به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آیا اولین واکنش شما به لحظات تلخ یا آزاردهنده زندگی تان، باز کردن در یخچال است؟ مطالعات نشان میدهد که شما تنها نیستید و ۷۰ درصد آدم ها، گرفتار پرخوری عصبی هستند. همچنین محققان میگویند ۹۰ درصد افرادی که رژیم میگیرند، به خاطر همین پرخوری عصبی، رژیم شان را میشکنند. اگر میخواهید بدانید که به چه نوع پرخوری عصبی دچار هستید و باید چه راهی را برای نجات خودتان بروید، این صفحه را بخوانید.
اول این سوالها را جواب بدهید.
روی یک کاغذ، تعداد پاسخهای A، B، C. و D. خود را بنویسید و در بخش توضیحات، از حال خودتان باخبر شوید.
۱. در کدام یک از شرایط، سراغ غذا یا هله هوله میروید؟
A. وقتی از خودم یا دیگران عصبانی ام.
B. وقتی استرس دارم یا احساس میکنم نمیتوانم شرایط از کنترل خارج شده را درست کنم.
C. وقتی فکر میکنم به اندازه کافی توانایی انجام امور مختلف را ندارم.
D. وقتی اتفاق ناراحت کننده یا دردناکی مثل مرگ یک عزیز یا ... برایم یادآوری میشود.
۲. وقتی نادیده گرفته میشوید یا احساس ضعیف بودن را به شما منتقل میکنند، چه واکنشی نشان میدهید؟
A. از عمق وجودم به خاطر چنین رفتارهایی عصبانی میشوم.
B. از خودم میپرسم که چرا چنین رفتاری با من شده و دچار استرس میشوم.
C. نمیتوانم در ساعات باقی مانده روز احساس خوبی داشته باشم.
D. مثل همیشه فکر میکنم که زندگی به من سخت میگیرد.
۳. اگر یک چیز را در مورد خلق و خوی خودتان میتوانستید تغییر دهید، کدام مورد را عوض میکردید؟
A. دیگر این قدر عصبانی نباشم.
B. این قدر با استرس درگیر نباشم.
C. احساس ناامنی دست از سرم بردارد.
D. احساسات دردناک مربوط به گذشته از ذهنم پاک شود.
۴. وقتی قرار است با کسی در مورد موضوعی بحث کنید، چه حالی پیدا میکنید؟
A. نمیتوانم از کوره در نروم.
B. نگرانی در مورد اینکه باید چگونه شرایط را اداره کنم، کلافه ام میکند.
C. عقب نشینی میکنم، چون توان انجام این کار را ندارم.
D. مواجهه با این افراد برایم بسیار دردناک میشود.
۵. وقتی که پرخوری عصبی سراغ تان میآید، چه فکری در ذهن تان چرخ میزند؟
A. از این که این قدر ضعیف هستم عصبانی میشوم.
B. اگر این قدر استرس نداشتم، هله هوله نمیخوردم.
C. چقدر نیاز دارم که کسی حتی برای چند لحظه کنارم باشد تا آرامش را به من برگرداند.
D. در آن لحظه به این که قرار است باز هم چاقتر شوم اهمیتی نمیدهم.
۵ سوال خودآزمون چاقها.
اگر بیشتر پاسخهای تان A. است؛ خشم شما را هله هوله خور کرده.
از خودتان، دیگران یا شرایطی که در آن قرار گرفته اید، عصبانی هستید؟ همین کافی است تا به این مشکل دچار شوید.
* بپذیرید که آدم آهنی نیستید و احساس دارید. وقتی این اصل را پذیرفتید، پذیرش احساسی مثل عصبانیت هم برای تان آسان میشود. این عصبانیت به شما میگوید که مشکلی وجود دارد و باید با از میان برداشتن آن، اوضاع را سروسامان دهید.
* افکار سرشار از خشم تان را با تلفن همراه تان یا یک دستگاه ضبط صدا، ضبط کنید. دوباره به صدای سرشار از خشم خودتان گوش دهید تا بتوانید احساس دقیق تان را درک کنید و سپس از پسِ مقابله با افکار و احساساتی که حالتان را این قدر خراب کرده، بربیایید.
* حالا یک قدم به جلو بردارید و دلیل عصبانیت تان را از بین ببرید.
* با این فکر منفی که همیشه چیزی یا کسی برای سرزنش کردن وجود دارد، بجنگید. انگشت اتهام گرفتن به سوی دیگران، راه خوبی برای بیرون آمدن شما از این شرایط نیست.
* به رویکرد «پیش میآید دیگر» متوسل شوید.
* وقتی عصبانی هستید، فکرتان را روی کاغذ ببرید و روی کاغذ با فرد یا چیزی که عصبانی تان کرده، بجنگید.
* این شعار را تکرار کنید من اجازه نمیدهم عصبانیت من را بخورد، چون در این صورت به خاطر عصبانیت، همه خوراکیهای دمِ دستم را میخورم.
* وقتی عصبانی هستید بلند شوید و راه بروید. اگر در خانه هستید، به کوچه بروید و اگر در محل کارتان هستید، چند بار از پلهها پایین و بالا بروید. همین فرصت کوتاه به شما یادآوری میکند موضوع آن قدرها هم مهم نبوده است.
اگر بیشتر پاسخهای تان B. است؛ استرس شما را هله هوله خور کرده.
