به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ متولد 1330 در خانوادهای مذهبی در مشهد است. از حضورش در مبارزات علیه رژیم ستمشاهی که میپرسیم میگوید همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی، به طور گسترده در راهپیماییهای مردمی علیه رژیم منحوس پهلوی حضور داشته و در درگیریهای طلاب با ساواک و نیروهای گارد شاهنشاهی در ۱۹ دی سال ۵۶ در مدرسه فیضیه قم هم نقش داشته است. همین فعالیتهای انقلابیاش موجب میشود تا دو بار به دستگاه اطلاعاتی رژیم پهلوی (ساواک) احضار شود که یکبار آن در شهر قم و بار دوم در گچساران بوده است.
او از روزهایی میگوید که به دلیل مبارزاتش بارها توسط ساواک دستگیر شده است. وی همچنین در بدو ورود امام خمینی(ره) به کشور، در صف استقبال کنندگان از ایشان بوده؛ او به ساده زیستی امام و رهبر معظم انقلاب نمره بالایی می دهد و در همین راستا نیز خاطرهای از فرزند و عروس رهبر انقلاب تعریف میکند. این مبارز سالهای پیروزی انقلاب، غلامرضا مصباحی مقدم است که در ادامه مشروح گفتوگوی باشگاه خبرنگاران جوان را با وی می خوانید.
باشگاه خبرنگاران جوان: شما در درگیری با نیروهای ساواک در واقعه 17دی شهر قم حضور داشتید، از آن روز برای ما بگویید؟
مصباحی مقدم: 17 دی 56 مقاله رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شد که این مقاله واکنش طلاب را برانگیخت و بنده جزء کسانی بودم که در منزل آیت الله مرحوم گلپایگانی حضور یافتم و در کنار ایشان به همراه طلاب دیگر از اینکه امام مورد اهانت قرار گرفته بودند، اظهار ناراحتی کردیم، خدا رحمت کند ایشان را که فرمودند توهین بزرگتر به ما و سایر مراجع شده است، چرا که گفته شده آقای خمینی(ره) در برابر زیر پا گذاشتن احکام اسلام مخالفت نشان داده، اما مراجع دیگر گویی سکوت کردهاند.
ما از منزل ایشان به سمت خانه آیت الله شریعتمداری رفتیم و در آنجا نیز با ناراحتی شعار سر دادیم، ایشان نیز به صورت آرام اقدام ما را تأیید کردند، اما گفتند که شما باید توجه داشته باشید اعتراضهایتان به گونهای نباشد که خرابی به بار بیاورد و به بانکها و اموال عمومی آسیب بزند. بعد از آن به منزل مرحوم آیتالله مرعشی نجفی رفتیم و روز بعد هم به خانه عدهای دیگر از علما همچون حضرات آیات وحید خراسانی، نوری همدانی و مدرسه آیتالله مکارم شیرازی رفتیم. در ادامه تا کنار مدرسه حجتیه پیش رفتیم، اما ناگهان گارد به ما حمله کرد و نیروهای ساواک گاز اشک آور پخش کردند و با مسلسل به ما شلیک کردند؛ در نتیجه این حملات تعدادی از افراد در مدرسه حجتیه به شهادت رسیدند.
باشگاه خبرنگاران جوان: در بهمن سال 57 کجا بودید؟ آیا در آن روزها موفق به دیدار با حضرت امام (ره) شدید؟
مصباحی مقدم: بخشی از بهمن 57 را در قم بودم و بخشی از آن را در تهران سپری کردم. زمان حضورم در قم به قبل از ورود امام خمینی(ره) به تهران مربوط میشود؛ طبیعتا آن روزها حال و هوای قبل از پیروزی انقلاب بود و وضعیت کشور بهویژه در شهر قم کاملا انقلابی بود؛ در آستانه آمدن امام به تهران اعلام شد که فرودگاه ها به روی پرواز ایشان بسته است، در آن زمان بنده به تهران آمدم و جزء متحصنین دانشگاه تهران بودم و بعد از آن هم علمای دیگری از قم و تهران تحصن کردند.
