مهدی موسوی میرکلایی ترانه سرا در گفتگو با خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص بیان مسائل اجتماعی در شعر گفت: البته با وجود اینکه همه موضوعات در ترانه بیان میشود اما هدف این نیست که شاعر مانند یک نگران یا کنشگر اجتماعی در مورد مساله اجتماعی مثل طلاق یا فقر صحبت کند.
وی ادامه داد: شاعر با کنشگر اجتماعی تفاوت دارد. کنشگر تلاش میکند که نقد کند و راهکاری را پیش روی مسئولان و مردم بگذارد که در نهایت مشکل حل شود. اما ترانه سرا هدف دیگری دارد، او تنها مشکلات و رنج بشری را بیان میکند و راهکاری نمیدهد. اگر راهکار هم بدهد مبتنی بر قواعد بازی آن علم و سیاست و علوم اجتماعی نیست بلکه تنها در حد به غلیان افتادن یک عاطفه اجتماعی است.
موسوی میرکلایی در ارتباط با تفاوت شاعران کنونی با شاعران پیشین در این زمینه اظهار داشت: البته هنرمندان معاصر بیشتر از گذشته به سراغ این قضیه رفتهاند چراکه جامعه بطور ملموسی مدنیتر شده بنابراین شاعر به موضوعات شهری اجتماعی میپردازد و شکل برخورد با اجتماع مانند گذشته نیست. مثلا در دهههای 20 تا 40 یک روشنفکر اروپا رفته در مورد اتوپیایی صحبت میکرد که اصلا وجود نداشت اما امروز برخورد با اجتماع کاملا بومی شده است و دردها، دغدغه ها و مشکلات یک ایرانی با یک فرانسوی کاملا فرق میکند.
این ترانه سرا در ارتباط با موضوع شعر و ترانه بیان داشت: به نظر من برای نویسندهها، شاعران و همه کسانی که علاقمند به نوشتن هستند، در ابتدا باید دغدغه به وجود بیاید تا وقتی دردی برای خود انسان به وجود نیامده بهتر است که برای آن درد فریاد نکشد چرا که باور پذیر نیست. وقتی دغدغهای برای یک جوان و نوجوان وجود ندارد چگونه میتواند آن را بنویسد.
موسوی میرکلایی تصریح کرد: این دغدغه نباید کلیشهای و تکراری باشد و از متدهای قبل برای نوشتن استفاده نکند. ممکن است شاعرانگی هم در این نوع نوشتهها با موضوعات تکراری وجود داشته باشد و همین شاعرانگی همه را تحت تاثیر قرار بدهد ولی اگر از بعد تفکری بنگریم، میبینیم که دچار اشکال است.
انتهای پیام/