی بود و اصفهان میزبان. آن روز کسی باور نمی‌کرد یکسال بعد فولادگر طلای جهان را ببرد.

به مرور طلایی‌ها شدند معلم‌های کارسوق‌ها، کارسوق کامپیوتر که بود هر کدام برایمان یک موضوع جدید را می‌گفتند.

مریم میرزاخانی، بابک فرزاد، امین صابری، رویا بهشتی، محمد مهدیان، روزبه پورنادر اولین نسل از الگوهای ما شده بودند، آنها دیگر سال بالایی‌ها نبودند، آن‌ها برگه‌های المپیاد مرحله ملی را تصحیح می‌کردند و آموزش می‌دادند، آن‌ها الگوهای هم‌نسل‌های خود شده بودند، الگوهایی بودند که به ما این باور را می‌دادند که جهانی‌شدن و در جهان برنده شدن آن‌قدرها هم دور نیست.

آن روزها در سمپادهای کشور تب المپیاد بود، تبی که بعدترها جایش را به کنکور داد! آن گروه نخست بودند که فضای آن روزها را ساختند، خودشان برای ما الگو شدند.

حالا ما یکی یکی این الگوها را از دست می‌دهیم. ما با شادی‌های آن‌ها شاد می‌شدیم و با ناراحتی‌شان ناراحت. شاید هیچ‌وقت آن‌ها نفهمیدند که چقدر برای ما الگو بودند؛ هیچ‌وقت نفهمیدند که چقدر ما دنبالشان می‌کردیم.

زمستان ۷۶ که اتوبوس در دره سقوط کرد، برای ما مهم‌ترین خبر آن بود، ما به هیچ یک از تیترها و خبرها کاری نداشتیم. آرمان بهرامیان که در آن اتوبوس فوت شد، برایمان غم داشت. سال‌ها از کنار مدرسه‌ای که به نام او نام‌گذاری شده بود، بغض می‌کردم. آن روز دنبال اسامی بازماندگان می‌گشتیم، هنوز هم وقتی ایمان افتخاری را می‌بینم، دوست دارم بگویم خدا را شکر که ماندی پیش ما.

انگار بخشی از نسل ما عضو یک باشگاه مخفی شده بودند، به قول میلان کوندرا، باشگاهی با الگوهای خودمان با دوستان خودمان، آن‌ها خیلی زود از ایران رفتند. بابک فرزاد هم زود رفت به کانادا و آمریکا، حدود دو سال پیش سرطانش آشکار شد و پس از سرطان بود که ارتباطاتش را گویا کم کرده بو،  وقتی مریم میرزاخانی رفت، خواستم مطلبی بنویسم، کیوان جباری عزیز گفت خواهر بابک از همه خواسته است، که کسی چیزی درباره سرطان بابک ننویسند.

دو سه هفته پیش بود که پیام توییتری بابک را دیدم و بغض کردم و دلیلش را تنها شاید همان اعضاء آن باشگاه می‌دانند. بابک نوشته بود، دیدار در آن سو!»

امروز خبر فوت بابک را در صفحه اینستاگرام کیوان جباری خواندم و لحظه‌ای دنیا ایستاد.

اسطوره هایی که تکرار نشدنی هستند

احمد موحدیان عطار از فارغ التحصیلان دبیرستان شهید اژه‌ای اصفهان در زمان انتشار این پست نوشت:

«یه تعدادی بودیم که نمی‌دونم چرا و به چه دلیل توی مدرسه یه سری واسمون شدن الگو، واسمون شدن اسطوره. همه چیز از یه سری کارسوق شروع شد که چند شبانه روز میموندیم مدرسه و روی مسایل چالشی فکر میکردیم. همه چیز از اینجا شروع شد که یه تعدادی از سال بالایی ها به کوچکترها یاد می‌دادند که میشه روزها و روزها با یه مسئله سخت کلنجار رفت و در نهایت از حلش لذت برد. همه چیز از اونجا شروع شد که ما بخش بزرگی از لذتهای سن و سال نوجوونی رو دادیم و یه سری لذت های خاص دیگه رو تجربه کردیم.

