تالاب ها به عنوان یکی از بارزترین زیباییهای خلقت و درعین حال مفیدترین اکوسیستم های طبیعت به شمار می روند، وجود تالاب ها و پهنه های آبی منحصربفرد درایران که هریک به تایید کارشناسان یک ثروت ملی به شمار می روند ، از نظر اقتصادی،گردشگری، تنوع زیستی و مهارسیلاب دارای ارزش بسیاربالایی هستند .
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، گاوخونی یکی از تالاب های بین المللی کشور شناخته می شود، زیست بومی که اندوختگاهی بی نظیر برای تداوم حیات انواع آبزیان، گیاهان، پرندگان مهاجر و بومی است و نقش مهمی در جلوگیری از پیشروی کویر فلات مرکزی ایران ایفا می کند.
این ذخیره ملی حالا سال هاست که آفت خشکسالی بر جانش افتاده، نفس های آخرش را می کشد و جاری نشدن آب در زنده رود چون پتکی بر پیکر بی رمقش فرود آمده است، مشکلاتی که هرکدام از یک سو بر جان دادن گاوخونی دامن زده اند، از بیتوجهی مسئولان و عدم مدیریت صحیح گرفته تا تغییر شرایط اقلیمی، کاهش نزولات جوی و بهره برداری های بی رویه از بالادست زایندهرود!
روزگاری، فلات مرکزی ایران از داشتن تالابی زیبا و باصفا به خود می بالید، مأمن هزاران پرنده مهاجر بود و عنصری حیات بخش که روح زندگی را در استان اصفهان و حتی استان های همجوار جاری می ساخت.
سرپرست معاونت نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زيست استان اصفهان گفت: این تالاب که از نظر زیست محیطی نقشی مهم و اثرگذار بر وضع اقلیمی و آب و هوای منطقه مرکزی ایران دارد، حیات خود را از جریان زایندهرود میگیرد.
حسین اکبری خشکی زایندهرود را، عامل اصلی خشکی تالاب گاوخونی می داند ، کاهش تبعات تغییرات آب و هوایی، تصفیه پسابهای جاری شده در زایندهرود، پرکردن سفرههای آب زیرزمینی، جلوگیری از سیلاب، گردشگری و مباحث فرهنگی، تثبیت شنهای روان و گنجینه متنوع زیستی و ژنتیکی از جمله ارزشها و کارکردهای این تالاب بوده اما اکنون به دلیل قطع و وصل مداوم آب در بستر زایندهرود و خشکی چند ساله این رودخانه، قدم به اقلیمی فراخشک گذاشته است و تمامی کارکردهای گفته شده رو به افول می روند.
سال 1373 بیش از 150 هزار قطعه فلامینگو در بستر تالاب شمارش شده بود که در سال اخیر این آمار به 6هزار کاهش پیدا کرده و این آمار نشان از وقوع بحرانی جدی در حوضه حیات زیست محیطی و نگران کننده تر از آن ایجاد مشکلات جدی برای مردم این منطقه دارد.
خشک شدن گاوخونی در آینده ای نزدیک اصفهان را به یکی از کانون های اصلی گرد و غبار تبدیل می کند که علاوه برتاثیرات منفی اکولوژیکی از لحاظ بهداشت و سلامت هم زندگی مردم را به مخاطره می اندازد.
سرپرستی معاونت نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زيست استان اصفهان با تاکید بر اینکه تنها راه نجات تالاب گاوخونی از مرگ ، اختصاص حق آبه است گفت: در حال حاضر تنها حق آبه تالاب گاوخونی 600 لیتر در ثانیه است که از پساب تصفیه خانه جنوب تامین می شود که رطوبت اندکی را برای تالاب ایجاد می کند، و همین طوبت اندک تا حدی از ایجاد گرد غبار شدید و حرکت ماسه های روان جلوگیری می کند.
حسین اکبری با اشاره به اینکه درخواست ما برای احیای گاوخونی اختصاص حق آبه 6 متر مکعب در ثانیه است که هنوز محقق نشده ادامه داد: ، با توجه به مساحت 47 هزار هکتاری گاوخونی بدیهی است که حجم آبگیری کنونی از پساب تصفیه خانه کافی نیست چرا که نیاز آبی این تالاب حداقل 176 میلیون متر مکعب در سال است.
وی ادامه داد: پسابی که هم اکنون وارد گاوخونی می شود مانند مسکن موقتی است که درد اصلی تالاب را درمان نمی کند و با توجه به بحران آبی استان اصفهان باید تصمیمی جدی برای آینده این منطقه گرفته شود.
مردم استان اصفهان هنوز قول و قرارهای بهمنماه ۹۳ را نیز از یاده نبردهاند، روزی که رئیسجمهور در سفر خود به نصف جهان در برابر هزاران اصفهانیِ منتظر، قول احیای زایندهرود را داد.
تالابی که نه تنها قول و قرارهای رئیس جمهور بلکه لحظات دیدار با رییس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست، را هم خوب در خاطر دارد. معصومه ابتکار هنگام بازدید از تالاب گاوخونی، این عرصه را یکی از با ارزشترین تالابهای ثبت شده کشور در کنوانسیون رامسر برشمرد و گفت که دولت در نظر دارد با همکاری وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی و کشاورزان منطقه با تعیین و تغییر الگوی کشت، این تالاب را احیا کند!
مردم اصفهان حالا دیگر نه امیدی به آینده دارند و نه چشم به راه ابتکار عملی هستند که از این بحران نجاتشان بدهد! روزی برای کشاورزی نیازمند آب بودند اما امروز برای مصرف شرب هم با تنگنا مواجهند.
در صورتی که خشکی زایندهرود و گاوخونی ادامه داشته باشد ریزگردهای ناشی از این منطقه در آینده نهچندان دور، مشکلات زیستمحیطی بسیاری را برای اصفهان و استانهای همجوار به همراه خواهد داشت. چنانچه برای احیای تالابها تدابیر جدی صورت نگیرد در آینده نزدیک اثری از این زیست بومهای طبیعی باقی نخواهد ماند.
گزارش از سولماز محمدی
انتهای پیام/م