«تجزیه» و «تحلیل» این روش برای شناخت و نهایتاً مقابله با آن، بسیار ضروری است. در گزارش پیش رو، ضمن توضیح این ترفند، یکی از مثالهای آن نیز خدمت مخاطبان محترم ارائه میشود.
روش امتیاز صفر و گامهای آن
دولت آمریکا در روش امتیاز صفر، به طور عمومی چهار گام را برای رسیدن به اهداف خود برمیدارد: اتهامزنی، امتیازگیری، تعامل، و امتیازدهی. این گامها همراه با توضیح مختصری از آنها به قرار زیر است:
گام اول، اتهامزنی: واشینگتن ابتدا با دروغسازی و تبلیغات گسترده، کشور مقابل را به انجام فعالیتی نامشروع متهم میکند. چنانکه تاریخ نشان میدهد، سلاحهای کشتار جمعی صدام، برنامه هستهای نظامی ایران، و سلاحهای شیمیایی اسد صرفاً برخی از دروغهایی هستند که آمریکاییها طی سالهای اخیر برای متهم کردن دشمنان خود ساخته و سپس با حجم عظیمی از تبلیغات، این دروغها را به خورد دنیا دادهاند.
گام دوم، امتیازگیری: کاخ سفید در این گام، به بهانه اتهامهایی که در گام اول به کشور مقابل زده است، امتیازات زیادی را از آن کشور میگیرد. هم بررسی تاریخ چند دهه اخیر و هم نظراتکارشناسان آمریکایی طی این سالها نشان میدهد که تحریمهای اقتصادی ابزار مورد علاقه دولتهای پیاپی آمریکایی برای امتیازگیری از کشورهای دیگر در این گام است. اگرچه الگوی عراق و تا اندازهای سوریه نشان میدهد که اقدام نظامی نیز یکی از ابزارهای واشینگتن برای امتیازگیری است، اما تحریمهای اقتصادی به دلیل هزینه کمتر و انعطاف بیشتر گزینه بهتری هستند. بدیهی است که آمریکا در این مرحله، به لطف تبلیغات و دروغپردازی و به دلیل محکوم کردن کشور مقابل در مجامع بینالمللی، در حالی از آن کشور امتیاز میگیرید که خودش هیچ امتیازی به کشور مقابل نمیدهد.
گام سوم، تعامل: دولت آمریکا پس از گرفتن امتیازهای متعدد از کشور مقابل، دست تعامل به سوی آن کشور دراز میکند و برای گرفتن امتیازات بیشتر، پیشنهاد میکند امتیازاتی را که در گام قبلی گرفته، پس بدهد. این مرحله عمدتاً با ظاهرسازی و نمایشهای تبلیغاتی کاخ سفید همراه است و واشینگتن از ابزارهای مختلفی مانند ائتلافهای بینالمللی برای کشاندن طرف مقابل پای میز مذاکره یا تحمیل خواستههای خود به روشهای دیگر استفاده میکند. مذاکره با ایران پس از متهم کردن تهران به داشتن برنامه نظامی هستهای و وضع تحریمهای اقتصادی یکی از بارزترین نمونههای این گام دولت آمریکاست.
آمریکاییها امتیازاتی را از کشور مقابل میگیرند و سپس به خود آن کشور پس میدهند و به این ترتیب، «سراب تعامل از نوع بدهوبستان» را ایجاد میکنند، در حالی که هیچ امتیازی از جانب خود به طرف مقابل ندادهاند.گام چهارم، امتیازدهی: آمریکاییها در این مرحله، امتیازاتی را که در گام دوم از کشور مقابل گرفتهاند، به خود این کشور پس میدهند و به این ترتیب، «سراب مذاکره و تعامل از نوع بدهوبستان» را کامل میکنند.
این در حالی است که آمریکا در روش امتیاز صفر، عملاً هیچ امتیازی را از جانب خود به طرف مقابل نمیدهد. چنانچه واشینگتن در مرحله امتیازگیری، از ابزار تحریمهای اقتصادی استفاده کرده باشد، مرحله امتیازدهی عموماً در قالب کاهش، تعلیق یا لغو تحریمها قابلتعریف است. اگر مرحله امتیازگیری، با اقدام مستقیم نظامی و احتمالاً تغییر حکومت همراه بوده باشد، مرحله امتیازدهی، عمدتاً شامل تأسیس پایگاه و استقرار بلندمدت نیروهای نظامی با دادن وعده برقراری امنیت و حاکمیت قانون است.