زمان تشریف فرمایی امام خمینی(ره) به فرودگاه مهرآباد تهران، بنده جزء گروه تنظیمکننده استقبال کنندگان از ایشان بودم، به ازای هر 150 نفری که برای کنترل مأموریت داشتند، یک نفر روحانی نیز در رأس کار قرار داشت. در زمان ورود امام ما نزدیک میدان آزادی بودیم، اما وقتی ایشان تشریف آوردند به دلیل شلوغی و سیل جمعیت دیگر همه چیز بههم ریخت، جمعیت اطراف ماشین امام و همراهان ایشان حلقه زد.
صبح روز بعد بنده این توفیق را پیدا کردم که ساعت 7 صبح در مدرسه رفاه با امام (ره) دیدار کنم، البته بعد از آن نیز به کاخ نیاوران رفتم و جزء محافظان اموال کاخ بودم تا این اموال به غنیمت نرود؛ لذا مدت زیادی مسئولیت بنده همین بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: آقای مصباحی مقدم آیا شما به دست نیروهای ساواک دستگیر هم شدید؟
مصباحی مقدم: بله، بنده دو بار توسط ساواک دستگیر شدم که هر دو بار مربوط به سالهای قبل از پیروزی انقلاب میشود. یک بار در ماه رمضان سال 57 بود؛ در آن زمان بنده در گچساران به منبر میرفتم. در آنجا طبیعتا سخنانی که به زبان میآوردم برای رژیم ستمشاهی خوشایند نبود، در نتیجه من را به ساواک بردند. در آنجا به ماموران گفتم میخواهید چه کار کنید؟ آنها گفتند میخواهیم شما را از این شهر اخراج کنیم، اما بنده در پاسخ به آنها گفتم بدانید با این اقدام در شهر شورش بهپا خواهد شد، زیرا ما همانطور که صحبت میکنیم، شیوه آرام کردن مردم را نیز بلد هستیم، لذا باعث نشوید که آنها شهر را بر هم بزنند.
در ادامه به ماموران ساواک گفتم که ما حرفهایمان را میزنیم و شما نمیتوانید مانع حرکت ما شوید. می توانیم بگوییم همین مسئله بود که باعث شد ما بتوانیم به راه خود ادامه دهیم و در منبرها به سخنرانی بپردازیم، لذا ساواک نیز دیگر به ما معترض نشد اما به صورت دائم صحبتهای ما را گزارش میکرد.
دومین دستگیری بنده در قم روی داد. آنجا نیز به منبر میرفتم و در مسجد درخت پیر و امام حسن عسکری(ع) که در انتهای خیابان آذر قرار داشت به سخنرانی میپرداختم. در پی همین سخنرانیها بود که نیروهای ساواک به خانه ما آمدند و بنده را دستگیر کردند؛ اما آن دوره زمانی بود که دیگر ساواک نمیتوانست سختگیری کند و شرایط بهگونهای بود که آنها نیز کم و بیش احساس میکردند که دیگر نمیتوانند مانند گذشته به برخوردهای تند و خشونتآمیز خود ادامه دهند.
باشگاه خبرنگاران جوان: از دیدارهای خود با امام راحل در قبل و بعد انقلاب بگویید؟
مصباحی مقدم: بنده در سال 42 و درست زمانی که 14 سال داشتم در نجف در پشت بام مدرسه آیت الله بروجردی با امام خمینی (ره) دیدار کردم. به علاوه وقتی که امام به کربلا مشرف شدند، در حرم مطهر امام حسین(ع) ایشان را زیارت کردم و بهیاد دارم که حتی در آنجا از ایشان سوال شرعی پرسیدم؛ اما بیش از این یک مورد در قبل پیروزی انقلاب دیگر توفیق دیدار امام راحل را نیافتم.
اما بعد از انقلاب در بدو ورود امام خمینی(ره) به استقبال ایشان رفتم و تا زمان رحلتشان دیدارهای مکرری داشتم و این ارتباط بسیار نزدیک بود. وقتی که امام در شهر قم ساکن بودند، بنده بارها به بیت ایشان رفت و آمد داشتم و حتی با آیت الله رسولی محلاتی در دفتر بیت امام همکاری هایی داشتم. البته امام دستور دادند که به کارهای انقلابی وارد شوم و در نتیجه مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی بروجرد را به مدت یک سال و نیم بر عهده گرفتم، بعد هم جنگ شد و بنده راهی جبهه شدم.
