با توجه به فرا رسیدن سی و نهمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و عنوان سال جاری ( اقتصاد مقاومتی،تولید و اشتغال )،تلاش می شود با نگاهی اقتصادی،دستاوردهای ایران اسلامی در عرصه مذکور ، با جزئیات هر چه بیشتری مورد واکاوی قرار گیرد.
بدون تردید،حمل و نقل یکی از شاخص های تعیین کننده در تسریع فرآیند توسعه اقتصادی به شمار می رود و در فقدان و خلاء این امر خطیر،دستیابی به شکوفایی اقتصادی نزدیک به غیر ممکن خواهد بود.
با عنایت به اهمیت این حوزه در طول چهار دهه اخیر با در اولویت قرار گرفتن موضوع راه ها ، توسعه و گستردگی محورهای مواصلاتی و اقتصادی به عنوان یک دستور کار مهم مدنظر مدیران ذیربطِ کشور قرار گرفت و این اولویت در سه عرصه شهری،روستایی و برون شهری با جدیت پیگیری و عملیاتی شد.
توسعه راه های روستایی کشور به 205 هزار کیلومتر، وجود دو هزار و 400 کیلومتر آزاد راه، 15 هزار و 500 کیلومتر بزرگراه و 24 هزار کیلومتر راه اصلی و احداث بیش از 5 هزار کیلومتر خط آهن در حوزه ریلی (بنا بر گزارشات موجود) ،بخش کوچکی از موفقیت های حاصل شده در طول چهار دهه گذشته در حوزه آبادانی و توسعه راه های کشور محسوب می شود.
در بخش هوایی، احداث فرودگاه در دور افتاده ترین نقاط کشور،تامین امنیت بی نظیر در کریدور و آسمان هوایی جمهوری اسلامی ایران ، آن هم در شرایط که خاصِ منطقه خاورمیانه بخش دیگری از دستاوردهای کشورمان در عرصه مذکور به شمار می رود که با در نظر گرفتن دستیابی ایران به تکنولوژی ساخت هواپیما آن هم در شرایطی که یکی از سخت ترین تحریم های سالیان گذشته از سوی دشمنان نظام ،در همین بخش تعریف و اعمال شده، بیش از پیش به عمق موفقیت های کسب شده و جایگاه فعلی این مرز و بوم پی خواهیم برد.
اقتصاد روستایی از ارکان تاثیرگذار در توسعه و شکوفایی اقتصادی به شمار می رود زیرا بخش قابل توجهی از زراعت،کشاورزی و باغداری در بافت طبیعی،جغرافیایی و جمعیت این مرز و بوم در حوزه های روستایی پیگیری و عملیاتی می شود و به تبع در صورت نارسایی در این بخش شاهد چالش های عدیده ای در بخش اقتصادی و تامین امنیت و استقلال غذایی کشور خواهیم بود.
بدون تردید در حال حاضر نیز برخی از مشکلات در بخش روستایی وجود دارد که به کرات از سوی دلسوزان نظام بر لزوم رفع آن تاکید شده البته در ادوار مختلف و توسط دولت های گوناگون(فارغ از هرگونه جهت گیری های سیاسی)در این حوزه تلاش فزاینده ای اِعمال شده است.
افزایش توان کشور در تامین مواد غذایی از 33 روز در زمان پهلوی به 300 روز در دوران کنونی،به خوبی نشان دهنده تلاشی است که در طول 40 سال گذشته در این بخش عملیاتی شده است و ادامه این روند باید با جدیت از سوی دستگاه های ذی ربط پیگیری شود.
وابستگی شدید ایران به واردات محصولات غذاییِ استراتژیک همچون مرغ،گوشت،تخم مرغ،سیب،مواد لبنی در دوران طاغوت و قطع این وابستگی یا کاهش ملموس آن بعد از پیروزی انقلاب ، دستاوردی است که در سایه توجه فزاینده به حوزه روستایی به دست آمده است.
گازرسانی،برق رسانی،توسعه شبکه اینترنتی و تلفن همراه در مناطق روستایی از نمونه توفیقات زیرساختی است که علاوه بر کمک به آبادانی هر چه بیشتر روستاها،ضریب ماندگاری جمعیت را در این مناطق افزایش داده است.
البته طرح این موضوع به معنای عدم مهاجرت از مناطق روستایی به شهری نیست و بدون تردید یکی از چالش های فعلی کشور معطوف به همین موضوع می شود، اما با در نظر گرفتن افزایش جمعیت کشور از 35 به 80 میلیون نفر،بیش از پیش به اجتناب ناپذیر بودن بخشی از این مهاجرت ها(حداقل در طول چهار دهه گذشته) پی خواهیم برد.
