سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چطور به بچه‌ها انگیزه درس خواندن دهیم؟

چرا انگیزه دادن به کودکان اینقدر سخت است؟ ما پدر و مادرها اغلب، باورِ نادرست و خنده‌داری داریم که فرزندان‌مان به حرف‌های ما توجه نمی‌کنند مگر آنکه گوش‌شان را بپیچانیم. ولی واقعیت این است که تلاش‌های شما برای ایجاد انگیزه در فرزند‌تان، احتمالا نتیجه‌ی منفی دارند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چرا انگیزه دادن به کودکان اینقدر سخت است؟ ما پدر و مادرها اغلب، باورِ نادرست و خنده‌داری داریم که فرزندان‌مان به حرف‌های ما توجه نمی‌کنند مگر آنکه گوش‌شان را بپیچانیم. ولی واقعیت این است که تلاش‌های شما برای ایجاد انگیزه در فرزند‌تان، احتمالا نتیجه‌ی منفی دارند. شما نمی‌توانید فرزندتان را مجبور کنید که به درس خواندن اهمیت بدهد، فقط به این دلیل که برای شما مهم است، و ممکن است با این کار مانع از ایجاد انگیزه در او بشوید. بدتر از همه این است که فشار و تلاش برای ایجاد انگیزه در کودک، معمولا تبدیل به جنگِ قدرت می‌شود. اگر به نمره‌های کودک‌تان، بیشتر از عملکردش اهمیت بدهید، تصورات شما اشتباه است. در این مقاله به نقل از چطور خواهیم خواند که چطور به بچه‌ها انگیزه درس خواندن دهیم.
 
اگر وارد حریم کودک‌تان شده‌اید و سعی دارید او را مجبور کنید که به درس خواندن اهمیت بدهد، فقط به این دلیل که درس خواندن او برای شما مهم است، باید این رفتار خود را کنار بگذارید و از خودتان بپرسید «در اینجا مسئولیت فرزند من چیست؟ مسئولیت من چیست؟» اگر کودک شما درس نمی‌خواند، وظیفه‌ی شما به عنوان پدر یا مادر، این است که حس مسئولیت‌پذیری را در او ایجاد کنید و به او بیاموزید که دنیای واقعی چگونه است. در دنیای واقعی، اگر کاری را که به شما محول شده انجام ندهید، پولی دریافت نمی‌کنید. برای کودک عواقبی ایجاد کنید تا به او نشان بدهید که نتیجه‌ی انتخاب‌های اشتباه چیست، ولی هرگز او را وادار به انجام تکالیف ریاضی نکنید، فقط به این دلیل که انجام تکالیف ریاضی او برای شما اهمیت دارد. عواقب و نتایج، موجب ایجاد انگیزه نمی‌شود. عواقب و نتایج را به این دلیل بازگو می‌کنید که وظیفه‌ی خودتان به عنوان پدر یا مادر را انجام بدهید. حرف آخر اینکه، نمی‌توانید کسی را وادار کنید که به چیزی اهمیت بدهد. در اینجا نقش شما الهام‌بخش بودن و ترغیب کردن است.
 
والدین، اغلب خودشان را مسئول عاقبت فرزندان در زندگی می‌دانند، ولی باید بدانید که هرگز این‌طور نیست و در نهایت، خود فرزند، مسئول انتخاب‌هایش است. ولی از آنجا که فکر می‌کنیم موفقیت فرزندان به ما بستگی دارد، وارد حوزه‌ای می‌شویم که به آن تعلق نداریم. به ما آموخته‌اند که باید به طریقی، فرزندمان را کنترل کنیم، بنابراین بیشتر ما، بدون فکر کردن، وارد حریم آنها می‌شویم. ما فکر می‌کنیم که باید به کودکان انگیزه بدهیم تا چیزهای خاصی را در زندگی بخواهند، ولی این کار فقط موجب می‌شود تا آنها در برابر ما واکنش نشان بدهند. ممکن است که کودک، خواسته‌های شما را انجام بدهد تا از سرزنش‌های شما رها شود یا حتی شما را راضی کند، ولی این مسئله موجب ایجاد انگیزه در او نمی‌شود. دوباره تکرار می‌کنم، شما باید برای کودکان خود الهام‌بخش باشید و آنها را ترغیب کنید. هدف ما یکسان است، ما می‌خواهیم که فرزندان‌مان انگیزه داشته باشند، ولی چیزی که موجب ایجاد تفاوت می‌شود، روش رسیدن به این هدف است.
 
