سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

کلمه «بیمار» به چه معناست؟

ریشه کلمه «بیمار» را به ۳ روایت در این گزارش بخوانید.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با نگاهی به نماد جهانی داروخانه ، متوجه جا خوش کردن شکل مار در این نماد می‌شویم. اما به راستی چرا مار؟

بنابر این گزارش، مار در ایران باستان نشانه زندگی و سلامت بوده است؛ بنابر این نماد جهانی داروخانه‌ها ریشه در ایران باستان و باور‌های مردمانش دارد. اما در این میان بهتر است بدانید کلمه بیمار نیز ریشه در اعتقاد ایرانیان به مار دارد.

کلمه بیمار از دو بخش (بی) و (مار) تشکیل شده است. این کلمه در لغت به معنای کسی است که مار ندارد و این بر مبنای باور ایرانیان باستان، یعنی فردی که سلامتی ندارد و ناسالم است.

روایت دیگری هم از ریشه کلمه بیمار ذکر شده است. در اصل اگر این کلمه را به دو بخش (بیم) و (آر) تقسیم کنیم و بخش دوم کلمه را مخفف (آور) بدانیم، متوجه می‌شویم که ترکیبی با مضمون بیم آور به دست می‌آید و این ترکیب در زبان فارسی به معنای چیزی است که انسان را می‌ترساند و این امر چیزی به جز از دست دادن سلامتی نیست.

البته گروهی از کارشناسان نیز معتقدند (مار)‌ی که در کلمه بیمار جای خوش کرده است، به معنای (میر) است و (میر) بن مضارع مردن به حساب می‌آید؛ بنابراین کلمه بیمار معنایی به جز بی‌مرگ ندارد.

گفتنی است؛ کلمه «بیمار» در لغت‌نامه دهخدا به معنای ناتوان، ناخوش، رنجور و دردمند است.

 