باشگاه خبرنگاران جوان: امام خمینی(ره) الگوهای خاصی را برای انقلاب ارائه دادند؛ مانند رسیدگی به محرومین و دوری از اشرافیگری. به نظر شما تأکید امام بر این مسائل به چه دلیلی بود و چرا در برهه ای از زمان از این ارزش ها فاصله گرفته ایم؟
مصباحی مقدم : تأکید امام بر ساده زیستی مسئولان به این دلیل بود که بروز چنین رفتاری از سوی کارگزاران نظام موجب تبدیل ساده زیستی به الگوی جامعه میشود و وقتی مسئولان ساده زیست باشند منابع عمومی مورد تعرض و سوءاستفاده قرار نمیگیرد و در نهایت این سلامت رفتاری باعث حفظ بیت المال خواهد شد. الگوسازی بسیار مهم است چرا که وقتی مسئولان ساده زیستی را رعایت کنند این امر الگو میشود.
به خاطر دارم که پس از دوران جنگ مرحوم آیت الله رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه گفتند که دوران جنگ تمام شده و اکنون زمان مانور تجملات است، لذا عدهای از این امر سوءاستفاده کردند و رفتند تا زندگی تجملاتی را درپیش بگیرند. به همین دلیل تا مدتها مبلمان منازل عدهای پنهان بود و ماشین آخرین سیستم آنها در پارکینگ شان به صورت مخفیانه نگهداری میشد.
همچنین عده ای از دولتمردان زندگی متفاوتی پیدا کردند و امکانات عمومی را در راستای منافع شخصی به کار بردند، اما اکنون ما باید ساده زیستی را سرلوحه قرار دهیم، همان طور که امیرالمومنین (ع) مطابق با اصول سادهزیستی رفتار کرده و میفرمودند خداوند امر کرده ائمه معصومین و پیشوایان مردم، زندگی خود را با عامه جامعه تطابق دهند تا فقیر از فقر خود خجالت نکشد و ما امروز دقیقا به چنین نگرشی نیاز داریم.
*رهبر انقلاب ساده زیست ترین فرد کشور هستند
باشگاه خبرنگاران جوان: یکی از اصول ثابت حاکمیت اسلام، لزوم رعایت ساده زیستی مسئولان نظام است، به رعایت این اصول از سوی مسئولان جمهوری اسلامی چه نمرهای می دهید؟ آیا خودتان را ساده زیست می دانید؟
مصباحی مقدم: بنده شخصا سعی کرده ام در یک سطح متوسط زندگی کنم، البته وسوسه های بسیاری وجود داشته است و به من پیشنهادات فسادآوری داده شد، اما بنده به هیچ عنوان زیر بار نرفتم.
زندگی بنده در سطح معمولی قرار دارد و از اتومبیل عادی استفاده می کنم، همچنین رفت و آمدهایی هم با مردم دارم، به منبر می روم و گاهی نیز امام جماعت می شوم؛ حتی گاهی برای قدم زدن به پارک می روم و در هر کجای خیابان و شهر که مردم با اتومبیل و یا حتی موتور رد می شوند بنده را می بینند و می خواهند مرا به مقصد برسانند.
البته مسئولان ما ساده زیست هستند و تنها بخش اندکی از آنها این شیوه را دنبال نمی کنند، اما گویا آنها در دیدگاه مردم برجسته شده اند و مبنای مقایسه با میزان قرار گرفته اند، همچنین اندک مسائلی که در جامعه پیش آمده موجب شده که مردم فکر کنند همه مسئولان سادهزیست نیستند.
بنده به اکثریت مسئولان کشور درباره امر ساده زیستی نمره بالایی می دهم، از رهبری انقلاب گرفته که سادهزیست ترین فرد کشور هستند و امام بزرگوار (ره) که الگوی ما در این زمینه بودند و ما سعی کردیم به ایشان اقتدا کنیم؛ البته رهبر معظم انقلاب هم خودشان و هم فرزندان ایشان سادهزیست هستند و من این مسئله را با چشمان خود دیدهام.
بنده به خاطر دارم که یکی از فرزندان مقام معظم رهبری قصد داشتند که با همسر خود به حج عمره مشرف شوند. از قضا من هم می خواستم همسرم را به سفر حج عمره بدرقه کنم که دیدم پسر و عروس رهبر انقلاب در نهایت سادگی وسایل خود را به قسمت بار فرودگاه تحویل دادند، در حالیکه هیچکس نمی دانست آنها چه کسانی هستند.
