قدر در قرآن و روایات به معنای اندازه گیری است «الذی قدر فهدی» (سوره اعلی) همه کرات همه نباتات، همه حیوانات، در همه امورشان و همه انسانها از نظر رزق و روزی، آراستگی جسمی، رشد بدنی، ضربان قلبی در چهار چوپ قدر هستند این که انسانی قدش چه اندازه باشد قلبش چه تعداد ضربان داشته باشد و نیز دیگر موجودات چگونه باشند برای همه و همه اندازه معین قرار داده شده و این اندازه گیری ارتباطی با اختیار انسان ندارد و اگر این اندازه گیری حاکم نبود جهان یا بر پا نمیشد یا به فساد کشیده میشد.
مسأله قضا و قدر، هنوز برای عدهای مشخص نشده است و لذا تفسیرهای ناصحیح و نادرستی را در ذهن خود پرورش مى دهند و فکر مى کنند که قضا و قدر، مقابل اراده و اختیار انسان است و معتقدند که این قضا و قدر است که اثر مثبت و منفى در اراده انسان دارد و عقیدهشان بر این است که غالب اشتباهات و نارساییها و بلکه بسیاری از کوتاهیهای خود را به گردن عاملی خارج از محیط زندگی به نام قضا و قدر بگذارند و در برابر هر تعهد و مسئولیتی شانه خالی کنند و حتی امروزه در میان گروهی از اروپاییها و غربزدگان، مسئله جبر تاریخ، جای قضا و قدر را گرفته و بسیاری از کوتاهیهای خود را به گردن آن میگذارند.
اما حقیقت و واقعیت این است که:
۱ ـ. قضا و قدر، حرکتی در مقابل مسیر منطقی آفرینش نیست، زیرا حادثهها و پدید آمدن صحنههای زندگی، دلیلی گویا بر این حقیقت است که نظام هستی، علت و معلول، و سبب و مسبب است و این دو سنّت قطعی جهان هستی است. از این رو قضا و قدر، پیوندی ناگسستنی با اراده و اختیار و انتخاب انسانها دارد و هرگاه تلاش و کوشش ما پیروزی بیافریند، این علت و معلول (تلاش= موفقیت) زمینه ساز تقدیر و سرنوشت ما نسبت به پیروزی و موفقیت مان میشود، در غیر این صورت، قضا و قدر، شکست را برای ما رقم خواهد زد، شکستى که دستاورد تنبلی، بی حالی، و یا ناتوانی ما در تلاش و تکاپوست. قضا و قدر در عرصههای حیات و وابسته به حالات و افعال ماست، سنتی است که خیر و شر آن بدست ماست، اگر چه پروردگار هستی، خود عالم و آگاه به نوع گزینش ماست و ارادهای برتر از اراده ما دارد، اما در هیچ عملى اختیار از انسان گرفته نمیشود.
۲ ـ. در عالم هستی محرکی به نام قضا و قدر که خارج از محیط زندگی و اراده فاعل باشد، نیست. در حقیقت تقدیر الهی همان نتیجه انتخاب و عمل انسانهاست، ملتی که تن به تنبلی و بیکاری در دهند و با یکدیگر به اختلاف و نزاع برخیزند و نیروهای خدادادی را هدر دهند، تقدیرشان از هم پاشیدن است. ولی تقدیر الهی درباره ملتی که به فکر محرومان زحمتکش بوده و اهل تلاش باشند، این است که همیشه از ثبات و آرامش و ترقّی و پیشرفت و سازندگى برخوردار شوند. جوانی که زندگی خود را با امکانات زیاد و اعصاب پولادین و فهم و هوش سرشار آغاز کند، دو تقدیر و دو سرنوشت که هر دو به حکم قضای الهی است در انتظار اوست، تا کدامیک را انتخاب کند. هر گاه امکانات مادی و معنوی خود را در راه تحصیل علم و دانش یا بازرگانی با کار اندازد، یک عمر با سعادت و تندرستی به سر خواهد برد، ولی هر گاه از این سرمایههای مادی و فکری سوء استفاده نماید و امکانات خود را در راه خوشگذرانی و میگساری که موجب تباهی زندگی است مصرف نماید، قطعاً پس از مدتی به بدنی رنجور و بیمار و اعصابی خسته در گوشهای بیفتد و عمر را با درد و رنج بسر برد. ملاحظه نمودید که هر دو تقدیر مربوط به خداست، خداست.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام انصاریان (عرفان)
انتهای پیام/