استفاده از ظرفیتهای گروهکهای تجزیهطلب و تروریستی از ابتدای انقلاب در دستور کار آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی کشورهای همسو با این کشور برای توسعه ناامنی و تجزیه ایران بوده است. تقویت گروهکهای تروریستی در جنوب شرق ایران و تمرکز ویژه بر تروریستهای مستقر در مرزهای شمال غرب و بهویژه اقلیم کردستان، بخشی از پروژه غرب برای ناامنسازی ایران است.
هر چند تجهیز و تقویت تیمهای تروریستی برای عملیات در ایران عمدتا از سوی سه کشور آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی صورت گرفته، اما در برخی عملیاتها کشورهایی، چون انگلیس، امارات و برخی کشورهای غربی نیز با این سه کشور همراهی کردند.
در تازهترین عملیات گروهکهای تروریستی در ایران که دیروز و در مراسم رژه نیروهای مسلح صورت گرفت و ۲۵ هموطن شهید و بیش از ۵۰ نفر زخمی شدند، این کشورها از اصلیترین پشتیبانان و حامیان گروهک تروریستی تجزیهطلب «الاحوازیه» بودند که این جنایت را رقم زد. بر اساس این گزارش، حمایت آمریکا از گروههای تروریستی و تجزیهطلب در ایران از روزهای ابتدایی در دستورکار کشورهای غربی قرار گرفت.
پس از اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکا، این کشور بهرهبرداری از ظرفیتهای گروهکهای تروریستی بهویژه منافقین را که آن روزها در عراق حضور داشتند، در دستور کار خود قرار داد.
چند سال بعد در نوامبر ۲۰۰۶ سیمور هرش، روزنامهنگار برجسته آمریکایی در مورد حمایت پنتاگون از بعضی از گروههای اقوام ایرانی گزارش مفصلی را منتشر کرد. او گزارش داد که پنتاگون با گروههای کردی، آذری، و بلوچی ارتباط دارد، و آنها را «تشویق» به عملیات بر ضد دولت ایران کرده است. او همچنین گزارش داد که گروه کردی پژاک توسط پنتاگون و اسرائیل حمایت میشود، و اسرائیل به این گروه اسلحه و تعلیمات نظامی میدهد.
در همان سال دنیس کاسینیچ، نماینده کنگره آمریکا، در نامهای به جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور آمریکا نوشت: «گزارشهایی وجود دارند مبنیبر اینکه آمریکا در حال ایجاد اپوزیسیون و حمایت از عملیاتهای نظامی در ایران توسط گروههای شورشی و اقلیتهای قومی است که برخیشان در داخل عراق فعالیت میکنند. حزب زندگی آزاد در کردستان (پژاک) یکی از این گروههاست.»
در فوریه ۲۰۰۷ نیز روزنامه تلگراف لندن گزارش داد که سازمان سیا گروههای تروریستی قومی در ایران را حمایت میکند. طبق این گزارش این گروهها شامل جداییطلبان آذری، کردی، عرب خوزستانی و بلوچی میشود. در آن زمان چندین عملیات تروریستی در خوزستان، مناطق کردنشین و بلوچستان انجام شده بود و فرد برتون، یک کارشناس سابق امور ضدتروریستی در وزارت خارجه آمریکا به روزنامه تلگراف گفته بود «آخرین حملهها در داخل ایران با سیاست آمریکا در مورد استفاده از گروههای قومی برای بیثبات کردن ایران تطابق دارد» که در واقع تایید گزارش هرش بود.
بیشتر بخوانید: ناگفتههای یک شاهد عینی از حادثه تروریستی امروز اهواز/هدف اصلی ترور چه کسانی بودند؟
با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، او راهبرد روسایجمهور پیشین آمریکا را واضحتر و عریانتر دنبال کرد. او با انتخاب پمپئو برای وزارت امور خارجه و جان بولتون برای مشاور امنیت ملی رئیسجمهور، نشان داد به دنبال گسترش ناامنیها در مرزهای ایران است.
جان بولتون که اکنون مشاور امنیت ملی ترامپ است سال گذشته در مقالهای در نشریه «نشنال ریویو» به ترامپ پیشنهاد کرد تقویت و حمایت از «جریانهای جداییطلب قومی در داخل ایران» را در دستور کار خود قرار دهد. وی صریحا از جریانهای بلوچ، کرد و عربزبانهای خوزستان نام برده است. آمریکا برای این منظور، اربیل کردستان عراق را بهعنوان یکی از اصلیترین پایگاههای خود برای پروژه ناامنسازی ایران در نظر گرفت.
