بزرگترین اقتصاد جهان در حالی ادعای تساوی حقوق انسان ها را دارد که نظام انتخاباتی آن همچنان موفق به هضم شکاف جنسیتی و موضوع تصدی ریاست جمهوری زن نشده است. این در حالی است که پیش از پایان دهه 1960 میلادی بیش از 60 کشور تصدی زنان بر امور مهم دولتی از جمله ریاست جمهوری را تجربه کرده اند. همچنین 20 کشور در دوره های مختلف بیش از یک زن را برای حکومت داری انتخاب کرده اند.
گزارش بین المللی فاصله جنسیتی که در مجمع جهانی اقتصاد در ماه اکتبر ارائه شد آمارهای جالبی از نگرش جامعه آمریکا نسبت به زنان و رهبری آنها منتشر کرد.
بر اساس این گزارش، در یک دهه اخیر تنها یک سوم کشورهایی که حکومت داری آن بر عهده یک زن بوده است حاضر شده اند برای دومین و یا چندمین مرتبه تصدی امور را به یک زن بسپارند. برخی از روانشناسان اجتماعی بر این باورند ظهور دومین زن در حیطه حکومت داری یک کشور می تواند حاکی از پیشرفت آن کشور در مورد پذیرش زنان برای رهبری و درک برابری سیاسی زنان با مردان باشد.
دانیل افرون، استادیار رفتار سازمانی در مدرسه اقتصاد لندن می گوید: اگر شما از رفتارهای گذشته خود برای رسیدن به هدف درس بگیرید، دیگر نیازی نیست برای رسیدن به اهداف خود تلاش زیادی داشته باشید. اگر شما به نمایندگی سیاسی یک زن اهمیتی نمی دهید، رای دادن به یک زن این احساس را در شما ایجاد می کند که فراتر از آنچه تصور کرده اید را انجام داده اید. اگر این تصور منفی باشد در رسیدن به هدف خود راه نادرستی را انتخاب کرده اید و همچنان به آن درک که زنان ناتوان تر از مردان هستند پایبندید.
مردم آرژانتین در سال 1974 "ایزابل پِرون" را برای مهمترین پست سیاسی کشورشان انتخاب کردند و تا سال 2007 با انتخاب "کریستینا فرناندز کرشنر" برای ریاست جمهوری آرژانتین، این موضوع تکرار نشده بود. در ماه ژوئیه سال جاری میلادی نیز ترزا می 25 سال پس از مارگارت تاچر به پست نخست وزیری این کشور منصوب شد.
آن فیلیپس، استاد علوم سیاسی مدرسه اقتصاد لندن با اشاره به اینکه بیشتر رهبران احزاب انگلیس را زنان تشکیل داده اند، می گوید: در انگلیس، عادی سازی رهبری زنان در امور سیاسی با سرعت بیشتری رخ داده است. هرچند، درک برابری سیاسی زنان با مردان به خصوص برای رای دهندگان مرد همچنان به قوت خود باقیست. بنابراین کشورهایی همچون آمریکا برای درک برابری سیاسی زنان با مردان به دو رئیس جمهور زن نیاز دارند.
انتهای پیام/