به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بعضی اذعان دارند که ما مشکل مالی نداریم، همسر هم داریم اما همش بهم ریخته ایم، آرامش نداریم ... به واقع چه شده است با وجود همه امكانات و تواناییهایی كه باعث آرامش ما میشود اما ما در زندگی دچار نگرانی و تشویش هستیم.
یکی از کتابهایی که طرفداران بسیاری را به خود جلب کرده و تیراژ بالایی در نشر دارند کتابهایی با عناوین؛ آرامش، مبازه با اضطراب، چگونه می توان آرام بود، راههای رسیدن به موفقیت و.. است که در این زمینه نویسندگان مسلمان و غیر مسلمان دست به قلم شدهاند و کتابهایی در این زمینه روانه بازار کردهاند.
این توجهات نشان می دهد که آرامش موضوع و نیاز و ضرورت بسیار مهمی است که همه به دنبال آن هستند چرا که اگر آرامش باشد، جسم هم سالم تر است. در تحقیقی که بر روی افرادی که زخم معده داشته اند انجام شده به این نکته رسیدند که از ۱۰۰ نفر مبتلا به این مشکل، ۶۰ نفر آن ها مشکل روانی و استرس داشتهاند.
این موضوع مهم و حساسی است که بعضی اذعان دارند که ما مشکل مالی نداریم، همسر هم داریم اما همش بهم ریختهایم، آرامش نداریم... به واقع چه شده است با وجود همه امكانات و تواناییهایی كه باعث آرامش ما میشود اما ما در زندگی دچار نگرانی و تشویش هستیم.
در این فرصت بر آن شدهایم علل نا آرامی و عوامی که آرامش را به ارمغان میآورند را با هم مروری داشته باشیم ... مکرر افرادی که در طول سالیان به ایشان مراجعه میکردند برای مشکلات؛ ایشان ختم چهارده هزار صلوات و حدیث کساء و برای آنهایی هم که تمکن مالی دارند یک گوسفند هم ذبح سفارش میکردند.
۱. احساس گناه و معصیت
عدهای از افراد هستند که چون در گذشته خطا و گناه و اشتباه داشتهاند، فکر میکنند که راه برگشتی وجود ندارد و به قول معروف آب از سر آنها گذشته، قرآن در این باره سخن زیبایی دارد و میفرماید: «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»(زمر/۵۳)
به امام كاظم(علیه السلام) گفتند: فلانی ماه رمضان روزه نمیگیرد. به او میگویند: چرا روزه نمیگیری؟ میگوید: من خیلی جنایت كردم. برای چه روزه بگیرم؟ من آب از سرم گذشته است، چه یك وجب، چه صد وجب! آقا فرمودند: من اینقدری كه از یأسش می ترسم، از گناهش نمیترسم. پس اول احساس گناه است.
اگر حق الناس است، خرد خرد بپردازید. اگر حق الله است، یواش یواش ادا كنید. اگر گناهانی است كه قابل جبران نیست هم باید استغفار و توبه کرد.
۲. احساس نارضایتی
اینكه من و شما در زندگی مرتب خودمان را با زندگیه دیگران مقایسه کنیم؛ بگوییم چرا او دارد من ندارد، چرا او زیاد دارد من کم دارم، چرا چرا چرا ... قرآن كریم در سوره فجر میفرماید: وقتی به انسان نعمت میدهیم، میگوید: خوب خدایی است. «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَكْرَمَنِ» (فجر/۱۵) اما وقتی به او سخت میگیریم، «فَیَقُولُ رَبىّ أَهَانَنِ» (فجر/۱۶) میگوید: خدا ما را فراموش كرد.
راه حلش هم این است كه راضی باشید. گله مند نباشید: یَأَیَّتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ، ارْجِعِى إِلىَ رَبِّكِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً» (فجر/۲۷ و ۲۸)
۳. عامل دیگری که آدمی را غمگین و پریشان میکند دوری از یاد خدا و فراموش کردن خداوند است...
یکی از چیزهایی که غم و غصه را میبرد و شادی میآورد، انس با دعاهاست. دعاهای صحیفه سجادیه، دعای هفتم صحیفه سجادیه، تنگی دل، فشار روحی و جسمی را میبرد: «یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ» ای خدایی که می توانی همه گرهها را باز کنی. «وَ یَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ» تیزی شدتها را در هم میشکنی. غم و غصه ها را میبری.
یکی دیگر از دعاها، دعال مشلول است. در این دعا بعد از دویست و خردهای بار که خدا را صدا میزنیم، میگوییم: خدایا، ای خدایی که رفیق و شفیق و مهربان هستی، «فُكَّنى مِنْ حَلَقِ الْمَضیقِ» از این حلقههای ضیق و تنگنا نجاتم بده. «وَاصْرِفْ عَنّى كُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ ضیقٍ» هر غمی و هر غصهای داریم، هر پیچیدگی و گرفتاری را از من باز کن.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: این دعا (مشلول) را بخوان که در این دعا فرج و گشایش است. اگر هم نشد باز بخوانند.
بزرگان ما بلا استثناء همه به خواندن حدیث کساء سفارش میکردند. مکرر افرادی که در طول سالیان به مرحوم آیت الله بهاء الدینی(ره) مراجعه میکردند برای مشکلات؛ ایشان ختم چهارده هزار صلوات و حدیث کساء و برای آنهایی هم که تمکن مالی دارند ذبح یک گوسفند هم سفارش میکردند.
آقای بهجت فرمودند: اگر هم در محفل و جلسهای نبودید، تنها بخوانید. چون انسان تنها نیست، ده پانزده فرشته همراه انسان هستند. این حدیث کساء عجیب مؤثر است. حضرت زهرا محور این حدیث است:«اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها [و السّرّ المستودع فیها] بعدد ما أحاط به علمک»
تلاوت قرآن و انس با قرآن نکبتها، تاریکیها، غمها و غصهها را میبرد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «مَن اَنِسَ بتلاوة القرآن لم توحشهُ مُفارقةُ الاِخوان» یعنی اگر از همه دنیا فقط قرآن نزد من باشد، همان مرا کفایت می کند و هیچ وحشتی ندارم.
یاد خدا واقعاً انسان را احیا میکند. روایت زیبایی است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: از مهمترین واجبات بر بندگان خدا، یاد خداست. یعنی واجب ترین واجب یاد خداست. لحظهای غافل نشویم. بعد حضرت فرمودند: منظور من از یاد خدا گفتن لا اله الا الله و سبحان الله و الحمدلله نیست. اگرچه این هم ذکر زبانی است ولی مهمترین واجباتی که یاد خداست، «ذِكْرُ اللَّهِ عِنْدَ ما احَلَّ وَ حَرَّمَ» (کافی/ج۲/ص۹۰) ذکر خدا موقع حلال و حرام است؛ یعنی اگر به جایی رسیدی که این مال حرام است، پرهیز کن و یاد خدا کن.
ذکر خدا موقعی که میخواهی غضب کنی. ذکر خدا هنگامی که میخواهی رشوه بدهی و بگیری، ذکر خدا هنگام حلال و حرام، یعنی هرکجا امر خداست انجام بدهی و نهی خداست، محکم بایستی.
منبع:فردا
انتهای پیام/