اصلا چرا اینجور بگویی. در فضای مجازی حتی میتوانی بگویی "بازیگر قدیمی و مشهور سینما و تلویزیون ساعتی پیش در بیمارستان درگذشت". ماشین دروغ پراکنی برخی در فضای مجازی حتی کار را تا زلزله سهمگین تهران به نقل از استاد دانشگاه تهران هم کشیده است.
اینجا فضای مجازی است و این فضا برای برخی فضای داستان سرایی و افسانه پردازی به منظور سودجویی و سو استفاده شده است. یک بار با شخصی که در حوزه مواد غذایی فعالیت می کرد صحبت می کردم. او از زاویه دید خودش به یک شایعه مطرح شده در فضای مجازی نگاه می کرد و می گفت: پشت شایعه نخوردن و نخریدن فلان مارک خرما که در بازار وجود دارد شرکت رقیب قرار داشته تا بتواند خرماهای خود را بهتر به فروش برساند. جالب اینجاست که در یک برهه زمانی خاص فروش ان مارک خرما هم پائین امده بود و هنوز هم نتوانسته کمر صاف کند.
حالا شایعه و افسانه سرایی در فضای مجازی وارد حوزه های جدید هم شده است. برخی گروه های ذینفع سیاسی با استفاده از پتانسیل فضای مجازی فضای دروغ پراکنی را وارد ادبیات خبری کشور کرده اند. به اینجا که می رسم یاد حرف آن مرد بازاری می افتم که می گفت شرکت در یک بازه زمانی خاص برای رقیب شایعه درست کرد و جنسش را فروخت و بازار را در دست گرفت. به قول او این کار فضای مناسبی را برای به حاشیه راندن شرکت رقیب فراهم آورد و آن ها کارشان را با خیال راحت انجام دادند.
حالا حکایت این شده که در نزدیکی ایام انتخابات ریاست جمهوری که نقطه عطف شایعه پراکنان برای سود حداکثری در فضای انتخاباتی است عوامل کارگر در فضای مجازی فعال شده اند. اندکی تحقیق در مورد کارگران خبری این روزهای فضای مجازی که در بعد شایعه پراکنی ید طولایی دارند ما را به سر نخ های جالبی می رساند.
مهندسان پروژه های تخریب شخصیتی در اتاق های فکر داخلی و خارجی پشت هم جلسه می روند و دستور کار می دهند. پیامی از طریق شبکه امن دریافت می شود و کارگران داخلی و خارجی با دستور کار تعیین شده وارد عمل می شوند. پروژه برای این افراد حیثیتی است. برخی تولید کننده و برخی مصرف کننده می شوند. در این بین اما برخی مصرف گراها به دلیل اینکه صرفا ادعای ایراد شده از سوی عوامل تولید کننده را قرقره می کنند ضرر بیشتری را متحمل می شوند چرا که تولید کنندگان شایعه در پس پرده حضور دارند و سایه ای از آن ها وجود دارد اما مصرف کنندگان تمام قد در میدان عمل حضور دارند.
نمونه از مثال بالا را می توان در شایعات مطرح شده علیه دستگاه قضایی عنوان کرد که در نهایت نماینده ای از مجلس برای کم نیاوردن هنوز هم وزیر می برد و می آورد و جالب اینکه نماینده کناری اش در صحن علنی مجلس و کمیسیون مربوطه نامه پاک دستی قوه قضائیه را امضا کرده و متن آن هم در مجلس قرائت شده است.
انتخابات فرصتی است به منظور آلوده سازی فضا از سوی عناصر دشمن. نمونه ای از این فضا در سال 88 مشاهده شد که دم خروس خیلی را نمایان کرد و عوامل دشمن یکی پس از دیگری هویت خود را عیان کردند. در آن ایام قوه قضائیه با جدیت و پشتکار مثال زدنی برای دفاع از امنیت و ناموس وطن وارد شد.
برخوردها با عوامل پیاده نظام دشمن در کف خیابان های تهران و اتاق های فکر پس کوچه های فضای مجازی شدت گرفت. پرونده تشکیل شد و عده ای پایشان به دادگاه باز شد.
قضات انقلابی وارد عمل شدند و مر قانون اعمال شد. جدیت در برخورد و اعمال مجازات علیه کارگران فتنه در مرزهای جمهوری اسلامی برخی را نزد سرویس های غربی پیمانکار فتنه پرچم دار کرد. اتاق های فکر و مهندسان فتنه 88 هنوز ضربات سنگین متحمل شده از سوی قوه قضائیه را در پس ذهن خود حفظ کرده اند تا در وقت مقتضی وارد عمل شوند.
انتخابات 96 زمان دیگری برای کلید خوردن پروژه جدید است. رسانه سازی هایی هم که از قبل از سوی سرویس های جاسوسی غرب انجام شده بود امکان را برای حمله به قوه قضائیه و ارکان برخوردهای سال 88 فراهم اورده. البته در این بین هستند قضات انقلابی ای که در سال های اخیر شناسایی شده اند و آن ها هم باید مورد حمله قرار بگیرند.
حمله آغاز می شود. ابتدا با طرح مساله حساب های قوه قضائیه. تیر به سنگ می خورد. باید سراغ سناریوهای دیگر رفت. افسانه سرایی در این بین حد و مرز ندارد. باید فقط زد. پس حمله دوباره شروع می شود اما اینبار با دستور کار هدف قرار دادن قضات انقلابی و خوشنام برای دستگاه قضایی و بدنام و سختگیر برای پیاده نظامان دشمن در داخل کشور.
تیترها یک به یک روی خروجی می روند و برای داستان دکوپاژ شده افسانه سرایی آغاز می شود. "فساد مالی فلان قاضی برجسته و انقلابی، او را به مرز برکناری رساند!"، و..
اینها تنها بخشی از تیترهای دیکته شده به عوامل رسانه ای مخالف نظام برای هدف قرار دادن دستگاه قضایی است. هدف مشخص است، منفعل کردن قوه قضائیه و قضات خوشنام و انقلابی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و مشغول کردن این نهاد انقلابی به افسانه های مطرح شده در فضای مجازی و البته هدف مهمتر بی اعتمادی مردم به یکی از پاک دست ترین نهادهای عمومی کشور.
دشمن از ناحیه قوه قضائیه و البته قضات خوشنامش متحمل ضربه شده است و چه بهتر اینکه برای اتفاق مهم پیش رویش بخشی از بدنه قوه قضائیه را به حاشیه لجن پراکنی های خود رهنمون سازد البته اینبار تیر دوباره به خطا رفته است افکار عمومی تیزهوش و هوشمند ایران به خوبی متوجه شده است که پشت پرده این بازی کثیف چیست.
البته باید پذیرفت و حق را به عوامل رسانه ای سرویس های جاسوسخانه های غربی داد که آنهایی که از اقدامات خود برای انتخابات پیش رو آگاه هستند از هوشیاری قوه قضائیه و نهادهای ذیربط هم آگاهی دارند و پس بهترین دفاع را در حمله می بینند.
رسانه های ارزشی علاقمند و دلسوز به نظام و کشور باید در کار خود هدف های دشمن را رصد و حمایت جانانه ای از قاضی جان بر کفی که در همه بزنگاه ها با اقتدار در مقابل عوامل سلطه ایستاده است داشته باشند.