سعی می‌کنم که به او انگیزه بدهم، ولی نمی‌دانم چرا بی‌فایده است؟
در واقع بعضی از کودکان نسبت به سایرین، انگیزه‌ی کمتری دارند. کودکانی وجود دارند که بسیار باهوش‌اند، ولی در کارنامه‌‌شان نمره‌های پایینی می‌گیرند. بعضی از آنها با وجود تمام تلاش‌های معلم و والدین، در کلاس می‌نشینند و به یک جا زل می‌زنند. شاید فرزند شما فراموش می‌کند تکالیف مدرسه‌اش را انجام بدهد، یا بدتر از آن، تکالیف مدرسه را انجام می‌دهد ولی هرگز آنها را به معلم نشان نمی‌دهد. شاید کودکی در سنِ پیش از نوجوانی دارید که ظاهرا به هیچ چیز علاقه‌مند نیست و هیچ سرگرمی یا شور و اشتیاقی ندارد. شاید نوجوان شما به راحتی تسلیم می‌شود یا نمی‌خواهد تلاش کند. شاید او با وجود تمام تلاش‌های شما، درجا می‌زند یا حتی به جای پیشرفت، پس می‌‌رود. (اگر نگرانی‌های دیگری دارید، حتما از مدرسه یا پزشک متخصص کودکان بخواهید که احتمال وجود اختلالات در یادگیری، اختلال کم توجهی- بیش‌فعالی (ADHD) یا اختلال کم‌توجهی (ADD)، افسردگی، اعتیاد و سایر شرایط را در کودک شما بررسی کند.)
 
اگر کودک انگیزه‌ی کمی دارد، این مسئله می‌تواند به دلیلی برای نگرانی و سرخوردگی و حتی گاهی، ناامیدی مبدل شود، و این همان جایی است که مشکل، شروع می‌شود. مشکل اصلی، واکنش شما به نبودِ انگیزه در کودک است، نه خودِ مسئله‌ی بی‌انگیزه بودن کودک. وقتی از او عصبانی می‌شوید، سعی می‌کنید به دلیل اضطراب و نگرانیِ خودتان او را با انگیزه کنید، و فراموش می‌کنید که نمی‌توان کسی را وادار کرد که به چیزی اهمیت بدهد.
این سوالات را از خودتان بپرسید:
 
آیا نگرانی شما موجب شده که غُر بزنید، مدام در اطراف او باشید، به او فشار بیاورید، با وعده و وعید او را راضی کنید یا برای او بیش از حد پدر و مادری کنید؟
 
آیا سرخوردگی موجب شده تا فریاد بکشید، جیغ بکشید، به او التماس کنید، او را تنبیه کنید، یا دست‌های‌تان را به نشانه‌ی ناامیدی بالا بیاورید؟
 
آیا درماندگی موجب شده تا با همسرتان مشاجره کنید، زیرا فکر می‌کنید او هرگز به اندازه‌ی کافی برای انگیزه دادن به کودک شما تلاش نمی‌کند؟
 
آیا عدم موفقیت کودک موجب شده تا همواره سعی کنید که او را وادار کنید تغییر کند و انگیزه‌ی بیشتری داشته باشد؟
 