*رهبر انقلاب سادهزیست ترین فرد کشور هستند
زمانی که بنده برای استقبال از همسرم در سفر بازگشت حج عمره رفتم، مجددا آنها را دیدم که بدون تشریفات باز می گردند؛ این امر باید الگوی همه مسئولان باشد و اگر آنها مانند سایر مردم زندگی کنند، این امر برای آحاد جامعه بسیار دلنشین خواهد بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: یکی از موضوعات قابل تأمل در جامعه اسلامی نزدیکی مسئولان به مردم و ارتباط مستقیم با آنهاست که در گره گشایی از مسائل جامعه مردم نقش بهسزایی دارد، شما روند اجرایی شدن این اصل را در سال های پس از انقلاب چگونه ارزیابی می کنید؟
مصباحی مقدم: غالبا مسئولان ما مردمی بودهاند و همواره سعی کرده اند که در دوران مسئولیت خود در میان مردم حضور پیدا کنند، البته این موضوع در سال های اولیه پیروزی انقلاب، نمود بیشتری داشته چرا که در آن زمان مسئولان به مساجد دعوت می شدند و به سخنرانی می پرداختند و مردم این فرصت را داشتند که معضلات و چالش های خود را در حضور آنان مطرح کنند، اما اکنون این روند کاهش پیدا کرده و کمتر مسئولی به مراکز تجمع مردم دعوت می شود.
ما به جای NGOهای متعارف در دنیا، مساجد و هیئت های زیادی داریم، البته احزاب مان بسیار کوچک و ناکارآمد هستند؛ لذا به نظر بنده ارتباط نزدیک مسئولان با مردم کمک خواهد کرد که آنها بی پرده مشکلات خود را با کارگزاران کشور مطرح کنند تا مسئولان درد مردم را لمس کرده و بدانند که چه مشکلاتی در جامعه وجود دارد و برای حل آن فکری کنند.
باشگاه خبرنگاران جوان: برخی مسائل آنطور که دلمان می خواست نشد و باید آن را بپذیریم، آیا می توان گفت که به اهداف انقلاب نرسیده ایم و راه را اشتباه آمده ایم؟
مصباحی مقدم: ما راه را درست آمده ایم، اما در مسیرمان حواشی وجود دارد و با مناقشاتی روبه رو هستیم؛ لذا بهدلیل وقفه هایی که در مسیر پیشرفت قرار دارد نباید فکر کنیم که مسیر را غلط انتخاب کردهایم، بلکه باید بکوشیم تا ضعف هایی که بروز کرده را مرتفع کرده و چالش های موجود را ترمیم کنیم.
*قبل انقلاب، در خانههایمان هم از نظر سیاسی بایکوت بودیم/ می گفتند اگر گزارشت را به ساواک بدهند سرنوشتت با کرام الکاتبین است
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما مهمترین شعارهای انقلابی که به وسیله آن پیروزی نهضت انقلاب اسلامی به ثمر نشست، چه بود؟
مصباحی مقدم: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" از مهمترین شعارهای ما بود و یک شعار دیگر نیز "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" بود.
استقلال برای آن مطرح شد که کشور ما به آمریکا وابسته بود و در آن زمان ایران استقلال سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی نداشت، در واقع شعار استقلال برای دست یافتن به استقلال سیاسی بود که با پیروزی انقلاب به آن دست یافتیم.
در استقلال نظامی نیز امروز واضح است که توانسته ایم به افقهای روشنی دست پیدا کنیم و بدون اینکه کوچکترین کمکی از کشورهای تولید کننده سلاح دریافت کنیم، به تجهیزات دفاعی و بازدارنده دست پیدا کرده ایم.
در زمینه اقتصاد نیز کم و بیش به استقلال دست یافته ایم، فرهنگ نیز پایه و مبنای انقلاب اسلامی بوده و شعار آزادی هم در برابر نظام دیکتاتوری خشن بود، چرا که در دوران رژیم شاه فضا بسیار بسته بود. بنده تعجب می کنم که بعضی ها می گویند دوران رژیم شاه بهتر بود، چرا که در آن زمان خودکامگی به گونه ای حاکم بود که ما حتی در خانه هایمان امنیت نداشتیم و صحبت کردن درباره مسائل سیاسی در محیط خانه نیز قابل تحمل نبود، در آن زمان معروف بود که می گفتند "دیوار موش دارد و موش گوش" بنابراین چیزی نگویید. ما در خانه هایمان از نظر سیاسی بایکوت بودیم چه برسد به کوچه خیابان ها و مطبوعات.
