روزنامه الکترونیکی رای الیوم در مقاله‌ای نوشت: آیا گرفته شدن پرونده فلسطین از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و سپرده شدن آن به ملک سلمان، پادشاه این کشور نشانه مخالفت با معامله قرن است؟ اسباب و عللی که منجر به این تحول قابل توجه در عربستان شده است، چیست؟ چرا انور عشقی (ژنرال بازنشسته اطلاعاتی رژیم سعودی و پدرخوانده عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی) نقش خود در واسطه گری برای عادی سازی روابط با اسرائیل را به ناگاه مخفی کرده است؟
رای الیوم در پاسخ به این سوالات نوشت: سلمان بن عبد العزیز، پادشاه عربستان در اقدامی غافلگیرکننده، اما ضروری پرونده فلسطین را از فرزند و ولیعهد خود محمد بن سلمان گرفت. پادشاه عربستان به خوبی متوجه خسارت هایی شده است که محمد بن سلمان با اجرای سیاست های (غلط) خود در اداره کشور به بار آورده است که بارزترین آن گرفتار شدن در دام تایید معامله قرن است که با میانجی گری جرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و جیسون گرینبلات، فرستاده آمریکا به خاورمیانه صورت گرفته است.
رای الیوم با اشاره به اینکه این خبر را خبرگزاری رویترز به نقل از منابع آگاه سعودی عنوان کرده است، گفت: اگر ما را به عنوان روزنامه ای که بیش از چهل سال است که با خبرگزاری های خارجی در ارتباط است قبول داشته باشید باید بپذیرید که اینگونه خبرها فقط به وسیله مقامات عالی عربستان و یا حتی مقامات ایالات متحده آمریکا می تواند درز کند و هدف از انتشار چنین اخباری ارسال این پیام و آن هم در سطحی گسترده به مسئولان و خوانندگان است که این تغییر سیاست در عربستان حتما اتفاق افتاده است.
اما نکته اصلی که خشم بخش بزرگی از جامعه فلسطین از جمله مردم و مقامات و جنبش های حماس و فتح را برانگیخته است اظهارات مقامات فلسطینی نزدیک به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین است که گفته اند زمانیکه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، محمود عباس را به عربستان دعوت کرده بود یعنی در ماه دسامبر سال گذشته، وی را به شدت برای تایید معامله قرن و پذیرش روستای ابو دیس به جای قدس اشغالی و عدم پایبندی به حق بازگشت آوارگان تحت فشار قرار داده بود و به محمود عباس قول داده بود که در صورت قبول خواسته های وی کمکی مالی به میزان ده میلیارد دلار به تشکیلات خودگردان خواهد پرداخت. البته محمود عباس نیز به شدت با این درخواست و فشارهای بن سلمان از جمله تهدید براندازی وی مخالفت کرده بود.
رای الیوم افزود: اما نکته مهمتر این است که بن سلمان به خوبی می دانسته است که معامله قرن به طور کلی با طرح صلح عربی که خود در نشست کشورهای عربی که در سال 2002 در بیروت برگزار کرده بود در تضاد است.
رای الیوم در ادامه تصریح کرد: مقامات سعودی در گفتگو با خبرگزاری رویترز اعلام کرده اند که سپرده شدن پرونده فلسطین به دست بن سلمان و سپس بازگرداندن آن به دست پدر به دلیل اختلاف نظر این دو بر سر معامله قرن نبوده بلکه پادشاه عربستان با این اقدام خود به دنبال ترمیم چهره خود نزد افکار عمومی کشورهای عربی و مسلمانان است به خصوص در این برهه زمانی که عربستان از چند جبهه هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی وارد جنگ شده است.
رای الیوم افزود: می توان چند دلیل را برای این اقدام پادشاه عربستان در باز پس گرفتن پرونده فلسطین از دست فرزند و ولیعهد خود و بازگشت به مواضع پیشین و حمایت از طرح صلح عربی برشمرد که عبارتند از:
اول: حمله ای که برخی از گروه های سعودی نزدیک به خاندان پادشاهی علیه فلسطینیان شروع کرده و آنها را به فروش سرزمینشان متهم کرده اند و همچنین تبلیغ برای عادی سازی روابط با اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به عنوان دوست نتایج معکوسی به بار آورده و تاثیراتی منفی بر عربستان و جایگاه آن به عنوان یک کشور عربی در میان کشورهای عربی و اسلامی برجای گذاشته است.
دوم: دستاوردهای ارتش سوریه در جنگ و بازگشت حاکمیت به بخش اعظمی از سرزمینهای این کشور است که آخرین آن پیروزی های ارتش سوریه در مناطق جنوبی و پیش از آن دستاوردهای ارتش در غوطه شرقی و آمادگی برای حمله به ادلب است و این ها بیانگر شکست عربستان در جنگ هفت ساله با سوریه و بازگشت قدرتمند و تدریجی سوریه به عرصه کشورهای عربی و بین المللی است.
سوم: عقب نشینی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از تهدیدهای خود علیه ایران و ابراز علاقه و آمادگی برای دیدار و گفتگوی بدون شرط با مقامات ایرانی و به طور مشخص رئیس جمهور ایران است.
چهارم: اعلام مالزی مبنی بر خروج از ائتلاف سعودی علیه یمن و علاوه بر آن افزایش پیش بینی‌ها از اقدام عمران خان، نخست وزیر جدید پاکستان برای خروج از این ائتلاف و مهمتر از همه تصمیم فرانسه مبنی بر عدم حمایت از ائتلاف عربی در جنگ علیه یمن است.
اما دلیل پنجم: شکست راه حل نظامی در یمن در حالی که جنگ با این کشور به چهارمین سال خود رسیده است و در عین حال هیچ نشانی از پیروزی در این جنگ برای عربستان و یا تحولی مثبت برای این کشور و هم‌پیمان آن یعنی امارات متحده عربی نیز در تعز یا الحدیده و یا صعده مشاهده نمی شود.
به نظر می رسد بازگشت عربستان به مواضع پیشین خود و به دست گرفتن رهبری همان کمیته حمایت از ملت فلسطین که حدود سی سال است مدعی آن می باشد برای این کشور مفیدتر است و باید برای آن اهمیت بیشتری بگمارد.
انتهای پیام/