اگر هر یک از کارهای گفته شده در بالا را انجام می‌دهید، احتمالا این واکنش‌ها را از فرزندتان دیده‌اید: مقاومت می‌کند، مطابق میل شما رفتار می‌کند تا از سرزنش‌های شما در امان باشد، سرکشی می‌کند، یا بر رفتار و مواضع خود، بیشتر پافشاری می‌کند. بگذارید صریح بگویم، او چه با شما مقابله کند و چه مطابق میل شما رفتار کند، نتیجه این است که در میزان انگیزه‌ی او، هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد. شاید بتوانید او را وادار کنید آنچه را که شما می‌خواهید انجام بدهد، ولی کمک به او برای داشتن انگیزه‌ی بیشتر، همچنان هدفی دست‌نیافتنی خواهد بود.
 
فرزند من انگیزه‌ی انجام هیچ کاری را ندارد
اگر اطمینان دارید که کودک‌تان دچار اختلالات یادگیری یا اختلالات رفتاری نیست، و باز هم در زندگی خانوادگی مشارکت نمی‌کند و کارهای خانه یا تکالیف مدرسه را انجام نمی‌دهد، احتمالا نتوانسته‌اید او را در مسیرِ درست نگاه دارید. در این حالت، باید او را مسئولیت‌پذیر کنید و نتایجی برایش ایجاد کنید که او را به مسیر درست هدایت کند. برای مثال، به او بگویید زمانی می‌تواند بازی رایانه‌ای انجام بدهد که تکالیف مدرسه و کارهای خانه را انجام داده باشد. همزمان با انجام این کار، به اندازه‌ی کافی عقب بایستید تا متوجه شوید که کودک، چه شخصیتی دارد. اگر به موقع از خواب بیدار نمی‌شود، دخالت نکنید تا متوجه شوید که الگوی خواب او چیست. اگر از انجام دادنِ کار خاصی بیزار است، با او صحبت کنید و ببینید که آیا می‌توانید کارهای او را با یکی از خواهرها یا برادرهایش عوض کنید. نمی‌گویم که باید مطابق میل آنها رفتار کنیم، ولی بد نیست اگر بررسی کنیم و ببینیم که آنها چه کارهایی را بهتر انجام می‌دهند. شاید پسرتان از قرار دادن ظرف‌ها در ماشین ظرف‌شویی بیزار باشد، ولی دوست داشته باشد شام بپزد چون در آینده قصد دارد که سرآشپز بشود. با این کار، به کودک کمک می‌کنید تا خود را بهتر ببیند و تعریف کند. از سرِ راه او کنار بروید و سعی کنید که او را بشناسید، سپس به او اجازه بدهید که برای خود، فکر کند و تصمیم بگیرد. به طور همزمان، درباره‌ی کارهای اساسی که باید در زندگی انجام بدهد، او را پاسخگو و مسئولیت‌پذیر کنید.
 
چگونه به کودکان خود القاء می‌کنید که به خود انگیزه بدهند؟
(در اینجا چند نکته را بیان می‌کنیم که به شما کمک می‌کند تا طوری بر آنها تاثیر بگذارید که افرادی با انگیزه شوند.)
 
۱. اجازه ندهید که اضطراب و نگرانی شما موجب شود تا برای ایجاد انگیزه به آنها فشار بیاورید
 
با این کار، فقط به آنها این انگیزه را می‌دهید که در برابر شما مقاومت کنند یا برای آرام کردن‌تان از شما اطاعت کنند، زیرا می‌خواهند که آنها را تنها بگذارید. این کار به همان اندازه که موجب تلاش آنها برای آرام کردن شما یا مقاومت در برابر شما می‌شود، به افزایش انگیزه در آنها منتهی نمی‌شود. با این کار، به جای آنکه بر خودشان و یافتن انگیزه‌های درونی تمرکز کنند، به دنبال واکنش نشان دادن در برابر شما هستند. نگرانی و نیاز شما به اهمیت دادن آنها، موجب شکل‌گیری جنگ قدرت میان شما و فرزندتان می‌شود.
 
