راه اندازی یک کسب و کار یا به اصطلاح کارآفرینی در زمره سخت ترین مشاغل دنیا محسوب میشود و بزرگترین سختی آن چالش فکری است که برای صاحبان ایده بوجود میآورد.هر ایدهای که به ذهن میرسد در نگاه اول ارزشمند به نظر میرسد اما آیا واقعا اینگونه است؟
کارآفرینی ریسک بسیار زیادی دارد و راه اندازی این کسب و کار ملزم به خطر کردن بر روی مهم ترین دارایی یک فرد یعنی زمان، پول و انرژی است. با ما همراه باشید تا شما را در جریان مهم ترین مراحل ایجاد یک کسب و کار جدید قرار دهیم.
بارزترین شکل کارآفرینی راه اندازی یک کسب و کار جدید است که به آن " استارتاپ" گفته میشود. این کسب و کار طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشود که وابسته به نوع کار و ایده آن متفاوت است. از فعالیتهای کارآفرینی کوچکمقیاس که انفرادی و پارهوقت اجرا میشوند گرفته تا پروژههای وسیعتر که فرصتهای شغلی بیشتری را فراهم میکنند، همگی نمونههایی از کارآفرینی محسوب میشوند.
افرادی که ایده برتر دارند و تنها برای حفظ سرمایه و جایگاه فعلی خود ریسک نمیکنند، در واقع بر روی ثروت بزرگی که میتوانستند داشته باشند ریسک خواهند کرد.
از دست دادن پولی که اکنون در دست دارید خطر کمتری نسبت به از دست دادن پولی که محصول ایده و پتانسیل شما است دارد. شاید شکست ترسناک باشد اما باید برای یکبار هم که شده است به ایدههایمان اجازه اجرایی شدن بدهیم، پس ریسک کنید چون در این صورت میتوانید موفق باشید.
این سوال از چندین کارآفرین پرسیده شد و همه آنها تنها به چهار مورد اشاره کردند.
نگرش مثبت: این نگرش شما را وادار به پیمودن ادامه راهی طولانی میکند حتی زمانی که اوضاع مطابق میل شما پیش نمیرود.
نگرش مثبت موجب میشود به ایدههای خود اعتماد کنید ،خودتان را باور داشته باشید و ثابت قدم ادامه دهید. تصمیم و اراده شما تعیین میکند چه اتفاقی رخ بدهد.
خلاقیت: تفکر خلاقانه همانند حل کردن مسئله میماند.کمی تخیل همه ابزاری است که به آن نیاز دارید.سعی کنید به هر موضوعی نگاه تازهای داشته باشید.کمی متفاوت فکر کنید و آن زمان است که مشاهده خواهید کرد که توانستید کار را به اتمام برسانید.
مهارت برقراری ارتباط: مدیریت کسب و کار یک موضوع انسانی است به همین دلیل داشتن روابط خوب با مشتریان،کارکنان، تأمین کنندگان، شرکا و کسب و کارهای دیگر برای موفقیت شما ضروری است.
برای صحبت با افراد مشتاق باشید و به آنچه میگویند گوش فرا دهید.هرچه افراد بیشتری را بشناسید ،استفاده از نیروهای ترغیب کننده آسانتر خواهد بود و شما میتوانید کارتان را با موفقیت بیشتری انجام دهید.
سازماندهی: برای بدست گرفتن مدیریت روزانه کسب و کار، مهارت سازماندهی ضروری است.باید بدانید چگونه منابع مالی را افزایش دهید، پولتان را مدیریت کنید و از عهده مالیات برآیید.
باید سیستمهایی را برای ارزیابی کسب و کارتان ایجاد کنید.از سیستمهای فناوری اطلاعات گرفته تا سیستمهای برنامه ریزی و نگهداری سوابق که میتوانید با سازماندهی بهتر آنها مسائل را روانتر اجرا و پردازش کنید.
پاسخ این پرسش برخلاف تصور شماست. ایده ارزش چندانی نداشته و سرنوشت کسب و کار شما به آن بستگی ندارد.ایده یک نیاز است اما موضوع چندان پیچیده و دست نیافتنی نیست. با مرور در گذشته شرکت های بزرگ و ثروتمند درمییابیم که بسیاری از آنها با الهام گرفتن از ایده شرکتهای دیگر توانستند با برنامه ریزی و تشخیص زمان صحیح اجرای کار، ایده کمپانیهای دیگر را به موفقیت بیشتری برسانند.برای مثال: الهام گرفتن Microsoft از Apple
کشف ایده کار چندان سختی نیست کافی است شما ایدهها را بسنجید و از میان آنها یکی را که به علاقه شما نزدیکتر است ،انتخاب کرده و نوسازی کنید و با اضافه کردن یا کم کردن چند ویژگی، ایده را روانه بازار کنید؛ اما گاهی بسیاری از کارآفرینان میخواهند به ایده جدیدی دست پیدا کنند که برگرفته از خلاقیت خودشان باشد نه تقلید از شرکتهای دیگر.در این راستا نیز راه حلهای بسیاری وجود دارد.
