ایشان با تاکید بر اینکه تنها راه مقابله با این جنگ، حمایت از کالای ایرانی و تکیه بر تواناییها و ظرفیتهای داخلی و چشم ندوختن به بیگانگان است، افزودند وظیفه دولت و مسئولان، برطرف کردن مشکلات و موانع کارآفرینان و کارگران و افزایش ظرفیت تولید واحدهای تولیدی است و وظیفه مردم نیز تصمیم و عزم جدی برای خرید کالای ایرانی است.
بیشتر بخوانید: امروز اتاق جنگ علیه ما، وزارت خزانهداری آمریکاست/حمایت از کالای ایرانی یعنی کارگر بیکار نداشته باشیم
بررسیها نشان میدهد وزارت خزانهداری آمریکا بهعنوان فرمانده جنگ اقتصادی علیه کشورمان، طی سالهای اخیر چندین ماموریت برعهده گرفته است؛ ایجاد «معاونت اطلاعات مالی و تروریسم» برای تحریم افراد و نهادهای ایرانی در قالب «لیست تحریمی آمریکا» یا (SDN) و تحریم بیش از 230 شخصیت حقوقی و حقیقی کشورمان، تاسیس «مرکز هدفگیری تامین مالی تروریسم» در عربستان و رایزنیهای بسیار فعالانه با بخشهای اقتصادی کشورهای دیگر برای کاهش مبادلات تحریم ایران ازجمله این اقدامات بوده است.
برای مثال «مرکز هدفگیری تامین مالی تروریسم» در عربستان که همزمان با سفر سال گذشته ترامپ به این کشور تاسیس شد، همانند پایگاههای نظامی آمریکا، با همکاری بخش اقتصادی عربستان وظیفه از کار انداختن زیرساختهای اقتصادی کشور و محدود کردن روابط مالی ایران در حوزه خلیجفارس را دارد که ازجمله اقدامات این مرکز هم میتوان به ایجاد اختلال در بازار ارز کشور در هفتههای اخیر اشاره کرد.
در حوزه رایزنیهای دیپلماسی نیز به گزارش کنکره آمریکا (سال 2013) وزارت خزانهداری این کشور برای اعمال تحریمها علیه ایران، طی دو سال با 165 بانک در سراسر جهان مذاکره کرده است.
مسعود براتی، کارشناس اقتصاد بینالملل و مختصص در حوزه تحریم در گفتوگو با «فرهیختگان» به تبیین ابعاد مختلف بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب درمورد جنگ تمامعیار اقتصادی آمریکا و فرماندهی آن توسط وزارت خزانهداری آمریکا پرداخته که در ادامه مشروح آن میآید.
امروز رهبر معظم انقلاب در جمع کارگران کشور، مصادیق جنگ اقتصادی را یادآور شده و فرمودند در جنگ تمامعیار اقتصادی هستیم. لطفا بفرمایید مصادیق جنگ اقتصادی آمریکا با ایران چه مواردی را شامل میشود؟
جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران یک عقبه حداقل 15 ساله دارد. درواقع بیش از 15 سال است که آمریکا طراحیهای زیادی برای از پای درآوردن اقتصاد ایران انجام داده است و در این مسیر، گامبهگام طراحیهای خود را اجرا میکند که اوج این جنگ اقتصادی، تحریمهای سالهای پایانی دولت دهم (1389 به بعد) بود.
یکی از مصادیق این جنگ تمامعیار اقتصادی، در سال 1391 اتفاق افتاد که براساس آن آمریکا بانک مرکزی و نفت ایران را تحریم کرد. علاوهبر این، سایر طراحیها نیز در همین راستا برای از کار انداختن سیستم مالی کشور در دهههای اخیر انجام شده است.
