آقای روحانی در اینباره اظهار کرده: «یا اروپا همه آن چیزی را که مورد نظر ما در برجام است بر عهده میگیرد و شر ترامپ را کم میکند یا از برجام خارج میشویم... در این راستا یا آنچه در برجام میخواهیم، توسط غیرآمریکا تأمین میشود یا اگر ببینیم آنچه مورد نظر ما در برجام است، تأمین نشده، راه و برنامه خود را خواهیم داشت».
بیشتر بخوانید:یادداشتی با عنوان عجیب
این اظهارات درست در حالی مطرح میشود که «بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس در سفر به ایالات متحده آمریکا، خواستار اعمال فشار بر ایران جهت تغییر توافق هستهای شد و «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نیز دفاع خود از برجام را مشروط و منوط به گسترش دامنه این توافق (بخوانید اعمال محدودیتهای بیشتر علیه ایران!) دانست.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز همچنان در حال رایزنی بر سر ایده مضحک خود درباره انعقاد توافق ثانویه و مکمل با ایران بر سر موضوعاتی مانند تحدید توان موشکی، اعمال بازرسی از اماکن نظامی، حذف بندهای موسوم به غروب آفتاب و تجدیدنظر در سیاستهای منطقهای کشورمان است. براستی در چنین شرایطی چگونه میتوان انتظار داشت «اروپا» نقش منجی برجام را ایفا کند؟ در اینباره نکات دیگری نیز وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد.
نخست اینکه از سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون، کشورهای اروپایی بارها در قبال نقض تعهدات ایالات متحده آمریکا در برجام سکوت کرده و حتی در جلسات کمیته مشترک برجام مانع محکومیت ایالات متحده شدهاند. رویکرد حمایتگرایانه کشورهای اروپایی در قبال آمریکا هم در دوران ریاستجمهوری اوباما و هم در دوران ریاستجمهوری ترامپ وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت.
تروئیکای اروپایی در عمل نشان داده اتحاد درون آتلانتیکی با ایالات متحده آمریکا را نسبت به هر گزینه و مولفه دیگری (از جمله تامین حقوق برجامی ایران!) ترجیح میدهد. از سوی دیگر، تروئیکای اروپایی و متعاقبا بسیاری از اعضای اتحادیه اروپایی در مقابل ایده «تغییر توافق هستهای» از سوی ترامپ کمترین مقاومتی نشان نداده و بر سر این موضوع با رئیسجمهور ایالات متحده وارد معامله شدند؛ این معامله همچنان ادامه دارد.
عبارت «کم کردن شر ترامپ از سوی اروپا» در حالی بیان میشود که دیپلماتهای اروپایی همچنان با اعضای وزارت خارجه آمریکا درباره انعقاد توافقنامه مکمل برجام (با هدف گنجاندن نگرانیهای چهارگانه ترامپ) در حال مذاکره و معامله هستند.
نکته دوم اینکه سال ۲۰۱۵ میلادی نیز مقامات ۳ کشور اروپایی متعهد شده بودند ایالات متحده آمریکا را مهار کرده، نقایص احتمالی بهوجود آمده در مسیر توافق هستهای را برطرف کنند! با این حال نهتنها مقامات اروپایی به تعهدات خود در این زمینه پایبند نماندند، بلکه عدم همکاری بانکها و موسسات اعتباری کشورهای خود با ایران را نیز به اعمال فشارهای وزارت خزانهداری آمریکا و ناتوانی خود در مهار این فشارها ربط دادند!
فراتر از آن، وزارت خارجه انگلیس فروردینماه سال گذشته، صراحتا از ایران به عنوان مکانی چالشبرانگیز برای معامله اقتصادی یاد کرد و تعهدات خود در برجام (بندهای ۲۶ و ۲۹) را زیر پا گذاشت.
هم اکنون، زمانی که از تروئیکای اروپایی سخن میگوییم، منظورمان ۳ بازیگری است که در پروسه «ابطال برجام از سوی آمریکا» سهیم هستند. بدیهی است در چنین شرایطی نمیتوان از آلمان، انگلیس و فرانسه انتظار داشت برجام را بدون ایالات متحده آمریکا حفظ کرده و شر رئیسجمهور آمریکا را از سر ملت ایران کم کنند! کلیت طرح این خواسته، معلول نگاه خوشبینانه نسبت به تروئیکای اروپایی و اعمال تفکیکی پررنگ میان ایالات متحده و متحدان اروپایی آن است.
نکته سوم به سوءسابقه کشورهای اروپایی (بویژه تروئیکای اروپایی) در مذاکرات هستهای با تهران بازمیگردد. قطعا آقای روحانی خود نیز بخوبی به یاد دارد بیانیه سعدآباد و متعاقبا بیانیه پاریس چگونه از سوی ۳ کشور اروپایی زیر پا گذاشته شد و آنها چگونه «تعهدپذیری بینالمللی» خود را زیر پای مقامات آمریکایی ذبح کردند.
توافقنامه پاریس نوامبر سال ۲۰۰۴ میلادی در فرانسه بین ایران و تروئیکای اروپایی به امضا رسید و به موجب آن ایران به عنوان اقدامی داوطلبانه پذیرفت همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیوم را متوقف کند و در عوض، اتحادیه اروپایی زمینه عضویت ایران را در سازمان تجارت جهانی فراهم آورد!
تعهدی که مقامات اروپایی هیچگاه به آن پایبند نماندند. با توجه به نقشآفرینی خاص آقای دکتر روحانی در مذاکرات هستهای با اروپا، هماکنون این سوال مهم مطرح است: چگونه ایشان از اعتماد دوباره به سران اروپایی جهت حفظ برجام سخن به میان میآورند؟! آن هم توافقی که مقامات اروپایی خود در بر هم خوردن و دفرمه شدن آن نقش اساسی ایفا کردهاند! تاکنون بارها عنوان شده است تروئیکای اروپایی در حال تکمیل پازل رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در تقابل برجامی با ایران هستند و این معامله وقیحانه، از تابستان سال گذشته (آگوست سال ۲۰۱۷ میلادی) تاکنون میان دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی در جریان بوده است.
«اتخاذ مواضع کلی در تقابل با ترامپ» و «اتخاذ مواضع مصداقی و جزئی در تقابل با ایران»، ۲ تکه اصلی پازل رفتاری اتحادیه اروپایی بویژه ۳ کشور انگلیس، آلمان و فرانسه را در قبال برجام تشکیل میدهد. بازیگران اروپایی دخیل در فرآیند بررسی، امضا و اجرای توافق هسته ای، امروز صرفا از «پایبندی به برجام» سخن میگویند، اما مختصات و حدود این پایبندی را ترسیم نمیکنند.
در بیانیه اخیر ۳ کشور اروپایی (که در آن بر پایبندی ظاهری به برجام تاکید شده است) این ابهام همچنان قابل مشاهده است. آیا در چنین شرایطی میتوان به رفتار «مبهم»، «معاملهگرانه» و «عهدشکنانه» مقامات اروپایی در قبال برجام دل بست؟!
منبع:وطن
انتهای پیام/