بر همین اساس هم آمریکا استیو فاگین مدیر دفتر امور ایرانیان اداره امور خاور نزدیک وزارت خارجه آمریکا را که به امور ایران مسلط است بهعنوان سرکنسول آمریکا در اربیل منصوب کرد تا او با همکاری سعودیها این پروژه را که از سالها قبل دنبال میشد، به صورت ویژه ادامه دهد. آمریکا در کنار تقویت گروهکهای تروریستی شمال غرب، از تروریستهای تجزیهطلب جنوب ایران یعنی «حرکهالنضالالعربیلتحریرالاحواز» یا همان «الاحوازیه» که سال ۲۰۰۳ در انگلستان اعلام موجودیت کرده نیز حمایت کرده است.
رهبر معنوی و نظامی این گروهک که اقدام تروریستی روز گذشته را انجام دادند، در حال حاضر «حبیب نبگان» است که در دانمارک سکونت دارد. این گروهک که تحت حمایت معنوی سازمان سیای آمریکاست، سال ۸۴ با یکی از سفرای آمریکا در کشورهای عربی دیدار داشته است.
بر اساس اسناد منتشره ویکیلیکس حبیب نبگان و احمد نیسی در سال ۱۳۸۴ بعد از فرار از کشور به اتفاق فردی به نام «فرید» مقیم امارات متحده عربی با سفیر آمریکا ملاقات داشتهاند و ضمن توضیح در مورد چگونگی بمبگذاریهای خود در اهواز از وی درخواست پناهندگی و ملاقات با اعضای سازمان سیا را کرده بودند.
انتقال جنگ به داخل ایران
پس از شکست سیاستهای جنگطلبانه ریاض در یمن، سوریه و عراق، رهبران بیتجربه سعودی برای فشار بر ایران گروهکهای تروریستی مستقر در مرزهای ایران در شمال شرق و جنوب غرب را تجهیز کردند. در فروردین سالگذشته محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و وزیر جنگ عربستان دو سال پس از جنگ یمن، مدعی تلاش ایران برای تسلط بر تمامی «جهان اسلام» شد و گفت: «ما سعودیها منتظر نمیمانیم تا عربستان به میدان جنگ تبدیل شود، بلکه جنگ را به خاک ایران خواهیم کشاند.»
پس از آن بود که گروهکهای تروریستی در شمال غرب ایران، سلسله عملیاتهایی را با هدف ناامنی در ایران آغاز کردند، اما تمامی تیمهای اعزامی به ایران، منهدم شدند. دیروز و پس از عملیات تروریستی در اهواز، عبدالخالق عبدالله، مشاور ولیعهد ابوظبی که کشورش از شرکای عربستان در تجاوز به یمن به شمار میرود، در توئیتی، ضمن حمایت از تروریستها، اظهارات سال گذشته محمدبن سلمان را تکرار کرد. او نوشت: «حمله به یک هدف نظامی، اقدام تروریستی نیست و انتقال نبرد به داخل ایران یک تصمیم عملی است و در آینده افزایش خواهد یافت.»
دسیسه سعودی؛ از بصره تا اهواز
بازگشایی کنسولگری عربستان سعودی در بصره در ۲۸ مرداد آن هم پس از ۲۸ سال، آنقدر مهم بود که باعث شد تا مردم بصره در اعتراض به این اقدام دست به تظاهرات خیابانی بزنند. کمتر از دو هفته بعد، اما دلیل اعتراض عراقیها مشخص شد. تظاهرات خیابانی مردمی در اعتراض به وضعیت نامناسب خدماترسانی، با هدایت کنسولگری آمریکا و عربستان تبدیل به آشوب شد.
در میانه این آشوب، علاوهبر دفاتر احزاب مقاومت، کنسولگری ایران در بصره نیز به آتش کشیده شد تا سعودیها نخستین پیام بازگشایی کنسولگریشان در بصره را به تهران مخابره کرده باشند. کنسولگری عربستان در بصره، همان ماموریتی را برعهده دارد که کنسولگری این کشور در اربیل برعهده گرفته است.
در اربیل، عربستان، رژیم صهیونیستی و آمریکا مثلث طراحی، هدایت و پشتیبانی از گروهکهای تروریستی برای عملیات در تهران را برعهده دارند. کنسولگری عربستان در اربیل، اصلیترین نقش در این زمینه را ایفا میکند و سرکنسول این کشور جلسات متعدد و مخفیانهای را با سرکردگان گروهکهای تروریستی برای مجاب کردن آنان به عملیات در ایران برگزار کرده است.
اکنون و کمتر از یک ماه پس از حمله به کنسولگری ایران در بصره، دلیل تلاش سعودیها برای بازگشایی کنسولگریشان در بصره مشخص شد. عربستان مانند اربیل در این یک ماه تلاش کرد با همکاری آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی ظرفیتهای گروههای تروریستی را در این منطقه علیه ایران فعال کند.
آنان هر چند از ابتدای انقلاب از گروهکهای تروریستی جداییطلب در جنوب غربی ایران حمایت میکردند، اما از سه سال قبل این روند را توسعه بخشیدند. در دیماه ۹۴ سرویسهای امنیتی عربستان و انگلیس نشستی در کپنهاگ دانمارک با عنوان «مقاومت ملی احواز و عاصفه الحزم» برگزار کردند.
