وی به خاطرهای جالب در اینباره اشاره کرد و گفت: دهه 60 بود که برای دیدار حضرت امامخمینی (ره) به جماران رفتم. در آن روزها تصورات یک جوان بیستوچند ساله را داشتم و این فکر به ذهنم رسید که اگر اتفاقی بیفتد و گلولهای شلیک شود، آیا برای محافظت از امام جلوی گلوله خواهم ایستاد؟ این مسئله در این مدت برای من یک چالش بوده که تا کجا میشود برای حفاظت از جان دیگری پیش رفت.
کارگردان نامآشنای کشورمان حفاظت از شخصیت ها و در اصطلاح «بادیگارد بودن» را شغلی بسیار سخت در کشور توصیف کرد و گفت: این شغل در کشورمان برای افرادی مانند «حیدر» عقیدتی و آرمانی میشود و نسبت به بادیگاردهای دیگر کشورها که حد و حدودی در کار خود ترسیم میکنند، انتظارات از این افراد در کشورمان بسیار بالاست. چون انتظار میرود این افراد جان خود را برای منافع کشور فدا کنند.
کارگردان «آژانس شیشهای» و «از کرخه تا راین» به انتقاد از جریان حاکم سینمای کشورمان پرداخت و اتفاقات رخ داده در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر برای این فیلم را ناشی از تغییر دیدگاهها به اینگونه فیلمها دانست.
وی ادامه داد: فیلمهایی که میسازم با ساختار حاکم سینما نمیخواند؛ چون از کارها درک کامل نمیشود و استنباطهای دیگر از آن میشود. البته این صحبتها در میان مردم نیست و بیشتر کسانی به مسائل حاشیهای دامن میزنند که از بدنه خود سینما هستند.
کارگردان «بادیگارد» درباره بازخوردهایی که از فیلمش دریافت کرده، گفت: این فیلم به طرزی عجیب و باورنکردنی میان شاخههای مختلف مردم نفوذ کرده؛ به طوری که هنوز بازتابهای بسیار جذابی از آن میبینم و میشنوم. همین اواخر با یکی از هموطنان مسیحی و همسرش که صحبت میکردیم، تحلیل به شدت عجیبی از فیلم میکردند که واقعاً از آن لذت بردم.
حاتمیکیا در ادامه از نقش زن و بازی مریلا زارعی در فیلم بادیگارد گفت و با وجود سکانسهای کمی که برای او تعریف شده بود، وجود این شخصیت و نقش وی را برای فیلم بسیار حیاتی دانست.
وی اضافه کرد: نبود شخصیت راضیه، میتوانست پایه نقش اصلی قصه یعنی حاج حیدر را کاملاً به هم بریزد. او نه تنها یک همسر بلکه یک پشتگرمی بزرگ برای حاج حیدر بود.
سازنده فیلم «بادیگارد» با بیان اینکه استفاده از جلوههای مختلف بصری یکی از فاکتورهای جذابیت در سینما است، تصریح کرد: بدنه سینمای کشور در استفاده از اینگونه جلوهها فقیر و تنبل شده و این آفتی برای تولیدات داخلی است.
او در این باره ادامه داد: به اعتقاد من سینما باید سینما باشد و البته جذاب و همیشه همه چیز را با کلام نگوید؛ اما غیر از آن، تصویر نیز باید حرفی برای گفتن داشته باشد. بخشی از این فقیر و تنبل شدن سینما به سبب مشکلات اقتصادی است، اما بخش دیگر آن به فیلمسازان برمیگردد که کار خودشان را در این راه راحت و ساده کردهاند و البته به اینکه بعضی اوقات بهخاطر سیاست جشنوارهها، صحنهسازی در آنها ناچیز خوانده می شود هم ارتباط پیدا می کند.
حاتمیکیا در پایان از سختیهای صحنهسازی در ساخت «بادیگارد» گفت: بودن هلیکوپتر در فیلم و ترسیم صحنه ترور برای سینمای ما کار بسیار سختی بود و گرفتاری اجرایی زیادی داشت؛ اما وجود آن برای فیلم مهم بود. صحنه موتورسواری در تهران که به نظر نمیرسید صحنه سختی باشد، ما را اذیت کرد و ساخت صحنه تونل 10 شب طول کشید.
انتهای پیام/