سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مربی که با نقاشی سعی داشت امید و نشاط را به کودکان بازگرداند

نقش معلم در زندگی کودکان که آینده سازان هر جامعه ای هستند بر کسی پوشیده نیست از هزاران سال پیش نیز در کنار مادران دایه ها حضور داشتند تا در تعلیم و تربیت نسلی بهتر از هر نظر موثر باشند.

به گزارش   خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمانشاه؛در گذشته ها پیامبران برای رشد و تعالی فانوس راه بودند و حال معلمان این امر خطیر را تقبل می کرده اند.

مریم شاه محمدی معلمی است که سالهاست به کودکان آموزش می دهد و مدیر مرکز کانون پرورشی فکری کودکان سرپل ذهاب است.

 شاه محمدی گفت: قبل از اخذ دیپلم با نهادها و ارگان های مختلفی همکاری داشتم و نقاشی آموزش می دادم و از ۱۸سالگی به عنوان مربی هنری وارد کانون پرورشی فکری سرپل ذهاب شدم و از زمان حضورم تا کنون کودکان اعضای کانون ۱۱مدال و دیپلم افتخار از مسابقات بین المللی دریافت کرده اند و عناوین بسیاری از مسابقات استانی و کشوری کسب کردند.

 

وی ادامه داد: ۴۰عنوان مختلف شامل نقاشی،طراحی،کاردستی،قصه گویی و بسیاری از فعالیت های سرگرم کننده که در بروز خلاقیت و استعدادیابی این سنین نقش موثر دارد انجام می شودخدماتی که در این مراکز تعریف شده است طبق اصول روان شناختی و هنرهای دستی و تجسمی است که می تواند در بحث پرورش خلاقیت های کودکان و نوجوانان به طور مستقیم نقش راهنما و حامی داشته باشد.

معلم سرپل ذهابی افزود: من به عنوان معلمی که در دو رشته روان شناسی و گرافیک درس خوانده ام سالهاست که ارتباط بین هنر و روان سالم کودکان را از نزدیک لمس کرده ام و کودکانی را می بینم که می توان رشد و پیشرفت ذهنی آنها را به یاری هنر دید و این سلامت روان و شناخت از خویشتن و جهان پیرامون به کمک نوآوری وخلاقیت هایی است که از مواهب هنر میسر شده است.

وی  گفت: قبل از وقوع  حادثه تلخ زلزله ۱۸۶۳نفر از اعضای ثابت کانون بودند و حالا این اعضا به ۲۰۰۰نفر رسیده اند در این بلای ناگوار ۷نفر از بهترین اعضای کانون را از دست دادیم.


شاه محمدی شب زلزله را این گونه تعریف کرد: یادم هست در همان شب من در حال ساختن کاردستی جدیدی با کاغذ باطله(روزنامه)بودم و همسر و دختر ۴ساله ام مشغول دیدن تلویزیون بودند با اینکه شدت زلزله مرا به دیوار راهرو می کوبید در کمترین زمان ممکن بیرون رفتیم و به سرعت منزلمان به طور کامل تخریب شد به زحمت توانستیم چادری مسافرتی از زیر آوار پیدا کنیم و با همسایه ها زیرهمان چادر ماندیم شهر پراز غبار بود, کوه ریزش کرده و برق قطع شد و بی خبری از وضعیت سایر محله های شهر نگرانی را به جانمان ریخته بود.


وی گفت: نگران وضعیت خانواده به خصوص برادرم که از جانبازان دفاع مقدس و از ناحیه پا دچار نقص عضو هستند( قطع)بودم.
پدرم دچار شکستگی پا شده بوده اند و سایر اعضای خانواده سلامت بودند اما از همسایه ها ۵نفر فوت شدند و نگرانی من برای بچه های عضو کانون کمتر نمی شد.

شاه محمدی گفت:روزبعد به مرکز کانون که جنب پارک معلم و در محله میراث فرهنگی است رفتم دیوارهای تخریب شده،قفسه ها و کتابهای ریخته شده و گل هایی که در ورودی کانون کاشته بودیم خراب شده بود مرا بیشتر اندوهگین می کرد با گرفتن خبر از سلامت آقای شکر کلام و خانواده اش که از همکاران ما در کانون سرپل ذهاب هستند فکر کمک های معنوی به بچه ها در ذهنم قوت گرفت اما باید از حال بچه ها خبر می گرفتم.


وی  افزود: شماره تلفن والدین بچه های محلات آسیب دیده را گرفتم و هر خبر سلامتی خوشحال و هر خبر صدمه به بچه ها آزرده خاطرم می کرد افرادی را که نتوانستم با تماس تلفنی جویای احوالشان شوم را به محله شان رفتم و بیش از هر موردی کاپشن ابوالفضل به جا مانده بر روی آوار برای مدتی دنیایم را سیاه کرد.