در آن زمان جوی حاکم بود که می گفتند ممکن است در خانه ها شنود کار گذاشته باشند و حتی در محفل های خانگی و آشنایان، فردی برود و گزارش بدهد. در آن زمان می گفتند اگر گزارشت را به ساواک بدهند سرنوشتت با کرام الکاتبین است و تنها زندان، تبعید و اعدام در انتظار توست.
ما در برابر چنین دیکتاتوری شعار آزادی سر می دادیم، البته مراد ما از آزادی، ولنگاری نبود اما برخی از این واژه این تلقی را دارند!
جمهوری اسلامی به این معنا بود که نظام شاه درصدد اسلام ستیزی و اسلام زدایی بود و آموزش و پرورش، دانشگاه ها، مطبوعات و حتی صدا و سیما به نحوی در پی تغییر فرهنگ ملت از اسلامی و ایرانی به فرهنگی غربی بودند و تا حدودی این امر اثرگذار واقع شده بود، اما در زمان مبارزات انقلاب اسلامی همان هایی که تحت تأثیر فرهنگ غربی ها قرار گرفته بودند، تغییر کردند! به این معنا که برخی از افرادی که حتی سر کوچه می ایستادند و به خانم ها متعرض میشدند و سینماها، کاباره ها و مشروب فروشی ها را بیشتر از کتابخانه ها پر می کردند، به میدان آمدند و جالب است مکان هایی مانند سینماها و کاباره ها و البته بانک ها را که به عنوان نماد حاکمیت سرمایهداری و ربا بودند؛ هدف قرار دادند.
منظور بنده آن است که جمهوری اسلامی برای برقراری حاکمیت اسلام بود و خدا رو شکر بعد از تشکیل حکومت اسلامی این سه شعار بخشی به صورت کامل و قسمتی از آن به صورت نسبی تحقق پیدا کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان: انقلاب اسلامی در ابتدا شعارهای متفاوتی داشت اکنون چند درصد از این شعارها محقق شده است؟
مصباحی مقدم: در زمینه استقلال سیاسی و نظامی کاملا و به صورت صد درصدی موفق شده ایم، اما در زمینه فرهنگی نتوانسته ایم به استقلال کامل دست یابیم و در اقتصاد نیز در نیمه راه قرار داریم.
درباره مبحث آزادی باید بگویم که نظام جمهوری اسلامی با آرای مردم شکل گرفت و بدون حمایت آنها هیچ نهادی در نظام ما پدید نیامده، لذا این حجم از مشارکت مردم نشان دهنده مردمی بودن نظام است. البته ممکن است برخی انتخاب ها را رهبر انقلاب نپسندند، اما آن افراد برگزیده میشوند و رهبری نیز از آنها حمایت می کنند که این مسئله نشان دهنده آزادی سیاسی مردم در انتخابات است.
همچنین در موضوع حاکمیت اسلامی نیز ما نصف راه را رفته و در مسیر تکامل قرار داریم، "شعار نه شرقی و نه غربی" به صورت صد درصد محقق شده چرا که ما با بسیاری از کشورهای شرقی و غربی ارتباط داریم، اما به هیچ وجه به آنها وابسته نیستیم.
*برداشت برخی ها از آزادی به معنای ولنگاری است
باشگاه خبرنگاران جوان: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی از شعارهای انقلابی بود و در اینکه استقلال و آزادی محقق شد شکی نداریم، اما اکنون برخی بر سر این آزادی بحث هایی به راه میاندازند و وجود آن را نفی می کنند. به نظر شما آیا آزادی که در اوایل انقلاب از آن صحبت میشد، اکنون وجود دارد؟
مصباحی مقدم: آزادی که ما به دنبال آن بودیم محقق شد و امروز در برابر کشورهای دیکتاتورهای جهان از حداکثر آزادی برخورداریم، اما مفهومی که برخی از آزادی ارائه می دهند و مدعی هستند که محقق نشده، به معنای ولنگاری است.
ما جامعه ای هستیم که نمی توانیم برخی از آزادی های فردی مبنی بر اینکه برخی می خواهند هر طور که می خواهند به خیابان بیایند را محقق کنیم، چرا که این امر تأثیر منفی بر جامعه خواهد داشت.
