این مکان که خانه ای مخروبه بود، امام سجاد(ع) آن را بدون سقف و دردناک توصیف کردند و فرمودند به شکلی بود که هر لحظه احتمال می دادیم که دیوارها بریزد، دیوارها ظاهرا دور ما را گرفته بودند اما مردم ما را می دیدند، سرمای شب و تابش آفتاب در روز ما را اذیت می کرد، به حدی که صورت دختران پیامبر(ص) آن قدر در مقابل آفتاب قرار گرفته بود که پوست انداخته بودند.
وی افزود: روز اول تا غروب کاروان اسرا در شهر دمشق چرخانده شدند، غروب آنان را در خرابه ساکن کردند و روز دوم آنان را به کاخ یزید بردند ، همه را از زن، مرد گرفته با دست و پای بسته به داخل کاخ یزید بردند به حدی که دختر ابا عبدالله(ع) حضرت سکینه(س) به شکلی دو دستش را بر روی سرش قرار داده بود که علی الظاهر پوشش خود را از چشمان هرزه افراد داخل کاخ حفظ کند که به نوعی حجاب بر صورت داشته باشد. یزید تعجب می کند و می گوید چرا این گونه ایستاده ای؟ حضرت سکینه(س) می فرمایند: من دختر حسین بن علی(ع)، حجاب، عفاف و متانت هستم.
وی ادامه داد: این جاست که حضرت زینب(ص) در تکمیل سخنان حضرت سکینه(س) می فرمایند: آیا این از عدل است که نوامیس خود را در پس پرده قرار دهی و نوامیس پیامبر(ص) را در کوچه و بازار بچرخانی؟ یزید رو به حضرت سکینه(س) گفت تو همان بچه هستی که در کربلا سپاه مرا به گریه واداشتی؟.
این کارشناس علوم قرآنی درباره اهانت یزید به سر مبارک امام حسین (ع) نیز بیان کرد: در روز دوم ماه صفر مجموعه اسرا در حضور یزید قرار گرفته اند و جسارت هایی از جمله چوب خیزران بر سر مطهر اباعبدالله(ع) زده شد. هرکس بلند شد و نوایی سر داد که نزنید، این ها داغدیده هستند. مشاور رومی یزید به وی گفت من چیزهایی از صاحب این سر شنیده ام که صلاح نیست تو چنین کاری کنی.
وی درباره واکنش حضرت زینب(س) به یزیدخاطرنشان کرد: حضرت زینب (س) در ادامه سخنان اثر گذارش به یزید خطاب کرد: هر حیله ای داری به کار گیر و هر تلاشی می توانی انجام بده ولی نمی توانی، به اسم جلاله الله محبت ما را از دل مردم کم کنی یا پاک کنی چون این محبت را خدا در دل مردم قرار داده است و به زودی خواهی دید که هیچ کس از بنی امیه باقی نخواهد ماند اما نور حسین(ع) به همه عالم خواهد تابید.
منبع: میزان
انتهای پیام/