بر طبق این مقاله خانواده در لایه اول باید از آسیب اجتماعی مصونیت پیدا کند، در لایه دوم ، خانواده خود دیگر آسیبزا نیست و لایه سوم این است که خانواده بتواند در پیشرفت اجتماعی و کنترل آسیب های اجتماعی نقش آفرین باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به وجود دو نگاه بیرونی و درونی خانواده در حل آسیبهای اجتماعی، گفت: نگاه به درون خانواده شامل نوع روابط همسر، مرد، زن و فرزند با یکدیگر است؛ در این نگاه بررسی میشود که این روابط در الگوی اسلامی چه نحوه تعاملی با یکدیگر به صورت تعریف شده دارند و حالا به واسطه تهاجم فرهنگی چه میزان روابط این نقشها دچار بر هم ریختگی شده است.
در نگاه درونی، مرد به عنوان مدیر بیرون خانه و زن به عنوان مدیر خانه محسوب میشوند و فرزندان متناسب با رشد سنی باید در امور خانواده مشارکت داشته باشند.
پیروز مند در خصوص عوامل بیرونی مؤثر در خانوادهها، گفت: درخصوص عوامل بیرونی نقش رسانهها، مراکز علمی، دولت و عواملی نظیر اینها مورد توجه قرار گرفته است و برای مصونیت خانواده در برابر آسیبهای این عوامل بیرونی راهکارهایی مختلف مطرح میشود.
این استاد دانشگاه عالی دفاع ملی در پاسخ به این سوال که نقش کدام یک از عوامل درونی و بیرونی در تأثیر بر خانواده پررنگتر است، گفت: در بحث آسیبزایی به اعتقاد من خانوادهها امروز از عوامل بیرونی بیشتر آسیب میبینند؛ جایگاه سنتی خانواده که قابل ارتقا، تکامل و بروزرسانی است، امروز بیش از پیش تحت تأثیر رسانهها و سایر عوامل بیرونی میباشد، اما در بحث آسیبزدایی جدای نقش دولت و رسانهها به نظر میرسد خود خانواده به عنوان اصلیترین نهاد تربیت انسانی نیازمند خود اتکایی، خود باوری و خودجوشی است تا بتواند مسئولیتپذیری بیشتری در مصونیتبخشی به خود و اعضای خانواده داشته باشد.
وی با بیان اینکه برخی از خانوادهها تحت تأثیر زندگی غربی قرار گرفتهاند، گفت: در صورتی که خانوادههای ما نقشهایشان را مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی بیش از پیش پیدا کنند و متأثر از سبک زندگی غربی برای مثال جریانهای فمنیستی قرار نگیرند و از طرف دیگر هم مرد به دنبال سلطنت و مردسالاری نباشد و خانواده از مکانها و مناسبتهای مذهبی به درستی استفاده کند به نظر میرسد میتوانیم از بخشی زیاد از آسیبهای اجتماعی پیشگیری کنیم. نباید انتظار داشته باشیم که مسائل به خودخود حل شود.
بیشتر بخوانید: آسیبهای اجتماعی ناشی از ۲ قطبی شدن فرهنگی است
پیروزمند با اشاره به اعتقادات برخی مبنی بر عدم استفاده از الگوهای اسلامی به دلیل عدم تجربه کافی، گفت: مشکل ما این است که الگوهای پیشرفت و عدالت مبتنی بر فرهنگ اسلامی توسط نخبگان جامعه ما اعم از استادان حوزوی و دانشگاهی طراحی نشده است به اعتقاد من مشکل اصلی ما در نظریهپردازی و ضعف در اسناد علمی و تولید دانش مطلوب است البته به این میزان نیست که بگوییم در تولید علم در فقر مطلق به سر میبریم و در یک وادادگی باید به صورت تقلیدوار باید از مکتب غرب به ما دیکته میکند پیروی کنیم اینگونه نیست اما به هر حال ضعفهای زیادی در تولید دانش نظری داریم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در اسناد بالادستی نظام، سیاستها و رهنمودهای امام و مقام معظم رهبری یک لایهای از افقگشایی را نشان داده است، گفت: سر خط ها و ملاکهایی برای استادان دانشگاهی، حوزوی و مسئولان در سخنان حضرت امام و رهبری وجود دارد.
پیروزمند افزود: این انتقاد متوجه مسئولان میشود که آن مقدار از سیاستها و خط مشیهایی که مبتنی بر فرهنگ اسلامی کاملا مشخص بودهاند و نیاز به نظریه پردازی نداشته اند، چرا پیگیری و عملیاتی نشدهاند هر چند یک قسمتی از توانایی مسئولین در بهرهگیری از ظرفیتها باز هم به توان دانشی آنها باز میگردد؛ توانی که مراکز علمی کشور حوزهها و دانشگاهها آن را تأمین کردهاند.
وی با بیان اینکه ما اعتقاد داریم که تعالیم اسلام جامع و کامل است، افزود: تعالیم اسلام قدرت حاکمیت تاریخی ، جامعیت و کاملیت داشته و در هر عصر و زمان ظرفیت هدایت جوامع بشری، نه فقط مسلمین را دارد؛ این اعتقاد قلبی ما است و با استدلال و برهان هم این موضوع را میتوان ثابت کرد.
پیروزمند با بیان اینکه حوزههای علمیه باید تلاش بیشتری در استخراج ظرفیتهای غنی منابع دینی داشته باشند، گفت: باید بتوانیم برای نیازهای روزمان به منابع دینی مراجعه کنیم؛ در این جهت باید حوزههای علمیه تلاش بیشتری کنند تا از این گنجینه علمی، آوردههای بیشتری را متناسب با نیازهای جامعه کسب کنند و از آن طرف دانشگاهیان ما هم باید متناسب با این مذهب و فرهنگ اسلامی بتوانند با تعامل با علمای دین الگو و دانش سازی کنند و مسئولین هم مبتنی بر این الگوها برنامهریزی کرده و ساختارسازیهای خود را انجام دادهاند متناسب با اینکه تا چه میزان بتوانیم بین علمای حوزه دانشگاهیان و مسئولین پیوند مؤثر و قوی برقرار کنیم میتوانیم به موفقیت اجرایی کردن الگوهای اسلامی امیدوار باشیم.
این استاد دانشگاه یادآور شد: موضوع آسیبهای اجتماعی را باید چند لایهای دید و حل کرد؛ اینکه برای مثال بر روی موضوع حجاب متمرکز شویم و تصور کنیم میتوان پرونده آسیب بدحجابی را به طور کامل ببندیم تصور غلطی است؛ از طرف دیگر اینکه بگوییم حل ریشهای آسیبهای اجتماعی نیازمند کارهای بنیادی دارد و تولید دانشی باید صورت گیرد و به این همین منظور اقدام و عمل را رها کنیم این هم درست نیست ؛یعنی باید تؤامان و چند لایه آسیبها را با هم دید ضمن اینکه حتما برای حل آسیبها نیازمند همکاری بین دستگاهی بین مدیران و متفکران حوزه و دانشگاه هستیم.
انتهای پیام /