در این مقاله با اشاره به قتل جمال خاشقجی آمده است، پیش از قتل هولناک جمال خاشقجی (روزنامه‌نگار منتقد سعودی) در کنسولگری عربستان در شهر استانبول ترکیه، آل سعود بزرگترین عملیات نفوذ را در آمریکا با منابع مالی خوب ترتیب داده بود. برای این عملیات بیش از ۲۰ شرکت روابط عمومی و نمایندگی گروه‌های فشار اجیر شده بودند. دلالان سیاسی درست همان روزی که برای گفتگو و تبادل نظر در زمینه‌ی منافع سعودی‌ها با سناتور‌ها و نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا دیدار می‌کردند بلافاصله روبروی صندوق‌های تبلیغاتی کنگره صف می‌کشیدند (تا حق الزحمه‌ی خود را دریافت کنند) و سعودی‌ها هم پول نقد به پایگاه‌های افکارسنجی و دانشگاه‌های نخبه پرور آمریکایی در سراسر این کشور تزریق می‌کردند.
اما اکنون ماشین نفوذ سعودی‌ها که زمانی شکست ناپذیر به نظر می‌رسید شروع به ریپ زدن کرده است. چهار شرکت روابط عمومی و نمایندگی گروه فشار و دست کم یک پایگاه افکار سنجی وابسته به عربستان سعودی، روابط شان را با آل سعود قطع کرده اند.
پرسش اینجاست که چرا این سازمان‌ها هم اکنون دارند از عربستان سعودی فاصله می‌گیرند؛ پرسش واقعی این است که چرا واشنگتن منتظر بود تا با سعودی‌ها کج خلقی و ترش رویی کند؟ پاسخ کوتاه این پرسش: هزینه‌ی هنگفتی است که سعودی‌ها برای نفوذ در آمریکا می‌کنند.
داستان بالا گرفتن نفوذ سعودی‌ها در واشنگتن پس از حادثه یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ و زمانی آغاز شد که مشخص شد ۱۵ تن از ۱۹ هواپیما ربای این اقدام تروریستی، اهل عربستان سعودی بودند. سعودی‌ها در ۱۰ سال پس از آن رویداد بیش از ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کردند تا وجهه‌ی خود را در واشنگتن ترمیم نمایند. آن‌ها آنقدر موفق عمل کردند که دولت اوباما - در حالی که داشت بر سر توافق هسته‌ای ایران گفتگو می‌کرد، توافقی که سعودی‌ها با آن مخالف بودند - به ریاض پیشنهاد فروش ۱۱۵ میلیارد دلار تسلیحات داد، و این رقم بیش از رقم پیشنهادی هر دولتی در تاریخ آمریکا بود. این همان قرارداد تسلیحاتی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور کنونی آمریکا دارد مصادره به مطلوب می‌کند و از آن توجیهی کاملا گمراه کننده تراشیده است تا سعودی‌ها را به علت قتل خاشقجی مجازات نکند.
سعودی‌ها تنها ۱۵ سال پس از آنکه در ویرانگرترین حمله‌ی تروریستی به خاک آمریکا همدست شناخته شدند اصلی‌ترین دریافت کننده‌ی تسلیحات آمریکایی هم به شمار می‌آیند؛ چنین چیزی شاید شگفتی ساز باشد، اما فعالیت لابی سعودی در آمریکا تازه آغاز شده بود. در سال ۲۰۱۶، دولت سعودی نبرد ضد قانون اجرای عدالت در خصوص دولت‌های حامی تروریسم (جاستا) را آغاز کرده بود که در عمل به خانواده‌های قربانیان حملات ۱۱ سپتامبر اجازه می‌داد دادخواست شان را ضد عربستان سعودی در دادگاه‌های آمریکا به جریان بیندازند.
برای جنگیدن با جاستا، شرکت Qorvis/MSL Group، مشاور روابط عمومی دیرینه‌ی عربستان سعودی، پویشی را براه انداخت که بنابر گزارش ها، گروهی از کهنه سربازان ارتش را فریب داد تا در عوض سفری (رایگان) به واشنگتن و اقامت در هتل بین المللی ترامپ، ضد خانواده‌های قربانیان ۱۱ سپتامبر لابی کنند.