دو نکته در اینجا لازم به توضیح است. اولاً چنانکه کارشناسان بینالمللی اشاره میکنند و از بررسی رویکرد آمریکا مقابل ایران، روسیه، چین و کوبا طی سالهای اخیر نیز به وضوح قابلدرک است، تحریمهای اقتصادی نه تنها یک ابزار در دست آمریکا، بلکه یک استراتژی گستردهتر در سیاست خارجی این کشور هستند که به سادگی و با هزینهای حداقلی میتوان آنها را خاموش، روشن و تنظیم کرد. دوماً آمریکا برای برداشتن هر یک از گامهایی که در بالا توصیف شد، از ابزارهای گوناگونی استفاده میکند که در اینجا صرفاً به بخشی از آنها اشاره شد. در عمل، روش امتیاز صفر کاملاً انعطافپذیر است و بسته به کشوری که هدف این ترفند قرار میگیرد، تغییر میکند.
جریمه شرکتی چینی «زدتیای» و دلایل بزرگتر پشت آن
چین، هدف ترفند «امتیاز صفر» واشینگتن
چین یکی از کشورهایی است که به خصوص از زمان روی کار آمدن ترامپ هدف ترفند امتیاز صفر دولت آمریکا بوده است. گمانهزنیهای کارشناسان و همینطور مواضع دونالد ترامپ از زمان تبلیغات انتخاباتیاش در سال ۲۰۱۶، موجب شده بود تا بسیاری از ناظران آمریکایی و بینالمللی، «جنگ اقتصادی با چین» را در کنار «لغو توافق هستهای» از بزرگترین اثر انگشتهای ترامپ روی سیاست خارجی آمریکا در صورت به قدرت رسیدن وی در این کشور پیشبینی کنند؛ پیشبینیهایی که هر دو گام به گام در حال محقق شدن هستند.
ترفند «امتیاز صفر» دولت ترامپ در چین دامن شرکت «زدتیای» را گرفت و این کمپانی سال ۲۰۱۷ به خاطر نقض تحریمهای ایران و کره شمالی، جریمه شد.ترفند امتیاز صفر دولت ترامپ در چین، دامن ابَرشرکت «زدتیای» (ZTE) را گرفته است. این شرکت که عمدتاً در زمینه ساخت تجهیزات ارتباطی و گوشیهای همراه فعالیت میکند، دومین شرکت بزرگ سازنده قطعات مورد نیاز در تجهیزات ارتباطی در چین محسوب میشود. زدتیای که بخش مهمی از سختافزار و نرمافزار مورد نیاز خود را از شرکتهای آمریکایی تأمین میکند، در ماه مارس سال ۲۰۱۷ به خاطر نقض تحریمهای آمریکا و صادرات به ایران و کره شمالی، مبلغ هنگفت ۱/۱۹ میلیارد دلار جریمه شد. این مبلغ، بزرگترین جریمهای بود که آمریکا تا آن زمان برای نقض تحریمهای صادراتی خود وضع میکرد، اگرچه ظاهراً مبلغی که در نهایت پرداخت شده، معادل ۸۹۲ میلیون دلار بوده است.
بهرغم این جریمه، دولت آمریکا به شرکت زدتیای اجازه داد تا به شرط برخورد با کارمندان متخلف خود، همکاری با شرکتهای آمریکایی را ادامه دهد. با این وجود، ۱۶ آوریل ۲۰۱۸ و در بحبوحه آنچه که «جنگ تجاری» میان واشینگتن و پکن توصیف شده است، وزارت بازرگانی آمریکا اعلام کرد که زدتیای را به خاطر کوتاهی در تنبیه متخلفان در پرونده نقض تحریمهای ایران و کره شمالی، بار دیگر جریمه خواهد کرد.
بر همین اساس، دولت آمریکا به کمپانیهای آمریکایی دستور داد تا به مدت هفت سال از فروش محصولات خود به زدتیای خودداری کنند. این جریمه که به معنای قطع فروش محصولات حیاتیای مانند پردازندههای کوالکام و برخی خدمات اندرویدی گوگل به زدتیای بود[۸]، عملاً میتوانست این غول چینی را فلج کند. به همین خاطر هم بود که پس از این جریمه، زدتیای اعلام کرد فعالیتهای اصلی خود را به حالت تعلیق درمیآورد.
