سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چگونه نام کشور ما در مجامع بین المللی از پرس و پرشیا به Iran تغییر یافت؟+تصاویر

بعیدی نژاد در اینستاگرامش نوشت: در چهارچوب یک تفکر نژادی مقامات آلمانی در زمان هیتلر از پادشاه وقت ایران خواستند تا نام کشور را از پرس و پرشیا به Iran تغییر دهد.

به گزارش خبرنگار حوزه سیاسیون  گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حمید بعیدی نژاد سفیر ایران در انگلیس طی یادداشتی داستان تغییر نام ایران در مجامع بین المللی را در زمان هیتلر بیان کرد.
 
بعیدی نژآد در این پست نوشت:
"یادداشت:
آیا تصمیم حكومت سابق ایران توانست نام كشور ما به لاتین را از "پرس" و"پرشیا" به Iran تغییر دهد؟ 
 
نام سرزمین كهن ما برای قرون و اعصار برای ما فارسی زبانان همواره ایران بوده است اما نام لاتین سرزمین ما همواره تا هشتاد سال پیش "پرس" و "پرشیا" و مشتقات مشابه آن در دیگر زبانهای خارجی بوده است كه از ریشه نام یونانی "مملكت پارس" گرفته شده است. دقیقا در هشتاد و دو سال پیش در اول فروردین سال ١٣١٤ خورشیدی مصادف با ٢١ مارس ١٩٣٥ میلادی وزارت امور خارجه ایران با ارسال یادداشتی به سفارتخانه های كشورهای مقیم در تهران از كشورهای متبوع آنها درخواست نمود كه از این به بعد در زبانهای خارجی برای اشاره به ایران بجای كلمه "پرس" و "پرشیا" در فرانسه و انگلیسی و یا معادل آنها در دیگر زبانهای خارجی از كلمه "Iran" استفاده كنند.
 
این درخواست با سؤال و ابهامات زیادی روبرو شد تا جایی كه با ورود این كلمه به مكاتبات و رسانه ها عده ای كه هنوز با كلمه خارجی Iran آشنا نشده بودند فكر كردند این هم نام سرزمین جدیدی است كه همزمان با استقلال یافتن كشورهای جدیدی مانند عراق و سوریه و اردن در خاورمیانه بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و یا دیگر كشورهای جدید شمال آفریقا به صحنه گیتی آمده است. خیلی ها هم نمی فهمیدند كه چه اصراری است كه خارجی ها باید نام پرس و پرشیا را كه ریشه ای چندهزار ساله از زمان كاربرد آن در منابع یونانی و رومی و اروپایی داشته است با كلمه ای نامأنوس برای آنها،هر چقدر هم صحیح باشد، جایگزین سازند. هر كسی با مراجعه به فرهنگهای لغت بخوبی میتوانست ببیند كه در دهها مورد، كلمه "پرس"و یا "پرشیا" نه فقط به جغرافیای ناحیه ایران بلكه بعنوان صفتی برای معانی متعدد فرهنگی و تاریخی مربوط به تمدن ایران اطلاق میشوند. عبارات و توصیفهایی چونPersian poetry Persian music , persian language ، Persian Culture تا Persian Gulf نمونه های زیادی از این موارد هستند كه نمیتوان فقط با تغییر یك كلمه پرشیا از آن و جایگزینی Iran الزاما معانی قبلی آنها را افاده نمود. هر چند در همان زمان برخی نویسندگان با توضیحاتی بعضی مبانی فرهنگی برای این تغییر در برخی از نوشته ها ارائه كردند اما با نگاهی به تحولات آن دوره میتوان بخوبی دریافت كه مبنای این تصمیم ملاحظات سیاسی حكومت وقت ایران با ترغیب حكومت آلمان نازی بود. 
 
