نویسنده این گزارش آورده است: اما در حالی که رسانه ها شاهد بحث و گفتگو در ارتباط با فعالیت های پنتاگون هستند، جای تردید است که بتوانیم رقمی را در ارتباط با هزینه های کلی امنیت ملی بیابیم. در حقیقت، مطمئنا با گذشت پنج سال از زمان انتشار مقاله هلمن و کرامر، شما در یافتن چنین رقمی در رسانه ها با دشواری های قابل توجهی مواجه خواهید بود. در همین حال، باید گفت رقم های مربوط به هزینه های مرتبط با «امنیت ملی» ما همچنین شامل تدارکات و حضور در جنگ پانزده ساله علیه تروریسم می شود که سبب شده است ارتش آمریکا در عملیات در حال گسترش و نامحدود در خاورمیانه (غرب آسیا) بیشتر حضور داشته باشد. همان گونه که اخیرا در مقاله ای نوشتم، این ارتش در تبدیل کردن بخش های قابل توجهی از منطقه به ویرانه نقشی موفقیت آمیز ایفا کرده است و هم اکنون که بودجه برخی از بخش های داخلی از جمله بخش درمانی و محیط زیست کاهش یافته است، پول های مردم آمریکا در اصل به سیاه چاله جنگ و تدارکات برای جنگ های بیشتر ریخته می شود.
هزینه های وزارت دفاع آمریکا به تنهایی فراتر از نیم تریلیون دلار در سال است. بر اساس تورم باید گفت که این رقم فراتر از اوج هزینه های نظامی در دوره رونالد ریگان، رئیس جمهور پیشین آمریکا، در دهه هزار و نهصد و هشتاد است و در حال حاضر نزدیک به اوج هزینه های پس از جنگ جهانی دوم است. این در حالی است که صدها میلیارد دلار هزینه های «دفاعی» در پنتاگون وجود دارد که در بودجه پنتاگون محاسبه نمی شود. با توجه به تمایل شدید پنتاگون به اتلاف هزینه ها و پیشینه دولت آمریکا در حضور در جنگ های خطرناک که هیچ گونه پایانی ندارند، واضح است که بخش بزرگی از دلارهای مالیات دهندگان سبب نمی شود هیچ کسی در شرایطی امن تر زندگی کند.
بودجه پایه یا معمول پنتاگون شامل هزینه های آموزش در زمان صلح، تجهیز کردن و عملیات ارتش آمریکا و نیروی کار عظیم غیرنظامی می شود که از آن حمایت می کند. بودجه این وزارت خانه در حال هدر رفتن است. برای مثال، در گزارش سال گذشته هیئت تجاری دفاعی -که یک هیئت مشاوره ای پنتاگون است- آمده است که وزارت دفاع آمریکا تنها با کاهش بوروکراسی (تشکیلات اداری) رو به گسترش می تواند طی بیش از پنج سال صد و بیست و پنج میلیارد دلار صرفه جویی کند. بررسی های جدید بازرس کل پنتاگون نشان می دهد که این وزارت خانه صدها توصیه در این باره را نادیده گرفته است که پنتاگون می توانست بیش از سی و سه میلیارد و ششصد میلیون دلار صرفه جویی کند.
پنتاگون حتی نمی تواند به رقم دقیق تعداد پیمانکاران خصوصی که بکار می گیرد، دسترسی داشته باشد اما این رقم ششصد هزار یا بیشتر است و بسیاری از آنها فعالیت هایی را انجام می دهند که احتمالا کارمندان دولت بهتر از پس آنها بر می آیند. کاهش تنها پانزده درصدی این تعداد زیاد پیمانکار سالانه سبب صرفه جویی بیست میلیارد دلاری می شود.
با کاهش جاه طلبی های جهانی پنتاگون -که چیزی جز ویرانی طی یک دهه گذشته در عراق، افغانستان، سوریه و دیگر کشورها در خاورمیانه بزرگتر در پی نداشته است- وزارت دفاع آمریکا می تواند صرفه جویی های به مراتب بیشتری بعمل آورد. بن فریدمن، کارشناس موسسه محافظه کار کاتو، تخمین می زند، اگر واشنگتن مداخلات نظامی خود را کاهش دهد و تنها بر منافع اصلی آمریکا متمرکز شود، پنتاگون می تواند هزینه های خود را طی یک دهه آتی به میزان یک تریلیون دلار کاهش دهد.