در این نشست که گروهکهای تروریستی منطقه مانند: پژاک، جیش العدل و الاحوازیه نیز حضور داشتند راهکارهای ایجاد ناامنی و تنش در استان خوزستان ایران جهت مقابله با افزایش نفوذ ایران در منطقه توسط گروهکهای تروریستی حاضر بررسی شد.
در این سالها گروهک تروریستی الاحوازیه در استان خوزستان چند اقدام تروریستی صورت داد، اما پروژه ناامنسازی استانهای مرزی ایران که طراحی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی علیه ایران است باعث شده تا سعودیها برای اجرای این عملیات، از دولت عراق بخواهد اجازه دهد ریاض کنسولگری خود را در بصره پس از نزدیک به ۳۰ سال بازگشایی کند.
ردپای انگلیس در عملیات تروریستی
حمایت انگلیس از گروهک تروریستی جداییطلب الاحوازیه محدود به برگزاری یک همایش و آن هم تنها در سال ۹۴ نمیشود. این گروهک تروریستی، به صورت آزادانه در لندن فعالیت دارد و با برگزاری نشستها و جلسات مختلف بدون اینکه با منع قانونی روبهرو شود، برای عملیات در ایران برنامهریزی میکند.
آخرین نشستی که این گروه تروریستی در لندن برگزار کرد فروردینماه بود که در آن چند گروه ضدانقلاب دیگر نیز شرکت کردند. دولت انگلیس نهتنها جلوی فعالیت این گروه را نگرفته است بلکه با پناه دادن به سران این گروه تروریستی همچون محمود احمد الاحوازی، حسن راضی و علی قاطع الاحوازی اجازه داده است که آنها از ظرفیت رسانهای انگلیس یعنی بیبیسی فارسی، بیبیسی عربی، تلویزیون ایران اینترنشنال و تلویزیون من و تو که دفاتر آنها در لندن است بهرهمند شوند.
دقایقی پس از حمله تروریستی به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز، تلویزیون «ایران اینترنشنال» با «یعقوب حر التستری» سخنگوی گروهک تروریستی الاحوازیه که دفتر آن در لندن است گفتگو کرد تا مشخص شود حامیان این گروهک تروریستی کدام کشورها هستند.
در سند ویکیلیکس بحث زیادی درخصوص «دنیل برت» و رابطه وی با شبکهای از گروههای تروریست الاحوازیه از جمله «حزب همبستگی دموکراتیک اهواز-لندن» شده است. دنیل برت بنیانگذار یک انجمن غیردولتی است که احتمالا بهعنوان پوششی جهت فعالیتهای «ام. آی. ۶» روی خوزستان ایران عمل میکند (انجمن بریتانیای دوستی اهواز). مرکز این انجمن در لندن مستقر است یعنی درست همانجایی که تروریستهای حزب تضامن، حزب همبستگی دموکراتیک اهواز و مرکز مطالعات الاهواز (بنیطرف) مستقر شدهاند.
مدارک افشاشده «ویکی لیکس» نشانگر آزادی گروههای تجزیهطلب در ملاقات با مقامات بلندپایه دولتهای غربی و متمایل به هدف تجزیه ایران است که بهگونهای با دنیل برت در ارتباط هستند.
از این دیدارها میتوان به دیدار منصور سیلاوی، سرکرده حزب تضامن الدیمقراطی با جک استراو (در گرماگرم بمبگذاریهای سال ۱۳۸۴ در خوزستان) و نیز رضا وشاحی (از اعضای گروه دنیل برت) با وزیر امور خارجه و رئیس پژوهشگران دفتر مطالعاتی و سیاستگذاری بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه بریتانیا اشاره کرد.
سند دیگر افشاشده توسط ویکیلیکس در سپتامبر ۲۰۱۱، از یکسری دیدار و گفتگو بین فردی که خود را «خلیل دلاوی» مینامد و سفارت آمریکا در کویت در سال ۲۰۰۵ و از فعالیتهای گروههای تجزیهطلب عرب در ایران تحت رهبری بیگانگان پرده برمیدارد. دلاوی، برخی گروههای فعال عرب در ایران را، با یک هدف مشترک که تجزیه ایران است، نام میبرد. او به گروه دنیل برت نیز اشاره میکند.
نماینده سفارت آمریکا از زبان دلاوی در گزارش محرمانه خود در این مورد مینویسد: ««انجمن دوستی اهوازیهای بریتانیا» یک سازمان با مرکزیت در لندن به سرپرستی دنیل برت است.» او میگوید که این سازمان به وسیله دولت بریتانیا تشکیل شده تا بتواند با اپوزیسیون و گروههای [تجزیهطلب]الاحوازیه در رابطه باشد.
بیشتر بخوانید: مشاهدات عکاس زن جنجالی از حادثه تروریستی اهواز!
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/