یک فرد آزاد است که در منزل خود هرگونه میخواهد زندگی کند، اما از چهاردیواری خانه خود که خارج شد باید ارزش های اجتماعی را مبنای کار خود قرار دهد، چرا که نمی شود فردی بخواهد به بهانه آزادی از ارزش های جامعه سرپوشی کند.
از سوی دیگر تعداد بالای مطبوعات و رسانه ها نشانگر این است که ما از آزادی لازم برخورداریم، اما محدودیت هایی نیز تحت عنوان تعرض به مبانی دینی داریم.
باشگاه خبرنگاران جوان: افراد بسیاری در متن انقلاب حضور داشته اند و شکنجه شده اند. به نظر شما آیا فقط آنها در انقلاب مؤثر بودند یا شما تعریف دیگری در اینباره دارید.
مصباحی مقدم: به نظر بنده انقلابی بودن درجاتی دارد، حد اعلای آن به این معناست که شخصی تمام زندگی خود را وقف انقلاب میکند و برای حفظ آن به میدان آمده و خطر میکند.
آنهایی که در دفاع مقدس شرکت کرده اند انقلابی بوده و اشخاصی که در قبول مسئولیت ها پیشتاز شده اند نیز انقلابی هستند، انقلابی بودن بر اساس شرایط افراد درجات مختلفی دارد .
باشگاه خبرنگاران جوان: بعد از گذشت 4 دهه می بینیم که برخی سوار قطار انقلاب نیستند و حتی عکس آن حرکت می کنند، به نظر شما علت این امر چیست و این ریزش ها را مثبت تلقی میکنید یا منفی؟
مصباحی مقدم: هیچ ریزشی مثبت نیست، اما اتفاقی است که رخ می دهد؛ در تاریخ صدر اسلام نیز شاهد این ریزش ها و رویش ها بوده ایم. طلحه و زبیر از کسانی بودند که به پیامبر خدمت می کردند به عنوان مثال زبیر پسرعموی پیامبر بود که در جنگ ها رشادت های فوق العاده ای از خود نشان داده اما وقتی امیرالمؤمنین شمشیر وی را بعد از مرگش دیدند، فرمودند این شمشیر چقدر غبار از چهره پیامبر زدود، اما صاحبش عاقبت به خیر نشد؛ به دلیل آنکه در جنگ جمل شرکت کرد اما تا آخر جنگ نماند و گریخت و در راه فرار کشته شد، البته اشخاصی مثل وی کم نیستند.
مردم اگر چه مشکلات معیشتی دارند اما در بزنگاه ها هیچگاه پشت نظام را خالی نمی کنند
باشگاه خبرنگاران جوان: یکی از رموز پایداری انقلاب اسلامی حضور به موقع مردم در بزنگاه ها و شرایط سرنوشت ساز کشور است، کدام یک از جلوه های انقلاب موجب این میزان از همراهی مردم با اصول انقلاب شده است؟
مصباحی مقدم: دلیل اصلی آنکه یک نظام طاغوتی و دینستیز و وابسته به غرب سقوط کرد این بود که به جای آن نظامی اسلامی روی کار آمد و مردم را با ادیان مختلف به وحدت رساند.
دلسوزی نظام جمهوری اسلامی برای مردم مشخص است و رهبری به عنوان جایگاه محوری چه در زمان حیات امام و چه در دوران حضرت آیتالله خامنه ای بسیار ویژه بوده لذا این مسائل به دلیل آن است که مردم همچنان به نظام باور دارند و ارزش های آن برایشان اولویت دارد.
اگرچه بسیاری از کاستی ها در کشور مانند رکود، بیکاری، ناکارآمدی اقتصاد، مشکلات اجتماعی، فتنه و بیکاری باعث گلایه مندی مردم شده اما وقتی مسئله مهمی مانند 22 بهمن و یا مانند آن پیش می آید مردم به صورت میلیونی به خیابان آمده و حضور خود را اعلام می کنند به نحوی که اگر با آنها مصاحبه کنید و بپرسید برای چه در این راهپیمایی شرکت کرده اید خواهند گفت برای حمایت از نظام و بیعت مجدد با رهبر به میدان آمده اند. همچنین اگر در همان حین درباره مسائل معیشتی سوال کنید درد و دل و گلایه های آنان شروع می شود، منظور بنده این است که مردم اگر چه مشکلات معیشتی دارند اما در بزنگاه ها هیچگاه پشت نظام را خالی نمی کنند.
