به گزارش خبرنگار توپ و تور گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان، تیم ملی والیبال ایران در شرایطی هفته نخست لیگ ملتهای 2018 والیبال را به پایان رساند که بدبینترین کارشناسان و منتقدان تیم ملی نیز تصور نمیکردند پایان این هفته از مسابقات با کسب عنوان دهمی برای ایران همراه باشد. کسب عنوان دهمی و شکست مقابل تیم ملی ژاپن ، والیبال دوستان را به شدت نگران کرده است.
شکست مقابل فرانسه کاملا قابل پیشبینی بود هرچند انتظار میرفت شاهد تیمی منسجمتر و با انگیزهتر مقابل تیم ملی فرانسه و بازی نخست ایران باشیم. اما کمتر کسی به شکست تیم ملی ایران مقابل فرانسه نقدی وارد کرد. فرانسویها با قهرمانی در آخرین دوره لیگ جهانی نشان داده بودند که یکی از قدرتهای اصلی این روزهای والیبال جهان هستند و همین موضوع شکست ایران مقابل این تیم را منطقی جلوه داد.
در گام نخست تیم ملی والیبال ایران مقابل تیم استرالیا به میدان رفت. استرالیاییها هر چند در سالهای اخیر با وجود برنامه ریزی سیستماتیک در این رشته نتوانستهاند هنوز در سطح جهان خودی نشان دهند، اما در مسابقات لیگ ملتها عملکرد فنی چندان ضعیفی نیز نداشتند. استرالیا همانطور که مقابل فرانسه و ژاپن تن به شکست داده بود در دیدار مقابل ایران نیز بازنده شد تا دست مردان والیبال ایران از هفته نخست لیگ جهانی خالی از پیروزی نباشد.
تیم ملی والیبال ایران در این مسابقه با ترکیبی از بازیکنان جوان مسابقه را آغاز کرد اما زمانی که در برخی از دقایق بازی توان مقابله با استرالیای نه چندان قدرتمند را از دست داد، بار دیگر بازیکنان بزرگسال راهی میدان شدند تا به تیم ملی کمک کنند. در نهایت ایران توانست زردپوشان را شکست دهد.
سومین مسابقه ایران در هفته نخست لیگ ملتها دیدار با تیم ملی والیبال ژاپن بود. تیمی که در سال های اخیر همواره مقابل تیم ملی ایران تن به شکست داده بود و به نظر میرسید بازیکنان ایران با چالش چندان سختی برای شکست دادن این تیم مواجه نشوند. اما پیشبینیها درست از آب درنیامد و تیم ملی والیبال ژاپن با نمایشی بینظیر و برنامهریزی شده از همان ابتدا توانست برتری خود را به ایران دیکته کند و کولاکوویچ هر چه تلاش کرد راهی برای شکست دادن حریف آسیایی خود پیدا نکرد.
در نهایت تیم ملی والیبال ایران بازی سوم خود را به تیم ملی ژاپن واگذار کرد. شکستی ناباورانه که نقطه عطفی برای به راه افتادن سیل انتقادات به سوی تیم ملی شد.
والیبال ایران در 5-6 سال اخیر روزها و ماههای پر فراز و نشیب و فشردهای را سپری کرد. مسابقات و تورنمنتهای مختلف آسیایی و جهانی ، انتخابی المپیک، المپیک و ... . سالهای طی شده برای والیبال ایران پر از افتخارات رنگارنگ و تجربههای جدید و درخشش ستارههایی بود که در موفقیتهای تیم ملی نقش اول بودند.
ستارههایی که امروز هیچ اثری از آن شادابی و انگیزه مضاعف در عملکردشان شاهد نیستیم. به نظر میرسد بازیکنان فعلی تیم ملی به یک حالت اشباع شدن در والیبال یا به اصطلاح والیبالزدگی رسیدهاند و انگیزه کافی برای پیروزی ندارند. نمیتوان باور کرد که ستارههای سالهای نه چندان دور والیبال که امروز ترکیب اصلی تیم ملی را تشکیل میدهند، همانهایی هستند که در سالهای قبل همواره نامشان در جمع بهترینهای مسابقات دیده میشد.
شاید بهتر باشد اگر بازیکنی دیگر انگیزه کافی برای پوشیدن پیراهن تیم ملی و جنگیدن برای پیروزی تیم کشورش ندارد، تصمیم منطقی گرفته و جایش را به نفرات جوان تر بدهد. شاید خیلیها تصور کنند که تیم ملی به این بازیکنان از بُعد فنی نیاز دارد، اما بدون شک تا زمانی که جای خالی آنها در تیم ملی احساس نشود، تلاشی برای جانشینی آنها و تربیت و میدان دادن به نفرات جدید صورت نمیگیرد.
تیم ملی والیبال ایران برای اینکه بتواند از مخمصه سقوط و پسرفت جان سالم به در ببرد و به سرنوشت بسکتبالی که روزی همانند والیبال در آسیا آقایی میکرد دچار نشود، نیاز به پوستاندازی واقعی دارد. پوست اندازی ریشهای و بر مبنای اصول. تیم ملی والیبال ایران این روزها در حالتی عجیب معلق است. بازیکنانی جوان با تفکر جوان گرایی در تیم ملی هستند اما باز هم ترکیب اصلی در اختیار همان تیم چند سال قبل است. شرایطی که تیم ملی را از ثبات دور و بلاتکلیفی پررنگی را القا میکند.