اما بهلحاظ هدف نیز، هدف آمریکا را در تقابل با ایران میتوان به سه بخش اهداف کوتاهمدت، اهداف میانمدت و اهداف بلندمدت تقسیمبندی کرد، بهطوری که در این تقابل، اهداف اولیه عمدتا اقتصادی است و براساس آن آمریکا در پی فلجکردن پایههای اقتصادی کشور است تا اقتصاد ایران دچار مشکلات جدی شود. به این جهت در وهله اول با ایجاد اختلال در سیستم اقتصادی کشور، قصد دارد زندگی مردم را دچار مشکل کند؛ اما اهداف میانی این تقابل این است که قصد دارد با اختلال در سیستم اقتصادی کشور و ناکارآمد نشان دادن حاکمیت، بین مردم و مسئولان فاصله ایجاد کند. بهعبارت دیگر مردم را از نظام اسلامی ناامید کند.
درنهایت، هدف بلندمدت آمریکا، موضوع تغییر رفتار نظام اسلامی در آن حوزههایی است که با استکبار جهانی چالش دارد. به یک معنا قصد دارد با ایجاد اختلال در سیتم اقتصادی کشور، سپس ایجاد ناامیدی در مردم و ایجاد فاصله بین مردم و مسئولان، نظام اسلامی را مجبور به تغییر رفتار خود کند.
مقام معظم رهبری در سخنرانی دیروز خود از وزارت خزانهداری آمریکا بهعنوان اتاق جنگ اقتصادی با جمهوری اسلامی نام بردند؛ بهصورت موردی بفرمایید این نهاد در چند سال اخیر چه اقداماتی علیه کشورمان انجام داده است؟
در آمریکا وزارت خزانهداری مسئول اعمال تحریمها علیه اهداف سیاست خارجی آمریکا است که ایران هم یکی از این اهداف است. در این بین، در وزارت خزانهداری آمریکا معاونتی به نام «معاونت اطلاعات مالی و تروریسم» وجود دارد که وظیفه اصلی این معاونت، هدفگیری یا ایجاد محدودیتهای مالی علیه اهداف سیاستهای خارجی این کشور است. این معاونت بعد از سال 2001 شروع به فعالیت کرد و بهمرور زمان بسیار پر و بال گرفت و از سال 2004 یا 2005 بهطور ویژه علیه ایران شروع به فعالیت کرد. ازجمله اقدامات مهم این معاونت علیه کشورمان، میتوان به تحریم افراد و نهادهای ایرانی در قالب «لیست تحریمی آمریکا» یا (SDN) اشاره کرد که تا مقطع قبل از برجام حدود 700 نفر فرد، نهاد و کشتی ایرانی را شامل میشد که بعد از برجام این لیست به حدود 200 فرد تقلیل پیدا کرد، اما اخیرا این لیست به 230 نهاد یا فرد افزایش یافته است.
از اقدامات دیگر وزارت خزانهداری آمریکا میتوان به رایزنیهای بسیار فعالانه این نهاد با بخشهای اقتصادی کشورهای دیگر اشاره کرد که هدفش همراه کردن بخشهای اقتصادی کشورهای مختلف جهان برای کاهش مبادلات تجاری و تحریم اقتصاد ایران است.
این تعاملات که با عنوان دیپلماسی مالی در روابط بینالملل شناخته میشود، از سوی وزارت خزانهداری بهصورت فعالانه انجام میگیرد.
برای مثال گزارشی که در سال 2013 توسط کنکره آمریکا از فعالیتهای وزارت خزانهداری این کشور منتشر شده است، نشان میدهد این نهاد برای اعمال تحریمها علیه ایران، بهطور خاص برای تحریمهای بانکی که بسیار مهم هستند، طی دو سال با 165 بانک در سراسر جهان مذاکره کرده است.
در سالهای اخیر نیز نمونه اقدامات این نهاد در جنگ اقتصادی با کشورمان، میتوان به سفر ترامپ (اردیبهشت سال گذشته) به عربستان اشاره کرد که طی آن، این نهاد با همکاری بخش اقتصادی عربستان، «مرکز هدفگیری تامین مالی تروریسم» را تاسیس کردند که میتوان آن مرکز را پایگاه جنگ اقتصادی آمریکا در خارج از مرزها نامید بهطوری که این نهاد همانند پایگاههای نظامی این کشور، وظیفه جنگ اقتصادی در خارج از مرزها را برعهده دارد.