*جمهوری اسلامی برای ملت ها تبدیل به یک آرمان شده است
باشگاه خبرنگاران جوان: امروز حرف آخر را در امنیت منطقه و حذف تروریستها در کشورهای همسایه را جمهوری اسلامی ایران می زند که قدرت بلامنازع ما در مقابله با تروریسم را نشان می دهد، دلیل قدرتمندی ایران در منطقه و عرصه بین المللی چیست؟
مصباحی مقدم: اولا اسلام، ثانیا اسلام انقلابی، و انقلابی بودن این نظام است که در جمهوری اسلامی پیاده شده است، ثالثا رهبری، رابعا مردم؛ یعنی اسلام باعث انگیزه است، آن هم اسلامی که جمهوری اسلامی را به وجود آورده و منشأ به میدان آمدن مردم شده است.
زمانی که انقلاب به پیروزی رسید مسلمانان در جهان احساس عزت و غرور کردند و ملتهای مسلمان به نظام جدید ایران چشم دوختند و وقتی دیدند که پایدار شد، جمهوری اسلامی برای آنها تبدیل به یک آرمان شد.
اکنون همه می بینند که نظام جمهوری اسلامی بعد از 40 سال در برابر هجمه های نظامی، سیاسی، تبلیغاتی و فرهنگی دشمن سرپا مانده و توانسته به فناوریهای پیشرفت های در زمینه های هسته ای، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و پزشکی دست پیدا کند. بنده در گفت وگویی که با مسئولان کشورهای مسلمان داشته ام دریافتم که این حجم از موفقیت جمهوری اسلامی ایران برای آنها شگفتآور است .
ایران 40 سال فشار و تحریم را پشت سر گذاشته و توانسته بهشکلی استوار بر جایگاهش تکیه کند و تمامی نقشه های دشمن را نقش بر آب کند. درواقع این نظام تشکلی عزت بخش است که مردم پای آن ایستاده اند و البته مهمترین ارکان جمهوری اسلامی، مردم و رهبری هستند.
اگر چنین رهبر کارآمدی در کشور وجود نداشت و ما سیاست های راهبردی نداشتیم، نمی توانستیم چنین موقعیتی را در منطقه بدست آوریم؛ لذا میتوانیم بگوییم که ایران کارآمدی خود را در برابر ترفندهای استکبار جهانی نشان داده است.
کشورهای متعددی به حمایت جمهوری اسلامی چشم دوختند و نتیجه آن شد که این ملت ها از زیر فشار بیگانگان نجات یافته و به ایران احساس تعلق خاطر کردند.
باشگاه خبرنگاران جوان: یکی از مسائل مورد تأکید رهبر انقلاب اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در بخش های مختلف کشور است، به نظر شما آیا تاکنون قدم های موفقی از سوی مسئولان برای اجرایی شدن این اصل برداشته شده است؟
مصباحی مقدم: بنده عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم و طبعاً مسئولیت نظارت را نیز بر عهده دارم. در زمان حیات مرحوم هاشمی رفسنجانی گزارشی را معاون اول رئیس جمهور وقت از طرحهای اقتصاد مقاومتی ارائه کرد که ما آن را در مجمع مورد انتقاد قرار دادیم، اما آنچه اکنون مشاهده می کنیم این است که دولت تلاش می کند اقتصاد مقاومتی را عملیاتی کند، اما نتوانسته کارآمد عمل کند و موفق نشده که این سیاست ها را به طور کامل دنبال کند.
یکی از نکات این است که دولت سعی دارد اقتصاد مقاومتی را در قلمرو خودش عملیاتی کند نه در قلمرو نظام، به عبارتی دیگر باید مدیریت اقتصاد مقاومتی نظام را یکپارچه ببیند و همه مردم را بسیج کرده و به فرهنگسازی بپردازد.
به عنوان مثال فرهنگ مصرفی در کشور ما به هیچ عنوان با شاخصه های اقتصاد مقاومتی همخوانی ندارد و یا اینکه استفاده از کالاهای خارجی امتیاز بیشتری نسبت به استفاده از کالاهای ایرانی دارد. این در حالی است که کیفیت کالاهای تولید داخل هیچ فرقی با مشابه خارجی آن ندارد اما مردم به دلیل فرهنگ اشتباه ترجیح می دهند که از تولیدهای کشورهای دیگر استفاده کنند.
