سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تفسیر آیات93-95 سوره آل عمران

خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.

سوره آل عمران سومین سوره قرآن کریم است که 200 آیه دارد. عمران نام سه نفر از اشخاص مشهور بوده است: نام پدر حضرت موسی (ع)، پدر حضرت مریم (ع) و پدر حضرت علی (ع )که بیشتر به ابوطالب مشهور بوده است. ولی در این سوره بیشتر منظور از آل عمران پدر حضرت مریم و همسرش و حضرت مریم (ع) وحضرت عیسی (ع) است. این کلمه دو بار در این سوره به کار رفته است.

سوره آل عمران یادآور طبقات و رده هایی از انسان ها است که خداوند متعال آنها را از میان جامعه بشری گزینش و انتخاب کرده است و اینان عبارتند از: آدم نوح آل ابراهیم و آل عمران. در این سوره مطالب زیادی از جمله: ماجرای جنگ احد، مطالب فراوانی راجع به جهاد، مباهله، دعوت یهود به اسلام، امر به صبر و پایداری، بیان فضیلت شهدا و چند دعای زیبا آمده است.

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ 

همه خوراكيها بر فرزندان اسرائيل حلال بود جز آنچه پيش از نزول تورات اسرائيل [=يعقوب] بر خويشتن حرام ساخته بود بگو اگر [جز اين است و] راست مى‏ گوييد تورات را بياوريد و آن را بخوانيد (۹۳)

 

فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ 

پس كسانى كه بعد از اين بر خدا دروغ بندند آنان خود ستمكارانند (۹۴)

 

قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ 

بگو خدا راست گفت پس از آيين ابراهيم كه حق‏گرا بود و از مشركان نبود پيروى كنيد (۹۵)

شان نزول :
از روايات و نقل مفسران استفاده مى شود كه يهود، دو ايراد ديگر در گفتگوهاى خود به پيامبر صلى اللّه عليه و آله كردند، نخست اين كه چگونه پيامبر اسلام گوشت و شير شتر را حلال مى داند با اين كه در آئين ابراهيم (عليه السلام ) حرام بوده ، و به همين دليل يهود هم به پيروى از ابراهيم آنها را بر خود حرام مى دانند، نه تنها ابراهيم بلكه نوح هم اينها را تحريم كرده بود با اين حال چگونه كسى كه آنها را حرام نمى داند دم از آئين ابراهيم مى زند؟ديگر اين كه چگونه پيامبر اسلام خود را وفادار به آئين پيامبران بزرگ خدا مخصوصا ابراهيم (عليه السلام ) مى داند در حالى كه تمام پيامبرانى كه از دودمان اسحاق فرزند ابراهيم بودند بيت المقدس را محترم مى شمردند، و به سوى آن نماز مى خواندند، ولى پيامبر اسلام از آن قبله روى گردانده و كعبه را قبله گاه خود انتخاب كرده است ؟


آيات فوق به ايراد اول پاسـخ گفته و دروغ آنها را روشن مى سازد، و آيات آينده بر ايراد دوم پاسـخ مى گويد.


تهمت يهود بر پيغمبر خدا
همانگونه كه در شان نزول آيات فوق خوانديم يهود حلال بودن گوشت و شير شتر را از طرف پيامبر اسلام منكر شده بودند.
قرآن در نخستين آيه مورد بحث ، با صراحت تمام تهمت هاى يهود را در مورد تحريم پاره اى از غذاهاى پاك (مانند شير و گوشت شتر) رد مى كند و مى گويد: (در آغاز، تمام اين غذاها براى بنى اسرائيل حلال بود، مگر آنچه اسرائيل (يعقوب ) بر خود تحريم كرده بود) (كل الطعام كان حلا لبنى اسرائيل الا ما حرم اسرائيل على نفسه من قبل ان تنزل التوراة )
درباره اين كه اسرائيل (اسرائيل نام ديگر يعقوب است ) چه نوع غذائى را بر خود تحريم كرده بود؟ و علت آن تحريم چه بود؟ توضيحى در آيه ذكر نشده است ، ولى از روايات اسلامى چنين بر مى آيد:هنگامى كه يعقوب گوشت شتر مى خورد بيمارى عرق النسا بر او شدت مى گرفت . و لذا تصميم گرفت كه از خوردن آن براى هميشه خوددارى كند، پيروان او هم در اين قسمت به او اقتدا كردند، و تدريجا امر بر بعضى مشتبه شد، و تصور كردند اين يك تحريم الهى است ، و آن را بعنوان يك دستور دينى به خدا نسبت دادند. قرآن در آيه بالا علت اشتباه آنها را تشريح مى كند و روشن مى سازد كه نسبت دادن اين موضوع به خدا يك تهمت است .