بابک فرزاد عزیز یکی از پیشروهای المپیاد کامپیوتر بود که تو مسابقات کشوری مدال طلا و در رقابتهای جهانی مدال برنز رو کسب کرد-هم دوره مریم میرزاخانی. قطعا توی اون حرکت و اشتیاقی که تو نسل ما برای المپیادهای علمی ایجاد شد تاثیر بزرگی داشت. ما نسلی بودیم که همه کودکیمون توی جنگ لعنتی گذشته بود، همه دنیا غیر از ایران دشمن و متخاصم بهمون معرفی شده بود و رقابت های بین المللی واسمون به شدت حیثیتی بود.

من یادمه با سن پایینمم زمانی که تیمهای المپیادی برمی‌گشتند اصفهان، سعی می‎کردم حتما تو مراسم پیشوازشون شرکت کنم و به شدت احساس غرور ملی بهم دست میداد از این همراهی و به اندازه وسع خودم هم بخش مهمی از زندگیم رو کاملا به این مسیر اختصاص دادم.

داستان مدارس سمپاد و المپیادهای علمی در دوره ما لازمه به تفصیل در موردش بحث بشه، من فعلا نه ازش دفاع میکنم نه ردش میکنم.

صبح توی فیسبوک دیدم بابک فرزاد پیام خداحافظی گذاشته، بعد از یک دوره طولانی مبارزه با سرطان. چیزی که از صبح تا الان درگیرم کرده کاملا، جدا از همه صحبتهای بالا، لازمه بگم که من برای دوستان هم نسل و هم منش مثل ایشون احترام بسیار زیادی قایلم، چون جسارت مبارزه کردن را تا حد خوبی به ماها یاد دادن و به نظر من ارزش کاری که این دوستان کردن واقعا ستودنیه.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۸
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۲:۱۶ ۱۰ فروردين ۱۴۰۰
خدارحتمش کنه ولی برای ایران سودی نداشته
ناشناس
۱۳:۰۹ ۲۱ آبان ۱۳۹۹
خدا رحمتشون کنه. چقدر سخته چنین آدمهایی از دنیا برن
ناشناس
۱۷:۲۱ ۰۹ آبان ۱۳۹۹
ترور بیلوژیک
بینام
۲۱:۳۵ ۲۹ شهريور ۱۳۹۸
خداوند فرموده هیچ انسانی نمیتونه انسان دیگری رو بکشه مگر اینکه از خدا روی گردان شود.
کاربر سایت
۲۳:۱۰ ۱۷ دی ۱۳۹۷
اینجا بمونن که با حق کشی و پارتی بازی هدر برن ؟؟
بی نام
۱۷:۲۸ ۱۱ دی ۱۳۹۷
به نطرشما مرگ این عزیزان مشکوک نیست . چرا باید عزیزانمان درغربت اینگونه ازدستمان بروند. عمیق فکرکنید میفهمیم .
ناشناس
۱۱:۳۲ ۱۱ دی ۱۳۹۷
جالب زمانی که نخبه های ما در غربت میمیر ن برای مسولین در حد تسلیت ارزش پیدا می‌کنند کاش حداقل جلوی فرار مغز ها رو می‌گرفتند تا کشور ماهم گل و بلبل میشد نه این که طرف با پارتی بازی استخدام بشه بشه خانم معلم بیسواد
ناشناس
۱۳:۳۷ ۰۹ دی ۱۳۹۷
مرگ مریم و بابک مشکوک است.
خدا رحمتشون کنه.
محسن
۱۳:۲۴ ۰۹ دی ۱۳۹۷