۲. الهام‌بخش باشید
تنها راهِ انگیزه دادن، تلاش نکردن برای انگیزه دادن است. به جای آن، سعی کنید برای کودک‌تان الهام‌بخش باشید. چطور باید این کار را انجام بدهید؟ کافی است که الهام‌بخش باشید. از خودتان بپرسید که آیا رفتارهای‌تان الهام‌بخش است یا کنترل‌کننده؟ بدانید که اگر رفتار شما کنترل‌کننده باشد، فرزندتان سعی می‌کند تا کارهایی غیر از آنچه شما می‌خواهید انجام بدهد. به کسی که در زندگی شما الهام‌بخش بوده فکر کنید و سعی کنید مانند او باشید. فراموش نکنید که اگر به فرزندتان فشار بیاورید، تنها انگیزه‌ای که در او ایجاد می‌کنید، انگیزه‌ی مقاومت کردن در برابر شماست.
 
۳. اجازه بدهید که کودک به تنهایی تصمیم بگیرد و با نتایج آن روبرو شود
به فرزندتان اجازه دهید که خودش تصمیم بگیرد. وقتی تصمیم اشتباهی می‌گیرد، بگذارید با نتایج طبیعی که به دنبال آن تصمیم اشتباه ایجاد می‌شود، روبرو شود و خودش مسئولیت آن اشتباه را بپذیرد. مثلا اگر نتیجه‌ی انجام ندادن تکالیف مدرسه، استفاده نکردن از کامپیوتر است، امکانِ بازگرداندن زمان استفاده از کامپیوتر را در دستان خود او بگذارید. یعنی اگر تکلیفی را که به او محول شده تمام کند، زمان استفاده از کامپیوتر را که بر سر آن توافق کرده‌اید به دست می‌آورد. این می‌تواند برای او انگیزه‌ای در جهتِ درست باشد، بدون اینکه لازم باشد به او بگویید که چه کاری انجام بدهد، چگونه این کار را انجام بدهد و بدون اینکه لازم باشد درباره اهمیت انجام تکالیف سخنرانی کنید. شما باید به عنوان پدر و مادر از خود بپرسید که «در مورد چه چیزهایی باید صبور باشم؟ ارزش‌ها و اصول من کدامند؟» و به آنها پایبند باشید.
 
۴. سوالات زیر را از خود بپرسید:
 
چه چیزی به فرزند من انگیزه می‌دهد؟
 
او واقعا چه می‌خواهد؟
 
برای کمک به او برای جستجو و کشف علاقه‌هایش، باید چه سوالاتی را از او بپرسم؟
 
اهداف و آرزوهای او چیست؟
 
به اندازه‌ی کافی از کودک فاصله بگیرید تا او را به صورت فردی مستقل ببینید. سپس سعی کنید تا آنچه را که می‌بینید، درک کنید. برای فهمیدن پاسخ سوال‌های بالا، با او صحبت کنید. سپس گوش بدهید، نه به جواب‌هایی که دوست دارید از او بشنوید، بلکه به چیزهایی که فرزندتان می‌گوید. فقط به او گوش کنید. به پاسخ‌های او احترام بگذارید، حتی اگر با آنها موافق نیستید.
 
۵. انتخاب کنید که می‌خواهید از چه دری وارد شوید
۲ در را تصور کنید. درِ شماره‌ی ۱، برای والدینی است که می‌خواهند به کودک خود انگیزه بدهند و کاری کنند که کودک کارهای درست را در زندگی انجام بدهد: یعنی از خواب بیدار شود، به مدرسه برود، وظایف خود را انجام بدهد، و موفق باشد. درِ شماره‌ی ۲ برای والدینی است که می‌خواهند خودِ کودک، انگیزه‌ی انجام آن کارهای خوب را داشته باشد. آنها می‌خواهند طوری بر کودک تاثیر بگذارند که برای کارهایی تلاش کند که به آنها علاقه دارد. یعنی کودک فقط کارهای درست را انجام ندهد، بلکه خودش بخواهد که آن کارهای درست را انجام بدهد.
 