 

 


بنابراين قبل از نزول تورات هيچ يك از غذاهاى پاكيزه بر بنى اسرائيل حرام نبوده كه با جمله (من قبل ان تنزل التورية ) در آيه فوق به آن اشاره شده است ، اگر چه بعد از نزول تورات و آمدن موسى بن عمران بر اثر ظلم و ستم يهود پاره اى از غذاهاى پاكيزه به عنوان مجازات ، بر آنها تحريم شد.
در جمله بعد خداوند به پيامبرش دستور مى دهد كه از يهود دعوت كند همان تورات موجود نزد آنها را بياورند و آن را بخوانند تا معلوم شود كه ادعاى آنها در مورد تحريم غذاها نادرست است . قرآن مى فرمايد: (بگو: اگر راست مى گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد) اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى دهيد حتى در تورات تحريف شده شما نيست . (قل فاتوا بالتورية فاتلوها ان كنتم صادقين ).ولى آنها حاضر به انجام اين كار نشدند چون مى دانستند در تورات چنين چيزى وجود ندارد.


در آيه بعد مى گويد، اكنون كه آنها حاضر به آوردن تورات نشدند و افترا بستن آنها بر خدا مسلم شد، بايد بدانند: (آنها كه بعد از اين به خدا دروغ مى بندند،ستمگرند و از روى علم و عهد چنين مى كنند). (فمن افترى على الله الكذب من بعد ذلك فاولئك هم الظالمون ).
در حقيقت هم بر خود ستم مى كنند كه خويش را گرفتار مجازات و كيفر الهى مى سازند، و هم به ديگران كه آنها را با دروغ و نيرنگ از راه راست منحرف مى سازند.


تورات كنونى و تحريم پاره اى از گوشتها

در تورات كنونى در سفر (لاويان ) فصل يازدهم ضمن بيان گوشتهاى حرام و حلال چنين مى خوانيم : (از نوشخوار كنندگان و سم چاكان اينها را نخوريد، شتر را با وجودى كه نوشخوار مى كند اما تمام سم چاك نيست آن براى شما ناپاك است ).از جمله هاى فوق استفاده مى شود كه يهود گوشت شتر و ساير سم چاكان را حرام مى دانستند، ولى هيچگونه دلالتى بر تحريم آنها در آئين ابراهيم و نوح ندارد ممكن است اين قسمت از آنها باشد كه بعنوان مجازات بر يهود تحريم شده بود.


در آخرين آيه مورد بحث روى سخن را به پيامبر كرده ، مى گويد: (بگو: خدا راست گفته (و اينها در آئين پاك ابراهيم نبود) (قل صدق الله فاتبعوا ملة ابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين )،اكنون كه مى بينيد من در دعوت خود صادق و راستگويم ، پس از آئين من كه همان آئين پاك و بى آلايش ابراهيم است پيروى نمائيد زيرا او (حنيف ) بود يعنى از اديان باطل متمايل به حق شده بود و در دستورات او حتى در مورد غذاهاى پاك يك حكم انحرافى و تحريم بى دليل وجود نداشت . او هرگز از مشركان نبود و اين كه مشركان عرب خود را بر آئين او مى دانند كاملا بى معنى است ، (بت پرست ) كجا و (بت شكن ) كجا؟


قابل توجه اين كه در قرآن كرارا روى اين جمله تكيه شده است كه ابراهيم از مشركان نبود.زيرا همانطور كه قبلا هم اشاره كرديم بت پرستان جاهليت مدعى بودند كه بر آئين ابراهيم هستند و آنقدر در اين ادعا پيش رفته بودند كه ديگران ، آنها را (حنفا) (پيروان ابراهيم )! معرفى مى كردند، لذا قرآن مكرر اين موضوع را نفى مى كند.

انتهای پیام/

برچسب ها: سوره ، آل عمران ، تفسیر ، آیات
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.