به گزارش
گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از بیبیسی، دونالد ترامپ از همان آغاز مبارزه انتخاباتی خود در بیش از یک سال گذشته، همه پیشبینی ها را به چالش کشید. عده کمی بودند که فکر می کردند وی واقعاً در انتخابات شرکت خواهد کرد، اما وی این کار را کرد. همه فکر می کردند رتبه وی در نظرسنجی ها بالا نخواهد رفت؛ اما این اتفاق افتاد. می گفتند او در هیچ یک از انتخابات مقدماتی پیروز نخواهد شد، اما پیروز شد. می گفتند او نامزد ریاست جمهوری جمهوریخواهان نخواهد شد، اما شد. و بالاخره می گفتند ترامپ به هیچ وجه قادر به رقابت در انتخابات نیست، چه برسد به اینکه در انتخابات سراسری پیروزی شود. اما او هم اکنون رئیس جمهور منتخب آمریکاست.
وی از پنج راه توانست کاری را انجام دهد که بسیاری انتظار آن را نداشتند و برای بسیاری غیرقابل فهم بود:
حامیان سفیدپوست ترامپ
ترامپ توانست در ایالت های اوهایو، فلوریدا و کارولینای شمالی که به طور معمول جمهوریخواهان و دموکرات ها از بخت مساوی برای پیروزی در آنها برخوردارند، یکی پس از دیگری پیروز شود.
با این پیروزی ها، تنها ایالت هایی موسوم به (دیوار آتشین آبی) برای پیروزی کلینتون باقی ماند که دموکرات ها به طور معمول در آنها پیروز می شوند. اما در نهایت این دیوار هم شکسته شد. آخرین منطقه ای که دموکرات ها روی حمایت ساکنان آن از کلینتون حساب کرده بود، منطقه میدوست بود. ساکنان این ایالت ها (به طور عمده سیاهپوستان و رای دهندگان سفیدپوست طبقه متوسط) دهه هاست که حامی دموکرات ها بوده اند. اما این شهروندان سفیدپوست طبقه متوسط، به ویژه آنهایی که تحصیلات دانشگاهی ندارند- اعم از زن و مرد، گروه گروه، دست از حمایت از دموکرات ها برداشتند. شمار زیادی از رای دهندگان ساکن مناطق روستایی در انتخابات شرکت کردند، و به عنوان آمریکایی هایی که احساس می کردند تشکیلات حاکم آنها را نادیده گرفته است، رای خود را دادند تا صدایشان شنیده شود.
در حالی که حمایت از کلینتون در ایالت هایی همچون ویرجینیا و کلرادو به قوت خود باقی ماند، اما این حمایت در مکان هایی همچون ایالت ویسکانسین کاهش یافت و به همراه آن، امید کلینتون برای رئیس جمهور شدن هم کاهش یافت.
وقتی همه نتایج اعلام شود، کلینتون احتمالاً در ایالت هایی همچون کالیفرنیا و نیویورک، آراء بسیار خوبی کسب خواهد کرد و در ایالت هایی که به طور معمول حامی جمهوریخواهان هستند -همانطور که پیش بینی شد- متحمل شکست هایی خواهد شد.
ترامپ ضدضربه بود
او به جان مک کین، کهنه سرباز درجه دار سابق توهین کرد؛ با فاکس نیوز و گوینده مشهور آن، مگین کلی درگیر شد؛ پس از فاش شدن تصویر ویدئویی که در آن با افتخار درباره رفتار غیراخلاقی اش با زنان صحبت می کرد، یک عذرخواهی نصفه و نیمه کرد؛ سه مناظره انتخاباتی را با گاف های بسیار پشت سر گذاشت. اما هیچ یک از اینها اهمیت نداشت. بعد از همه آن رویدادهای خشمگین کننده، در نهایت حمایت رای دهندگان را در نظرسنجی ها بازیافت.
شاید این جنجال های مختلف به قدری سریع و پی در پی بروز کرد که زمانی برای تمرکز روی هیچ کدام باقی نماند. شاید شخصیت ترامپ به قدری قوی بود که این رسوایی ها اثر خود را نگذاشت. دلیلش هر چه که باشد، ترامپ در برابر همه آنچه گفته شد، ضد ضربه بود.