1. متفاوت نگاه کنید
بشر در زندگی شخصی و اجتماعی خود با مشکلات زیادی مواجه میشود. کلید یافتن ایدهی استارتآپی عالی نیز یافتن راه حل برای این مشکلات است. بسیاری از این مسائل به شدت برای ما آزاردهنده هستند. برای نمونه شاید شما یکی از همان افرادی باشید که از معضل ترافیک رنج میبرید و برای حل این مشکل ایدهای به ذهنتان خطور میکند با این مضمون که کسب و کار خانگی راه اندازی کنید که این مشکل را به حداقل خود برسانید.
2. ایدهتان را در گوگل سرچ کنید
وقت شما یکی از سرمایههای شما است که باید به آن احترام بگذارید پس به جای اینکه ساعتها و هفتهها وقت برای توسعهی ایدهتان صرف کنید و سپس پی ببرید که این ایده قبلا اجرایی شده، همان ابتدای کار در اینترنت جستجو کنید. اگر ایده مورد نظر را در اینترنت پیدا نکردید خوشحال باشید. اما اگر قصد دارید محصول جدیدی طراحی و اختراع کنید نمیتوانید تنها به اینترنت اعتماد کنید. شما باید مطمئن شوید که این محصول قبلا ثبت اختراع نشده باشد، وگرنه تمام زحماتتان به هدر میرود.
3. نیاز مشتری را کشف کنید
بسیار خوب است که ایده الهام شده را با خانواده و اطرافیان خود در میان بگذارید اما آنها مشتریان شما نیستند.این ایده باید توسط مشتریان بررسی شود. واقعیت این است که مشتریها قرار است که در آینده محصول شما را بخرند نه اطرافیانتان. شما باید دقیقا بدانید که کاربران به چه چیز نیاز دارند. این مرحله سخت و زمانبر است. اما در انتهای راه نتیجهی مطلوب را کسب میکنید و به سودآوری میرسید. در این مرحله تحقیقات بازاریابی، ارتباط با مشتری و در نهایت ساخت ام.وی.پی(MVP)((حداقل محصول قابل عرضه،ابزاری برای آزمون فرضیهها و یادگیری در فرآیند کارآفرینی)) به شما کمک زیادی میکنند.
4. هزینهها را مشخص کنید
اگر به عنوان یک کارآفرین سرمایه لازم را داشته باشید پس قادر به عملی کردن هر ایده نیز هستید. شاید شکست بخورید و سرمایهتان به هدر برود اما برای شما مسئلهای نیست. اما اگر برای تامین سرمایه مجبورید که سرمایه گذار پیدا کنید یا وام بگیرید باید هزینهها را ابتدای کار مشخص کنید. مدل کسب و کار (ابزاری مفهومی است که شامل مجموعهای از عناصر و ارتباط آنها بوده و منطق شرکت جهت درآمدزايي را نشان ميدهد.) همان چیزی است که در این زمینه به شما کمک میکند تا جریان درآمدی و هزینههایتان را دقیقا مشخص کنید.
برای پایدار بودن در زمینه کارآفرینی باید سعی کنید محصولتان حداقل 4 یا 5 برابر هزینهای که برای ساختش کردهاید به فروش برسد. در غیر اینصورت به احتمال زیاد با مشکل مالی مواجه میشوید. اگر استارتاپتان قرار است به جای محصول، خدمات به مشتری بدهد کارآفرین موظف به محاسبه هزینههای پنهان نیز خواهد بود.
مهدی خدادادی هم بنیانگذار استارتاپ در حوزه سلامت در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت:ایده یک تلنگری برای حل مشکلاتی است که پیش رویمان قرار میگیرد.گاهی ایدههای مطرح شده پاسخی در راستای حل مشکل همگانی است که برای بهرهگیری از آن مردم تمایل به پرداخت هزینه دارند.
وی ادامه داد:برای طرح یک ایده نباید به دنبال ایدهای نو که تا به حال به ذهن کسی خطور نکرده باشیم بلکه باید ایدهای براساس یک طرح جدید برای حل یک مشکل بسازیم.
خدادادی همچنین افزود: با بررسی امکاناتی که توسط تجارتها در سراسر دنیا عرضه میشود، میتوان سنجید کدام ایدهها در دنیا جواب گرفتند و کدام از آنها با فرهنگ داخل کشور برای ارائه خدمات سازگاری دارند.یک کارآفرین با لحاظ کردن این موارد میتواند از ایدهها الگوبرداری کند و شروع به آزمودن آنها کند.
از رقبا در محیط کار خود نترسید؛ زیرا آنها با ایجاد تقاضا در بین کاربران موجب خواستار عرضه بیشتر میشوند و اینها مولفه سودآوری است که نباید دست کم گرفته شود.بنابراین میتوان یک نتیجه گیری کلی کرد: شدت رقابت یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده میزان سوددهی در کسب و کارها است.
رید هافمن نویسنده،کارآفرین اینترنتی و سرمایه گذاری درخصوص رقبا میگوید: در میان رقیبان تنها شما باید یک کار برای موفقیت انجام دهید و آن این است که "فقط 10 درصد بهتر از رقیبان خود باشید."
گزارش از: سـارا کیـا
انتهای پیام/