انتهای پیام/

برچسب ها: ادبیات ، بیمار
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۷:۳۵ ۲۲ تير ۱۴۰۳
روایت است که در زمانهای قدیم در نقطه ای از کرمان امروزی طاعون گسترده ای رخ داد و مردم جهت مبارزه با آن به حکیمی رجوع کردند.آن حکیم چندین مار گیر را بسیج کرد و سپس مار هارا داخل منازل مردم رها کردند وبدین وسیله نسل موشهای حامل طاعون کنده شد.واگر کسی راغب به اینکه مری در خانه اش رها نشود.آن خانه و اهالی اش را در اصطلاح بیمار معرفی می کردند.
داریوش دارویی
۱۲:۲۳ ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
درزمان باستان ایرانیان اکثرا درخانه های خود مار داشتند برای درمان بیماری‌های وپادزهر و...حالا اگرکسی مریض بود وبه طبیب نیازمند بود وچون در خانه او مار نبود کلمه بیمار از آنجا گرفته شده است ونماد مار در بهداشت جهانی بدین دلیل میباشد. تشکر
داریوش دارویی
۱۲:۲۲ ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
درزمان باستان ایرانیان اکثرا درخانه های خود مار داشتند برای درمان بیماری‌های وپادزهر و...حالا اگرکسی مریض بود وبه طبیب نیازمند بود وچون در خانه او مار نبود کلمه بیمار از آنجا گرفته شده است ونماد مار در بهداشت جهانی بدین دلیل میباشد. تشکر
ناشناس
۰۲:۴۵ ۱۳ فروردين ۱۴۰۳
بیمار به لحجه گیلکی یعنی بی مادر
کریم
۰۹:۲۸ ۲۸ دی ۱۴۰۲
بیمار
زمانی که مرض طاعون در جهان به اوج رسیده بود خیلی از مردم مصاب به آن بودن بالاخره بعد از تحقیق یافتن که انتقال این مرض توسط موش های سیاه صورت میگرد وبرای نابودی موش ها باید در خانه ها مار وجود داشته باشد اکثرآ مریضانی که میامدن در خانه های خود مار نداشتن وبه آنها میگفتم این نفر بیمار است
یعنی کسی که مار داشت از شر این بیماری بی غم بود
قاضی دادگستری
۰۲:۰۹ ۱۱ دی ۱۴۰۲
استدلال دری زبان ها مثل این میمونه ک بگیم کشور میانمار از دو کلمه میان و مار تشکیل شده پس فارسی !!!! است .
قاضی دادگستری
۰۲:۰۸ ۱۱ دی ۱۴۰۲
استدلال دری زبان ها مثل این میمونه ک بگیم کشور میانمار از دو کلمه میان و مار تشکیل شده پس فارسی !!!! است . آقایون و خانما (ک اینا هم تورکیه البته ) کلمه بیمار تورکی هس و نمیتونید بگید از دو کلمه تشکیل شده ... این کلمه فقط یک قسمت داره و لاغیر ... درست مثل کلمه بیزار که نمیشه جداش کرد و فرهنگ های لغت گفتن ک بیزار تورکی هس ... یکی از علائم زبان تورکی اینه ک کلمات مختوم به ار زیاد داره مثل بیمار ، بیزار ، آچار ، دیوار ، بازار ، دمار ، دچار ، چاپار
دکتر نوبخت
۰۱:۲۲ ۱۱ تير ۱۴۰۲
این چه خرفاتیه
ناشناس
۲۰:۱۷ ۰۷ آذر ۱۴۰۰
خیلی جالبه، بخونید
حسین شریف آرا
۱۰:۴۶ ۳۰ آبان ۱۴۰۰
از دید من واژه بیمار از دو بخش بی و مار به ریشه شمردن است که در ساعت و تنظیم بودن بکار می رود. بنابراین بیمار یعنی کسی که حالش تنظیم و براه نیست. در اینجا مار از ریشهmar2 می باشد به معنی شمارش کا در مارکار به معنی کس با چبزی که وقت را نگه می دارد. مانند میدان مارکار در یزد
هادی قلیزاده
۱۰:۵۹ ۰۳ مرداد ۱۴۰۰
با سلام
این نوشتار غیر علمی و غیر مستند است.
ادعای نویسنده متن در مورد واژه بیمار به معنی بدون مار کاملاً غلط است.
واژه مار از دو جزء بی یعنی بدون و مار یعنی مر به معنی تلخی و رنج و درد و سختی و... تشکیل شده است.
بنابراین بی مار معنی لغوی آن یعنی بدون رنج و بدون سختی و... و علت نامگذاری آن برای شخص مریض که سختی زیادی می کشد بر اساس قاعده نامگذاری اشیاء به ضد آن (تسمیه الشی بضده) است مانند اینکه به شخص کچل بگوییم زلفعلی یا به شخص ترسو بگوییم آقا شجاع و...
سنا یوسفی
۰۱:۲۷ ۲۱ خرداد ۱۴۰۰
به نظر من بیمار از دو حرف بی و مار تشکیل شده در زمان قدیم در دوره طاعون وقتی فهمیدند طاعون از موش سرایت میکند و در نتیجه در هر خانه یک مار کار میزاشتند تا موش ها را بخورد و هر کس طاعون می گرفت می گفتند این مرد بیچاره
یعنی بدون ماره
خجسته
۱۹:۰۷ ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۰
سلام
دشوار از واژه های باستانی دش + خار تشکیل شده دش به معنای ضد مثل دشمن یعنی ضدمن بعبارتی مخالف من یا دشنام یعنی ضد نام یا مخالف نام
خار تو خیلی از گویشهایی که از گذشته بافی مونده به معنای خوب و سالم بودن هست مثلا تو گویش مازندرانی وقتی دو نفز به هم میرسن میگن سلام خاری یعنی سلام خوبی
بنابراین دشخار یا همون دشوار یعنی ضد خوب بودن یا ضد آسانی که میشه همون سخت بودن یا دشوار بودن بریم سر اصل مطلب
بیمار هم از دو واژه بی + خار تشکیل شده یعنی بدون خوب و سالم بودن که میشه مریض و ناخوش و این بیخار به مرور تبدیل شده به بیمار مثل دشخار که به مرور شده دشوار
راستسی اسم قدیم سوادکوه بوده دشخارگر که گر به معنای کوه و دشخار هم به معنای دشوار که در مجموع میشه کوههای دشوار یا کوه های صعب العبور
افشین
۲۲:۲۷ ۲۹ فروردين ۱۳۹۹
عزیز برادر ، بزرگوار ، رفیق
بیمار از دو کلمه بیم + آر تشکیل شده و به معنای چیزی است که بیم و وحشت می آورد خدایی بی + مار ؟؟؟
انسان شناس
۱۲:۴۶ ۰۵ فروردين ۱۳۹۹
فوق العاده مطلب ضعیف و بدون سند است. اصلا اینطور نیست. متاسفم. این نماد یونان باستان است. و بیمار هیچ ارتباطی به بی مار ندار.
Mohamad
۱۹:۱۵ ۲۷ بهمن ۱۳۹۸
عالی است این یک داستان خوب است
ناشناس
۲۳:۴۴ ۰۶ دی ۱۳۹۸
پوست اندازی مار سبب ایجاد تصور زنده شدن دوباره و تولد مجدد داشت به همین دلیل مار را دارنده آب حیات تجسم می کردند که این باور در داستان گیل گمیش سومری وجود دارد . مار آب حیات را گیل گمیش می دزد .
ايرانى
۲۳:۱۱ ۱۶ شهريور ۱۳۹۸
علامت جام اله هاجينا و مار پيچيده به دور آن به عنوان سمبل پزشكى و داروسازى از زمان يونان باستان استفاده مى شده و ارتباطى به قرن پنجم هجرى ندارد. واژه ببمار نيز از ريشه سانسكريت ويمارش به معناى ناراحت است.
ناشناس
۱۲:۵۱ ۰۲ تير ۱۳۹۸
‏بوعلى سينا قديما كه طاعون اپيدمى شد گفت خونه هاتون مار بزارين و براى مار يك جام شراب بزارين. واسه اين كه مار موشارو ميخورد و با شراب اشتهاش زياد مى شد. هر كى خونش مار نداشت طاعون گرفت. بيمار از اينجا مياد داستانش

‏لوگوى معروف مار و جام هم مال ماست با اين حساب
جعفربن صادق
۲۳:۵۵ ۲۳ دی ۱۳۹۷
سلام.درمورد شکل ماروجام وکلمه بیمار لطفاً صادق ترین (صحیح ترین)داستان موجود بگذارید .چرامردم راگیج کرده اید وهرکس یک نظری داده وآخرش هم معلوم نشد علت نامگذاری ودلیل این شکل چیه؟
رمضانعلی محمدیان
۱۲:۳۳ ۲۰ بهمن ۱۳۹۶
ممنون