در بررسی مولفه های تاثیرگذار در پیشرفت و توسعه جوامع،نقش صنعت بسیار تعیین کننده به نظر می رسد و بدون تردید در صورت ایستایی این بخش ،قسمت عمده طرح های اقتصادی کشور محکوم به شکست خواهد بود.
حصول خودکفایی،کاهش وابستگی،صرفه جویی ارزی و افزایش صادرات از امتیازاتی است که تنها با رشد صنعت و تولید محقق می شود.
خوشبختانه در چهار دهه گذشته به موازات رشد علمی و فناوری کشور در حوزه صنایع نیز به چنان پیشرفتی نائل شده ایم که امروز بسیاری از کالاهای تولیدی این مرز و بوم به اقصی نقاط جهان صادر می شود و برخی از تولیدات داخلی،از حیث کیفی قابل رقابت با محصولات کشورهای اروپایی و توسعه یافته جهان در بازارهای بین المللی هستند و یقینا در پشتوانه این دستاورد همت و تلاش مضاعف،برنامه ریزی بلند مدت و خود باوریِ به معنای واقعی کلمه لحاظ شده است.
ساخت دستگاه ها و تجهیرات زراعی و کشاورزی،دستیابی به موفقیت های بسیار در عرصه خودرو سازی در مقایسه با دوران رژیم ستم شاهی ،ساخت کشتی،ارتقای ضریب تولید فولاد،بتن و سیمان به عنوان محصولات پایه و استراتژیک،بخشی دیگر از موفقیت های کسب شده به شمار می رود.
طبق گزارش های منتشر شده در حوزه تولید فولاد،توان کشور از نیم میلیون تن به حدود 40 میلیون تن در سال افزایش یافته است.
ارتقای سطح تولید سیمان از سه و نیم میلیون تن به بیش از 80 میلیون تن و همچنین افزایش بیش از 10 برابری تولیدات معدنی،جزئیات بیشتری از دستاورد های ارزنده کسب شده در 40 سال گذشته است.
ارتقای سطح رفاهی جامعه و بروز تحولات چشمگیر در این خصوص،از دیگر موفقیت های اقتصادی به شمار می رود که در چهار دهه گذشته به تدریج ظهور و بروز پیدا کرده است.
بعضا شنیده می شود که قیمت محصولات در آن دوران به مراتب نرخ کمتری داشته است ،اما مدافعان این نظرات هیچگاه این واقعیت را در نظر نمی گیرند که سطح درآمدها نیز در مقایسه با آن دوران بصورت فزاینده ای افزایش یافته و از سوی دیگر میل بخش قابل توجهی از جامعه به تنوع طلبی و مصرف گرایی باعث شده که نیازهای روزمره خانوارها نیز با رشد هرچه بیشتری همراه شود و در بخش های دیگری نیازهای جدید شکل گرفته که طبیعتا تامین آن هزینه بر است و تبعات آن می تواند بر سهل یا دشواری روند تامین معیشت اثرگذار باشد.
با این اوصاف با در نظر گرفتن ضریب افزایش نیازهای نوظهور جامعه در بخش اقتصادی، دریافت خدمات و...این واقعیت به اثبات می رسد که در چهار دهه اخیر قدرت خرید مردم نیز به میزان قابل توجهی تقویت شده است که البته طرح این موضوع انکار موضوع گرانی و ضرورت کنترل هر چه بیشتر آن نیست.
گزارشات بانک جهانی از اقتصاد ایران در چهار دهه گذشته گواهی است بر صحت مطالب فوق ؛ نهادی که به عنوان یک مرجع بین المللی به پردازش وضعیت اقتصاد کشورهای دنیا می پردازد . با خوانش گزارشات مذکور از این نهاد بین المللی که در رسانه های متعددی منتشر شده بصورت دقیق تری به عمق دستاوردهای حاصل شده در آستانه چهلمین سال انقلاب پی خواهیم برد.
به عنوان نمونه در بررسی گزارشات بانک جهانی از قدرت خرید ایرانی ها،می توان ضریب تحولات چهل سال گذشته را ملموس تر احساس کرد.
بنا بر گزارشات موجود سرانه هزینه مصرف خانوارها شاخصی است که نشان می دهد قدرت خرید هر خانوار در طول زمان چطور بوده است. برای مقایسه این شاخص در طول سال های مختلف، ارقام آن متناسب با تورم تعدیل می شود ؛ بانک جهانی در آمارهای خود سرانه هزینه مصرف خانوارهای ایرانی را بر اساس رقم ثابت سال 2010 تعدیل کرده یعنی ارقام هزینه خانوارها در سال 1960 را به رقم واقعی 2010 حساب کرده است . این شاخص در سال های اخیر بین 2500 تا 3000 دلار افزایش یافته که نشان می دهد قدرت خرید خانوارها نسبت به قبل از انقلاب2.5 تا سه برابر بیشتر شده است.