با این حال، هنوز یک ماه از جریمه زدتیای نگذشته بود که ترامپ از تلاشها برای لغو این جریمه خبر داد. رئیسجمهور آمریکا مطابق معمول به توئیتر روی آورد و در پیامی که ظاهراً ماهیت جریمه زدتیای را به خوبی نشان میدهد، درباره دور جدید مذاکرات تجاری با «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین، نوشت: «من و شی، رئیسجمهور چین، داریم با یکدیگر همکاری میکنیم تا سریعاً راهی را برای بازگشت به کار، مقابل پای زدتیای، شرکت غولپیکر تلفن همراه در چین، بگذاریم. [در نتیجه تعلیق فعالیتهای زدتیای] شغلهای بسیار زیادی در چین از دست رفتهاند. به وزارت بازرگانی دستور داده شده تا این کار [لغو جریمه زدتیای] را انجام دهد!»
آیا ترامپ واقعاً دلش به حال کارگران چینیِ «زدتیای» میسوزد که بیکار شدهاند؟
زدتیای برگ چانهزنی ترامپ مقابل شی
ترامپ چنانکه بارها خودش هم اعلام کرده، یک معاملهگر است و ادعا میکند که اصول معامله و تجارت را خوب میداند. ماجرای جریمه شرکت زدتیای نیز، چنانکه ناظران داخلی در چین هم معتقدند، تبدیل به برگ چانهزنی ترامپ در مذاکرات تجاری با همتای چینیاش شده است. تیم سردبیری روزنامه چینی «ساوث چاینا مورنینگ پست» در گزارشی با همین موضوع اشاره میکند که این اقدام ترامپ در تضاد با مواضع تند وی علیه چین و آن چیزی است که ترامپ طی تبلیغات انتخاباتی و سپس در مواضع خود به عنوان رئیسجمهور آمریکا ربوده شدن مشاغل آمریکایی توسط کارگران چینی توصیف میکرد.
بعید نیست که ترامپ به دنبال استفاده از موضوع «زدتیای» به عنوان برگ چانهزنی در معامله تجاری با چین باشد؛ هرچه باشد، رئیسجمهور آمریکا یک «معاملهگر» است.گزارش ساوث چاینا مورنینگ پست توضیح میدهد: «با توجه به اینکه ترامپ پیشتر توئیت کرده بود که قرار است در آینده نهچندان دور دوباره با شی دیدار کند، برخی افراد احتمال میدهند که وی قصد داشته باشد به یک معامله بزرگ دست پیدا کند.» این روزنامه چینی در ادامه مینویسد: «سبک ترامپ این است که همه را روی پنجه [و منتظر] نگه دارد، حتی افراد [دولت] خودش را. نمیتوان این احتمال را رد کرد که وی موضوع زدتیای را فرصتی برای معامله با شی بداند. هرچه باشد، ترامپ یک معاملهگر است.»
به این ترتیب نشانههای ترفند امتیاز صفر دولت آمریکا در برخورد این کشور با چین نیز به وضوح مشخص است. ترامپ در گام اول با استفاده از تحریمهای اقتصادی علیه ایران و کره شمالی، یک شرکت بزرگ چینی را متهم به رفتار خلاف قانون میکند. سپس در گام دوم، با جریمه کردن این شرکت، از آن امتیاز میگیرد. در گام سوم طی مذاکره با رئیسجمهور چین، وعده ازسرگیری همکاری شرکتهای آمریکایی با زدتیای را میدهد. در عین حال، باید دید آیا ترامپ گام چهارم را برمیدارد و امتیازی را که از زدتیای گرفته بود، به خودش پس میدهد یا خیر.
چنانکه اشاره شد، ترامپ با وعده پس گرفتن مشاغل آمریکایی از چین روی کار آمد، اما چه شده که الآن به ظاهر دلسوز کارگران چینیای شده است که با جریمه زدتیای از کار بیکار شدهاند؟ هدف واقعی ترامپ شاید در این مرحله به طور قطعی قابلشناسایی نباشد، اما کارشناسان مختلف در اینباره گمانهزنیهایی کردهاند. به عنوان نمونه، «روبرتا رامپتون» و «کارن فرایفلد» کارشناسان رویترز طی گزارشی تصریح میکنند که ترامپ نه تنها قول کمک به زدتیای را داده، بلکه از این موضع خود مقابل سیل انتقادات دموکراتها و حتی جمهوریخواهان دفاع هم کرده است.