انرژی ای که اکنون ما از آن استفاده می کنیم تناسبی با وضعیت اقتصادی ما ندارد، چرا که ما به اندازه کل اروپا و حتی بیشتر از چین یک میلیارد و 400 میلیون نفری، گاز مصرف می کنیم. اگر بهینهسازی در این زمینه صورت می گرفت، می توانستیم به صادرات گاز و بنزین بپردازیم و با امکانپذیر بودن چنین موضوعی، میلیاردها دلار به دست می آمد و دیگر دستمان جلوی کسی دراز نبود که بگوییم بیایید و در کشور ما سرمایه گذاری کنید؛ لذا می توانستیم سرمایه فروش انرژی مازاد خود را صرف رشد و توسعه کسب و کار در جامعه کنیم و به این وسیله بیکاری را به میزان قابل توجهی کاهش دهیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: شما درباره اقتصاد اسلامی کتب و مقالات متعددی را به رشته تحریر درآورده اید، به نظر شما اجرایی نشدن چه مولفه هایی از اقتصاد اسلامی موجب بروز چالش های اقتصادی در کشور شده است؟
مصباحی مقدم: متأسفانه بانکداری ما باید به سیستم کاملا بدون ربا تغییر می یافت، اما این اتفاق عملی نشده و نیمه کاره باقی مانده است به این معنا که بخشی از آن خوب عمل می کند و قسمتی دیگر عملکرد قابل قبولی ندارد. لذا از این جهت مطابق آنچه مقتضای عملکرد بانکداری بدون رباست رفتار نمی شود به لذا این بخش با مشکلات جدی و بحران روبروست. در بخش مهمی منابع بانکی بلوکه شده و قسمت عمده ای از نقدینگی بانک ها قابلیت تأمین مالی مجدد را ندارد و میزان وامدهی بانک ها را کاهش داده است.
از طرفی سود بانک ها بسیار نامتعارف است و موجب شده که تولید کشور تحت تأثیر قرار بگیرد که نتیجه آن ایجاد رکود در بخش تولید است؛ لذا بخش عمدهای از رکود کنونی در کشور، به دلیل عملکرد غلط بانکهاست.
*یک درصد از سپردهگذاران در بانک ها بالای 70 درصد سپرده ها را در اختیار دارند/ بانک ها در خدمت تولید نیستند
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما پیاده نشدن کدام اصل اقتصاد اسلامی به بروز مشکلات موجود و گسترده شدن آنها در بحث اقتصاد منجر شده است؟
مصباحی مقدم: وضعیتی که اکنون حاکم است، سببب به خواب رفتن بخش تولید کشور شده، لذا شیرینتر از درآمد تولید برای برخیها، درآمد ناشی از سپردهگذاری در بانک هاست.
بنده صراحتا می گویم که یک درصد از سپردهگذاران در بانک ها بالای 70 درصد سپرده ها را در اختیار دارند! و این مسئله به معنای شکاف طبقاتی است. این اشخاص همان هایی هستند که با ماشینهای مدل بالا در خیابان ها نمایش تجملات به راه انداخته اند و هوس برای سپردهگذاری در بانک ها را بالا بردهاند. این مسائل باعث شده که برخی تولید کننده ها کارخانه های خود را بفروشند و سرمایه خود را در سیستم بانکی سرمایهگذاری کنند تا بتوانند بدون هیچگونه دردسری به کسب درآمد بپردازند؛ لذا این روش به هیچ عنوان با اقتصاد اسلامی سازگاری ندارد. بنده معتقدم باید هرچه زودتر این رویه اصلاح شود و اگر چنین شود کمک شایانی به بخش تولید خواهد شد.
یکی دیگر از مشکلات این است که بانک ها در خدمت تولید نیستند و اگر مسئله صرفه جویی در انرژی جدی گرفته شود سرمایه قابل توجهی آزاد می شود؛ لذا رویکرد دولت باید به گونه ای باشد که از بخش خصوصی حمایت کند، اما متأسفانه این گونه نیست و بخش خصوصی بسیار کوچک است، در نتیجه بیشترین اشتغال در بخش دولتی صورت می گیرد که این بخش نمی تواند ظرفیت اشتغال جدید را فراهم کند.
گفتوگو از فاطمه سیدی
انتهای پیام/