بر اساس آمار بانک جهانی درآمد ناخالص ملی ایران از 316 هزار میلیارد تومان در سال 1979(به قیمت های ثابت امروز)به حدود 600 هزار میلیادر تومان در سال های اخیر افزایش یافته که رشد حدود دو برابری را نشان می دهد.
تولید ناخالص داخلی ایران(تعدیل شده بر اساس نرخ های ثابت سال 2010)از قبل انقلاب تاکنون تقریبا دو سه برابر شده است. تولید ناخالص داخلی ایران در سال های پایانی دوران رژیم پهلوی(تعدیل شده به نرخ سال 2010)بین 200 تا 300 میلیارد دلار بود،این شاخص در سال های اخیر از 540 میلیارد دلار هم عبور کرده است. ارقام فوق بر اساس نرخ های واقعی تولید ناخالص داخلی کشور است.
ارزش افزوده بخش خدمات به قیمت های ثابت سال 2010 از اول انقلاب تاکنون پنج برابر شده است؛ ارزش افزوده بخش خدمات در ایران در سال های قبل از انقلاب به نرخ روز سال 2010 همواره کمتر از 50 میلیارد دلار بود اما در سال های اخیر به رکورد 250 میلیارد دلار رسیده است.
پس از انقلاب اسلامی میزان تسهیلات پرداختی به بخش خصوصی از منابع داخلی به طور چشمگیری رشده کرده است؛ بانک جهانی بر مبنای شاخص تسهیلات پرداختی به بخش خصوصی نسبت به تولید ناخالص داخلی از رشد چشمگیر توسعه بخش خصوصی در دوارن پس از انقلاب خبر داده است.
صادارت کالای ایران در دوران پس ازانقلاب رشد خیره کننده ای نسبت به قبل از انقلاب داشته است؛ بر اساس آمارهای بانک جهانی صادرات کالای ایران در سال پایانی رژیم پهلوی،هشت میلیارد دلار بوده اما در شرایط فعلی ارزش صادرات کالای ایران با رشد هزار درصدی نسبت به قبل از انقلاب رکورد 88 میلیارد دلار را نیز گذرانده است.
سرانه درآمد ناخالص ملی شاخصی است که از تقسیم مجموع درآمد ناخالص ملی یک کشور بر تعداد جمعیت آن به دست می آید؛ بر اساس آمارهای بانک جهانی در دوران پهلوی سرانه درآمد ملی ایرانیان بین 260 تا 2200 دلار بوده اما در دوران پس ازانقلاب با وجود دو تا سه برابر شدن جمعیت کشور سرانه درآمد ملی ایرانیان به رکورد بالاتر از 7000 دلار هم رسیده است که نشانه افزایش چند درصدی نسبت به قبل از انقلاب است.
ارزش افزوده بخش صنعت به معنای ارزش مجموع تولیدات بخش های صنعتی کشور است؛ بانک جهانی بر اساس قیمت های ثابت سال 2010 از رشد شش- هفت برابری ارزش افزوده بخش صنعت ایران در سال های اخیر نسبت به قبل از انقلاب خبر داده است؛ بر اساس قیمت های ثابت سال 2010 ارزش افزوده بخش صنعت ایران در دوره رژیم پهلوی کمتر از ده میلیارد دلار بوده که اکنون به حدود 70 میلیارد دلار افزایش یافته و رشد 600 درصدی داشته است.
بخش کشاورزی از جمله بخش های اقتصادی است که پس از انقلاب اسلامی احیا شد؛ در دوران پهلوی به علت اتخاذ سیاست های نادرست مثل انقلاب سفید، بخش کشاورزی ایران تقریبا نابود و ایران به وارد کننده بزرگ محصولات کشاورزی تبدیل شد. پس از انقلاب اسلامی با توجه ویژه نظام به توسعه بخش کشاورزی،ایران به سمت خودکفایی در کالاهای استراتژیک مثل گندم حرکت کرد؛ این سیاست ها خود را درآمارهای بانک جهانی نشان می دهد به طوری که با محاسبه ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت ثابت سال 2010،شاهد رشد 300 درصدی این شاخص نسبت به اواخر رژیم پهلوی هستیم.
امید آن می رود با پیگیری هر چه بیشتر سیاست های اقتصاد مقاومتی ،روند دستیابی به این موفقیت ها با سرعت و شتاب فزاینده تری همراه شود و یقینا ایران اسلامی با تکیه بر مردم به عنوان ارزنده ترین سرمایه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، همچنان این مسیر را با عزت و افتخار طی خواهد کرد.
انتهای پیام/
زنده باد ایران وایرانی
خداکنه همه چیز ارزون بشه