شما از کدام در وارد می‌شوید؟ اگر از درِ شماره‌ی ۱ وارد می‌شوید، راه رسیدن به آن هدف، فشار آوردن، تنبیه کردن، التماس کردن، غُر زدن، باج دادن، جایزه دادن و وعده و وعید دادن برای راضی کردنِ کودک است. اگر درِ دوم را انتخاب می‌کنید، برای رسیدن به آن هدف، باید سوالات مختلفی را بپرسید. به جای «آیا تکالیفت را انجام داده‌ای؟» بهتر است بگویید: «چرا امروز تکالیفت را انجام دادی ولی دیروز انجام ندادی؟ متوجه شدم که دیروز تکالیف هندسه را انجام ندادی، ولی امروز تکالیف تاریخ را انجام دادی. هندسه و تاریخ چه تفاوتی برایت دارند؟» محققی باشید که جستجو و کاوش می‌کند، و به کودک کمک کنید تا انگیزه‌ها و علاقه‌های خود را کشف کند.
 
۶. شما مقصر نیستید
نبود انگیزه در کودک، تقصیر شما نیست، پس مسئله را شخصی نکنید. با این کار، ممکن است که با ایجاد مقاومت بیشتر، به عدم موفقیت بیشتر کودک کمک کنید. این‌طور به مسئله نگاه کنید که مثلا اگر از فاصله‌ی بسیار نزدیک به آینه نگاه کنید، نمی‌توانید خودتان را ببینید و فقط تصویر تاری می‌بینید. ولی وقتی از آینه فاصله می‌گیرید، می‌توانید خودتان را واضح‌تر ببینید. در مورد کودک نیز همین طور رفتار کنید. گاهی آنقدر به آنها نزدیک هستیم و گرفتار آنها شده‌ایم که نمی‌توانیم آنها را جدا از خود ببینیم. ولی زمانی که به اندازه‌ی کافی از او فاصله می‌گیرید، می‌توانید شخصیت واقعی او را ببینید و بفهمید که چه چیزی در او انگیزه ایجاد می‌کند، و سپس می‌توانید به او کمک کنید تا او نیز، خودش را بهتر درک کند. وقتی عقب می‌ایستید و تماشا می‌کنید، می‌فهمید که چه چیزی در مورد او موثر است، چرا او برای چیزهای خاصی تلاش می‌کند و چه چیزی او را به حرکت وامی‌دارد. کارهایی وجود دارد که کودک هرگز انگیزه‌ای برای انجام آنها نخواهد داشت، ولی انجام آن کارها برای او لازم است. ممکن است که کودک از انجام کارهای خانه بیزار باشد و سعی کند که از انجام آنها شانه خالی کند، و اینجاست که شما باید عواقب و نتایجی را برای انجام ندادنِ وظایف او ایجاد کنید.
هدف این است که وقتی کودک مجبور است که کاری را با بی‌میلی انجام بدهد، بر او تاثیر بگذاریم و به اندازه‌ی کافی او را بشناسیم تا بفهمیم که چه آرزوهایی دارد. شما به عنوان پدر یا مادر، باید مهارت‌های او را در تعریف چیزهایی که برایش مهم است تقویت کنید. شما باید کمک کنید تا کودک‌تان بفهمد که چه کسی است، چه چیزی برایش مهم است و برای رسیدن به آن، حاضر است چه کارهایی را انجام بدهد. مسئولیت ما این است که به کودک‌مان کمک کنیم تا این کار را انجام بدهد، نه اینکه خودمان آن را برای او انجام بدهیم. ما باید به اندازه‌ی کافی از سرِ راه او کنار برویم تا بفهمد که کیست، به چه فکر می‌کند و به چه چیزهایی علاقه دارد.
 
 
منبع:فردا
 
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.