وی ادامه داد: مدتی بعد مسافری خارجی در هتل ساکن شد. من که در رویای خارج بودم به او نزدیک شدم و به عنوان راهنما او را به مناطق تفریحی بردم. هنگام بازگشت او دو قطعه اسکناس ۱۰۰دلاری به من داد و از من خواست تا همراه او به خارج از کشور بروم.
سهیلا ادامه داد: آن شب چیزی به وحید شوهرم نگفتم و تنها از او خواستم مرا طلاق بدهد. وحید که خیلی مرا دوست داشت فکر کرد شوخی میکنم، در پایان وحید مجبور شد تا مرا طلاق بدهد. پس از این ماجرا به صیغه این مرد خارجی درآمدم و در هتلی دیگر خود را در اختیار او قرار میدادم. تا اینکه این جوان به بهانه آماده کردن شرایط به کشور خود بازگشت، اما دیگر هیچ خبری از او نیست و من اکنون برای شکایت از او اینجا حاضر شده ام.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
مردم چ کارا ک نمیکنن.