در سالهای ١٩٣٣ و ١٩٣٤ حكومت نازی در آلمان در چارچوب اندیشه ی سیاسی حكومتی خود و برای اثبات برتری نژادی ملت آلمان یك منشور ایدئولوژیك تهیه كرده بود كه متكی به مطالعات گسترده ی برخی از محققین آلمانی در موضوع نژادهای انسانی بود. یافته های این محققین با اهداف سیاسی هیتلر كاملا همخوانی داشت و میتوانست ادعای هیتلر در اثبات ایدئولوژی برتری نژادی او را به اثبات برساند. بر اساس این مبانی، پاك ترین نژاد اروپایی، ریشه خالص آلمان از ریشه نژاد آریایی بود كه بهیچوجه با نژاد یهودی مخلوط نشده بود، چرا كه اختلاط نژادی با نژاد یهودیان كه برای اقوام بسیاری در اروپا بوقوع پیوسته است آن نژادها را از پاكی و خلوص خود خارج نموده و حتی آنها را از ماهیت انسانی خود عاری نموده است. نمونه ی بارز این تخریب نژادی در میان اقوام اروپایی از نظر منشور نژادی حكومت هیتلر، اقوام اسلاو بودند كه بعلت اختلاط با یهودیها از رتبه انسانیت تنزل یافته و به رتبه حیوانی رسیده بودند. این اقوام كه نژاد عمده كشورهای اروپای شرقی مانند لهستان را شامل میشوند همه بعلت اختلاط با یهودیان از انسانیت خارج شده بودند. مبنای كشتار یهودیان و اقوام اسلاو توسط حكومت هیتلری تا مرحله سوزاندن آنهادر كوره های آتش سوزی نیز همین تئوری نژادی بود. نیروهای آلمانی كه این انسانها را به قتل رسانده و در آتش می سوزاندند، آنها را در حد حیواناتی بی درك و شعور قلمداد میكردند كه حیات آنها تنها به آلوده كردن بیشتر نژاد پاك آلمانی می انجامید و چه بهتر كه هر چه زودتر از كره ی زمین پاكسازی میشدند. 
 
در همین چارچوب تفكر نژادی هم بود كه بر اساس اسنادی كه بعدها منتشر شد، مقامات عالی آلمان در سالهای ١٩٣٣ و ١٩٣٤ دولت وقت ایران را ترغیب نمودند كه با توجه به برتری نژاد آریایی و با در نظر گرفتن اینكه ایران نیز خواستگاه اصلی نژاد آریایی در ایران است، با تغییر نام كشور خود از "پرس" و "پرشیا" به Iran در زبانهای اروپایی ریشه تمدنی آریایی خود را به دنیا معرفی نماید. به زعم آنها این اعلام همچنین میتوانست بمعنای آغاز عصر جدیدی در تاریخ ایران بعد از دوره های پادشاهی گذشته به اروپا هم باشد، دوره ای كه شاه ایران میخواهد ایران را به دوره جدیدی از تمدن و پیشرفت نوین رهنمون گردد. این نوع گفتمان جدید اتفاقا با اندیشه رضا خان كه در آغاز دوره دوم حكومت خود با توجه به تسلط بیشتر خود بر اوضاع داخل ایران جاه طلبیهای زیادی را در سر میپرورانید و به ایجاد روابطی نزدیكتر با هیتلر بعنوان قدرت مسلط در اروپا و قدرتی فراتر از قدرتهای سنتی روس و انگلیس می اندیشید، انطباق می یافت.
 
بدین ترتیب با وجود ابهام و عدم اشتیاق بسیاری در كشورهای خارجی برای استفاده از ترمینولوژی جدید و جایگزین كلمات "پرس و پرشیا" و مشابه آنها در زبانهای مختلف، نام رسمی لاتین ایران بمرور در اسناد و رسانه های بین المللی رایج شد اما بر خلاف خوشبینی اولیه این امر به متروك شدن كلمات "پرس" و "پرشیا" و مشتقات آنها منجر نگردید. و این واقعیت خود را چنان تحمیل كرد كه بعد از حدود شانزده سال دولت ایران با اصلاح دستور قبلی طی دستورالعمل جدیدی استفاده از "پرس" و "پرشیا" و نام لاتین ایران را هر دو صحیح و كاربرد آنها بجای یكدیگر را قابل قبول اعلام نماید.
 
در عمل امروز در زبانهای خارجی عموما وقتی به اسم كشور ما اشاره میشود از نام لاتین ایران و وقتی به وجوه تاریخی، فرهنگی و تمدنی ایران یا حتی اسامی تاریخی مهمی اشاره میشود از مشتقات كلمه "پرس و پرشیا" استفاده میشود. بر همین اساس در بسیاری از موزه های دنیا مشتقات كلمه "پرشیا" استعمال بسیار زیادی دارد و هیچ موزه ای نتوانسته است به حذف نام "پرس و پرشیا" كه به دوره بسیار مهمی از تاریخ و تمدن كهن ایرانی تعلق دارد رضایت بدهد. و اینها همه بر گرفته از ریشه تاریخی و تمدنی این فرهنگ كهن است كه غبار تصمیمات سیاسی نتوانسته و نمیتواند بر آن سایه افكند."



انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.