این تنها آغاز ابراز دوستی و علاقه‌ی عربستان سعودی با دولت ترامپ بود و از گسترش چشمگیر عملیات نفوذ در واشنگتن حکایت داشت. ثبت و ضبط رکورد‌های مربوط به قانون ثبت عامل خارجی (فارا) در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد سعودی‌ها نزدیک به ۲۷ میلیون دلار در شرکت‌های روابط عمومی و دلالی سیاسی هزینه کردند یعنی رقمی تقریبا سه برابر آنچه که در سال ۲۰۱۶ هزینه کرده بودند. علاوه بر این تجزیه و تحلیل پرونده‌های فارا در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد این شرکت‌ها بیش از دو هزار و پانصد بار با اعضای کنگره، دولت ترامپ، رسانه‌ها و پایگاه‌های مختلف افکارسنجی تماس گرفته اند و نزدیک به ۴۰۰ هزار دلار هم به دستگاه‌های تبلیغاتی نمایندگان و سناتور‌هایی کمک کرده اند که به نیابت از مشتریان سعودی شان با آن‌ها تماس گرفته اند.
همه‌ی این هزینه ها، بی اندازه برای سعودی سودآور بوده چرا که آمریکا، بویژه دولت ترامپ در دو سال گذشته بر سر مجموعه‌ای از رویداد‌های هشدار آمیز (که سعودی‌ها سرمنشا آن بودند) یا ابراز خرسندی کرده و یا در بهترین حالت سکوت اختیار کرده است.
عربستان سعودی از سال ۲۰۱۵ تاکنون دارد غیرنظامیان را در جنگ یمن با استفاده از بمب‌های آمریکایی می‌کشد و بین نظامی و غیرنظامی هیچ تبعیضی قائل نیست. با این وجود، همین ماه پیش بود که وزیر امور خارجه مایک پمپئو در کنگره آمریکا تایید کرد عربستان سعودی دارد از غیرنظامیان محافظت می‌کند؛ و ترامپ هم پی در پی از فروش سلاح به ریاض دفاع کرده است.
نخستین سفر خارجی ترامپ پس از رسیدن به ریاست جمهوری در ماه مه سال ۲۰۱۷ به مقصد عربستان سعودی اتفاق افتاد و گفته شد به پیشنهاد جرد کوشنر داماد ترامپ انجام شده که با محمد بن سلمان، پسر ملک سلمان دوست شده بود. یک ماه پس از سفر ترامپ، عربستان سعودی توطئه‌ی محاصره‌ی قطر را طراحی و اجرا کرد. قطر میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است. محمد بن سلمان همچنین با اجرای کودتایی در کاخ سلطنتی پدرش، پسر عموی خود را کنار زد و مقام ولیعهدی را تصاحب کرد. پاسخی که ترامپ به این رویداد داد این بود: «ما آدم خودمان را در بالاترین جایگاه قرار دادیم.
در ماه نوامبر، ولیعهد که به ام بی اس (محمد بن سلمان) شهرت دارد چند تن از شاهزاده‌های سعودی را ربود، آنان را گروگان گرفت و شکنجه کرد. آن‌ها با قدرت طلبی او مخالفت کرده بودند. ترامپ در واکنش به این رویداد در پیامی توئیتری نوشت به پادشاه سعودی و ولیعهد او بیشترین اعتماد و اطمینان را دارد.
اما قتل خاشقجی به دست سعودی‌ها معادله را به هم زد. برای نخستین بار در تاریخ معاصرِ خلاف کاری‌ها و اقدام‌های ناشایستی که از سعودی‌ها سر می‌زند همه‌ی طیف‌های سیاسی به ابراز نفرت و انزجار پرداخته اند. برخی از بلندپایه‌ترین مخالفان سعودی ها، جمهوریخواهان کنگره هستند که همراه با بسیاری از همکاران دموکرات شان خواستار مجازات آل سعود شده اند. از جمله‌ی این مجازات‌ها می‌توان به تحریم، متوقف کردن فروش سلاح و پایان دادن به پشتیبانی آمریکا از جنگ عربستان سعودی ضد یمن اشاره کرد.
اما یک چیز تغییر نکرده است: سعودی‌ها هنوز هم ارتشی از دلالان سیاسی و شرکت‌های روابط عمومی دارند که آنان را تامین مالی می‌کنند. در حالی که برخی شرکت‌ها پس از ناپدید شدن خاشقجی، سعودی‌ها را از فهرست مشتریان خود حذف کرده اند، دیگران همچون ساوت ویند استراتجیز (Southwind Strategies) به تازگی با سعودی‌ها قرار داد امضا کرده و بیش از ۲۰ شرکت که در فارا ثبت شده اند همچنان به همکاری با پادشاهی سعودی ادامه می‌دهند. آنان احتمالا هم اکنون تلاشی خستگی ناپذیر را آغاز کرده اند تا به سعودی‌ها کمک کنند از این رویداد نیز جان سالم به در ببرند.
ما به جمال خاشقجی مدیونیم و نباید اجازه بدهیم آن‌ها پیروز شوند. ما به او مدیونیم و باید نمایندگان گروه‌های فشار سعودی را در آمریکا خاموش کنیم و آل سعود را به خاطر کاری که انجام داده است به سزای عملش برسانیم.»
انتهای پیام/