موضع مستقل ترامپ
ترامپ علاوه بر رقابت با دموکرات ها، با شخصیت های قدرتمند حزب خود نیز رقابت کرد، و همه آنها را شکست داد.
ترامپ بر رقبای جمهوریخواه خود در انتخابات مقدماتی پیروز شد. افرادی همچون مارکو روبیو، تد کروز، و کریس کریستی و بن کارسون در نهایت به زانو درآمدند. افرادی مانند جب بوش و جان کاسیچ، فرماندار اوهایو که ترامپ را قبول نداشتند، هم اکنون از خارج از حزب خود به اوضاع داخلی حزب می نگرند.
ترامپ به کمک دیگر اعضای حزب، از پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان گرفته تا اعضای رده پایین تر حزب هم نیاز نداشت، و در واقع شاید به این دلیل پیروز شد که جلوی آنها ایستاد. شاید این نگرش ترامپ علیه هم قطارهای جمهوریخواه خود، درست در زمانی که بیشتر مردم آمریکا حس نفرت و بدبینی را به تشکیلات پیدا کرده بودند، موضع مستقل و خاص وی را ثابت کرد.
فضایی وجود داشت که برخی از سیاستمداران دیگر همچون برنی سندرز دموکرات و تد کروز به آن پی برده بودند، اما هیچ کسی بیشتر از ترامپ روی این فضا سرمایه گذاری نکرد؛ سرمایه گذاری که او را به کاخ سفید رساند.
عاملی به نام کومی
به طور قطع، نظرسنجی ها که عملکرد رای دهندگان را به ویژه در ایالت های منطقه میدوست پیش بینی می کرد، دقیق بود. واقعیت این است که در آخرین روزهای مبارزه انتخاباتی، نظرسنجی ها حاکی از آن بود که ترامپ در مسیر پیروزی قرار دارد.
تا حدود دو هفته پیش، قبل از آنکه جیمز کومی، رئیس اف بی آی نامه خود را درباره از سرگیری تحقیقات درباره سرور رایانامه های خصوصی کلینتون فاش کند، این مسیر پیروزی چندان روشن نبود.
درست است که نظرسنجی ها اندکی فشرده تر شد، اما ناگهانی ترین بهبود موقعیت ترامپ در نظرسنجی ها در هفته های بین انتشار نامه اول و دوم کومی -که در آن اعلام کرد تحقیقات را متوقف کرده است- رخ داد.
به نظر می رسد ترامپ در این دوره توانست پایگاه خود را به طور موفقیت آمیزی تقویت کند، محافظه کاران سرکش را به سوی خود جلب کند و امید کلینتون برای قانع کردن رای دهندگان آمریکایی را کاهش دهد. به طور قطع، اگر کلینتون برای مکاتبات کاری خود از سرورهای رایانامه های وزارت خارجه استفاده می کرد، اقدام کومی هرگز نمی توانست به عاملی برای پیروزی ترامپ تبدیل شود. این دیگر تقصیر خود کلینتون است.
اعتماد ترامپ به استعدادهای خود
ترامپ در جنجالی ترین مبارزات سیاسی شرکت کرد، اما معلوم شد که بهتر از همه کارشناسان می داند. او بیشتر برای تولید کلاههای تبلیغاتی خود هزینه کرد تا نظرسنجی افکار عمومی. وی به ایالت هایی همچون ویسکانسین و میشیگان سفر کرد که کارشناسان می گفتند دور از دسترس هستند.
ترامپ تمرکز خود را روی برگزاری تجمعات انتخاباتی گسترده معطوف کرد. او جلسات سیاسی گهگاه پر هرج و مرجی برگزار می کرد که در تاریخ سیاسی مدرن آمریکا سابقه نداشت.
ترامپ درست انتخابات مقدماتی، هزینه های بسیار بیشتری در مقایسه با کلینتون صرف مبارزات خود کرد. همه این تصمیم ها - و بسیاری تصمیم های دیگر ترامپ- از نظر محافل «مطلع و دانشمند» مضحک بود. اما در نهایت، این اقدامات ترامپ مؤثر واقع شد.
انتهای پیام/