آشنایی با روحانیت مبارز سبب شد خیلی سریع با تعالیم اسلامی اُنس بگیرد و مسیر حق را از باطل شناسایی کند. او جوانی مصمم و با اراده بود و به فرموده امیرمؤمنان حضرت علی علیهالسلام که میفرماید: « اِنَّما الدنیا دارٌ مجازٍ والاخرهِ دارُ قرارٍ فخذوا مِن ممرکم لمقرکم» از همه فرصتها برای رشد و تکوین شخصیت خود بهره میجست و هرگز آخرت خویش را به دنیای بیارزش و مادی نمیفروخت. در برابر همه متواضع بود و از افراط در امور پرهیز میکرد. صلابت در گفتار و کردار از او جوانی برومند ساخته بود و در برابر همه سختیها و ناملایمات صبور و مقاوم بود.
شهید ابراهیمیان و مبارزه علیه طاغوت
شهید به واسطه حرکت در مسیر روحانیت، خیلی زود توانست با آرمانهای والای بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی آشنا شود. با افزایش مبارزات حقطلبانه مردم ستم دیده ایران به صف مبارزان اسلامی پیوست و با پخش اعلامیهها، تکثیر و توزیع سخنرانیهای حضرت امام خمینی (ره) و روحانیان تلاش ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت. بارها تا مرز شهادت پیش رفت و در مقابل ظلم و ستم طاغوت هرگز سکوت نکرد.
شهید که به خاطر آرمانهای مقدس اسلام علیه رژیم طاغوت مبارزه میکرد، به علت پیوستن چند تن از اعضای خانوادهاش به سازمان مجاهدین خلق، رابطه خود را با آنان که بر راه ناصواب خود اصرار کورکورانه میورزیدند، قطع کرد. شهید عباس ابراهیمیان به واسطه ایستادگی در برابر عقاید باطل و بیاساس سازمان منافقین و اعضای آن، سختیهای فراوانی را متحمل شد اما هرگز از مسیر خود که همان دین مبین اسلام و خط مرجعیت و اسلام ناب محمدی(ص) بود روی برنگرداند.
شهید ابراهیمیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، عباس همه عزم خود را برای تحکیم ریشههای نهال نوپای انقلاب اسلامی به کار بست و با عزمی انقلابی در همه سطوح به مردم و کشور خدمت کرد. با تشکیل کمیته امداد امام خمینی، به یاری محرومان و کوخنشینان شتافت و با عزیمت به مناطق محروم و دور افتاده با همه وجود به خدمترسانی مشغول شد.
با شکلگیری حزب جمهوری اسلامی به همراه چند تن از دوستان خود به عضویت آن درآمد و در قسمت روابط عمومی مشغول به خدمت شد.شهید هم چنین در واحد شهرستان حزب جمهوری اسلامی با جدیت منشاء خدمات فراوانی شد و بعد به واحد تشکیلات حزب رفت.
عباس ابراهیمیان در برابر خط نفاق بسیار مقاوم و استوار بود و هرگز ذرهای عقبنشینی نمیکرد.به هنگام درگیریها میان مردم و عناصر خود فروختهی منافقین حضور فعال داشت و همه ناملایمات را با جان و دل میخرید. از تهمتها و آزارهای منافقین به ستوه آمده بود اما با وجود خوندلهای فراوان به سبب ایمان قوی و محکمی که داشت هرگز دست از عقیدهاش نکشید.
دو تن از خواهران وی به علت همکاری با منافقین و حضور در درگیری مسلحانه ۳۰ خرداد علیه جمهوری اسلامی ایران و کشتار مردم بیگناه، اعدام شدند اما عباس ابراهیمیان با صبر انقلابی، برخورد بسیار خوبی از خود نشان داد که نمونه آن را کمتر میتوان مشاهده کرد.
یک روز قبل از فاجعه تروریستی هفتم تیر سال ۱۳۶۰، هنگامی که پدر و مادرش با مراجعه به دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی از او خواسته بودند که محل بازداشت یکی از برادران خود را که به علت همکاری با منافقین دستگیر و محکوم شده بود نشان دهد او با قاطعیت عالی و همراه با اخلاق اسلامی در برابر پدر و مادرش ایستادگی کرد و این خواسته آنان را نپذیرفت.
عباس ابراهیمیان سرانجام در هفتم تیر سال ۱۳۶۰ ه . ش به دست اعضای پلید گروهک ضد خلق منافقین که مدتها از سوی آنان آزار و اذیت شده بود به فیض عظیم شهادت نائل آمد و به ملکوت اعلی پیوست.
صبر در برابر تهمت و افترا ویژگی بارز شهید
عباس ابراهیمیان با تأسی به این کلام گهربار حضرت علی علیهالسلام که میفرماید: « اخفاء الشدائد منالمُرُوهِ»، «پنهان داشتن شدتها از مروت است»، همواره تلاش میکرد سختیها و ناملایمات را در خود نگهدارد و آن را نزد کسی بازگو نکند.
عباس با پرورش این خصلت در درون خود، بسیار صبور و مقاوم بار آمده بود و هرگز در برابر ناملایمات دم برنمیآورد.
او همواره با صبر و بردباری و آرامش نفس و اطمینان خاطر، بر فتنهها و حوادث فائق میآمد و در برابر مصائب و بلایای سنگین به خدا توکل مینمود.
یکی از دوستان شهید عباس ابراهیمیان در خاطرهای از وی چنین نقل میکند« ... سازمان [منافقین]، به وسیله برادرِ شهید ابراهیمیان، هرچه کارخلاف انجام میدادند به او نسبت میدادند، از جمله ماشین شهید را سازمان کذایی دزدید. بعد از مدتی که [ شهید عباس ابراهیمیان موضوع را پیگیری] و ماشین را پیدا کرد، سازمان او را به سرقت اموال محکوم کرد[اما] در دادگاه روشن شد که خود سازمان دزد است و ماشین متعلق به شهید عباس ابراهیمیان است.»
انتهای پیام/