 شاه محمدی با بیان اینکه در این حادثه تلخ ۷عضوی از بچه های کانون را از دست دادیم گفتک دو برادرابوالفضل و احسان کشتمند که از برگزیدگان کانون در کتابخوانی بودند همراه مادرشان جان باختند ابوالفضل کشتمند از پیش دبستانی عضو کانون و اهل مطالعه بودند احسان کشتمند از اعضای سابق و برگزیده مسابقات کتابخوانی کانون پرورشی بود و قهرمان ووشو که آرزوی پزشک شدن داشت و با وجود تمام شد عضویتش در کانون بازهم مشتاق حضور در برنامه ها بود.



وی ادامه داد: محمدمتین رحمتی دانش آموز مقطع راهنمایی از علاقمندان به هنر و در ساختن کاردستی تبحر خاصی داشت و همراه با مادربزرگش فوت شد یوسف حیدری کودکی بسیار آرام و به شدت علاقمند به هنر که همراه با پدر،خواهر فوت شدند و مادربزرگشان پس از شنیدن این اتفاق از داغ آنها جان سپرد.

شاه محمدی گفت: زینب ابراهیمی نیز از اعضای قدیمی کانون سه سال بود که عضویتشان در کانون تمام شد اما ارتباطشان را با فعالیت های فرهنگی،ادبی و هنری قطع نکردند. حمزه الیاسی کودک۱۵ساله ای که جسدش ۱۸ساعت روی دست مادر افتاده بود و اکنون مادرشان باوجودشکستگی پا دچار بی حسی دستهاست. امیرحسین رضایی نیز از قهرمانان ووشو بود که همراه با خواهر و مادر در زلزله رفتند.


وی گفت: دو روز پس از زلزله در محله فرمانداری با وجود ازدحام جمعیت چادری برای بچه ها گرفتم تا بتوانم بچه ها را در جایی جمع کنم،ترس و اضطراب در چهره تک تک شان مشهود بود و در نقاشی هایشان زلزله را می کشیدند طبق اصول روانشناسی باید تخلیه روحی روانی می شدند و نیاز بود تا این احساسات منفی را بروز دهند.


وی ادامه داد: پس از آن قصه گویی را که می توانستم نکاتی برای رهایی از استرس های ناشی از زلزله بگویم را برای بچه ها آغاز کردم در روزهای بعد موضوع نقاشی بچه ها به تصویر کشیدن آرزوهایشان بود که آن را با کشیدن منازل سالم، شادی و کشیدن تصاویر دوستان از دست رفته شان بود با اینکه ساعت کاری ما با توجه به زندگی در زیر چادر را داشتیم تجربه می کردیم از ساعت۹تا۱۲صبح و۲تا۵ عصر بود و در هفته دوم پس از زلزله یک هفته مرخصی داشتم استفاده نکردم و به همراه دخترم که نمی توانست پس از زلزله از من جدا شود همراه بچه ها بودم تا بتوانیم با همدلی از این مصائب بگذریم.


وی  گفت: خوب دریافته بودم که دست ساخته های رنگی این کودکان استرس ناشی از صدماتی که به روح لطیف آنها وارد شده بود می توانست به نوعی امید و نشاط را به آنها برگرداند و انگار که نقشه راه را پیدا کرده باشم شبها تا دیروقت عروسک،رنگ،کاردستی، کتاب و اسباب بازی را به خدمت گرفتیم تا بتوانیم حداقل محیطی امن را برای آنها داشته باشیم.


شاه محمدی افزود: در پایگاه ثابتی که پشت هلال احمر بود پذیرای همه گروههای امدادی از سراسر کشور،معاونین و مدیرعامل و مدیرکل انتشارات کشور بودیم و خدمات فرهنگی سرپرست کانون پرورشی فکری  مهناز فتاحی بودیم برای چهلم جانباختگان، شب یلدا و جشن پیامبر مراسمات مختلفی  همراه با عموفیتیله و سایر گروههای نمایشی برگزار کردیم.

وی گفت: از اولین روز پس از زلزله سرپرست کانون پرورشی فکری در منطقه برای سلامتی حال همکاران مراجعه کردند مدیرعامل کانون کل کشور۳۰هزار بسته فرهنگی که تا کنون ۱۰هزار آن در بین بچه ها پخش شد ارسال کرد و ۲۰۰۰هزار عروسک و اسباب بازی و کتابهای بسیاری بین کودکان توزیع شد.حوزه هنری و سایر نهادهای فرهنگی نیز زحمات بسیاری برای تقویت روحیه کودکان داشتند که بسی جای تقدیر دارد.


شاه محمدی گفت: از همسرم به خاطر صبوری شان در این مدت تشکر می کنم که غیر مستقیم مشوق من در امر یاری به بچه ها کمک نمودند.

 خبرنگار:سپیده امیری

انتهای پیام/ز

 
روایت مربی کانون پرورش فکری سرپل ذهاب از فعالیتش کنار کودکان زلزله زده

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.