این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، بودجه پنتاگون در سال آینده را به پانصد و هفتاد و پنج میلیارد دلار افزایش داد. بودجه مورد نظر او در مقایسه با رقم پیشنهادی اعضاء کمیته نیروهای مسلح در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا کمی تعدیل شده است. جمهوری خواهان و دموکرات ها خواهان افزایش بودجه پنتاگون به دست کم ششصد میلیارد دلار یا بیشتر هستند. جدال قانونی بر سر رقم نهایی طی ماه های باقی مانده سال ادامه خواهد داشت.
بودجه جنگ های قرن حاضر، از عراق گرفته تا افغانستان و فراتر از آنها، از حساب خاصی پرداخت شده است که خارج از بودجه معمول پنتاگون است. این بودجه جنگی در زمان اوج مداخله دولت بوش در عراق بیش از صد و هشتاد میلیارد دلار بود. در حالی که شمار نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان از صدها هزار نفر به حدود پانزده هزار نفر تنزل پیدا کرد، بودجه جنگ به همان نسبت با کاهش مواجه نبوده است.
ممکن است فکر کنید بودجه قوی ترین تسلیحات در زرادخانه آمریکا -کلاهک های هسته ای- از طریق بودجه پنتاگون تأمین می شود. اما این دیدگاه اشتباه است. هزینه تحقیقات، توسعه، حفظ و نگهداری و نوسازی زرادخانه متشکل از شش هزار و هشتصد کلاهک هسته ای بر عهده نهادی زیر نظر وزارت انرژی آمریکا به نام اداره ملی امنیت هسته ای است. این نهاد همچنین در زمینه رآکتورهای هسته ای فعالیت می کند و هزینه پاکسازی تأسیسات تسلیحات هسته ای و آزمایشگاه های تسلیحات هسته ای را پرداخت می کند که سالانه در مجموع بیش از بیست میلیارد دلار برآورد می شود.
این طبقه بندی شامل شماری از وجوه مرتبط با مسائل دفاعی دیگر نهادها غیر از پنتاگون می شود. بودجه این نهادها حدود هشت میلیارد دلار در سال است. طی سال های اخیر، حدود دو سوم این پول به فعالیت های مرتبط با امنیت داخلی اف بی آی اختصاص یافت. چهار موردی که به آنها اشاره شد، به تعبیر دفتر بودجه کاخ سفید، هزینه های کلی «دفاع ملی» را تشکیل می دهند.
پس از حملات یازدهم سپتامبر، کنگره یک ابرسازمان به نام وزارت امنیت داخلی را تاسیس کرد. این سازمان در برگیرنده بیست و دو نهاد موجود است که همگی فعالیت هایی در زمینه امنیت داخلی و حفاظت از مرزها انجام می دهند. این وزارت خانه در حال حاضر دویست و چهل هزار کارمند دارد. گارد ساحلی، اداره فدرال مدیریت امور غیر مترقبه، مرکز آموزش اجرای قانون، خدمات شهروندی و مهاجرت، اداره حفاظت از مرزها و گمرک و خدمات سری آمریکا از جمله نهادهایی می باشند که تحت نظر وزارت امنیت داخلی قرار دارند. این سوال مطرح می شود که چه تعداد از این نهادها سبب امن تر شدن آمریکا می شوند؟
برنامه کمک های نظامی آمریکا طی قرن جاری با سرعت گسترش یافته است. آمریکا در حال حاضر تعداد زیادی برنامه آموزشی و تسلیحاتی دارد که در بیش از صد و چهل کشور فعال هستند. هزینه آنها سالانه بیش از هجده میلیارد دلار است که فقط حدود چهل درصد آن در بودجه وزارت خارجه آمریکا لحاظ می شود.
دولت آمریکا شانزده آژانس اطلاعاتی مجزا دارد. آمریکا امسال بیش از هفتاد میلیارد دلار به هزینه های اطلاعاتی اختصاص خواهد داد. بدین ترتیب، دفعه بعد که وزیر دفاع آمریکا، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا یا یک قانون گذار تندرو ادعا کند که ارتش آمریکا به سبب کمبود بودجه در حال از هم پاشیدن است، حرف های او را باور نکنید.
انتهای پیام/