وقتی از پسِ مهار کردن استرستان بر نمیآیید، احتمالا بیشتر از هر زمانی، ولع خوردن پیدا میکنید. این راههای جایگزین را امتحان کنید:
* به مسئولیتهای اضافه «نه» بگویید. اگر با یک دست چند هندوانه بر ندارید، حال تان بهتر میشود.
* تا جایی که میتوانید کارهایی را که انجام دادن شان به شما استرس وارد میکند، به کسانی که توان کمک کردن به شما دارند واگذار کنید.
* با افکار استرس آلودتان رو در رو شوید. آیا وقتی بار دیگر مرورشان میکنید، باز هم فکر میکنید که ارزش تجربه کردن استرس را دارند؟
* استرس باعث بالا رفتن ضربان قلب یا حتی لرزیدن دستهای تان میشود. شما با انجام حرکات کششی آرامش بخش و ورزش کردن، میتوانید نشانههای جسمی ناشی از استرس را از بین ببرید. ورزش کردن، درست مثل خندیدن در بدن شما هورمون شادی آور اوکسی توسین (Oxytocin) را تولید میکند و حال تان را بهتر میسازد.
* اشتباهی را که بسیاری از آدمهای درگیر با استرس انجام میدهند انجام بدهید. خود را در تنهایی غرق نکنید و سعی کنید با لحظات خوشایند، شادی آور و آرامش بخش حال تان را بهتر کنید.
* از رخ دادن اتفاقاتی که فکر میکنید میتواند استرس تان را بیشتر کند، جلوگیری کنید.
مثلا اگر باید کار مهمی را در زمان خاصی انجام دهید، قبل از آن، خرید نروید تا مبادا به خاطر گرفته شدن وقت تان در فروشگاه ها، از کار اصلی تان باز بمانید.
* آلبوم تان را بردارید و عکسهای لحظات خوب تان را ببینید. به دوستی که حالتان را خوب میکند، زنگ بزنید. چشمهای تان را ببندید و در حالی که موسیقی آرامش بخشی را میشنوید، کمی دراز بکشید.
۵ سوال خودآزمون چاقها.
اگر بیشتر پاسخهای تان c. است؛ احساس تزلزل هله هوله خورتان کرده.
احساس تزلزل و تکرار این فکر که «من مفید و توانا نیستم» میتواند شما را ویران کند. اگر شما در گروه این آدمها قرار میگیرید، این راهها را برای خروج از بحران امتحان کنید.
* از تلاش برای راضی کردن دیگران دست بردارید. اگر هدف شما راضی نگه داشتن دیگران و جلب توجه شان باشد، هیچ وقت به آرامش نمیرسید.
* سه توانایی بزرگ و ارزشمندتان را روی کاغذ بنویسید و کاغذ را روی درِ یخچال بچسبانید تا مدام با آن روبرو شوید.
* فکر نکنید تنها شما با احساس ناخوشایند «من نمیتوانم!» درگیر هستید. بسیاری از آدمها تنها وانمود میکنند که اعتماد به نفس دارند. شما هم مثل آنها وانمود کنید تا آرام آرام باورتان شود که میتوانید.
* آدمهای متزلزل همیشه آخرین شکست شان را به خود یادآوری میکنند. شما از این دسته آدمها نباشید. یادآوری شکست برای جبران است، نه برای تاکید بر ناتوانی ها.
* اگر نگرانید که حرف مناسب را در زمان لازم نزنید، از قبل به حرف تان فکر کنید و حتی در تنهایی خودتان، گفتنش را تمرین کنید. وقتی بارها کاری را که فکر میکنید درست است انجام دهید، در انجام دادنش حرفهای میشوید.
* صدایی را که درون تان شما را «بی مصرف» میخواند، خاموش کنید.
* وقتی احساس ناتوانی و بی مصرفی به شما هجوم میآورد به جای پناه بردن به یخچال، تلفن را بردارید و شماره کسی را که گفتگو با او به شما آرامش میدهد، بگیرید. بعید است که بعد از قطع کردن تلفن، باز هم میل به هله هوله خوری در شما باقی بماند.
اگر بیشتر پاسخهای تان D. است؛ ضربه عاطفی هله هوله خورتان کرده.
پاسخهای شما نشان میدهد که از پس مرهم گذاشتن روی زخمهای گذشته برنیامده اید و پرونده ضربههای عاطفی را که پیش از این به شما وارد شده است، نبسته اید. ما برای بستن این پرونده ها، این چند راه را به شما پیشنهاد میکنیم.
* اگر فکر میکنید اتفاقات آزار دهندهای که از ذهن تان پاک نشده دلیلِ حال خراب تان است، حتما از روانشناس کمک بگیرید. هیچ وقت برای کمک گرفتن دیر نیست.
* اگر فعلا آمادگی مراجعه به روانشناس را ندارید، با کسانی که مشکل مشابه شما را دارند، صحبت کنید. اینکه بدانید تنها نیستید و خیلیها درد شما را کشیده اند، حال تان را بهتر میکند.
* با آدم هایی که به آنها اعتماد دارید در مورد حال و هوای تان صحبت کنید. یک گپ دوستانه عاری از قضاوت قطعا آرام ترتان میسازد.
* به دلیل اتفاق هایی که در گذشته رخ داده، روی آدمها و شرایط برچسب نزنید و از تجربههای تازه پرهیز نکنید.
* گذشته را فراموش نکنید، اما آینده شما از گذشته تان کپی نمیشود. هر شب با به زبان آوردن این شعار چشمهای تان را روی هم بگذارید؛ «فردا روزی دیگر است.
منبع:ماهنامه همشهری تندرستی
انتهای پیام/