عزیزان دل به این نکته توجه کنیدکه هرکدام ازاین نوابغ اگه درایران میماندندکوچکترین امکاناتی دراختیارشون گذاشته نمیشد.نمونه اش دندانپزشک ایرانی که بعداز۲۵سال که ازآلمان اومدن ایران که به مردم خودشون خدمت کردن ودولت وقت ازشون خواسته بودکه مبلغی درحساب بگذارن تابهشون وام داده بشه تابتونن یک مطب ساده بازکنند اونم واسه کسی که جز۵نفراول جهان دررشته دندانپزشکی بودکه تمام کشورهابه دنبال جذبش بودن.پس باتفکرومنطق نظربدیم وبه مساعل بنگریم
سید محمد مصطفوی
۱۲:۲۴ ۰۹ دی ۱۳۹۷
حیییییییییییییییییففففففففففف.انشالله با پیامبر محشوربشه.
چقدرررررررر احساس ترور بیولوژکی توسط سرویس های جاسوسی غرب می کنم همانطور که اون خانم ریاضیدان مارو؛ ترور بیولوژیکی کردن.
اگر در ایران امکانات بهشون بدن دلیلی ندارن برن اونور ؛ اما تو ایران بی سوادها بهترین امکانات رو در سرتاسر ایران دارن مخصوصا...
ناشناس
۱۱:۰۶ ۰۹ دی ۱۳۹۷
آره بیان ایران با حقوق 15/000/000 ریال در ماه زندگی کنن. و آقایونی که 2+2 نیدوننن چند میشه میلیاردها تومن حقو ق بگیرن . و اگر خارج کشور برن برای پیشرفت کارشون میشن خائن ، چه ملت ساده ای داریم. اتوبوس علوم و تحقیقات یادشون رفته.
شهرام
۱۰:۵۵ ۰۹ دی ۱۳۹۷
بمیرم الهی... کاش من بجاش مرده بودم... روحش شاد
محسن
۰۸:۱۶ ۰۹ دی ۱۳۹۷
عده اي فكر ميكنند يك نخبه براي رفاه بيشتر از ايران رفته ولي واقعيت اينكه در ايران جايي براي بروز خلاقيت خود پيدا نميكنند و مجبور به رفتن ميشوند ميرزا خواني اگر در ايران مي ماند در نهايت استاد دانشگاه شريف مي شد و هيچ وقت به نابقه رياضي قرن تبديل نمي شد. در واقع تمامي توابغ رياضي به دانشگاهي مه ميرزاخاني رفت مي وند واين ربطي به ايراني امريكايي يا چيني و ژاپني بودن نداره
ناشناس
۰۷:۵۰ ۰۹ دی ۱۳۹۷
ترور های بیولوژیکی را در همه جا جدی بگیرید جنایتکاران امریکایی همه ابزار ها را برای خود مجاز میدانند
ناشناس
۰۰:۱۹ ۰۹ دی ۱۳۹۷
خدا بیامرزه هر دو اینها را که نام بردید با وجود این همه تحمیل هزینه به کشور مثل خیلی از مغزهای فراری دیگر بهره ای برای مملکت و سرزمین مادری نداشتند باری از دوش مردم بر نداشتند خدمتی هم نکردند لذا مردن و زنده بودنشان بدرد این مملکت و مردم نمیخورد مگر مثلا داشمندان شهید هسته ای یا دانشمندان شاغل در نقاط حساس این مملکت کمتر از اینها هستند ولی مردانه و بی نام و نشان در حال خدمت به مردم و سرزمینشان هستند و متاع خود را به بیگانه در قبال ثمن بخس عرضه نمیکنند
فاطمه
۱۳:۳۹ ۰۹ دی ۱۳۹۷