ایگور کولاکوویچ که با بهانه جوانگرایی چند بازیکن جوان را با خود به فرانسه برد. میثم صالحی که سال گذشته همراه با تیم ملی والیبال جوانان در مسابقات قهرمانی جهان به مقام پنجم رسیده بود، درپست دریافت کننده در ترکیب نفرات انتخابی ایگور قرار داشت. محمدرضا حضرتپور، محمدرضا شریفی و صابر کاظمی نیز سه بازیکن سال قبل تیم ملی نوجوانان بودند که به صلاحدید کادر فنی در هفته نخست لیگ ملتهای والیبال تیم بزرگسالان را همراهی کردند.
حضور این بازیکنان در لیست کولاکوویچ نشان از این داشت که این مربی مونتهنگرویی در تلاش است به راستی جوانگرایی را در بین برنامههایش برای تیم ملی جا دهد. اما نگاهی اجمالی به میزان استفاده از این چهار بازیکن در این سه مسابقه نشان از این داشت که خود کولاکوویچ هم به حد کافی به این بازیکنان اعتماد ندارد. مرتضی شریفی ، دریافتکننده خوش آتیه والیبال ایران که خیلیها او را پدیده لیگ 96 میدانستند، تنها بازیکنی بود که توانست در چند ست برای ایران به میدان برود. البته در همین چند ست معدود نیز بارها از سوی کولاکوویچ تعویض شد و فرصت کافی برای ارائه توانمندی خود پیدا نکرد. هرچند این بازیکن به ویژه در دیدار مقابل استرالیا در همان دقایقی که در میدان حضور داشت بسیار خوب کار کرد و برای تیم ایران امتیازات حساسی را کسب کرد.
محمدرضا حضرتپور ، لیبرو دوم تیم ملی والیبال نیز تنها در چند امتیاز آن هم در بازی پایانی مقابل ژاپن فرصت حضور در میدان را پیدا کرد. دو بازیکن دیگر یعنی میثم صالحی و صابر کاظمی حتی به اندازه یک امتیاز نیز به میدان فرستاده نشدند و در طول هر سه مسابقه هفته نخست از روی نیمکت تماشاگر بازی هم تیمیهایشان بودند.
میزان و نحوه استفاده از بازیکنان جوان در این مسابقات نشان میدهد کادر فنی تیم ملی برای استفاده از بازیکنان جوان با سردرگمی مواجه است و هنوز نتوانسته به خوبی راهی برای جوانگرایی اصولی و بهره مندی از نیروی انگیزه و انرژی این نفرات، پیدا کند.
در شکست تیم های ورزشی همیشه نوک پیکان انتقادات به سمت سرمربی تیم نشانه گرفته میشود و این سرمربی است که باید پاسخگوی شکستها و پیروزیهای تیمها باشد. والیبال نیز از این قائده مستثنی نیست و بدون شک مقصر اصلی ناکامی ایران در هفته نخست لیگ ملتها «ایگور کولاکوویچ» است.
مربی با تجربهای که حالا بعد از زمانی نزدیک به یک سال و نیم از حضورش در ایران باید به یک شرایط با ثبات در تیم ملی دست پیدا میکرد و اگر قرار بود تغییری در روند وضعیت تیم ملی ، نفرات و تکنیک و تاکتیک و سطح فنی والیبال ایران ایجاد کند، یک سال فرصتی کافی برایش محسوب میشد.
امروز و بعد از شکست مقابل ژاپن که بدون شک یک عقب گرد بزرگ و یک زنگ خطر برای والیبال ایران به شمار میرود، باید به یاد آن روزهایی بیفتیم که سرمربی گرانقیمت تیم ملی والیبال ایران به محض تمام شدن اردوهای تیم ملی کشورمان را ترک کرد و حتی برای مسابقات لیگ ایران به جز چند مسابقه در مرحله پلیآف، حاضر نشد در ایران حضور داشته باشد و بازیکنان حاضر در لیگ برتر ایران را خودش زیر نظر بگیرد.
همان روزها و بعد از اعلام اسامی اولیه دعوت شده به تیم ملی، ادعایی از سوی برخی کارشناسان مطرح شد مبنی بر اینکه لیست ارائه شده از سوی ایگور بیشتر از اینکه بر مبنای انتخاب و شناخت خود سرمربی باشد، سلیقه دستیاران ایرانی ایگور بوده است. شاید امروز که متوجه کم بودن میزان شناخت ایگور از بازیکنان جدید تیم ملی شده ایم باید این ادعا را بپذیریم.
تیم ملی والبیال ایران در چارچوب چهار هفته دیگر در لیگ ملتهای والیبال به مصاف حریفان خود خواهد رفت. چهار هفته سنگین که هفته پایانی ایران در ایران برگزار خواهد شد. حالا ایگور و شاگردانش باید تلاش کنند ناکامی هفته نخست را در هفتههای باقی مانده جبران کنند.
اهالی والیبال منتظرند تا تیمی با انگیزهتر و هماهنگتر نسبت به تیم هفته نخست شاهد باشند و باید دید ایگور و دستیارانش برای تغییر این رویه و عملکرد بهتر تیمش مقابل حریفانی سرسخت مانند امریکا، کانادا، ایتالیا، روسیه، لهستان و ... چه تمهیداتی در سر دارند. تیم ملی والیبال ایران باید از لیگ ملتها بهره کافی را ببرد تا خود را آماده مسابقات قهرمانی جهان کند. مسابقاتی که تابستان در کشور ایتالیا و بلغارستان برگزار میشود و محک واقعی و عیار واقعی ایگور در این مسابقات مشخص خواهد شد.
حالا فرصتی نزدیک به یک ماه در اختیار تیم ملی است تا با کسب تجربه از تک تک مسابقات پیش رو با تیمی یکدست و سراسر انگیزه راهی مسابقات قهرمانی جهان شود. تیمی درست شبیه همان تیم چهار سال قبل که با قدرت تازه ظهور کرده خود برای هر حریفی عرصه را تنگ میکرد.
گزارش از پرتو جغتایی
انتهای پیام/