مرکز هدفگیری تامین مالی تروریسم مسئولیت محدود کردن روابط مالی ایران در حوزه خلیجفارس را دارد که ازجمله اقدامات این مرکز هم میتوان به موردی اشاره کرد که اخیرا در امارات اتفاق افتاد و بازار ارز کشور را دچار اختلال کرد. اینها نتیجه اقدامات وزارت خزانهداری آمریکاست.
بهطورکلی وزارت خزانهداری با طراحی اولیه، صبر و البته کار زیاد مسیرهایی که اقتصاد ایران از طریق آن فعالیت خود را پیش میبرد، شناسایی و برای از کار انداختن آن در آینده برنامهریزی و اقدام میکند.
بهعنوان آخرین سوال بفرمایید راهکارهای عملیاتی مقابله با این تهدیدات چیست؟
راهکارهای زیادی در این امر وجود دارد و به جرات میتوان گفت هیچ بنبستی در مقابله با تهدیدات آمریکا وجود ندارد، به این صورت که اگر ارادهها شکل بگیرد و لوازم این مقابله ایجاد شود، میتوان با این جنگ که از فرماندهی و طراحی گسترده برخوردار است، پیروز بیرون آمد؛ اما برای مقابله با این تهدیدات دو مولفه بسیار کلی وجود دارد که اولین و مهمترین قدم، مقاومسازی اقتصاد است. به عبارت دیگر هرچه اقتصاد از درون ضعیف بوده و وابسته به روابط بیرونی باشد، طبیعتا وزارت خزانهداری قدرت بیشتری برای مانور دارد. برای مقاومسازی اقتصاد هم، مهمترین بحث، حمایت از تولید، ایجاد ارزش افزوده حداکثری و تامین نیازهای اساسی و استراتژیک در داخل کشور است. این مولفهها، مجموعهای از اقدامات و عمل است که اگر مورد توجه قرار بگیرد، سایر مشکلات اقتصادی را نیز حل میکند.
برای نمونه بیکاری تهدیدی برای اقتصاد و امنیت ملی و حتی آسیبهای اجتماعی است که خود با رونق یا رکود اقتصادی رابطه مستقیم دارد. در این مورد، شعار سال که مقام معظم رهبری آن را حمایت از کالای ایرانی اعلام فرمودند، دقیقا بهمعنای تقویت تولید ملی برای افزایش اشتغال و افزایش درونزایی اقتصاد کشور است.
مولفه دوم، بحث برونگرایی است. به این معنا که فرصتهایی که در خارج از کشور تحت سیطره دولت و خزانهداری آمریکا نیست، شناسایی و در آن حوزهها مبادلات اقتصادی عمدتا با کشورهای همسایه انجام شود که همانند کشورهای غربی تحت سیطره آمریکا نیستند. به عبارت دیگر برای مقاومسازی اقتصاد کشور، فرصتهایی را که ضربهپذیر نیستند، هوشمندانه انتخاب کرد و بهطور مشترک از این فرصتها با طرف خارجی بهرهبرداری کنیم.
البته اقدامات کاربردی زیادی در این حوزه وجود دارد که برای مثال یکی از این اقدامات در حوزه مالی، پیمانهای دوجانبه مالی است که باید مورد توجه دولتمردان قرار گیرد. اما در پایان تاکید میکنم همانطور که توضیح داده شد، وزارت خزانهداری نهاد قدرتمندی است، اما مهمتر از این نهاد، ضعف درونی ما برای مقاومسازی اقتصاد است. به این جهت اگر دولتمردان ما بهطور جدی مقاومسازی اقتصاد را در راس امور قرار دهند، توان وزارت خزانهداری برای مهار اقتصاد ایران بسیار کاهش خواهد یافت.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/