به گمانم تنها کسانی ارزشمندند که به شما خدمت کنند و در راه خوشی و رفاه شما کشته شوند.یک بار برای همیشه این حرف را باور کنید که این دو انسان ارزشمند هیچ بدهی به شما نداشتند.
ناشناس
۲۲:۵۲ ۰۸ دی ۱۳۹۷
کسانی که برای رفاه بیشتر به کشورشان پشت می کنند و ایران را رها کردند و پی خوشی خود رفتد. چرا باید بعد از مرگشان در ایران برایشان عزاداری کرد یا حتی ناراحت شد؟ سواد و استعدادشان برای کشوری دیگر بود غمشان برای ایران.
وطن فروشی به هر عنوان زشت است! و شاید جوانمرگ شدنشان تقصاص پشت کردن به ایران است
ناشناس
۱۳:۳۲ ۰۹ دی ۱۳۹۷
این حجم از خودخواهی رو درک نمی کنم.به کسی بدهکار نبودن
فاطمه
۱۳:۴۵ ۰۹ دی ۱۳۹۷
چرا وطن فروشی؟هر کس که در ایران زندگی نمی کند وطن فروش است؟وقتی کسی می رود تا بتواند نه فقط برای مردم ایران بلکه برای کل جهانیان قدمی بردارد وطن فروش است؟فکر می کنید نیستند نخبگانی که نرفتند و ماندند و نشد که برای به قول شما وطن کاری بکنند؟
ناشناس
۲۲:۲۰ ۰۸ دی ۱۳۹۷
خدا بیامرش. سمپاد و المپیاد شده مرکز تربیت نیرو برای دانشگاههای فرنگ.
ناشناس
۲۱:۴۰ ۰۸ دی ۱۳۹۷
نابغه های عزیز ایران بهتره پس از گذراندن تحصیلات تکمیلی به آغوش وطن خود برگردند و به هموطنان خدمت کنند.
ناشناس
۱۹:۱۲ ۰۸ دی ۱۳۹۷
شک نکنید کاملا هدفمند و برنامه ریزی شده هست.بیگانگان به راحتی بچه های ما رو ترور بیولوژیک می کنند
ناشناس
۱۷:۱۸ ۰۸ دی ۱۳۹۷
از سزطان متنفرم هروقت میشنوم کسی از سرطان مرده میگم پس کی این بیماری درمونش پیا میشه
رهام
۱۱:۴۷ ۰۹ دی ۱۳۹۷
پیدا شده که..الان خیلی راحت درمان میشن ..فقط خیلی ها خبر ندارن.
حتی سرطان خون.
سرطان سینه و موارد دیگه ..
یه مورد هم به چشم دیدم.اما نه با شیمی درمانی...خدا بیامرزه پدر این طب رو..نمایندگیها شون در اکثر استانها هست
ناشناس
۱۶:۲۷ ۰۸ دی ۱۳۹۷
ای وای
باز هم یک نابغه دیگه فوت شد
ناشناس
۱۵:۴۱ ۰۸ دی ۱۳۹۷
چرا اینا اینقدر سرطان میگیرن قضیه مشکوکه
ناشناس
۱۵:۱۳ ۰۸ دی ۱۳۹۷
اگه توایران بودن میگفتن امکانات نبود که فوت شدن اونجا که همه چیز فراهم بوده چرا نتونستن خوبشون کنن.با این عمر کوتاه کاش تو ایران میموندن وخدمت می کردن .روحشون شاد.
ناشناس
۱۹:۵۸ ۰۸ دی ۱۳۹۷
چقدر راحت قضاوت ميكنين دوست عزيز
ناشناس
۱۴:۲۵ ۰۸ دی ۱۳۹۷
کار اسرائیله کاش بر می گشتند ایران اقلا یه نمونه سم شناسی ازشون بگیرند قبل از دفن !
ناشناس
۱۳:۵۲ ۰۸ دی ۱۳۹۷
یا حق
تسلیت واژه ی کوچکیست در برابر غم از دست دادن بزرگان
روحش شاد و یادش گرامی باد
اسطوره ای که در سکوت و غربت به دیار معبودش شتافت