رویترز به نقل از ترامپ مینویسد: «کمپانی بزرگ [سازنده] تلفن [همراه] چینی زدتیای، درصد بزرگی از قطعات [مورد نیاز خود] را از شرکتهای آمریکایی خریداری میکند. این موضوع همچنین انعکاسی از ارتباط شخصی من با پرزیدنت شی و معامله بزرگتر تجاریای است که ما با چین در حال مذاکره درباره آن هستیم.» از سوی دیگر، مقامات زدتیای نیز تأیید کردهاند که این شرکت تنها در سال ۲۰۱۷ مبلغی معادل ۲/۳ میلیارد دلار را بابت واردات قطعات و فناوری به ۲۱۱ شرکت آمریکایی پرداخت کرده است.
گفته میشود این شرکت چینی ۲۵ تا ۳۰ درصد از قطعات و تجهیزات مورد نیاز خود را از کمپانیهای آمریکایی تأمین میکند. این کمپانیها پس از آنکه جریمه هفت ساله علیه زدتیای وضع شد برای پس گرفتن قطعات خود از زدتیای و عرضه آنها در جاهای دیگر به وزارت بازرگانی آمریکا مراجعه و کسب تکلیف کردند. با این حال، چنانکه «یک منبع آشنا با این موضوع» به رویترز گفته است، دولت آمریکا در اقدامی که احتمالاً نشان میداده که واشینگتن خود به دنبال حلوفصل مسئله است، به این کمپانیها گفته که حدود یک هفته دست نگه دارند.
به نظر میرسد دعواهای ترامپ و «شی» بیش از آنکه تجاری باشد، سیاسی است و موضوع بزرگتری از همکاری یک یا چند کمپانی در این میان وجود دارد.در کنار موضوع صادرات قطعات به چین، تهدیدات ترامپ مبنی بر وضع ۱۵۰ میلیارد دلار عوارض برای واردات از چین و تهدید پکن مبنی بر انتقامگیری از واشینگتن در واردات سویا و هواپیما از آمریکا نیز وجود دارد. همچنین گفته میشود رئیسجمهور چین، لغو جریمه زدتیای را پیششرط مذاکره با ترامپ کرده است. علاوه بر اینها، موضوع سنگاندازی پکن در مسئله خرید کمپانی هلندی «انایکسپی» توسط کمپانی آمریکایی کوالکام نیز وجود دارد. با این حال، کارشناسان معتقدند که این دعواها بیش از آنکه تجاری باشد، سیاسی است و به نظر نمیرسد دعوای اصلی ترامپ و شی صرفاً بر سر یک یا چند کمپانی باشد، بلکه موضوع بزرگتری باید وجود داشته باشد.
«زدتیای» برای تأمین درصد قابلتوجهی از قطعات مورد نیاز خود به آمریکا وابسته است
دعوای ترامپ و شی، فراتر از زدتیای
«تام هلند» کارشناس روزنامه ساوث مورنینگ چاینا پست در گزارشی با موضوع جنگ تجاری آمریکا و چین هشدار میدهد: «شاید بهتر باشد درباره جنگ تجاری [آغاز شده توسط] دونالد ترامپ میان آمریکا و چین، صحبت نکنیم. چنانکه تحولات هفته گذشته [وضع جریمه هفت ساله علیه زدتیای] نشان داد، اختلاف میان واشینگتن و پکن در واقع در مورد تجارت نیست؛ حتی در مورد ترامپ هم نیست. بلکه خیلی، خیلی بزرگتر از اینهاست.» وی یادآور میشود که «عملکرد آمریکا در جریمه کمپانیهای مختلف به خاطر نقض تحریمهای ایران، شدیداً متناقض و عمدتاً با انگیزههای سیاسی همراه است.»
