وی ادامه داد: بحث گفتمان در بین این سند متفاوت است؛ یکی در حوزه مسئولان و در دل حاکمیت است که این تحول بنیادین را بپذیرند و دوم، گفتمان برای عامه است یعنی همه کسانی که تحت تأثیر تحول میخواهند در عملکرد آنها تغییراتی ایجاد شود که این، از همکاران فرهنگی تا اولیا و دانشآموزان را شامل میشود.
رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه در گفتمانسازی بین مسئولان و همکاران فرهنگی دچار مشکل هستیم، گفت: دلیل این موضوع این است که تا باورها و نگاههای خود را نسبت به ضرورت سند تحول تغییر ندهیم، عملی اتفاق نمیافتد.
چهاربند اضافه کرد: انتظاری که داریم به صورت عملی است؛ البته باید باور کنیم و این آگاهی را کسب کنیم که ما در 2حوزه گفتمانسازی در مسئولان و عامه دچار مشکل هستیم و موضوع دوم، ابهام در جایگاه تعلیم و تربیت است.
وی یادآور شد: میگوییم جایگاه نظام تعلیم و تربیت حاکمیتی است؛ در نتیجه باید وقتی پذیرفتیم، در تأمین منابع و امکانات نیز در شأن آن عمل کنیم.
رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه مرز بین حاکمیت و تصدیگری در نظام تعلیم و تربیت به شدت مخدوش و آشفته است، تصریح کرد: عرصه برای پشتیبانی کردن از نظام تعلیم و تربیت در این حالت تنگ میشود و آن را تصدیگری عنوان میکنیم و هرجا که قرار است دستوری داده شود و مطالبهای باشد، این موضوع حاکمیتی میشود؛ در نتیجه باید تکلیف خود را با نظام تعلیم و تربیت روشن کنیم.
چهاربند گفت: تا به امروز در حیطه منابع انسانی و تأمین منابع موفق به تهیه سند زیر نظام نشدهایم که این مربوط به اختلافنظر بین 2حوزه اشاره شده است.
وی با اشاره به ضرورت افزایش توان فنی برای تأمین کردن توان عملیاتی سند، افزود: اینکه برای دستگاهی که 900 هزار نیروی انسانی دارد، برنامهریزی انسانی کنیم، موضوع مهمی است؛ در نتیجه شما اگر در کشور پنج نفر را پیدا کردید که فقط مبانی نظریه برنامهریزی نیروی انسانی آموزش و پرورش را بداند، به ما معرفی کنید؛ در نتیجه به لحاظ فنی با توجه به مطالبات سند تحول، دچار کمبودهایی هستیم که باید در این خصوص چارهاندیشی شود.
رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به فصل هشتم سند تحول بنیادین، بیان کرد: ضعف چارچوب نهادی وجود دارد؛ در این فصل 2 لایه برای مدیریت و نظارت سند تحول در نظر گرفته شده است که لایه اول، شورای عالی انقلاب فرهنگی است و نظارت فرآیندی بر سند برعهده آن است.
چهاربند ادامه داد: لایه دوم، وظیفه برنامهریزی و اجراست و در این لایه شورای عالی آموزش و پرورش است؛ ضمن اینکه مرحله دوم، وزارت آموزش و پرورش، در مرحله سوم سایر دستگاهها مانند صدا و سیما قرار دارند و آخرین نهاد، خانواده است.
وی با بیان اینکه تصور کنید چرا سند تحول اجرا نمیشود و قصور برعهده کیست، گفت: باید ببینیم چارچوب نهادی عملکردش با وظایف انجامشده تطابق دارد؛ در حال حاضر بعد از پنج سال عملیاتی شدن سند، شاهد تشکیل کمیتهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی هستیم تا چارچوب نظارتی بر سند را تعیین کند.
رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش تأکید کرد: در حال حاضر فراخوان کرده و اعلام میکنیم، هر پروپوزالی که برای برنامهریزی نیروی انسانی باشد، از آن استقبال میکنیم.
چهاربند اضافه کرد: از آذرماه سال 90 که سند تحول تصویب و ابلاغ شد تا امروز، هزاران برگ اسنادی مانند برنامه درسی و سند زیرنظام فضا و تجهیزات تولید شده است؛ در حالیکه سه سال متوالی است که برنامهریزیها مطابق توسعه سنواتی تولید میشود تا بخشهای مربوط به آموزش و پرورش را عملیاتی کنیم.
وی یادآور شد: نقشه راه و تقسیم کار ملی کارکرد نهادی است، اما مفهوم نهادی را نتوانستیم به گفتمان ملی تبدیل کنیم و با وجود شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و مجلس شورای اسلامی، هنوز دنبال تشکیل کارگروه ملی هستیم و متوجه نشدهایم که این دستگاهها وظیفه تقسیم کار ملی را برعهده دارند.
رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش به تنهایی سعی کرده است اینبار را برعهده گیرد؛ درصورتیکه باید همه دستگاهها در این خصوص حضور پیدا میکردند، خاطرنشان کرد: در وزارت آموزش و پرورش هیچ کوتاهی نکردهایم و سه گزارش را به دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش و پرورش در خصوص اجرای سند تحول ارائه کردهایم.
چهاربند متذکر شد: وقتی قرار است تغییری در نظام تعلیم و تربیت صورت گیرد، بخشی مربوط به بیرون از آموزش و پرورش است و بخشی به درون آن مربوط میشود.
وی با اشاره به وجود نگاه خاص به موضوع پرورش استعدادهای درخشان، عنوان کرد: اگر به سند امور نخبگان دست بزنیم، در آنجا بهصراحت آمده است که در پرورش استعدادهای درخشان باید به صورت غیرمحسوس عمل کنیم و بدون نشاندار کردن دانشآموزان این کار را انجام دهیم؛ حال اگر به تعداد مدارس استعدادها دست بزنیم و برای نمونه در استانی این تعداد را کم کنیم، اولین جایی که اعتراض میکند، همان امور نخبگان است.
رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه در گفتمانسازی نتوانستهایم همه نیروهای تغییر را همراه کنیم، گفت: توسعه بیرویه و غیرهدفمند آموزش عالی در اقصی نقاط کشور، نتیجهاش 3.5 میلیون تحصیلکرده بیکار است که فشارش در حال حاضر روی آموزش و پرورش است.
چهاربند در تأیید این موضوع، اضافه کرد: در یک بخش، دهستان و یا شهر کوچک وقتی سه واحد دانشگاهی داریم که برای نمونه سالی 550 فارغالتحصیل دارد که هیچ ارتباطی با توسعه و آمایش آن محل ندارند، تنها فرصت اشتغال خود را در معلم شدن میدانند؛ چراکه آموزش و پرورش تنها واحد سازمانی دولتی است که در دل روستاها نیز وجود دارد و این موضوع ابتدا تبدیل به تقاضای اجتماعی شده، سپس بُعد سیاسی پیدا کرده و بعد تبدیل به یک طرح یکفوریتی میشود.
وی افزود: این طرح یکفوریتی که دستکم 120 هزار نفر پتانسیل استخدام پشت سرش قرار دارد، بدون توجه به نیاز، ممکن است در مجلس رأی آورد و تمام مهندسی نیروی انسانی که شاهبیت برنامه ریزی نیروی انسانی در برنامه ششم است را ساقط میکند.
انتهای پیام/