این کارشناس اقتصادی با رد این نظریه که هدف اصلی ترامپ از جنگ اقتصادی با چین، بازگرداندن موازنه تجاری میان دو کشور است، خاطرنشان میکند که اگر اینگونه بود، جریمه زدتیای هرگز اتفاق نمیافتاد، چراکه این جریمه عملاً صادرات آمریکا به چین را کاهش میدهد و به ضرر اقتصاد آمریکاست. وی بر همین اساس، اقدام ترامپ در جریمه زدتیای و به خطر انداختن یک زنجیره تأمین بینالمللی را دارای اهداف غیرتجاری میداند: «بازرگانان و سیاستمداران آمریکایی مدتهاست درباره چگونگی محافظت چین از بازار داخلی خود، ایجاد مانع مقابل ورود [خارجیها] به این بازار، اعطای یارانههای هنگفت به کمپانیهای موفق تحت حمایت دولت و تعیین شرط انتقال فناوری برای کمپانیهای خارجیِ خواستار تجارت در این کشور، شکایت دارند.»
ادامه انتقال فناوری به چین میتواند نهایتاً برتری نظامی واشینگتن نسبت به پکن را کاهش دهد؛ بنابراین ترامپ میخواهد «شی» را وادار به ایجاد یک تغییر کلی در رویکرد اقتصادی و صنعتی کشورش بکند.این روزنامه چینی سپس توضیح میدهد که این نگرانیها اخیراً در میان تندروها و بدنه امنیت ملی آمریکا تقویت شده است و این افراد معتقدند ادامه انتقال فناوری به چین و حمایت پکن از کمپانیهای داخلیاش نه تنها میتواند منجر به کاهش برتری آمریکا نسبت به چین در حوزه فناوری شود، بلکه میتواند حاشیه برتری نظامی واشینگتن نسبت به پکن را نیز کاهش دهد. بنابراین کارشناس این روزنامه نتیجه میگیرد که هدف آمریکا گرفتن امتیازات تجاری نیست، بلکه «وادار کردن چین به ایجاد یک تغییر کلی در رویکرد و سیاستهای اقتصادی و صنعتی این کشور است.»
اقتصاد مقاومتی در چین؛ «ساخت چین ۲۰۲۵»
ساوث مورنینگ چاینا پست در ادامه گزارش خود با ابراز تردید درباره موفقیت سیاستهای ترامپ برای مقابله با رشد اقتصادی چین اشاره میکند که رسانههای چینی در واکنش به جریمه زدتیای بار دیگر خواستار تشدید تلاشها برای دستیابی کمپانیهای داخلی کشورشان به فناوری تولید چیپهای پردازنده و سایر فناوریهای نوین شدند تا وابستگی چین به آمریکا در حوزه فناوری کاهش پیدا کند. کارشناس این روزنامه پیشبینی میکند که واکنش چین به هر تهدید، تحریم و جریمهای از سوی آمریکا نیز تأکید مجدد بر همین موضوع بومیسازی فناوریهای پیشرفته خواهد بود.
دولت چین در همین راستا برنامه «ساخت چین ۲۰۲۵» را نیز طراحی و در برخی حوزهها پیاده کرده است. این برنامه شامل اعطای کمکهزینههای سخاوتمندانه و میلیارد دلاری به صنایع چینی با هدف دستیابی به جایگاههای پیشرو در زمینه فناوریهای پیشرفتهای نظیر هوش مصنوعی و رباتیک است. اکنون تنها یک سؤال بیشتر باقی نمیماند. آیا سیاستهای ترامپ میتواند کمر اقتصاد چین و برنامه «ساخت چین ۲۰۲۵» این کشور را بشکند یا خیر.
کارشناسان در این زمینه نظرات مختلفی دارند. برخی مانند «هلند» معتقدند که تلاشهای واشینگتن برای وادار کردن چین به باز کردن بازار داخلیاش به روی کمپانیهای خارجی، دقیقاً نتیجه معکوس خواهند داد و پکن را بیش از پیش به بومیسازی فناوریهای پیشرفته ترغیب خواهند کرد. برخی دیگر نیز معتقدند به دلیل وابستگی کنونی چین به فناوریهای آمریکایی، سیاستهای ترامپ میتواند برنامه ۲۰۲۵ چین را با مشکل مواجه کند. با این وجود، همه کارشناسان در دو موضوع متفقالقول هستند: اولاً تنها عاملی که در جنگ تجاری میان آمریکا و چین به پکن ضربه میزند، ادامه وابستگی چین به فناوریهای آمریکایی است. و دوماً جنگ تجاری کنونی میان ترامپ و شی، کمترین ارتباط ممکن را با زدتیای یا حتی توازن تجاری میان آمریکا و چین دارد.
منبع: مشرق
انتهای پیام/